cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

Advertising posts
217
Subscribers
No data24 hours
-17 days
-530 days

Data loading in progress...

Subscriber growth rate

Data loading in progress...

Repost from N/a
محقق و مدرس طب سنتی و گیاهان دارویی مشاوره  و درمان         telegram: @darman_thyroid Insta: @darman.thyroid
Show all...
Repost from N/a
telegram: @darman_thyroid Insta: @darman.thyroid
Show all...
محقق و مدرس طب سنتی و گیاهان دارویی مشاوره و درمان telegram: @darman_thyroid Insta: @darman.thyroid
Show all...
Repost from کانال امین
انعکاس کلمات منفی در انسان سخنان شیرین دکتر عرشیانفر ____🍃🌸🍃____ 🆔 @M_Amini40
Show all...
✅ این قسمت : خداوند در سایه ای از ابر #قسمت_دوم #یهوه تحقیق و تدوین : #فرهاد_عظیما عضو شوید : @f_azima
Show all...
✅ این قسمت : خداوند در سایه ای از ابر تحقیق و تدوین : #فرهاد_عظیما عضو شوید : @f_azima
Show all...
رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم : خداوند تبارک و تعالی برای برادرم، علی بن ابی طالب آن قدر فضیلت قرار داده که شمارش آن را فقط خدا می داند. هرکس فضیلتی از فضائل او را بازگو کند و به آن اعتراف نماید ، خداوند گناهان گذشته و اینده اش را بیامرزد ، هرچند به اندازه جن و انس گناه کرده باشد. و هرکس فضیلتی از فضائل علی علیه السلام را بنویسد ، تا آن نوشته باقی است فرشتگان برای او طلب آمرزش می کنند. و هر که به فضیلتی از فضائل علی علیه السلام گوش دهد ، خداوند گناهانی را که به وسیله ی گوش انجام داده می آمرزد. و هرکس به نوشته ای از فضائل علی علیه السلام نگاه کند، خداوند گناهانی را که با چشم انجام داده می آمرزد. منبع : امالی صدوق، مجلس ٢٨، حدیث ١٠
Show all...
جابربن‌عبدالله گوید: عمار را در کوچه‌ای در مدینه دیدم و درباره‌ی پیامبر صلی الله علیه و آله از او سؤال کردم. او خبری را برای من بیان کرد مبنی بر که پیامبر در مسجد در میان جمعی از قومش بود. هنگامی که نماز صبح را خواند، به سوی ما آمد. با هم نشسته بودیم که خورشید طلوع کرد. در آن زمان علی‌بن‌ابی طالب علیه السلام بر ما وارد شد. پیامبر صلی الله علیه و آله در مقابلش برخاست و بین دو چشمش را بوسید سپس فرمود: ای علی! برخیز و با خورشید سخن بگو، زیرا او با تو سخن می‌گوید. مردم برخاستند و می‌گفتند: آیا معتقدی که خورشید با علی سخن می‌گوید؟ علی علیه السلام خارج شد و به خورشید گفت: ای مخلوق خداوند! چگونه‌ای؟ پس خورشید گفت: خوبم، ای برادر رسول خدا! ای اوّل و ای آخر! ای ظاهر و ای باطن! ای کسی که به همه چیز آگاه است» منبع :تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۵، ص۵۳۸ تأویل الآیات الظاهرهًْ، ص۶۳۱/ بحارالأنوار، ج۴۱، ص۱۸۱/ البرهان
Show all...
ﺭﻭﺯﯼ ﻋﻤﺮ به امیرالمؤمنین على(ع)گفت: ﯾﺎ ﻋﻠﯽ ﺍﮔﺮ ﺣﻖ ﻣﯿﮕﻮﯾﯽ بگو من امروز ﻧﻬﺎﺭ ﭼﻪ میخورم؟ ﺍﻣﺎﻡ فرمودند : ﺷﯿﺮ ﺑﺮﻧﺞ ﻋﻤﺮ ﮔﻔﺖ: ﻣﻦ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺷﯿﺮﺑﺮﻧﺞ ﻧﺨﻮﺍﻫﻢ ﺧﻮﺭﺩ. ﻋﻤﺮ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺭﻓﺖ، ﺩﯾﺪ ﻧﻬﺎﺭ ﺷﯿﺮ ﺑﺮﻧﺞ ﺍﺳﺖ.. ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﻣﺎﺩﺭ ﺧﻮﺩ ﺭﻓﺖ ﺩﯾﺪ ﻧﻬﺎﺭ ﺷﯿﺮﺑﺮﻧﺞ ﺍﺳﺖ، ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﺻﺤﺮﺍ ﺑﺮﻭﺩ ﮐﻪ ﺩﯾﺪ ﮐﺎﺭﻭﺍﻧﯽ ﺍﺯ ﺁﻧﺠﺎ می گذرد، ﺭﻓﺖ ﺗﺎ ﺑﺎ ﺁﻥ ﮐﺎﺭﻭﺍﻥ ﻏﺬﺍ ﺑﺨﻮﺭﺩ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺍﻭ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﺍﮔﺮ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯽ ﻧﻬﺎﺭ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻣﺎ ﺑﺎﺷﯽ ﺑﻪ ﻣﻄﺒﺦ ﮐﻤﮏ ﮐﻦ، ﻋﻤﺮ ﻭﻗﺖ ﻧﻬﺎﺭ ﻓﻬﻤﯿﺪ ﮐﻪ ﻏﺬﺍ ﺷﯿﺮﺑﺮﻧﺞ ﺍﺳﺖ،ﺗﺎ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﺮﻭﺩ ﮐﺎﺭﻭﺍﻧﯿﺎﻥ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺷﮏ ﺑﺮﺩﻧﺪﮐﻪ ﺩﺭﻭﻥ ﻏﺬﺍﯾﺸﺎﻥ ﺳﻢ ﻧﺮﯾﺨﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ. ﻭﮔﻔﺘﻨﺪ ﺍﻭﻝ ﺗﻮ ﺑﺎﯾﺪ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻏﺬﺍ ﺑﺨﻮﺭﯼ ﻋﻤﺮ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺟﻠﻮﮔﯿﺮﯼ ﮐﻨﺪ ﮐﻪ ﯾﮏ ﮐﺘﮏ ﺣﺴﺎﺑﯽ ﺧﻮﺭﺩ،ﻭ ﺷﯿﺮ ﺑﺮﻧﺞ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺧﻮﺭﺩ، ﺩﺭﺭﺍﻩ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺍ ﺩﯾﺪ. ﺍﻣﺎﻡ ﺑﻪ ﻭﯼ فرمود : بلاخره برای ناهار ﭼﻪ ﺧﻮﺭﺩی؟ ﻋﻤﺮ ﮔﻔﺖ: ﻫﺮﭼﻪ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﺑﺎﺷﻢ ﺷﯿﺮ ﺑﺮﻧﺞ ﻧﺨﻮﺭﺩﻩ ﺍﻡ. ﺍﻣﺎﻡ فرمود :ﭼﺮﺍ هم ﻧﻬﺎﺭ را ﺷﯿﺮ ﺑﺮﻧﺞ ﺧﻮﺭﺩﯼ ﻭ ﻫﻢ ﮐﺘﮏ...ﺍﮔﺮ ﺑﻪ ﺣﺮﻑ ﻣﻦ ﺍﯾﻤﺎﻥ ﺩﺍﺷﺘﯽ، ﮐﺘﮏ ﺭﺍ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻧﻬﺎﺭ ﻧﻤﯽ ﺧﻮﺭﺩی ... منبع : مستدرک الوسائل ج١ص١۵٩وص١۶٢،کنزالفوائ السلام علی امیرالمومنین(ع)
Show all...