صدای شما

#آن‌لاین‌_نویسی #بدون_ویرایش (بی‌نیاز از عنوان) عنوان را فعلاً نمی‌دانم، چون نمی‌دانم قرار است چه بنویسم. ماجرایی را به یاد می‌آورم آن‌قدر ابزورد که شک می‌کنم اصلاً اتفاق افتاده باشد. اما واقعاً اتفاق افتاده! پسر مرحوم حاجی اسحاقی، خیلی سخت راضی می‌شد بدون نسخه‌ی دکتر، به کسی دارو بدهد. اگر از #ایل_کرد بود، سرراست توی چشم مشتری نگاه می‌کرد و می‌گفت: - نسخه لطفاً! و حتماً هم طوری می‌گفت که طرف بترسد، خجالت بکشد و به خودش بگوید: چه خبطی! انگار که از حاجی اسحاقی عرق‌سگی خواسته باشد! حالا طرف بی‌نوا چه می‌خواسته؟ شیاف آنتی‌بواسیل! و شاید برگشته باشد: - هوگمن باید چی‌ای بَکِنی دِ سووت؟ شربت بور! چون اسحاقی‌ها، کایدخورده بودند. ایلی با تبار بختیاری - بنا به اقوال مقبول. از طوایفِ شگفتِ پشتکوه! هوش کلامی رشک‌انگیز! سکولار با پیشروترین معیارها، طنّاز. طنّاز. رفتگر محله: هَه قُدی جون خوت یه پمادی بی بَزِنم و لویام اسحاقی: سی چی؟ - لویام هویشکَن! جرأت نارم بَخَنم! - خَنِه وِ چیت اوفتایه؟ بگو خون از دماغ کسی اومد؟ هِرّ و کِرّ و تموم! حالا فرض کن مشتری از طایفه‌ی ... همین دیگه! آدم فقط باید امیدوار باشه به این نسل باشکوه! اگه این‌ها، اگر این بچه‌های جسور، خوش‌فکر، عَیّار و مَشدی، این بچه‌های باسواد و بامرام در ایرانِ ۱۴۲۰ به بعد، همه‌کاره نباشند، تمام این یک کشور میلیون و ششصد هزار و خورده‌ای هکتاری، پشیزی نمی‌ارزد. همان بهتر که نفت و خاک و آبش سگ‌خور بشه. دو نقطه روی قوزک‌های چپم شده بودند شبیه آرنج! فکر کن با هزار بدبختی در آستانه‌ی پنجاه سالگی، خلوتی جور کنی و جای محقّری برای یاری، که باید در زیباترین ویلای دره‌ی قاسملو... فکر کن به قوزک‌ها و مبصری دیجیتال که تا می‌‌خواستی یاد هدایت و مهرگیاه بیفتی، ساق شیرین‌لبی را خراش داده بود. ▪️▪️▪️ شگفت‌زده‌ام! یک لحظه یادم آمد که این هفته مردم شهرهای دهلران و آبدانان سوگوار زنده‌یاد «کاید آذر تاجمیر» شدند. من نتوانستم در مراسم تدفین باشم و ادای احترام کنم؛ به بزرگی که فقدانش، شایسته‌ی توصیف ملک-حبیبی مشهور است: از ملک ادب حکم‌گزاران همه رفتند. ▪️ به ذهنم رسیده بود که در بزرگداشت ایشان، چیزی بنویسم. فراموش کرده بودم و چند ثانیه پیش از بلوک‌های بالایی، یادم افتاد. درست وقتی که نوشته بودمش. #ناصر_همتی سوم اردیبهشت چارصد و سه #آن‌لاین‌نویسی #آنلاین_نویسی #بی_ویرایش #جستار_فارسی #ایل_کرد #ایل_کورد ⭕️صدای شما https://t.me/abdana_hemayat

«هیچ»ی که فهمیده نشد. ‌◼️⁩ مشهورترین «هیچ» تاریخ ایران «هیچ»ی است که خمینی در پرواز ایرفرانس گفت. هیچی که تاریخ این کشور را از ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ وارد دورانی تازه کرد هرگز به‌درستی فهمیده نشد. 📝 صداقتی که خمینی پس از آن #هیچ از خود نشان داد برآمده از همان «هیچ» بود. در حقیقت، زندگیِ سیاسی خمینی، پیش از گفتنِ «هیچ» به تمام معنا سیاسی بود: ترکیبی از راهبرد و خُدعه. روح‌الله خمینی پس از آن، دیگر نیازی به خُدعه نداشت. سیاست آشکار خمینی - سیاستی که عین #دیانت بود - از پرواز پاریس-تهران چهره‌ی عریان خود را نشان داد. کاریزمای رهبری تثبیت شده بود. 📝 هیچِ خمینی، همه‌چیز بود: قدرت بدونِ دخالتِ احساسات تصمیم بدونِ تزلزل اراده بدون مسئولیت خواست بدون پیامد دست‌آورد بدون هزینه تسلّطِ مطلق، چیرگیِ بی‌مرز 📝 چهره‌های آپاتِتیک مناسب‌ترین چهره‌ها برای #فرافکنی هستند. دانشِ #روانکاوی این را به ما می‌گوید. چهره‌های فاقدِ هیجان، چهره‌هایی که لبخند یا اخم‌شان - اگر لطف کنند و نشان دهند - می‌تواند معنایی متضاد داشته باشد: ممکن است اخم کنند در حالی که عشق می‌ورزند؛ لبخند بزنند و در ذهن، طناب دار ببافند. اما اصیل‌ترین حالتِ این چهره‌ها، بی‌حالتی است. 📝 رهبران فرهمند، هیجان‌های خود را مُفت خرج نمی‌کنند؛ راز کاریزمای آنان در همین است. و خمینی در پرواز ایرفرانس، تمام این رازها را در یک «هیچ» برملا کرد و کسی نفهمید - هیچ‌کس. 📝 کسانی بعدها مدعی فهمِ «هیچ»ِ خمینی شدند فقط «دلخور» شده بودند؛ چرا که در آن «هیچ» اثری از ایران نمی‌دیدند. اما آن «هیچ» فقط نشان بی‌وطنی نبود؛ بروزِ اراده‌ای بود معطوف به #قدرت که هیچ مانعی برای اجرای ایده‌های پیشوا را بر نمی‌تابید. 📝 ... ما هنوز هم چیزی از «هیچ» نمی‌دانیم. هنوز هم نمی‌فهمیم که همه‌چیز از همان هیچ شروع شد. هنوز هم #قدرت را ستایش می‌کنیم؛ قدرتی که به «هیچ» چیز و «هیچ» کس پاسخگو نباشد؛ قدرتی که در لحظه‌ی «نه» گفتن به #مذاکره و #واکسن به «هیچ» چیزی فکر نکند جز قدرت. (ناتمام و تمام) کاربر کُرد ناشاد ⭕️صدای شما https://t.me/abdana_hemayat

🔅تجمع معلمان بازنشسته 1400 در تهران. یک شنبه 26 فروردین ⭕️صدای شما

سلام چیزی تو آسمون بود گمو بکرم موشکی کل کردن ⭕️صدای شما

غزلی در بیهودگی مرا هزار امید است و هر هزارْ عبث که صبر خِفَّتِ محض است و انتظارْ عبث بهشتْ زندگیِ عاشق است و بی معشوق عبث حیات و عبث مرگ و روزگار عبث به‌رغم واعظِ شَیب و نصیحتِ أَحباب گره زدیم دل خود به زلفِ یارْ عبث به نیزه‌بازی و ماتحتِ لخت مانَد عشق! که وعده پوچ و سخن یاوه و قرارْ عبث حسین منزوی‌ات بودم و نمی‌دیدی شما شمایلِ بلقیس و من نِزار عبث! کجااست مژده‌ی روزان روشن فردا؟ نشسته‌ایم به تمکینِ شام تارْ عبث نصابِ شأنْ به «یا ثروت؟» است بیش از پیش هنر حقیر و سخن هزل و اعتبار عبث ناصر همتی بیست‌ویک و ۲۲ فروردین ۱۴۰۳ آبدانان ⭕️صدای شما https://t.me/abdana_hemayat

درود عزیزانم؛ این پیام رو من شخصا بنا به تشخیص خودم و بدون اینکه کسی درخواست کنه منتشر می‌کنم. در استوری‌های اینستاگرام دیدم و از همه شما خواهش می‌کنم همه دست در دست هم بدیم تا گرهی از مشکل این همشهری عزیزمون باز بشه🙏🙏 همه ما به مهربانی نیاز داریم❤️ #ادمین

فرهاد پوریاری، هنرمند ساکن عمان تندیسی شنی از بامشاد سلیمان‌خانی، از جان‌باختگان اعتراضات سال ۱۴۰۱ ساخته است. بنابر گزارش‌ها، این معترض اهل آبدانان در خردادماه ۱۴۰۲ چند روز پس از آزاد شدن از زندان با علائم مسمومیت جان باخت. ⭕️صدای شما

😂😂😂 ⭕️صدای شما

دکتر بختیار محمدزاده جهت اجرای حکم دو سال حبس به زندان مرکزی ایلام منتقل شد. #بختیار_محمدزاده ⭕️ صدای شما

حسین باقری با تخلص ژاکان باران، نویسنده و فعال حقوق بشر کُرد که در اقلیم کُردستان ساکن بود، از ده روز گذشته تاکنون ناپدید شده است.این در حالی است که او از ناحیه هر دو پا دارای معلولیت جسمانی است و توانایی حرکت ندارد. بنابر گزارش منابع آگاه، ژاکان قرار بوده به خاطر تهدیدهای موجود، از طریق یک قاچاقبر انسان با نام «آرام مرادی» از مسیر ترکیه به اروپا مهاجرت کند، اما از روزهای نخست حرکت او تاکنون اطلاعی از سرنوشت او در دست نیست. ژاکان باران از سالها پیش در پی تهدید نهادهای اطلاعاتی جمهوری اسلامی مجبور به ترک ایران و اقامت در کُردستان عراق شده بود. این کنشگر کُرد اهل ملکشاهی ایلام در نزدیک مرز ترکیه آخرین تماس تلفنی را با دوستان خود برقرار کرده و پس از آن ناپدید شده است. در پیامی ویدئویی که این فعال مدنی کُرد پیش از ناپدید شدن ضبط کرده است، او می‌گوید که فردی به نام آرام مرادی که خود را اهل کرمانشاه معرفی کرده، ماههاست که از او می‌خواهد تا وی را از طریق ترکیه به اروپا انتقال دهد. ژاکان با بیان اینکه به خاطر تهدیدهای امنیتی مجبور است که به اروپا مهاجرت کند، می‌گوید: اگر این ویدئو منتشر شد، بدانید که آرام مرادی و همراهانش مشکلی برای من پیش آورده‌اند. آرام مرادی (حسین مرادی فرزند علی معروف بە علی خیاط)  کە خود را قاچاقچی انسان معرفی کردە است، با نزدیک شدن بە ژاکان باران بە وی پیشنهاد مهاجرت بە اروپا بدون دریافت هزینە کردە بود. منابع مطلع می‌گویند که آرام مرادی، از دو سال پیش مزدور وابسته به نهادهای اطلاعاتی جمهوری اسلامی است که با برقراری ارتباط با فعالان و روزنامه‌نگاران کُرد در اقلیم کُردستان و ترکیه، تحت پوشش قاچاق انسان و با بهانه مهاجرت به اروپا اقدام به ترور و ربایش کنشگران و تحویل آنها به جمهوری اسلامی می‌کند. لازم به ذکر است که ژاکان باران سال گذشته و در جریان انقلاب زن، زندگی، آزادی توسط عبدالوهاب بخشنده، دادستانی کل استان ایلام در رسانه رسمی امپراطوری دروغ به بازداشت و مجازات تهدید شده بود. حتی منزل خانواده این فعال کُرد نیز در داخل ایران مورد یورش مزدوران نهادهای اطلاعاتی قرار گرفته بود و خانواده او به شدت تهدید شده بودند. ژاکان باران با وجود تمام این تهدیدها ضمن مراجعات مکرر به سازمان ملل و کنسولگری کشورهای اروپایی درخواست استمداد کرده بود، اما حتی علیرغم وضعیت جسمانی و معلولیت او هیچ یک از این نهادها حاضر به یاری‌رسانی به او نشدند. بی‌خبری از سرنوشت ژاکان باران و ناپدیدسازی قهری او موجب افزایش نگرانی نزدیکان وی و فعالان حقوق بشر شده است.