⋆ لـالـایـیآبـی࣪𓏲ּ
♱ «به یاد برخی نفرات که سعی داشتند پناه باشند؛ اما خودشان بیپناه بودند.» راهِ ارتباطی با بنده: @LullabyNiedBot
Show more376
Subscribers
+124 hours
-27 days
-930 days
- Subscribers
- Post coverage
- ER - engagement ratio
Data loading in progress...
Subscriber growth rate
Data loading in progress...
- غمگینید آقا؟
- بله.
- چرا؟
- هیچچیز یادم نمیآید. شما چطور؟
- بله.
- چرا؟
- همهچیز یادم میآید.
حمید سلیمی
اگه میتونستم از «بیصدا» خداحافظی کنم، اینطور انجامش میدادم: «تمام شدم، برو. پرواز کن و آواز بخوان. جانِ دلم؛ برو.»
«شما که غریبه نیستید، بعد از آن شب دوست داشتم کسی جایی منتظرم باشد. مرا دوست بدارد، در ذهنش جایی برای من باز کند و من را بشناسد.»
برای چند دقیقه از خستگی زیاد یه گوشه از حیاط مدرسه نشستم و بعدش خوشگلخانوم اومد نشست روی زمین خاکی و گفت «خانوم میخوام بند کفشهاتو ببندم.»