cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

زخم خورده

خوش آمدید😍 #کپی از رمان پیگرد قانونی ایدی ادمین @flowersrasta روزهای پارت گذاری: شنبه، دوشنبه، چهارشنبه *تعطیلات رسمی پارت نداریم*

Show more
Advertising posts
491
Subscribers
+724 hours
+97 days
-530 days

Data loading in progress...

Subscriber growth rate

Data loading in progress...

Repost from N/a
لیست از #جذاب‌ترین_رمان‌ها با قلم بسیار قوی از #نویسندگان_مجازی پیدا کردم؛ رمان‌هایی که دو شخصیت اصلی قصه‌هاشون #پسرانی_باجذبه_وبه‌شدت_خواستنی🤭 #دخترانی_بااحساس_وبه‌شدت_زیبا🫠 هستند😍 𓍢🧿سرنوشتم‌با‌توبود 𓍢کارن 💍 پناه https://t.me/+higuOLkF9uxkM2U0 𓍢🧿کارن 𓍢کارن 💍 آرادآریان https://t.me/+WbH_OSzJpyU4MTI8 𓍢🧿قلبی‌که‌می‌تپدهنوز 𓍢گلبرگ 💍 چاووش https://t.me/+SVGKvEAF1rtiYjNk 𓍢🧿پروازی‌بدون‌بال 𓍢پرواز 💍 ارمیا https://t.me/+Zk6a97ZyIXtlMGFk 𓍢🧿زیباترین‌رمان‌ها 𓍢انواع 💍 شخصیت‌ها https://t.me/+l-rFqdWfVzI2NWY0 ░░░░░░░░░░░░░░░░░░░░░░░░░ 🧿بیبی‌فیس تمنا 💍 ساشا https://t.me/+B60br2SEKKUxOGVk 🧿ازکوروش‌تاکوروش کوروش 💍 مهرآئین https://t.me/+Iq_gMfTiyPUzYTVk 🧿ارباب‌هوس‌باز ارهان 💍 آیماه https://t.me/+WgI8BvMpxa44ZjQ0 🧿ابرپروازگر آترا 💍 آیدن https://t.me/+otBU5sMukGJlMWI8 🧿باران‌عشق‌وغرور باران 💍 آریا https://t.me/+mfQgwn3DBt8yOWNk ░░░░░░░░░░░░░░░░░░░░░░░░░ 𓍢🧿شماره‌یازده 𓍢گرشا 💍 آنیتا https://t.me/+zh-mNM_MEXk0NmQ0 𓍢🧿جاویدان 𓍢تکین 💍 ابرا https://t.me/+SJcDlKlYaHphNTNk 𓍢🧿دیدارِاتفاقی 𓍢ارمینا 💍 کیان https://t.me/+5Myze2GacMo2MTc0 𓍢🧿توغای 𓍢کاوه 💍 توغای https://t.me/+PwX8wS7_9AtkMzA0 𓍢🧿یادگارهیچکس 𓍢کوهیار 💍 پانته‌آ https://t.me/+g1RWit4v390zNjY8 ░░░░░░░░░░░░░░░░░░░░░░░░░ 🧿تازیانه هاکان 💍 گندم https://t.me/+OLjnoH8IMsI2NGE0 🧿گیس طلایی درتاج 💍 اسپاد https://t.me/+RYHc6SCtY4QwZmE0 🧿نگاهی‌به‌سرخی‌خون آرتوریا 💍 گیلگمش https://t.me/+Q2zlvHV_liRkMzM0 🧿آلوده‌به‌درد تیام 💍 آریانا https://t.me/+ZwAoc6k3LpQ3OGI0 🧿جنگل‌سحرآمیز حسام 💍 مهسا https://t.me/+gDG7z8rmhZI5ZjJh ░░░░░░░░░░░░░░░░░░░░░░░░░ 𓍢🧿معبر 𓍢لیلی 💍 میخائیل https://t.me/+ybTsLKxi_CxhZDI0 𓍢🧿مـتانـویا 𓍢آبان 💍 امیر https://t.me/+B5J2ek8kvIwxODI0 𓍢🧿ماه‌نشین 𓍢آذر 💍 نامدار https://t.me/+YVi6IEMfGy4wYWJk 𓍢🧿دلبرآتش 𓍢آتش 💍 رز https://t.me/+vpTtWHA5HiRiODQ0 𓍢🧿خون‌بهای‌برادرم 𓍢مهراد 💍 نازگل https://t.me/+dfdQzXPcrS4zZTA0 ░░░░░░░░░░░░░░░░░░░░░░░░░ 🧿گندم حامی 💍 گندم https://t.me/+bn8-zoD5nvk5NTZk 🧿افسانه‌ی‌آریوال آوا 💍 آیه https://t.me/+ecFxIypb5dQ4Nzlk 🧿سوگلی‌شیخ نگار 💍 فواد https://t.me/+UZbjz0MAVAtkOGY0 🧿بازی‌باسرنوشت نوا 💍 رایان https://t.me/+TD0_noMKpDA0MWY0 🧿ماه ایل ایلماه 💍 یاشار https://t.me/+r8rWXeTuuPk2Njlk ░░░░░░░░░░░░░░░░░░░░░░░░░ 𓍢🧿کیستی؟ 𓍢تیارام 💍 گابریل https://t.me/+m7gAHHN5GvRkYTlk 𓍢🧿شبهای‌پاریس‌ماه‌نداشت 𓍢نیلگون 💍 سیروان https://t.me/+J0QNGsEEglUzZDY0 𓍢🧿قلب‌شیشه‌ای 𓍢ستیا 💍 سینا https://t.me/+W1NKetwCTEo2ZWM0 𓍢🧿بهت‌گفته بودم‌غمگینم 𓍢ویشکا 💍 گیلداد https://t.me/+fj0Iymt624g1NTk 𓍢🧿آرامش‌مصنوعی 𓍢کامران 💍 شهرزاد https://t.me/+P6xwM-HPVAJlMzVk ░░░░░░░░░░░░░░░░░░░░░░░░░ 🧿شیارقرمز مسیح 💍 تیام https://t.me/+DOCsGtIT4wk1YjA0 🧿دریاوآسمان ارسلان 💍 دریا https://t.me/+uw8gwB8eWQEwNmFk 🧿سوگل آلدرت 💍 سوگل https://t.me/+Pnp5JPH8TmJhMmZk 🧿زخم‌خورده مریم 💍 پوریا https://t.me/+92lOylaxclU5MWVk 🧿برزخ‌عشق ریحانه 💍 حسام https://t.me/+tzhq7Ps2EHljMmJ ░░░░░░░░░░░░░░░░░░░░░░░░░ 𓍢🧿سارین 𓍢پرواز 💍 آیدن https://t.me/+hjVwQ1n63TUyMzNk 𓍢🧿دلخوشی 𓍢شایان 💍 رزا https://t.me/+Rz4NASbMOndiNGQ0 𓍢🧿پسربلوچ 𓍢اِل‌آی 💍 هیرمان https://t.me/+Rz4NASbMOndiNGQ0 𓍢🧿به‌خدامی‌سپارمت 𓍢امیرپاشا 💍 دلربا https://t.me/+UV6KAArONgo3Mzc0 𓍢🧿زندانبان 𓍢آرتمیس 💍 سیاوش https://t.me/+XpT4xa92F1djN2Vk 𓍢🧿اختران 𓍢آراد 💍 دریا https://t.me/+yepyQT9Tn_k3NWFk ░░░░░░░░░░░░░░░░░░░░░░░░░ 🧿امیرسپهبد ساحل 💍 امیرسپهبد https://t.me/+IaHHIzUpk8g4YjM0 🧿دژم هاکان 💍 انار https://t.me/+DkL5w5m_KHdhZjg8 🧿از جنس طـلا طلا 💍 شاهان https://t.me/+JRg7U3mHP585NjY0 🧿ترس و هوس سام 💍 نفس https://t.me/+NaCdu450-us4MjRk 🧿چشمآهو آهو 💍 فرهاد https://t.me/+pkAKLOAS8wpiZTU0 ░░░░░░░░░░░░░░░░░░░░░░░░░                          𖠺 𝐋𝐢𝐬𝐭 𝐌𝐚𝐡𝐢 𖠺 12p
Show all...
Repost from N/a
به چهره ی خواستنی و جذابش که نگاه میکردم خاطرات روزای خوشمون برام تداعی میشد اما روزگار باهام بد تا کرد و منو تبدیل کرد به کسی که فقط دنبال پوله، خودمو بهش نزدیک کردمو دستمو دو طرف پهلوش گذاشتم و بدنشو به خودم فشردم  سعی کرد مانعم بشه اما هنوزم زور من بیشتر بود سرمو تو گودی گردنش فرو بردم و عمیق بو کشیدم -امشب میخوام کاری کنم که خیلی وقت پیش باید میکردم دستاشو روی سینه ام مشت کردو به عقب هولم داد -معلوم هست چی داری میگی تو ،چی تو سرته؟؟؟ لبخند دندون نمایی زدمو همزمان با بوسه هایی که به لاله ی گوشش میزدم لب زدم -تا به هدفم نرسم دست از سرت بر نمیدارم https://t.me/+XdhhhB0S7fMwNjdk نیم‌نوپ۸صبح
Show all...
Repost from N/a
- رادوین منو ببوس🔥🔞 چشم‌های مرد از تعجب درشت شدن و دست‌هایش را از بازوهای ظریف دخترک برداشت: - چی می‌گی آوا؟ نامحرمیم دختر. دستان دخترک قاب صورتش می‌شود و پاهای آویزان از میزش را دور کمر مرد می‌پیچد و اغواگرانه پچ می‌زند: - جناب سروان تو اتاق نامحرم چیکار می‌کنی؟ لب به نبض تپنده‌ی گردنش چسباند و خیس گردنش را بوسید که چشمان مرد خما ر شدن و پهلوی دخترک را چنگ زد🔞🫦 https://t.me/+FSEfjNUioSU2NjA0 https://t.me/+FSEfjNUioSU2NjA0
Show all...
Repost from N/a
اگه به خوندن سرگذشتهای واقعی علاقه داری این یکی رو از دست نده که بدون ساانسور و جذابه 🔞🔞🔥🔥 دهنمو که تا الان قفل شده بود به هر ترتیبی که بود باز کردم و گفتم -شهرام کجاست چی می‌خوای تو اینجا؟ لبخند کریه و کش‌دارشو بهم نشون داد و بعد از اینکه نگاه ه.یز و بی‌پردشو به سرتا پام داد جواب داد -پ.ولشو گرفت و رفت دست‌های لرزونمو جلو آوردم تا مانع پیشروی بیشترش بشم ناباورانه لب زدم -چی داری میگی تو؟؟ نگام رفت سمت کتش که با خونسردی و در کمال آرامش از تنش درآوردو انداخت کنار دیوار جلوتر اومد و تقریباً تو یک سانتی‌متریم ایستاد، انقدر نزدیک بود که بوی تلخ  ادکلنش نفوذ کرد تو گلو و بینیم و باعث شد احساس سوزش و تلخی شدیدی کنم نفس‌های تند شدم انگاری قصد توقف نداشتند جوری که نگاه کثیفشو داد به بالا تنه ام و با پوزخند چندش آوری بهم اشاره کرد -چرا مثل گنجشک داری نفس می‌کشی کوچولو انگاری که تا الان تجربه نکردی اینو گفت  جلو اومد و دستشو ... https://t.me/+XdhhhB0S7fMwNjdk نیم‌نوپ۲۳پ
Show all...
Repost from N/a
به خاطر برادرم مجبور شدم با پسر بزرگترین خلاف کار شهر معامله کنم اما نمیدونستم که اون قصد داره... 🔞🔞💦💦 -ببین اشتباه گرفتی ابروهاشو سوالی بالا برد و منتظر نگام کرد - به خیالت من از اون دختراشم که در ازای این پول بخوام پا بذارم رو ارزش‌هامو خودمو بهت تقدیم کنم!؟ - یعنی نیستی؟ دندونامو  محکم رو هم فشردم از جام پا شدم و کمی روی میز خم شدم سمتش - ببین یارو من خریدنی نیستم نه با این پولا که با بیشتر از اینام کمرمو صاف کردم و خواستم دستمو سمت کوله ام ببرم تا برش دارم یهو ... https://t.me/+XdhhhB0S7fMwNjdk نیم‌نوپ۱۸پ
Show all...
Repost from N/a
فیلم السا و آنا به سبک bdsm:🍿🎭📽 °○السا یا همون دختر یخی خواهرشو توی قصرش اسیر میکنه و ... https://t.me/+-jkOB5wmSJ5lNmU5 •●فیلم واقعی +2min اگر همشو بدون فیلترینگ میخوای بیا فیلم سیندرلا به سبکBdsm https://t.me/+-jkOB5wmSJ5lNmU5 ⅓ درمورد لیتل گرل زالی که ... • ساعت ۱۵ پاک کن 🩵
Show all...
Repost from N/a
بیبی چک رو توی دستم میگیرم و پر استرس بهش خیره میشم تا ببینم جواب چیه...😢💔 - پرستش کجاییییی عزیزم؟ با باز شدن در سرویس بهداشتی شک زده بیبی چک رو پشتم مخفی کردم که مهبد با تعجب گفت: - اون چی بود؟ - چیزی نبود برگه بود... همینکه خواستم از زیر دستش فرار کنم مچه دستم رو گرفت که بیبی چک از دستم افتاد... خم شد و بیبی چک رو برداشت که هول زده گفتم: - بخدا من نمیدونستم مهبد من.... - باید سقطش کنی! https://t.me/+4mSKcL-4WC41NTRk https://t.me/+4mSKcL-4WC41NTRk #رمانی_مهیج_و_هیجان_انگیز🔥
Show all...
این متن حاوی اسپویل میباشد🤫👇 #پارت_18 قفسه سینمو بوسید و سرش رفت تو گودی گردنم و عمیق بو کشیدوگفت:هووووم چه بوی خوبی میدی دختر بدنم بی حس شده بود و نمیتونستم تکون بخورم چشمام هی روی هم میوفتاد و حالت تهوع بدی گرفته بودم بی جون هلش دادم و گفتم:ولم کن نوید دستش رفت سمت شلوارم شلوارمو از پام آروم کشید بیرون و تاپمو داد بالا و دستش لغزید روی بالاتنم اشکم چکیدو بین موهام گم شد +کمککککک دستشو گذاشت روی لبام و کنار گوشم گفت:هیش تومال منی گیتی چه الان چه چندسال دیگه دستش رفت سمت شلوارش و... دوست پسرش بهش تجاوز میکنه😱🫣 برای خوندن ادامه رمان روی لینک زیر کلیک کنین🤤🤐 https://t.me/+-XYZ0rYB3EA3ZDFk https://t.me/+-XYZ0rYB3EA3ZDFk 3پاک
Show all...
Repost from N/a
یه قصه ی جنجالی و بدون سانسور میخوای پس عضو چنل زیر شو 🔞🔞🔞🔥🔥🔥 خودشو انقدر بهم نزدیک کرد که دیگه فاصله ای بینمون نبود نگاه خشمگینش تو کل صورتم درگردش بود و با هر کلمه ای  که میگفت نفسهای داغش  پخش میشد تو صورتم -تو این خونه می مونی و هر شب باهام راه میای  تا بچه ای که قرار بوده رو بهم بدی دقایق طولانی حیرت زده بهش زل زدم تااینکه با اسیر شدن مچ دستم تو دستای همیشه داغش بالاخره به خودم اومدم  و زبون باز کردم به اعتراض -معلوم هست چی داری میگی اصلا؟ -همینکه گفتم ،تنها راهی که نجاتت میده از مخمصه ای که شوهر مرحومت انداختت توش اینه که تن بدی به خواسته ام وگرنه... https://t.me/+XdhhhB0S7fMwNjdk نیم‌‌نوپ۱۳پاک
Show all...
[شانس یا سرنوشت] 🔥🔥🔥🔥 🔥🔥🔥 🔥🔥 🔥 عینک طبی رو روی چشمام جابه جا کردم و وارد کلاس شدم و سمت میز رفتم و کیفم و گذاشتم یکی از پسرای کلاس با خوشمزگی گفت:دخترخانم بیا پایین سیس عقاب گرفته اون بالا فکرکرده استاده خیلیا خندیدن که با لبخند عینکمو برداشتم و گفتم:جالب بود.. باجدیت ادامه دادم:از خوشمزه بازی تو کلاسم خوشم نمیاد بی برو برگرد حذف میکنم بهتره که باهم راه بیایم تااینکه هرترم بخواین این درس و حذف کنین متوجه هستین که چی میگم؟ سکوت حاکم برکلاس شد که لبخندی زدم و گفتم:خوبه گیتی ابراهیمی هستم استاد درس شیمی.... ○●○●○●○●○●○●○●○●○●○●○●○●○● گیتی ابراهیمی دختر تیزهوشی که تو سن۲۵سالگی تونسته استاد دانشگاه بشه عاشق و دلباخته نویدتهرانی یکی ازپولدارای شهره ولی اون پسر با دوز و کلک بهش..... 📛برای خواندن ادامه روی لینک زیر کلیک کنید https://t.me/+-XYZ0rYB3EA3ZDFk https://t.me/+-XYZ0rYB3EA3ZDFk 3پاک
Show all...
شانس یا سرنوشت

『﷽』 تاریخ شروع: 1402/8/23 رمان تکمیل شده: خشم شب[پی دی اف] درحال تایپ[شانس یا سرنوشت] [هرروزبه جز روزهای تعطیل دوپارت ساعت18] به قلم:فاطمه.د

Choose a Different Plan

Your current plan allows analytics for only 5 channels. To get more, please choose a different plan.