-صورِ اسرافیل-

دختره نگاه می‌کرد و میگفت؛ "تو سیاست نداری، اگه سیاست داشتی الان ازدواج کرده بودی ، منم با همین سیاستم ازدواج کردم ، با لبخندی که میزنم. تو اصن خودت میدونستی من دوسال با این آدم بودم؟ سیاست نداری دیگه ، من الان با اینکه شوهر دارم برم با یکی دیگه انقد سیاست دارم که شوهرم نمی‌فهمه." هیچی دیگه ، من فقط نگاه میکردم. کلاس آموزش سیاست جایی سراغ دارین؟

ولی حس میکنم خیلی اداییه

همیشه قسمت قشنگ روز بخش نماز خوندنه اونجایی که با یه لیوان چایی میشینم کنار جانماز ، حالا شروع زمان شروعش با خودمه ، زمان پایانش با خدا

من‌همان‌خسته‌ی‌بیحوصله‌ی‌غمزده‌ام ، دخترِ‌بدقلقی‌که‌رگِ‌خوابش‌شعر‌است :)

۸۰۰ مگ از دانلود فیلمم رفته بود ، فقط ۹۹ مگ مونده بود فقط ۹۹ مگگگگگ.

نه تو آنی که همانی، نه من آنم که تو دانی.

سلام

ما خونمون پر از خودکار و کاغذه. ولی خدانکنه یکی خودکار یا کاغذ بخواد ، مگه پیدا میشه

متاسفانه این روزها اتفاق خاص و هیجان‌انگیزی نمی‌افته که باهاش براتون تولید محتوا کنم