cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

𝕬𝐫𝐝𝐢𝐲𝐚𝖁𝐚𝐧𝐢𝐥🍨!ଓ

•𝗦𝗧𝗔𝗥𝗧🗿• •𝟏𝟒𝟎𝟎/𝟏𝟎/𝟑𝟎• •اونا‌کنارهم‌کامل‌میشن🧿🎀• •ᴍʏ ʙᴏʏ: @arslwnhs 🦇💜• •ᴍʏ ɢɪʀʟ: @diyanacl 🦉🤍• •رمان‌نگین‌قلبم‌به‌قلم:آوین🍷•

Show more
The country is not specifiedThe language is not specifiedThe category is not specified
Advertising posts
197
Subscribers
No data24 hours
No data7 days
No data30 days

Data loading in progress...

Subscriber growth rate

Data loading in progress...

دستش سر خورد و روی ممنوعه م قرار گرفته ؛ ترسی تو تنم بود که با فشار دادن س×نم آهی کشیدم ،حتی نمیتونستم قیافه کسی که داشت بهم تج'وز میکرد رو #ببینم*** دستش به سمت بند تاپم رفت و سرش داد پایین - بوسه های ریزی رو شونه م #می‌شوند #قصدش تح×یک کردنم بود .. دستمو روی سینش گذاشتم و کمی هولش #دادم تا تونستم قیافشو ببینم ...💥💥💥 دختری که توی تاریکی شب بهش تجاوز میشه اما با رضایت خودش؟؟؟؟؟؟ رمان صحنه دار اردیاییمون!!!🔞🔞🔥
Show all...
ادامه رمان🫠🔞
عکسای‌ سم‌ دوران‌ بلوغ‌ #ارسلان‌کاشی🫡 مدرک‌ تایید‌ اصکی‌ رفتن‌ #رکسانا‌ از‌ #ربکا🫣😂 تیکه‌ انداختن‌ #دیانا‌ به‌ #پانیذ🫲🏼😵‍💫 تایید‌ رل‌ نبودن‌ #فرشاد‌سایلنت‌ با‌ #رکسانا🤐🔥 همه‌ی‌ حاشیه‌+اخبار‌ اکیپ‌ تو‌ چنل‌ زیر🖤🫠👇🏽
Show all...
جوین🥹💗
خفن ترین و هات ترین رمان اردیا🔞 کتک زدن دیانا توسط ارسلان رو دیدی؟😭 میدونستی دیانا اسمش زینب عه؟ عکس🔞 اردیا رو دیدی؟😐
Show all...
کو کجا؟😐
بعد چندهفته همدیگرو توی شرکت میبینن و..🤭😂🥵 دستشُ #پشت گردنم گذاشت ،، باعث شد حرکتی نکنم تو یه چشم بهم زدن ل‌ب‌‌ا‌ش‌و‌ گذاشت ‌رو‌ #ل‌ب‌ام تعادلم از دست دادم ،کل آبی که تو دهنم بود و خودش خورد ،کاملا بازی ُ #باخته بودم ، رامش شده بودم ، نمیتونستم کاری کنم ،، یه حسی از #اعماق وجودم داد میزد همراهش کن اصلا این چه حس مزخرفی بود .. همش چرت بود ،دستم رو #سینش گذاشتم و سعی کردم از خودم جداش کنم اما مگ میتونستم؟ مشت محکمی به شونش #زدم که کمی ازم فاصله گرفت...نفساش به #صورتم میخورد و مور مورم میشد و باعث میشد تح**یک شم... جوین شو و رمان جذابشو بخون..👇🏼😵‍💫🔞💥
Show all...
جوین 🥹💗
•••استوری #دیانا برای حاملگی #مهدیس🤰🏼🔞 #خیانت‌ امیر به نیکا 💥😄 حاشیه های اکیپ ارسلان + چنل زیر 💯•••
Show all...
جوین🤨🚷💥
دختره ارباب روستا عاشق یه پسر میشه و مجبور میکنه تا باهاش ازدواج کنه ..🙈💥 ----- ولو شدم رو تخت و نگاهی به عکس تو دستم کردم . یه پسر چقدر میتونه #جذاب باشه که منو جذب خودش کنه ؟،،،واقعا تصورش خوشحالی رو به تنم #هجوم میاره ‌؛ کاش فردا سریع تر بیاااد... با صدای #وحشتناکی در باز شد و قامت بابا توی چارچوب در #ظاهر شد +دختره بی حیاء تو مگه اربابی که دستور میدی برات #حرمسرا درست کننن هااااننن..؟؟؟؟ لبخندی زدم و‌... ادامههه رمان +18🔞👇🏽👇🏽👇🏽💥💥💥 https://t.me/+1W12a6GiRI45Y2E0 https://t.me/+1W12a6GiRI45Y2E0 سریع جوین شو وگرنه لینک باطل میشه☺️‼️
Show all...
دختری که شوهرش بهش خیانت میکنه و درمقابل انجام میده ..🔞🔞💥💥 --- باحس #تنفری که داشتم به پسره رو کردم و دستمو رو یقش گذاشتم ؛ میدونستم معین درحال #منفجر شدنه و بیشتر خودمو بهش #چسبوندم و سعی کردم مردو*شو تحریک کنم ... لب"شو به دندون ‌گرفتم و حس تحریکی تو خودم ایجاد شد **چطور ؟؟؟؟چطوری این پسر بهم انقدر حس خوب میده +دوست ندارم الان پار*ت کنم اونم جلوی #عشقت ؛ #عاشق خودم میکنمت و بعد به حساب میرسم با تموم شدن حرفش #دستشو ریز به سمتم پایین تنم برد و شروع کرد #بازی کردن با لب"م .. https://t.me/+1W12a6GiRI45Y2E0 https://t.me/+1W12a6GiRI45Y2E0 تا لینک باطل نشده جوین شو👆🏼👆🏼🔞🔞💥💥
Show all...