cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

اسـ⛓️ـارت شـ🔞ـهوت

69👅🔥 ولی من عاشق صدای خمارت دم گوشمم🔞💦 اسارت شهوت🔞⛓️ به قلم:شکلات🍫 Hi @durov This channel does not go against the law. And it has no pornographic and rough posts. please pay attention!

Show more
Advertising posts
2 155
Subscribers
-424 hours
-257 days
-16430 days

Data loading in progress...

Subscriber growth rate

Data loading in progress...

Repost from N/a
00:02
Video unavailable
کانال lgbt 🌈🌈🌈 پر از رمان لزبین🌈 اگه توم از این دسته یا حامی هستی بیا و جوین شو 🌈🌈🌈 https://t.me/+74y4O_tCFkVlZDQ0 https://t.me/+74y4O_tCFkVlZDQ0 https://t.me/+74y4O_tCFkVlZDQ0 21 پاک✅
Show all...
1.57 KB
Repost from N/a
#پارت۱۱ #حس پنهان #فریناز با صحنه ای که جلو چشمام ظاهر شد خشکم زد. آیدا اینجا چیکار میکرد؟؟!! اونم با این وضعیت؟؟! آیدا و پگاه عمیق لبای همدیگه رو میبوسیدن و لبای آیدا بین حصارِ لبای پگاه گیر افتاده بودو دکمه های مانتوش باز بودن. دستای پگاه مانتوی آیدا رو از سَرِ شونه هاش سُر داده بود پایین و تنِش رو نوازش وار لمس میکرد. آیدا هم دستاشو توی موهای پگاه فرو برده بودو آروم لای موهاش حرکت میداد.هنگ کرده بودم .نمیدونم از تعجب بود یا شُکی که یدفعه بهم وارد شده بود که کیفم از دستم وِل شدو افتاد روی زمین.با صدای افتادنش اون دوتا سرشونو به طرفم برگردوندن و تازه متوجه حضورم شدن .همین که موقعیتو درک کردمو از شوک دراومدم سریع کیفمو برداشتمو دستامو روی چشمام گذاشتم ناخوداگاه لبخندی به لبم نشست. _ اِهم اِهم ببخشید بدموقع مزاحم شدم. همونطوری با چشمای بسته عقب گرد کردمو تلاش میکردم به هر سختی هست برم بیرون اما تلاشم فایده ای نداشت .چند لحظه بعد انگشتایِ یه نفر دور مچ دستام حلقه شدو اونا رو از رو چشمام برداشت. پگاه بود .چشماشو شیطون کردو بهم لبخندی زد. پگاه_: نباید در بزنی آخه؟! حالا یوقت ما داشتیم یه کارایی میکردیم! آروم زد تو سرم که دوتامون خنده مون گرفت. چشمم به آیدا خورد که دیدم داشت آخرین دکمه ی مانتوشو میبست. سرشو برگردوند و بهم نگاه کرد +آیدا: تو اینجا چیکار داری؟! _اومده بودم به پگاه سر بزنم. چشماش گرد شد و با تعجب به من و پگاه زل زد.پگاه رفت پیشش و دستشو روکمر آیدا گذاشت ×پگاه:خب خب بزارید معرفی کنم .آیدا رئیس و عشقِ من عجب !! پس اون شرکتی که پگاه توش کار میکرد شرکتِ آیدا بود؟! با دست آزادش روبه من اشاره کرد ×پگاه: فریناز .دخترِ دوستِ مامانم که گفتم پیش ما میمونه. +آیدا:میشناسمش. پگاه با این حرف آیدا دهنش نیمه باز موند و نگاه گذرایی به دوتامون انداخت. پیدا بود تعجب کرده ما از کجا همدیگه رو میشناسیم. نزاشتم زیاد تو خماری بمونه و بهش توضیح دادم_آیدا رفیقِ ژیواست.ما از دبیرستان همدیگه رو میشناسیم. با این حرفم پگاه یکم جا خورد اما به روی خودش نیورد. خودشو به بیخیالی زدو دست آیدا رو گرفت و نشوندش روی یکی از صندلی های گوشه اتاق و گفت میره چای برامون بیاره .منم کنار آیدا نشستم. _آیدا:نمیخوای چیزی بگی؟! دیگه.. https://t.me/+74y4O_tCFkVlZDQ0 https://t.me/+74y4O_tCFkVlZDQ0 21 پاک✅
Show all...
•●𝐂𝐨𝐥𝐨𝐫𝐟𝐮𝐥 𝐰𝐨𝐫𝐥𝐝●•

رنگین کمان نباش برا کسی‌ک کوررنگی داره ;)

https://t.me/colorrful_world

Repost from N/a
یه پارتنر جذاب نداری برات بماله و لاو بترکونه؟💋✨៹ ✦ توام تنها دلخوشی این روزات اینه بری یه گپی که پارتنر یابی و چتش آزاد باشه ؟🥂៹ ⩩ از مامی های سایز ❺❽ و جذاب تا ددی و میس های و هات از تمام شهرهای ایران 👣❌ https://t.me/+74y4O_tCFkVlZDQ0 ❌️❌️ https://t.me/+74y4O_tCFkVlZDQ0 ❌️❌️ https://t.me/+74y4O_tCFkVlZDQ0 16 پاک✅
Show all...
Repost from N/a
00:12
Video unavailable
کاپل دخترای لز ایرانی رو ببین😻 همینجور که خودش رو بهم میمالید گفت _درسته ،همه چیز رو فراموش کردم،اما شبا همش خواب یه ک..ص صورتیو میدیدمم امم💦 _آهه ،لعنتی فاک بکن داخلل، ب.گاا منو هوفففع🍆🍑 نیسخندی زد و گفت: _مثل اینکه خیلیی عجله داری سک.سی گرل💦🔥 https://t.me/+74y4O_tCFkVlZDQ0 https://t.me/+74y4O_tCFkVlZDQ0 https://t.me/+74y4O_tCFkVlZDQ0 14 پاک✅
Show all...
2.97 KB
Repost from N/a
00:30
Video unavailable
🌈اینجا چنل lgbt هست🌈 اگه توم به همجنست حس داری‌😉 بیا و ببین دخترای لزبین چیکار میکنن😱 https://t.me/+74y4O_tCFkVlZDQ0 https://t.me/+74y4O_tCFkVlZDQ0 رمان لزبین جذاب بخون و لذت ببر🤩🤩👌 https://t.me/+74y4O_tCFkVlZDQ0 https://t.me/+74y4O_tCFkVlZDQ0 کلی اطلاعات راجب LGBT 👇 https://t.me/+74y4O_tCFkVlZDQ0 https://t.me/+74y4O_tCFkVlZDQ0 12 پاک✅
Show all...
qPn3LKpQRO.mp41.74 MB
Repost from N/a
- آخ ک*ص داغم ک*یر بزرگتو می‌خواد کیا! هر چهار تا انگشتش تومه و داره ضربه می‌زنه که باز می‌گم: - ج*رم بده… آخ… آییییی از شدت خیسی هر بار ضربه می‌زنه شاپ شاپ صدا میده. یه انگشتش رو می‌کنه توی ک*ونم و با انگشت دیگه اش سعی می‌کنه گشادش کنه.وقتی خوب جا باز می‌کنه خودشو بین پاهام قرار میده و همونطور که انگشتاش توی پشتمه با یه ضربه دیک کلفتش رو توم فرو می‌کنه. - تا صبح می‌خوام ج*رت بدم ج*نده کوچولوی خوردنیم… - آخخخخخخ یهو… 🔥🔥🔥 https://t.me/+UmotYgKKhhA4N2I8 https://t.me/+UmotYgKKhhA4N2I8 https://t.me/+UmotYgKKhhA4N2I8 9پاک✅
Show all...
❤️‍🔥بهــــ*شت توت فرنگی🔥

شب بخیر مال سوسولاس❤️‍🔥 عشق اونه که بگه بریم یه راند دیگه؟👀👅 به قلم نیلی

Repost from N/a
- قم*بل کن پاهاتو بهم بچسبون می‌خوام عکس بگیرم برا رفیقم بفرستم. - اوف می‌خواین دوتایی سوراخامو جر بدین؟ کاری که گفتو انجام دادم . - آره جیگر، چه آبشاری هم راه انداخته زن سک*سیم! عکس می‌گیره و از همون پشت کف دستش رو می‌کوبه رو آبشارم. - اوف تا اون بیاد خودم باید یه دور ج*رت بدم … https://t.me/+UmotYgKKhhA4N2I8 https://t.me/+UmotYgKKhhA4N2I8 https://t.me/+UmotYgKKhhA4N2I8 می‌خواد با رفیقش زنش رو ب*کنه!!! 9پاک✅
Show all...
❤️‍🔥بهــــ*شت توت فرنگی🔥

شب بخیر مال سوسولاس❤️‍🔥 عشق اونه که بگه بریم یه راند دیگه؟👀👅 به قلم نیلی

Repost from N/a
شوهرم داشت تو کو*نم تلم*به می‌زد . - آخ کیا تند تر… آخ .. داشتم ج*ر می‌خوردم که یهو در اتاق باز شد و آرش دوست کیا اومد تو. - ای بابا داداش تنها تنها داری حال می‌کنی؟ اس*پنکم کرد که از درد و لذت جیغ کشیدم. آرش ح*شری شورت و شلوارشو دراورد که کیا گفت: - بذار دهنش .. یهو کلفت بزرگش رو تو دهنم فرو کرد و… https://t.me/+UmotYgKKhhA4N2I8 https://t.me/+UmotYgKKhhA4N2I8 https://t.me/+UmotYgKKhhA4N2I8 شوهرش با دوستش ترتیبشو میدن🔥❤️‍🔥 9پاک✅
Show all...
❤️‍🔥بهــــ*شت توت فرنگی🔥

شب بخیر مال سوسولاس❤️‍🔥 عشق اونه که بگه بریم یه راند دیگه؟👀👅 به قلم نیلی

Repost from N/a
از حموم اومدم و لخت داشتم لباس میپوشیدم که یهو دوست شوهرم درو باز کرد.. - وای آرش.. برو بیرون.. دستش رو گرفت به خشتک باد کرده‌اش و گفت: - جون عجب هیکلی داری ج.نده کوچولو.. - ب..برو بیرون آرش.. الان کیا می‌رسه!! خودشو بهم چسبوند و دستشو لای شیار ک.صم فرو کرد: - اوف تو که خیس کردی چرا میگی برم بیرون؟ ناله‌ ام رو قورت دادم و تنم لرزید.. کل.فتشو چسبوند بهم که برق از سرم پرید!! چقدر بزرگه لامصب.. - چقدر داغی تو.. این ک.ص داغت داره له له می‌زنه که ج.رش بدم.. شلوارشو کشید پایین و همین که ک.لفتشو توم فرو کرد دستش رو گذاشت رو دهنم که صدای جیغم درنیاد.. - داری با زن من چیکار می‌کنی حروم‌زاده؟ https://t.me/+UmotYgKKhhA4N2I8 https://t.me/+UmotYgKKhhA4N2I8 https://t.me/+UmotYgKKhhA4N2I8 دوست شوهرش داره بهش تجاوز می‌کنه که شوهرش سر می‌رسه و فکر می‌کنه… 1پاک ✅
Show all...
❤️‍🔥بهــــ*شت توت فرنگی🔥

شب بخیر مال سوسولاس❤️‍🔥 عشق اونه که بگه بریم یه راند دیگه؟👀👅 به قلم نیلی

Repost from N/a
با فرو رفتن آلتِ کیا تو بهشتم‌ آه عمیقی کشیدم و زیرش به خودم لرزیدم که شوهره‌ سمانه از جلو سینه هامو تو دستش چلوند و نیشخندی به صورت سرخم‌ زد _امشب اونقدر میک*نمتون‌ که بفهمین‌ مرده‌ واقعی کیه بکش بیرون خودتو کیا با نفس نفس زود خودشو بیرون کشید که با آرامش پشتم اومد و خودشو باهام تنظیم کرد با فرو رفتن حجم کلف*تش‌ داخلم با درد آخی گفتم که با حرص اسپنک محکمی روم زد _خم شو توهم ببینمت.. کیا هم مثل من کنارم خم شد و حالت گرفت که با تحقیر دستی رو باسنش کشید _ببینم امشب سوراخ کدومتون‌ راضیم میکنه از این حجم تحقیر با فشار اومدم که بدون توجه بهم سراغ کیا رفت .. https://t.me/+UmotYgKKhhA4N2I8 https://t.me/+UmotYgKKhhA4N2I8 https://t.me/+UmotYgKKhhA4N2I8 کیا و تینا زن و شوهری که برده ی مردی میشن و هر شب مجبورن .... 23 پاک✅
Show all...
❤️‍🔥بهــــ*شت توت فرنگی🔥

شب بخیر مال سوسولاس❤️‍🔥 عشق اونه که بگه بریم یه راند دیگه؟👀👅 به قلم نیلی

Choose a Different Plan

Your current plan allows analytics for only 5 channels. To get more, please choose a different plan.