cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

بهای یک روز بارانی🌧

-مَگِه‌دآریم‌بِهتَراَزآغوشِت💘🧸- ژانر : +18 ، ددی لیتل گی 💦🔞 به قلم : پری🍓🍼 خلافــــکار هـــات مــــن تمام شده

Show more
Advertising posts
3 601
Subscribers
-924 hours
-907 days
-23130 days

Data loading in progress...

Subscriber growth rate

Data loading in progress...

⚠️ این دوتا کله قناری بالارو دیدی؟؟؟ اسی به ظاهره کیوتش نگاه نکن بخونیش به فنا میری🌚💥یکاره روانشناسی جذاب و جدید🔪 مانهواهای #اسمات 😶‍🌫️ #روانشناختی +ولم کن بزار برم‼️ -من تازه پیدات کردم کوئین جی اونوقت بزارم بری⁉️ +تو نباید اینکارو باهام کنی من #پسر عموتم لعنتی 🥵⚠️ با صلوات بیا که کلی مانهوای #BL و #هات داریم یا حبیبی 🍑 https://t.me/+WyTOapHXh7I1MmRk https://t.me/+WyTOapHXh7I1MmRk
Show all...
#daddy #little_boy #gay 💢🏳‍🌈 +ایی #ددی ببخشید دیگه خرابکاری نمیکنم!🥺🍼 ضربه #اسپنک بعدی رو محکم تر زد که جاش روی #هلوی تپل پسرک موند. 💦🍑 _هنوز مونده بخوای #التماس کنی شب درازی در پیش داریم میخوام فقط صدای ناله هات رو بشنوم 🍷❤️‍🔥 #شاهزاده ای که اسیر میشه و #ژنرال دشمن اون رو تبدیل به لیـ🔥ـتل خودش میکنه‼️ https://t.me/+_H_OA1Kq-gdlNDU0 https://t.me/+_H_OA1Kq-gdlNDU0
Show all...
ارباب زاده ای ک همجنسگرا نیست ،اما عاشق یه پسر نقاش میشه ولی نمیتونه اعتراف کنه ک از یه پسر خوشش امده .😳 پس با کارای عجیب غریب طوری رفتار میکنه ک معشوقه اش فکر میکنه ک ازش متنفره 😢 و از دستش فرار میکنه 🔞 #گی  #مهیج https://t.me/+4AF4jkfh6kE3MjI0 https://t.me/+4AF4jkfh6kE3MjI0
Show all...
Repost from N/a
00:01
Video unavailable
ليتلِ پزشك و بيناجنسى كه مامور ميشه تا تو يه جزيره پرستارِ دوتا ددى سكسى و هات بشه ولى…🔞💦 خواستم از در خونه برم بيرون كه ماهان بازومو گرفت و منو كشيد توى #بقلش لباشو گذاشت روى لبهام و شلوار شورتم كشيد پايين كه ايليا از پشت چنگى به باسن #قلمبه ام زد🧸🍼 انگشت فاكشو روى سوراخ كونم كشيد و واردم كرد  كه همون لحظه ماهان دوتا از انگشتاشو وارد كـ.ـصم كرد بدنم لرزيد #اشكام سرازير شدن كه ماهان از لبهام جدا شد كنار گوشم پچ زد _كوچولوى بيناجنسم خيلى خودتو خسته نكن چون ميخوايم سرپا جلو و عقبتو يكى كنيم🍌🍑🍆 وقتى اينو گفت پستونكى از توى جيبش در اورد گذاشت رو لبهام و بزور شروع كردم به #ميك زدن _تا اخرين لحظه #پستونك بهتره تو دهنت بمونه انگشتاشونو از توى كـ.ـص و كونم كشيدن بيرون هردوشون كى.ر هاى #كلفتشونو روى سوراخ عقب جلوم تنظيم كردن و….🙇🏻‍♂️❌ https://t.me/+iMmYgPqpHcA4NzU8 https://t.me/+iMmYgPqpHcA4NzU8 دوتا مافياى وحشى بزور دكتريو ميكشونن توى يه جزيره و توى ويلاشون باهم…🤭🔥 ۳ پاک شه 🌞
Show all...
Repost from N/a
00:01
Video unavailable
فرشته ای انسان نما که معشوقه ی پسر شیطان میشه و روح و جسمش رو بهش میسپاره و وقتی ولیعهدش رو باردار میشه متوجه قدرت های منحصر به فردش میشه و... 🖤🔥🖤🔥🖤🔥🖤🔥🖤🔥🖤🔥🖤🔥 #کل بدنم از درد زیاد سر شد و جاری شدن #مایعی که قطعا غیر از #خون نبود رو روی #رون پاهام حس کردم. من #درد میکشیدم و #ناله های بلند سرمیدادم و اون #بیرحمانه میتاخت و #لذت میبرد! تا خالی شدن مایع وجودش چند باری بدنم به شدت #لرزید و #ارضا شدم! 🔞🔥🔞🔥🔞🔥🔞🔥🔞🔥🔞🔥🔞🔥 ازدواج و رابطه ی شیطان و فرشته موجودی رو وارد دنیای ماورایی میکنه که بسیار خطرناک و قاتل و... 🩸👹☠💯🔥 https://t.me/+O6HkgdKS6KA5ZjZk https://t.me/+O6HkgdKS6KA5ZjZk https://t.me/+O6HkgdKS6KA5ZjZk 15 پاک✅
Show all...
  • Photo unavailable
  • Photo unavailable
یه مانهوای جدید از نویسنده «دفترچه خاطرات کثیف»🥵🔞 ژانره:کلاسیک،اسمات،یوری🤭 خلاصه:دختری که در عوض بدهکاری های نامادریش به همراه خدمتکارش آنا که رابطه پنهانی باهاش داره به عمارت دوشس بدنام رز بلیک فرستاده میشه بدونه اینکه بدونه دوشس خیلی وقته منتظر  بدست آوردنشه❗️❗️💋... + لیلی من خیلی وقته تنهام و فقط ی آرزو دارم اونم اینکه شخصی رو پیداکنم توی این عمارت که صادقانه من و دوست داشته باشه، امیدوار بودم اون شخص تو باشی! برای خوندن کلی مانهوای یائویی،یوری و استریت بزن رو لینک‌حبیبی😔👇 https://t.me/+WyTOapHXh7I1MmRk https://t.me/+WyTOapHXh7I1MmRk
Show all...
00:02
Video unavailable
ددی که مجبوره وسط جنگل با لیتل بوی ش بخوابه تا از سرما یخ نزنن❌🥶 پارت واقعی رمان👅 #part_15 نیمه های شب بود که هوا سرد تر شد و آتیش کم کم خاموش میشد و #لب های ملوین از سرما میلرزید😬 روی لب های لرزونش رو بوسیدم و گفتم: _باید با هم بخوابیم تا صبح بتونی زنده از این جنگل خارج بشی باشه؟می خوام باهات #بازی کنم!می خوام پاره ات کنم...🩸میخوام این قدر توی #سوراخ تنگ و صورتیت تلم.به بزنم که آبم بریزه داخلت.💦 لباس هاش رو در آوردم و با دیدن بدن سفید و #نیپل های صورتیش؛نفسم سنگین شد!🤤 لباس هام رو سریع از تنم در آوردم و جلوی چشم های ترسیده ی فسقلیم کاملا #لخت شدم. دیـ🍆ــک ش.ق شده ام داشت می ترکید برای حس اون سوراخ #تنگ و داغ!سرمای هوا باعث لرز دستای پنبه ایش شده بود وقتی نگاهش روی #دی_ک نیمه بیدارم نشست، هین بلندی کشید و چشم هاشو بست...🫦‼️ https://t.me/+_H_OA1Kq-gdlNDU0 https://t.me/+_H_OA1Kq-gdlNDU0
Show all...
00:11
Video unavailable
دستشو لابلای موهام فرو بردو با خشم کشید . درد به مغز سرم هجوم بردو اخی از بین لبهام رها شد .🔥🔞💦🥵 نیشخندی زدو گفت :اگه همین الان برام ناله نکنی خشک خشک میزارم س؟راخت .🫠 دستشو از بین موهام بیرون کشیدو دیک نیمه بیدارمو چنگ زد. با حرص تو چشماش نگاه کردمو لبمو بیشتر گاز گرفتم ک فشار دستش رو دیکم بیشتر شد . دست خودم نبود ،فریاد زدم هر وقت دوست داشته باشم ناله میکنم .😡در ضمن دوره برده داری تموم شده من برده ات نییستم .🔞💦 ارباب زاده ای ک عاشق یه پسر میشه . پسری ک راز های زیادی داره و روز به روز بیشتر دل اربابو میبره . #گی #درام #مهیج https://t.me/+4AF4jkfh6kE3MjI0 https://t.me/+4AF4jkfh6kE3MjI0
Show all...
Repost from N/a
00:06
Video unavailable
گی🏳‍🌈 ددی‌لیتل‌بوی🍼 صحنه‌دار💦 هات👅 ولیعهد کشور عاشق شاهزاده کشور دشمنش میشه و تو جنگ شاهزاده اون کشورو به عنوان اسیر به بردگی میگیره...🏳‍🌈🔥 با #ترس بهم زل زد که جلو رفتم و #سیلی آرومی تو صورتش زدم⛓🩸 سرش به سمت چپ برگشت و قطرات اشک از چشمای قشنگش شروع به باریدن کرد -می‌خواین با من چیکار کنین شاهزاده؟!🥺 دستی روی رد صورتش کشیدم -پدرت وقتی اسیر جنگی می‌گرفت چیکار می‌کرد؟! با شنیدن این سوال شوکه شده سرشو بلند کرد و بهم خیره شد که پوزخندی زدم -سعی کن راضیم کنی.... وگرنه از شدت #گشادی دیگه بدنی برات نمیمونه.... https://t.me/+Ng4CnnmfAEI3NzQ0 https://t.me/+Ng4CnnmfAEI3NzQ0 ۱۲ ظهر پاک شه 🌞
Show all...