cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

روژی‍‌ن ش‍‌اپ|𝐑𝐨𝐣𝐢𝐧𝐒𝐡𝐚𝐩

آیدیم جهت سفارش❤️‍🔥✨ @Rojin_ShopA هزینه پست🥹🫶🏻 55 هزار تومان

Show more
Advertising posts
991
Subscribers
-1024 hours
-597 days
-13430 days

Data loading in progress...

Subscriber growth rate

Data loading in progress...

Repost from N/a
من مجبور بودم بعد از #کشته شدن پدر و برادرم به دست #داعش، برای فرار از پدربزرگمم که شده به خونه‌ی اون #مرد پناه ببرم... اون آدم #نرمالی نبود، یه #وسواسیِ عجیب غریب و به شدت #خشن! اما مهربونیایی که سعی داشت پنهونش کنه، #توجهات روزمره‌ش و چهره‌ی #جذابش منو #خام کرد و توی مدت کوتاهی بهش #دل بستم غافل از اینکه اون...🤯 https://t.me/+wEOuAv69QtwwOWY0 ۹صبح
Show all...
Repost from N/a
-امشب می‌شی مال کسی که هیچ دونستیش، کسی که فکر کردی می‌تونی دورش بزنی و بری پی عشقو حالت. بالا تنه‌ام را چنگ زد و یقه حریر لباسم را درید. دنیا و آن اتاقک فلزی دور سرم می‌چرخید... لمس‌هایش را حس می‌کردم و می‌شنیدم قربان صدقه‌های زبان مادریش را... -خینِم چّشیاته (چشمات باعث مرگم شد) صدایش در سرم همچو بلندگویی خراب، خش خش می‌کرد و کش می‌آمد و به سر دردم بیشتر دامن می‌زد، هیچ درکی از اطراف و موقعیتم نداشتم و فقط تنها چیزی که می‌دانستم این بود که اختیاری روی خود ندارم. نای اینکه دست بلند کنم و جلوی حریص‌کاری‌هایش را بگیرم نداشتم. کمرم را چنگ زدم و بی‌توجه به جانی که لحظه به لحظه تحلیل می‌رفت گفت: _باعث مرگ کسی هستی که همه عالم و آدم از زیر تیغ اخمش می‌گذشتن. خوب که لباس را در تنم پاره کرد درست مثل گرگ گرسنه به جان تن مرده‌ام افتاد و جای جایش را با دندان تکه پاره کرد. اشک‌‌هایی که نمی‌دانستم علتش چیست؟ بغضی که گلویم را می‌درید، تنی که با جنازه فرقی نداشت... همه و همه دست به دست هم داده‌اند و قلبم را تکه پاره می‌کردند... مردی که ادعا داشت هرگز بی‌اذن من اجازه پیش‌روی بیشتر به خود نخواهد داد چگونه تن و بدن دست نخورده‌ام را زیر رگبار لمس‌هایش می‌کشید؟ فرهاد با من چی می‌خواست بکند؟! https://t.me/+no0N_6STG2IyMDM8 ۲۴
Show all...
Repost from N/a
آرزو دختر زیبا و آرومیه که از نوجوونی عاشق هم محله‌ایش ارسلانه که حالا یه سرگرد جذاب نیروی انتظامی شده، وقتی ارسلان بهش پیشنهاد رابطه میده آرزو که انگار دنیا رو بهش داده باشن سریع قبول میکنه اما خیلی نگذشته که متوجه میشه ارسلان فقط به خاطر دستگیری برادر آرزو که سرکرده‌ی یه باند مافیاییه بهش نزدیک شده اما ورق جایی برمیگرده که ……….🥺🔥 https://t.me/+abfIsQ-KuspiYTBk ۱۹
Show all...
Repost from N/a
آلاء یه دختر دورگه‌ی زیبا و آرومه که مرگ پدر و برادرش جلوی چشماش تبدیل شده به کابوسای شبانه و از دست رفتن آرامشش، به افسردگی حادی دچار شده، از همه دوری می‌کنه، اشتیاقی به زندگی نداره اما وقتی مجبور به هم‌خونه شدن با دوست برادرش می‌شه داستان جور دیگه‌ای رقم می‌خوره و یه شب بارونی اونا باهم...❤️‍🔥🥹 https://t.me/+wEOuAv69QtwwOWY0 ۱۵
Show all...
Repost from N/a
من آهو... دختری با چشم‌هایی آهویی موهای بلند و مواج که صدایِ خوندنش کل دنیا رو توی بغل خودش می‌گیره💇🏽‍♀🦌🤍 درست شب عقدم اونم با لباس سفید عروس توسط مردی ناشناس #دزدیده و به بدترین نحو ممکن بهم #تجاوز می‌شه...❌❌❌❌ https://t.me/+no0N_6STG2IyMDM8 خیانت کردم... به مردی که جنون‌وار عاشقم بود به خیال اینکه پیدام نمی‌کنه پشت پا زدم و سر سفره عقد با دشمنش نشستم... ولی پیدام کرد و روزگارم رو سیاه و دنیارو برام جهنم کرد🔞❌ ۱۲ظهر
Show all...
Repost from N/a
#سرخ‌ترین_عشق آراد گفت: این دوستی‌‌های عمیق که حتما نباید بین دو جنس مخالف بشه آریا پرسید:یعنی چی؟🚫 ❌یک رمان هیجانی و عاشقانه❌ منظور آراد چی می‌تونه باشه؟🚷🔞 https://t.me/+cdtfc-gZa0JlZWNk ۲۴ لطفا بچه مچه وارد نشود
Show all...
Repost from N/a
❤️‍🔥❌ 🚫 وقتی نگاهم به دستای قفل شده با نامزدش افتاد حالم گرفته شد. انگار که یه سطل اب یخ روم ریخته باشن. سپهر وقتی متوجه حالم شد دست روی شونم گذاشت و با غم لب زد: _داداش میبینی که نامزد داره قیدشو بزن ‌دستامو مشت کردم و دندون قروچه ای کردم _نمیتونم...سپهر نمیتونم قیدشو بزنم میفهمی؟ نه نمیفهمی چون جای من نیسی که بفهمی من چی میکشم لعنتی 🚷🔞بببین وقتی کسی رو که دوست داده با نامزدش میبینه چه میکنه😐❌ https://t.me/+cdtfc-gZa0JlZWNk ❤️‍🔥🔞رمان ویژه بزرگان 👌ورود بچه مچه ممنوعه💋🚫 پارت‌گذاری منظم❤️ ۱۹
Show all...
Repost from N/a
🔞❌ پسره مافیا به دختره گفته که تو خواب بهش تعرض کرده .😢 دختره اول باورش نمیشه اما🔞 گیج بودم. اصن چیزی حس نمی‌کردم. انگار توی یک حالت گیجی فرورفته بودم. لعنت به تو آراد. واقعا این کار  رو کرده بودی؟ دروغ نمی‌گفت. حتی گفت که می‌تونم آزمایش بدم. حالا متوجه شدم اون روز که برگشتم خونه، اون لکه‌های روی شکمم چی بود. لعنتی 😡هرکاری خواست با من کرده بود.😱😭 تو فکر خودم بودم که به جلوی خونه رسیدم. دنیا پیش روم سیاه شده بود. https://t.me/+cdtfc-gZa0JlZWNk ۱۶
Show all...
Repost from N/a
#سرخ‌ترین_عشق آراد گفت: این دوستی‌‌های عمیق که حتما نباید بین دو جنس مخالف بشه آریا پرسید:یعنی چی؟🚫 ❌یک رمان هیجانی و عاشقانه❌ منظور آراد چی می‌تونه باشه؟🚷🔞 https://t.me/+cdtfc-gZa0JlZWNk ۱۲
Show all...
Repost from N/a
یک رمان عاشقانه و مافیایی انتقامی پر از هیجان میخوای؟ 😃 که دختر داستان توسری خور نباشه بر عکس خیلی جسور و قدرتمند باشه؟❤️‍🔥💪 که پسره خیلی جنتلمن و عاشق پیشه باشه؟ 😌 یک عاشقانه ی خاص 🔥⚡️ با قلم قوی؟؟؟ از اونا که از خوندنشون سیر نمیشی ؟ اگر تو هم مثل من عاشق این سبک رمانی بزن رو لینک زیر و سریع جوین بده قبل اینکه لینک باطل بشه ‼️ https://t.me/+yLWzR3CWT-wxMWU0 ۲۴
Show all...
Choose a Different Plan

Your current plan allows analytics for only 5 channels. To get more, please choose a different plan.