شـهوت‌کوچـک💦

_ببین..من الان اینجام..همینقدر عمیق..داخلتم...الان دیگه تمام وجودت ، حتی داخلی ترین جاهای بدنت ، مال من شده ... هق هق فلور کم کم جاش رو به سکسکه های کوچیک و پشت سر هم داد ... سعی میکرد تند تر نفس بکشه تا درد کمتری احساس کنه ... ولی هنوز حجم بزرگی که داخل تنش فرو رفته بود رو نمی‌تونست تحمل کنه ... زیر دلش داغ شده بود و ورم کرده بود ... 🔞♨️🔞♨️🔞♨️🔞♨️ https://t.me/+G1KtFL3n1mllYTNk https://t.me/+G1KtFL3n1mllYTNk

❌توجه کنید لطفا❌ عزیزای دلم اگه لینک کانال هرکدوم از رمان های من رو میخواید یا میخواید دوستاتون رو دعوت کنید یا با اکانت دیگتون عضو رمان بشید یا هرچیز دیگه مزاحم ادمین ها نشید. من چند بار لینک کانال محافظ و گذاشتم که لینک تمامی رمان هام رو داخلش گذاشتم تا راحت بتونید به همشون دسترسی داشته باشید. لطفا عضو کانال بشید یا حتی اگه عضو نشدید یجا لینکش رو سیو کنید تا گممون نکنید❤️ کانال محافظ👇🏻 @romanlilium

- از زندانیا شنیدم ک.ص خانم رییس صورتی و تنگه...... تا حالا برا چند تاشون لنگاتو دادی هوا؟💦👅 خمار به ک.یر کلفتش زل زدم و حشری دستمو به ک.ص خیسم رسوندم و مالیدمش - چیه! نکنه ک.یرت برا زندانبانت سیخ شده؟ خشن بهم نزدیک شد و دستمو پس زد و انگشت کلفتشو لایه شیار های ک.صم کشید که ناله ی بلندی کردم و یدفعه انگشتش فرو رفت تو سوراخم - میبینم که برای ک.یر یه خلافکار خیس کردی کوچولو - آههه....حرف نزن بجاش سینه هامو بمال و با مردونگیت جرم بده رایمون... - ساکش بزن خانم رییس امشب قراره عقب و جلوتو یکی کنم...... https://t.me/+3Yox6Nz1jIQ3NzM0 https://t.me/+3Yox6Nz1jIQ3NzM0 زن حشری که رییس بزرگترین زندان کالیفرنیاست و در ازای گاییدن سوراخای تنگش به زندانی های ک.یر کلفت عفو میده و آزادشون میکنه.......🔞🔥😈

پرده بکارت دختره رو با انگشتای کلفتش میزنه😱 Porn🔞hub💦 دستی به ک.ص خیسم کشید و بعد انگشت کلفتشو تو سوراخم هل داد که جیغی از درد کشیدم - اینجا رو ببین سناریو نویس حشری سایت های پورن خودش یه دختر باکرست که ک.صش برای انگشتام خیس شده هورنی ناله ای از لذت کردم که انگشتشو با فشار توی سوراخ تنگ واژنم هل داد و با حس پاره شدن پردم جیغی از درد و ترس کشیدم -هیششش...جنده کوچولو امشب قراره همه ی سناریو هایی که نوشتی رو روت پیاده کنم قراره ک.ص کوچولوت زیر کلفتی ک.یرم جر بخوره.......😈👅💦 https://t.me/+rn3vuHoUB6I2MzNk https://t.me/+rn3vuHoUB6I2MzNk

چند تا زندانی سیاه پوست #ک*یر کلفت داشتن #ک*یرشونو تو دستشون بالا و پایین میکردن.💦🍆 دختر کم سن و سالی که تازه زندانی شده بودو با دست خودم بین پاهاشون فرستادم . ترسیده داشت نگاشون میکرد که گفتم : _اگه تو سه دقیقه نتونی آب #ک*صمو با زبونت بیاری هر هفتاشون با #ک*یرای کلفت جرت میدن.😈🔞 ترسیده اومد جلو و شروع کرد . حسابی به ارضا شدن نزدیک بودم که صدای زنگ گفت دیلینگ. من هنوز ارضا نشده بودم پس اون باید... https://t.me/+3Yox6Nz1jIQ3NzM0

_ ک.صت باید تو عکس تپل و قرمز دیده باشه .. انگار تازه جر خوردی ...💦 _من بلد نیستم آقا ... میشه کمکم کنین...🫦 زبونشو رو شیار ک.صم کشید و تند تند تو با زبونش تو ک.صم تلمبه میزد ... _ الان واست یه کاری میکنم تا تپل و قرمز بشه 😈 تلمبه هاشو بیشتر کرد و منو رو تخت پرت کرد و ازم خواست تا براش ...🤫🥵 https://t.me/+S47E2JC8aaxlNmJk https://t.me/+S47E2JC8aaxlNmJk کارآموز حشری که واسه پوزیشن عکاسی از رئیسش کمک میگیره ... ♨️

_ ک.صت باید تو عکس تپل و قرمز دیده باشه .. انگار تازه جر خوردی ...💦 _من بلد نیستم آقا ... میشه کمکم کنین...🫦 زبونشو رو شیار ک.صم کشید و تند تند تو با زبونش تو ک.صم تلمبه میزد ... _ الان واست یه کاری میکنم تا تپل و قرمز بشه 😈 تلمبه هاشو بیشتر کرد و منو رو تخت پرت کرد و ازم خواست تا براش ...🤫🥵 https://t.me/+S47E2JC8aaxlNmJk https://t.me/+S47E2JC8aaxlNmJk کارآموز حشری که واسه پوزیشن عکاسی از رئیسش کمک میگیره ... ♨️

پرسینگ کار شهوتی🔞 لای تپلشو باز کردم و چنگی به سینه های خوش فرمش زدم. -زیر اون بی شرف حال میکردی هان؟! +آخ سینم ، ولم کن میثم کندی سینمو بی توجه به نالیدنش سیلی محکمی به سسنه های تازه پرسینگ شدش زدم و دوباره نوکشو لای انگشتام گرفتم. دوتا از انگشتامو تو سوراخ پر آبش فرو کردم که جیغی زد -آخخخخ درد داره میثممم تپلش هنوز ارضا نشده بود و معلوم بود بد موقع ای رسیدم. وقتی زیر یه مرد غریبه دیدمش... https://t.me/+CTR7Iyq3g041MGEx با پرسینگ کارش وارد رابطه میشه که شوهرش میفهمه و...🔞😱

پرسینگ نیپل 🫦🔞 #Part_1 نوک سینه های نرم و گردمو لای انگشتاش گرفت و با چشمای نافذش تو چشمام زل زد. درحالی که آروم با نوکشون ور میرفت زمزمه کرد: -جون ، نوک سینت خوراک پرسینگه. با حرفی که زد حس کردم لای پاهام خیس شده. خیلی با خودم کلنجار رفتم تا راضی شم پرسینگ نیپلمو یه پسر انجام بده. اگه شوهرم میفهمید مرگم حتمی بود. اما الان پشیمون نبودم از انتخابم. هم پرسینگ میزد هم من لذت میبردم. پسر سک..سی و خوشگلی بود. هیکلش هم خوب بود لبخند پر شهوتی زدم و گفتم: -میخوای تستشون کنی؟ کمی به نی..پلام فشار وارد کرد و گفت: -به موقعش میچشم. https://t.me/+CTR7Iyq3g041MGEx رابطه زن متاهل با پرسینگ کار سکسی و جوونش🔞🙈

بابا لنگ دراز سکسی🔞🫦 #Part67 -آخ بابایی تلمبه بزن آهههه ک.صم خیلی خیسم اومممم توی دفتر کارگاه با شوگر ددیم سکس میکردیم و ک.صم ک.یر کلفتش رو قورت داده بود.. هرکی از کنار دفتر رد میشد از شیشه ها مارو تو اون وضعیت میدید و از ترس پا به فرار میذاشت. سینه هامو تو دستش گرفت و غرید: -هزار بار بکنمت باز تنگی ؛ جنده کوجولوی بابا . ناله کن . ناله کن تا ک صتو پاره نکردم محکم خودش رو بهم کوبید که از درد جیغی زدم و....💦🔞 https://t.me/+LGA8ExrmCDw3ZTk0