cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

ᰈ‌🔪𝅄 𝗛𝗔𝗥𝗨𝗖𝗛𝗜𝗦𝗘𝗡 | مانهوا فیکشن

𐙚 𝗪𝗲𝗹𝗰𝗼𝗺𝗲 𝘁𝗼 𝗱𝗿𝗲𝗮𝗺 𝘄𝗼𝗿𝗹𝗱🍨 𝗙𝗶𝗰𝘁𝗶𝗼𝗻 𝗺𝗮𝗻𝗵𝘄𝗮 𝗺𝗮𝗻𝗴𝗮 ★ 𝗔𝗱𝗺𝗶𝗻: @chojiahanesan 💅🏻 𝗧𝗮𝗯: @haruchisenads 🧚‍♀️

Show more
Advertising posts
10 073
Subscribers
-2124 hours
-807 days
+57730 days

Data loading in progress...

Subscriber growth rate

Data loading in progress...

Repost from N/a
⚡️💗تریسام با دوتا داداش که زندانیش کردن
❗️منبع سکسی ترین و ممنوعه‌ترین فیکشنای بی‌ال🔥
🎭سکس یه ناگا(هیبرید مار و انسان) با یه خرگوش... خرگوش بیچاره رو با دو تا کـ.ـیــر بزرگش بفــ.ـاک میده😀 🌕رابطه خشن و زوری با دو تا داداشی که سادیسم دارن...چند روز زندانیش کردن تو زیر زمین و هر شب باهاش رابطه دارن 🤤 🚫خشن ترین فیکشن تریسام اینجاست💦
جان کـ.ـامش رو توی سوراخ ییبو ریخت و  هیولاش رو از #سوراخ داغ و نبض‌دار ییبو بیرون آورد🚫 ییبو فکر کرد که بانیِ هورنی بالاخره خسته شده، اما ثابت شد که چقدر اشتباه می‌کنه. 🖕 پسر جوون‌تر نشست و ییبو رو مجبور کرد روی پاهاش بشینه و دوباره #دیکش رو توی سوراخی که کـ.ـامش ازش چکه می‌کرد، فرو کرد. 🥵 ییبو #ناله کرد و جان شروع کرد به #ضربه زدن. 🍑
🌟https://t.me/+rt-Q77_wTAg0YzE0 ✅ 🌟https://t.me/+rt-Q77_wTAg0YzE0
Show all...
لازمه اشاره کنم که شرط لایک فصل دوم 200 ری‌اکت قلب و 100 کامنت هست -
Show all...
💘 21
🌟💗 فیکشن ماتســـونو چیـــفویــو ╭─────┈┈┈.°୭‌     لـــــــیلــــــی ╰┈➼ 🌟🦎  ılı       ❲ پارت بیست و سوم ❳ شونه هام بالا پریدن و قبل اینکه مامان چشمش به باجی بیفته به پشت دیوار هلش دادم و زمزمه کردم : همونجا بمون! فراموش کردم که همین چند ثانیه قبل میخواستیم هم دیگه رو بکوبیم ، ولی من هنوز باجی برام نقش رفیق رو داشت . شنیدم که مامان نفس نفس میزد ، صداش ترسیده و سرزنش کننده بود اما این تلاشش که سعی می‌کرد شدت سرزنشش رو کم کنه زیادی ضایع بود برای آخرین بار به سبد داخل سطل نگاه‌ انداختم و بعد بلند گفتم:اومدم آشغالا رو دور بریزم! دستمو به بازوی باجی کوبیدم و متقابلا زمزمه کردم:امیدوارم توی جهنم بسوزی - نیشخند زد دستمو پس زد:جایی که تو باشی ، خودش مثل جهنمه . خداحافظی آخرمون بود ، احتمالا تا زمانی که پیر و بدبخت و فرتوت می‌شدیم دیگه همو نمی‌دیدیم ! به سمت کامیون دویدم و مامان با دیدنم عصبی خندید و دستشو دور بازوم قفل کرد:کسی اومده؟ خودم رو به اون راه زدم:کسی سراغ منو نمیگیره مامان نگران نباش ‌. به ماشینش اشاره کرد و زودتر سوار شد:زودباش - باید مسیرو بهشون نشون بدیم...! بی حرف و دلشکسته سوار ماشین شدم ، دوست داشتم برمیگشتم و باجی رو که هنوز اونجاست نگاه کنم اما نه جرعتشو داشتم و نه میتونستم که این کارو کنم! تنها به گذر خیابون ها و رد شدن از محله خیره شدم تا اینکه چطور شهر رو ترک میکنیم ‌... پایان فصل اول 🔗🔗 ━ ━ ━ ━ ━ ━ ━ ━ ━ ━ ━  .𝂅  ִ ◯⃘ 𝆬 🎀.  𞥊ֹ Hєℓℓσ вєαυтιƒυℓ ρєσρℓє  ׄ 🎀  𝇈⃝🎀𓂃 ۫  ︩︪𔓕 ৎ  Ɨɑց:: #فیکشن_ماتسونوچیفویو 𝆺𝅥 ׅ𝆭  ⭐️ ࿚    🎀   ᨦദ   ֹֹ  🎀 ˳   ๋ 𝐾𝑒𝑒𝑝 𝑐𝑎𝑙𝑚 𝑎𝑛𝑑 𝑏𝑒 𝑘𝑖𝑛𝑑 ︪︩   𓆪 ׅ  ๋🎀🎀  𝐋𝐢𝐥𝐲 ་  ‌ ˖ 🎀 ៹࣪  ֹ 𝗛𝗔𝗥𝗨𝗖𝗛𝗜𝗦𝗘𝗡 𝆺𝅥 ִ𝆭🖊 — — — — — — — ••
Show all...
💘 95
Repost from N/a
زندگی یه پسر و یه شیطان بد دل 💦𝗬𝗮𝗼𝗶 💙𝗛𝗼𝘁 🔞𝗦𝗺𝘂𝘁 من همیشه توسط کابوسام تسخیر میشم⛓️ ترس خفگی... نمیتونم نفس بکشم انگار دارم آتیش میگیرم🩸 توی همه کابوسام یه چیزی همیشگیه⚰ یکی منو #مشتاقانه #بغل می‌کنه❌ اون #شیطانه😈🩸با این حال صورتش... دقیقا تایپ #ایده‌آل منه💦🔥 مانهوای متفاوت، با آرت سک‌سی و خاص ⚠️⚠️بنر تا دو ساعت دیگه پاک میشه ••• t.me/+nzQI6k9p4L01YjM0 ••• t.me/+nzQI6k9p4L01YjM0
Show all...
Repost from N/a
  • File unavailable
  • File unavailable
  • File unavailable
  • File unavailable
  • File unavailable
  • File unavailable
❌🍆باید پاهاتو واسم باز کنی تا بذارم استخدام شی
مانهوا برای دوستداران ژانر BDSM⚠️🔥
‼️𝗕𝗗𝗦𝗠 𝗦𝗠𝗨𝗧 𝗛𝗢𝗧 🔴پسری که به خاطر #استخدام شدن توی شرکت مشهور به #سک‌س_اجباری با رئیس شرکت پا میده 💦🔞 رئیسی که سلایق جنسی متفاوتی داره 🚫#هرشب توی هتل رابطه متفاوتی رو تجربه میکنه🍑
برای خوندنش سرچ کن « #SOM » محتوایش ممنوعه‌ست🐰 بنر زود پاک میشه
t.me/+nzQI6k9p4L01YjM0 t.me/+nzQI6k9p4L01YjM0
Show all...
دارم پست های چنل رو پرمیوم میکنم،ایگنور کنین دوستان
Show all...
💘 18