cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

دشتِ گندم‌زارِ طلاییِ قلبَش :)

در ما بینِ آدم های این شهر، او را دیدم و دلم رفت Talk :) : t.me/HidenChat_Bot?start=1328955854 Noora : t.me/HidenChat_Bot?start=5965781329

Show more
Advertising posts
225
Subscribers
-124 hours
+17 days
-330 days

Data loading in progress...

Subscriber growth rate

Data loading in progress...

اگه خر ذوق ادم بود:
Show all...
کله فندوقی
Show all...
00:03
Video unavailableShow in Telegram
sticker.webm2.35 KB
برای‌من،تو‌بیشتر‌از‌چیزی‌هستی‌که‌فراموش‌بشی؛
Show all...
1🐳 1🍓 1
برای‌من،تو‌بیشتر‌از‌چیزی‌هستی‌که‌فراموش‌بشی؛
Show all...
Carlos Cipa - Fragile Window.mp311.46 MB
1🐳 1🍓 1
Repost from N/a
یادته زیبای من!؟ یادته چه واژه‌هایی‌رو برای توصیفم به کار میبردی.. وقتی میپرسیدم چرا من‌رو برای خودت میدونی و تو در عوض صدام میزدی دخترِ من... گاهی میگفتی دختر کوچولوم، انگار که بچه‌تم و نیاز به مراقبت دارم یا وقت‌هایی که صدام میزدی خوشگلِ من، تا بتونم احساس کنم اون زیبایی در معرضِ دیدِ توعم هست... یادته گاهی آخرِ حرفات میگفتی پرنسسم!؟ طوری که باورم میشد ارزشمند‌ترین فردِ دنیام! وقتی سعی میکردم بهت چیزی‌رو بگم و تو به جای مخالفت باهام فقط میگفتی چشم قربان. وقتی اول‌ها میگفتی دونه برفم، انگار بینِ هزاران دونه‌های برفی که روی سرت میشست من تیره ترین و خاص ترینش برات بودم... وقتایی که در مقابلت مغزم شبیه به بچه‌های پنج ساله میشد بهم میگفتی کله فندوقیِ من... یا حتی یادمه وقتی بهم اولین بار گفتی گلِ ماهِ من.... من تک تکِ احساساتِ اون لحظه‌هارو از بَرَم و میدونی چه چیزی که لحظات‌رو خاص‌تر میکرد!؟ اینکه در هر موقعیتی، در هر حالی، و در هر تنشی که بینمون بود میمِ مالکیتِ لقب‌هات حفظ میشد، انگار که هیچوقت قرار نیست من از تیکه‌ی قلبت کَنده شم و ما هیچوقت قرار نیست از هم جدا بشیم...
Show all...
1🐳 1🍓 1
Carlos Cipa - Fragile Window.mp311.46 MB
یادته زیبای من!؟ یادته چه واژه‌هایی‌رو برای توصیفم به کار میبردی.. وقتی میپرسیدم چرا من‌رو برای خودت میدونی و تو در عوض صدام میزدی دخترِ من... گاهی میگفتی دختر کوچولوم، انگار که بچه‌تم و نیاز به مراقبت دارم یا وقت‌هایی که صدام میزدی خوشگلِ من، تا بتونم احساس کنم اون زیبایی در معرضِ دیدِ توعم هست... یادته گاهی آخرِ حرفات میگفتی پرنسسم!؟ طوری که باورم میشد ارزشمند‌ترین فردِ دنیام! وقتی سعی میکردم بهت چیزی‌رو بگم و تو به جای مخالفت باهام فقط میگفتی چشم قربان. وقتی اول‌ها میگفتی دونه برفم، انگار بینِ هزاران دونه‌های برفی که روی سرت میشست من تیره ترین و خاص ترینش برات بودم... وقتایی که در مقابلت مغزم شبیه به بچه‌های پنج ساله میشد بهم میگفتی کله فندوقیِ من... اون اول‌ها همیشه بهم میگفتی من مسیحِ توعم، انگار پاک‌ترین گناهت باشم... صدام میزدی بابونه‌ی من و من‌رو به یادِ زیبایی هاش مینداختی گاهی‌ حتی خطابم میکردی گلبرگم، انگار جسمم برات همونقدر لطیف و آرامبخشه... یا حتی یادمه وقتی بهم اولین بار گفتی گلِ ماهِ من.... من تک تکِ احساساتِ اون لحظه‌هارو از بَرَم و میدونی چه چیزی که لحظات‌رو خاص‌تر میکرد!؟ اینکه در هر موقعیتی، در هر حالی، و در هر تنشی که بینمون بود میمِ مالکیتِ لقب‌هات حفظ میشد، انگار که هیچوقت قرار نیست من از تیکه‌ی قلبت کَنده شم و ما هیچوقت قرار نیست از هم جدا بشیم...
Show all...
Choose a Different Plan

Your current plan allows analytics for only 5 channels. To get more, please choose a different plan.