cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

کافه‌ای‌به‌صرف‌سیگار

این قهوه هم سرد شد.

Show more
Advertising posts
1 343
Subscribers
+124 hours
-77 days
-8230 days

Data loading in progress...

Subscriber growth rate

Data loading in progress...

دفتری که یادگاری هایت را ثبت میکرد در گوشه‌ای از اتاقم خاک میخورد، علاقه ای به خواندن و مرور کردنشان ندارم، وارد دنیایی پر از غم و انتظار میشوم اما من آدمش نبودم آدمِ غمگین بودن، آدمِ به انتظار نشستن برای کسی که شاید یک روزی از در تو بیاید و تمام غصه ها به پایان برسد، یاد خاطراتمان به روحم نور می‌بخشید اما اکنون قلبم را سیاه و افسرده میکند، نزدیک است روزی که متوجه بزرگترین باخت زندگی‌ات میشوی، اما برای من خیلی دیر است آن روز تمام در ها بسته میشود سخن ها به پایان می‌رسد، لبخند ها محو می‌شوند و در آخر خورشید غروب می‌کند. -برایِ ناجیه گمشده
Show all...
‏وقتی تمام تن می‌گریستم، کسی بر چشمم اشکی ندید.
Show all...
چنل دوستمم یه تکونی بدید
Show all...
خوشحال شدم باهاتون حرف زدم
Show all...
شیطون
Show all...
‌ ‌ ‌‌‌ ‌ غصه بخورید که اینجا نیستید https://t.me/ismoow/24695 از طرف عضوی از گروه
Show all...
کافه‌ای‌به‌صرف‌سیگار

https://t.me/+Rgd1iaM3LsMwYTA8

فقط کسایی که میشناسم.

‌ ‌ ‌‌‌ ‌ چرا باهام بد رفتار میکنی اخه دور چشمات بگردم من :)
Show all...