حفظ و نشر آثار و اندیشه‌های علامه سربازی رحمه الله

▪️ در اسلام تعصب نیست ✍️ حضرت شیخ التفسیر و الحدیث علامه شهید مولانا محمد عمر سربازی رحمه‌الله: ▪️ اسلام دینی است که با تعصب خشک و بی مورد و تنگ نظری مخالفت کامل دارد؛ تا آن اندازه که حتی نیکی‌ها و جنبه‌های مثبت مخالف را هم به دیده‌ی تکریم می‌نگرد و بلکه آن‌ها را تمجید و اظهار می نماید. تفسیر تبیین الفرقان جلد ۶ ص ۴۹ https://t.me/Allama_Sarbazi_12

و اسلام شخص پیامبر گرامی صلی الله علیه و سلم را به صورت عملی در میدان جهاد دستور به نبرد داده است. و آنرا از یک مسئله لفظی به یک حکم تبدیل ساخته و در قرآن کریم اصول آن بیان شده است و پیامبر گرامی صلی الله علیه و سلم مطابق با آن اصول جهاد نموده و به امت مسلمان نیز جهاد عملی را آموخته است. هم اکنون اگر فردی جهاد را در آیینه‌ی قرآن و حضور پیامبر صلی الله علیه و سلم در بیست و هفت غزوه و تعدادی سرایا در زمان پیامبر اکرم با تعمق نظر بنگرد، آنگاه جهاد را فرضی همانند دیگر فرایض مثل نماز و روزه تصور خواهد کرد، البته کسی جهاد را همانند نماز و روزه یکی از احکام خداوند می پندارد که در قلب او نور حقانیت اسلام و عظمت آن جایگزین باشد. کسانیکه اسلام را قبول ندارند و آن را یک دین برحق نمی‌شناسند آنان به هیچ وجه جهاد را نخواهند فهمید، همچانکه در نظر آنان نماز العیاذ بالله یک کار فضول است جهاد در نظر آنان نیز فضول،قتل، غارت و خون ریختنی بیش نیست آیا کسانی که در مورد جهاد لب به سخن می‌گشایند اسلام را یک دین برحق می دانند؟ و برای قرآن و سنت ارزشی قائلند؟ و اسلام را وسیله‌ی فلاح و کامیابی دین و دنیا می دانند؟ و به مسلمانان حق آزادی و دفاع از آبرو و شرافت دینی خود می‌دهند؟ و قانون خداوند متعال را بالاتر از قوانین خود می دانند؟ و جرأت رودرویی با کفار را دارند؟ وقتی که پاسخ به این سوالات منفی است پس اظهار نظر اینگونه افراد در رابطه با جهاد بی مورد است. محل تأسف است که بسیاری از دانشمندان و روشنفکران که خود را مسلمان می‌دانند حاضر نیستند که پیام واقعی و جاودانی اسلام را بفهمند، اینها افرادی هستند که در نظر آنان پیام اینترنت از دستور قرآن کریم موثق تر است. غرب در نگاه این عده در هر مورد حرف آخر را می زند اینها کسانی هستند اگر فردی را ببینید که مطابق با سنت رسول الله ﷺ محاسنش را بلند کرده و عمامه بر سر گذاشته خیلی پریشان و سخت نگران می شوند، حال این عده با چنین طرز تفکری که نشأت گرفته از غرب است، در مورد جهاد اظهار نظر می‌کنند و با استفاده از پست و مقام و اختیارات خود مسلمانان را دعوت می‌دهند که به جای فهمیدن جهاد از قرآن و سنت از وساوس و خیالات شیطانی آنان که از غرب به ارمغان آورده اند تبعیت نمایند. حالا مسلمانان حق جو خود فیصله کنند که با چنین افرادی از کدام دری باید وارد مذاکره شد؟ این افراد نوکران دست بسته‌ی غرب هستند که می خواهند مسلمانان را خلع سلاح کنند و نمی خواهند که اسلحه در دست مسلمانان باشد و برخورد با منکرات و متجاوزین حدود الله در نظر آنان افراط است. منبع: جهاد و جایگاه آن در اسلام https://t.me/Allama_Sarbazi_12

جهاد و تروریسم ▪️از بدو پیدایش اسلام، کفر کوشیده که با وارد ساختن اتهامات و با عناوین گوناگون افکار عمومی مسلمانان را منحرف سازد. كفار از عبادت مسلمانان نمی ترسند، آنان از برقراری نظام اسلامی در سرزمین خدا در هراس هستند که فقط با جهاد میسر است و جهاد مهم ترین راه جهت پاک ساختن زمین خدا از لوث کفر و بهترین شیوه جهت برقراری نظام اسلامی در سرزمین خدا می‌باشد. بنابر این در طول تاریخ کفار همواره با به کار بردن ترفندهای مختلف کوشیده‌اند تا جهاد را که تا چندین قرن محبوب ترین کلمه بین مسلمان بوده، بدنام کرده و یک چهره‌ی زشت و کریه از آن به نمایش بگذارند. هم اکنون با انتخاب واژه‌ی جدید تروریسم می‌کوشند که جهاد را از صفحه‌ی جهان محو سازند و با به انحراف کشاندن افکار عمومی می گویند که جهاد همان تروریسم است و تروریسم با تمام اشکال آن محکوم است؛ در حالی که بین جهاد و تروریسم تفاوت زیادی وجود دارد؛ تفاوتی به اندازه‌ی تفاوت نماز و فحشا؛ چنان که نماز از احکام خداوند و فحشا یک فعل شیطانی است و نماز انسان را از فحشا باز می‌دارد.همچنین جهاد یکی از احکام خداوند است و از ارتکاب اعمال تروریستی جلوگیری می‌کند و تروریسم یک فعل خطرناک شیطانی است. که مهم ترین عوامل و اسباب آن را می‌توان در چهار چیز خلاصه کرد. ۱- نابرابری اقتصادی و تبعیض طبقاتی بین اقشار مختلف جامعه. ۲- دولتی که بقصد استحکام و حفظ اقتدار خود دست به عمل سرکوب ملت ها می زند. ۳- اختلافات و درگیریهای فرقه ای و طایفه‌ای. ۴- کسب جایگاه و اقتدار سیاسی. همین گونه که نماز و فحشا با هم در تضاد هستند که یکی از آن با دیگری هیچگاه جمع نخواهد شد. على هذا جهاد و تروریسم هم نه با هم جمع می‌شوند و نه یکی از آنها می‌تواند تعبیر دیگری باشد. جهاد عملی پاک و منظم و عبادتی بزرگ است. در مقابل، تروریسم یک گناه مهلک و ناپاک است به صراحت باید خاطر نشان ساخت که تروریسم در اسلام هیچ جایگاهی ندارد و یک فرد مومن متعهد هیچگاه تبدیل به یک تروریست نمی‌شود. نزول حکم جهاد، به استیلای تروریسم که برای جامعه بشریت سم قاتل است پایان داد جهاد یک اصطلاح خاص شرعی است که معنی، مفهوم، اهداف و حدود آن از طرف شریعت معین است، درست همانند نماز که یک اصطلاح مخصوص شرعی است؛ معنایی که شریعت برای نماز مقرر ساخته است تا قیامت همان معنی معتبر است هیچ احدی در هر سمتی که باشد به هیچ وجه چنین اختیاری ندارد که برای نماز مطابق میل و خواسته خودش معنی و مفهومی دیگر بیان نماید و بگوید هر عبادتی را که من به عنوان نماز نام گذاری کنم، نماز است؛ خواه شریعت آن را به عنوان نماز بپذیرد یا نپذیرد. على هذا برای جهاد صرفاً همان معنی و مفهوم معتبر است که شریعت آن را پذیرفته است. در شریعت اسلامی احدی چنین اختیاری ندارد که به اراده‌ی خودش چیزی را از معنی و مفهوم جهاد خارج سازد و آن را در مفهوم تروریسم داخل کند کسانی که از شریعت چیزی نمی‌فهمند به هیچ وجه اجازه نخواهند داشت در مورد جهاد رایزنی بکنند. اعتراض یا اظهار نظر چنین افرادی نسبت به جهاد بی‌جا و غیر منطقی می‌باشد اینان در ادراک جهاد ومفاهیم آن، از تفسیری که غربی ها از آن ارایه می‌کنند، تبعیت می نمایند؛ حال آنکه اسلام زمانی که دستور جهاد را صادر نمود، هیچ جای آن را مبهم نگذاشت. مایه‌ی مسرت است که پاسخ کلیه‌ی اعتراضات و شبهات نسبت به جهاد در قرآن و سنت بطور قابل ملاحظه موجود می‌باشد. اسلام نسبت به حفاظت جان انسان بسیار حساس است. اسلام بهترین قواعد و مقرارت را برای حفاظت جان آبرو، مال و آزادی انسان وضع کرده است. هم چنین اسلام مخالف با قتل ناحق، غارت، شورش، ناامنی و استفاده بی مورد از نیرو می‌باشد و هیچ فردی را از فردی دیگر ( از لحاظ قومی، طایفه‌ای، رنگ، نژاد،سمت،) برتر نمی‌داند. اسلام در امر جهاد بسیار محتاط است؛ زیرا در جهاد به دلیل استفاده از اسلحه جان انسان ها گرفته می شود و عده‌ای به قتل می‌رسند. بنابراین، آیا اسلام که محافظ جان انسان هاست معنی و مفهوم جهاد را مبهم میگذارد؟ مسلماً این طور نیست، بلکه اسلام معنی و مفهوم جهاد را بطور واضح و شفاف برای مردم بیان کرده و حدود و اهداف آن را از پیش تعیین نموده است. اسلام شرایط، فرایض و آداب جهاد و طرز عمل آن را بطور کامل بیان فرموده است و این جهاد تا قیامت جاری خواهد بود و در هیچ زمان قابل تغییر و تبدیل نیست و از تفکر در قرآن و سنت معلوم می شود که اسلام پس از تبیین عقاید بنیادین به نسبت به دیگر احکام، با شرح و بسط بیشتری به جهاد پرداخته است. بطوری که در قرآن کریم تقریباً چهار صد و پنجاه آیه در مورد مسایل جهاد نازل شده است و سوره هایی نیز وجود دارد که موضوع آنها کاملاً در مورد جهاد فی سبیل الله است.

🩸 قطره خون‌هایی بر صفحه‌ی قرآن! ✍️ شیـخ التفـسیر والحـدیـث عـلامـه شهیـد مولانا محـمد عمـر سـربازی رحمـه‌الله: ❖‏ گاهی حقایق خود را در میان راز و رمز هایی ظریف و پیچیده ظاهر میکنند و بدین طریق قصه‌های از عجایب روزگار را رقم میزنند. واقعه‌ای دردناک به شهادت رسیدن حضرت عثمان رضی الله عنه سوّمین خلیفه و داماد رسول خدا الله ﷺ فتنه هایی برای مسلمانان به وجود آورد که تا هنوز هم آثار شئامت و نکبت آن ها ظاهر و هویداست. خلیفه‌ی مظلوم در آن موقع به دهان روزه‌دار مشغول تلاوت آیات قرآن کریم بود در حالیکه برای چندین روز متوالی در محاصره قرار داشت و جاهای منافقین را بر خود هموار کرده بود. قصه‌ی قتل حضرت عثمان رضی الله عنه تا اینجا به پایان نرسید بلکه این قتل همزمان با بوقوع پیوستن زنگ خطری را هم برای قاتلان بصدا در آورده بود و آنان خبر نداشتند و یا نسبت به آن بی توجه ماندند. این زنگ خطر صدای انتقام جویانه‌ی قطرات خونی بود که از آن شهید مظلوم بر صفحه‌ی قرآن و بر روی آیه‌ی ﴿فَسَيَكْفِيكَهُمُ اللَّهُ ۚ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ﴾ ریخته شد! عاملان این جنایت هولناک کار خودشان را کردند ولی از آن پس در تعقیب انتقام الهی قرار گرفتند تا این که ... . شهید شدن مظلومانه‌ی حضرت عثمان رضی الله عنه حقیقتی بود که آن حضرت رضی الله عنه از زبان رسول خدا ﷺ از آن خبر و به تعبیر دقیق‌تر: بشارت یافته بود و تمام صحابه از آن اطلاع داشتند. حاکم در «مستدرک» این روایت را آورده است که حضرت ابن عباس رضی الله عنه فرمودند: روزی نزد رسول خدا ﷺ نشسته بو‌دم که حضرت عثمان رضی الله وارد شد آن‌حضرت نظرش به او افتاد فرمود: «ای عثمان! تو کشته می‌شوی و در حالی شهید می‌شوی که مشغول تلاوت قرآن هستی و قطراتی از خون تو بر آیه‌ی ﴿فَسَيَكْفِيكَهُمُ اللَّهُ ۚ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ﴾ میریزد ». ابن عباس در آن روز این خبر را شنید و روزی که این خبر بوقوع پیوست و عثمان رضی الله عنه به شهادت رسید، نیز حاضر بود او را در حالی که مشغول تلاوت قرآن بود با ضربات شمشیر به شهادت رساندند طوری که قطراتی از خون وی بر جمله‌ی ﴿فَسَيَكْفِيكَهُمُ اللَّهُ ۚ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ﴾ نشست. نافع بن نعیم می‌گوید: ما خود این جمله‌ی رنگین شده به خون حضرت عثمان رضی الله عنه را در آن مصحف دیدیم. این لکّه‌های خون یک شهید بر جمله‌ی مقدس ﴿فَسَيَكْفِيكَهُمُ اللَّهُ ۚ ﴾در حقیقت تقاضایی بود از صاحب بی گناه آن خون‌ها از قائل این کلام سرمدی که همانطور که رسالت را از شرّ دشمنان محفوظ نگه داشتی، مرا نیز کفایت فرما و نگذار خون به ناحق ریخته شده ام پایمال شود. ندای این قطرات خون اجابت شد. دیری نپایید که مردم شاید مرگ فجیع و ذلّت بار هر یک از قاتلان حضرت عثمان رضی الله عنه شدند. آنچنان مرگی که درباره‌ی هیچکس دیگر نه دیده بودند و نه شنیده. عمره به ارطاة عدویه میگوید: هیچ یک از آنان به مرگ طبیعی خودش نمُرد. بعضی از سلف قسم یاد کرده‌اند که هیچ یک از قاتلان حضرت عثمان رضی الله عنه نمُرد مگر اینکه کشته شد. بعضی دیگر گفته اند که آنان عموماً در آخر دیوانه شدند و در حالت جنون شدید مردند. ___ 📚تفسیر تبیین الفرقان ج ۳ 🆔https://t.me/Allama_Sarbazi_12 https://chat.whatsapp.com/IMBdrOq9WknI1zmCncHOWy

✍🏻 نزدیک شدن ایام غدیر وبحث داغ مساله غدیر خم 📓کتاب ارزشمند👇🏻 پیــام جاوید محبت 🔹اثر:استاد معزز مولانا سلیم آزاد 🆔https://t.me/Allama_Sarbazi

🔰 کلیپ صوتی| حافظ سلیم آزاد: 🔸 موضوع: تحقیقی پیرامون قضیه‌ی غدیر. 🕌 مراسم اعتکاف علمی دانشجویی-فرهنگی شهرستان سرباز دهستان سرکور روستای بناپ. 🗓️ ۵ الی ۱۰ رمضان ۱۴۴۵ ه‌ق. https://t.me/Allama_Sarbazi_12

✳️ توضیح حدیث غدیر یا ولایت {قسمت چهارم} 🔹 خامساً: در مسند امام احمد رحمه الله از خود حضرت علی رضی الله عنه روایت موجود است که فرمود: پیامبر صلی الله علیه وسلم در قریب وفات خود به من امر فرمود که برو قلم و کاغذ بیاور و بنویس بر آنچه امت من بعد از من گمراه نشود، حضرت علی رضی الله عنه می فرماید : من از ترس اینکه اگر بروم از دیدار او در وقت موت محروم می مانم، نرفتم. آنحضرت صلی الله علیه وسلم فرمود: وصیت می کنم به نماز و زکات و به حق برده ها و کنیزان: از این حدیث معلوم می شود که حضرت علی رضی الله عنه اصلا این طمع را نداشت که او را خلیفه کند و گرنه حتماً این کار را می کرد. 🔹 و نیز در صحیح بخاری موجود است که در وقت وفات آنحضرت صلی الله علیه وسلم حضرت عباس رضی الله عنه به حضرت علی رضی الله عنه گفت که بیا نزد آنحضرت صلی الله علیه وسلم برویم و از ایشان بپرسیم که امر امامت به چه کسی محول است؟ اگر با ماست بدانیم. حضرت علی رضی الله عنه فرمود: قسم به خدا اگر از او سؤال کنیم و این امر را به ما نسپارد، بعدا مردم هرگز به ما نمی سپارند، قسم به خدا من از او سؤال نمی کنم: این روایت صریح است که حضرت علی رضی الله عنه امید خلافت را اصلاً نداشت. 🔅 و نیز فکر باید کرد که واقعه ی غدیر خم تقریبا بیست و دو روز قبل از وفات آنحضرت صلی الله علیه وسلم به وقوع پیوسته بود، اگر در غدیر خم اعلان قطعی بود، چگونه حضرت ابوالفضل و حضرت علی رضی الله عنهما نفهمیده و تا حال ندانستند که به ما امامت داده شده یا نه؟ والله سبحانه اعلم و علمه اتم محمد عمر غفرله ١٨: محرم الحرام : ١٣٩٣ ھ ق ___________________ 📚منبع: فتاوای منبع العلوم کوه ون ج ٢ ص ۲۰۲ الی ٢٠٣ 📌اثرگـرانـقدر شـیخ التـفسـیر والحـدیث عـلامـه شـهید مـولانا محمـد عمـر سـربازی رحـمه الله 📡 به پایگاه حفظ و نشر آثار و اندیشه‌های علامه سربازی رحمه الله بپیوندید 🆔https://t.me/Allama_Sarbazi https://chat.whatsapp.com/IMBdrOq9WknI1zmCncHOWy https://chat.whatsapp.com/KNrNeXoBn6L6P580G9UJKg

✳️ توضیح حدیث غدیر یا ولایت 📖 الاستفتاء{١٠٥}: مدتی است که آوازه ی بزرگواری شما پیشوای عزیز را شنیده ام و‌ خیلی دلم می خواهد اگر وقت داشتید جواب مکاتبات این احقر را بنویسید (یکی از سؤالهايم این است که در مورد توضیح حدیث غدیر خم که در این روز حضرت محمد صلی الله علیه وسلم حضرت علی رضی الله عنه را به جانشینی خود انتخاب کردند) برایم مرقوم فرمایید (باتصرف و اختصار)؟ 📝 الجواب باسم ملهم الصواب: غدیر خم نام مقام و جایی بین مکه و مدینه و از جحفه به فاصله ی سه میل واقع است. در آنجا یک چشمه موجود است که در اصل غدیر خم نام همین چشمه است. پیامبر اسلام صلی الله علیه وسلم در وقت مراجعت از حجة الوداع که نُه روز گذشته و غالباً روز شنبه یا یکشنبه (١٦ يا ١٧ ذیحجه) بود‌ که در این چشمه رونق افروز وارد شدند. 🔹 سبب ورود حدیث غدیر خم هم این چنین بود که آنحضرت صلی الله علیه وسلم ،حضرت علی مرتضی رضی الله عنه را با جمعی از صحابه مثل حضرت بریده ی اسلمی و حضرت خالد بن ولید رضی الله عنهما جهت انتظام بعضی امور مهم ملک یمن به آنجا اعزام کرده بود، در وقت بازگشت ایشان، بعضی از آنان چندی شکایت علیه امام الاشجعین و امیرالمؤمنين، اسدالله الغالب ، علی بن ابی طالب رضی الله عنه با آنحضرت صلی الله علیه و سلم مطرح کردند، اما چون شکایات شان غیر موجه بودند، آنحضرت صلی الله علیه وسلم خواست که مردم را از بدگمان شدن نسبت به حضرت علی رضی الله عنه متنبه فرموده و بر حذر دارد. بدین سبب در جمع صحابه بلند شده و چنین اعلان فرمود: یا معشرالمسلمین الستُ اولی بکم من انفسکم؟ قالوا: بلی. قال: من کنت مولاه فعلی مولاه. اللهم وال من والاه و عاد من عاداه: ای جماعت مسلمانان ! آیا من اولی تر به شما از خود شما نیستم؟ مردم گفتند: آری، بعد فرمود: هر که من دوست ‌و ولی او باشم، علی نیز دوست اوست. ‌بار خدایا دوست بدار کسی را که علی را دوست دارد. و دشمن بدار کسی را که او را دشمن دارد. ✒️ان شاء الله ادامه دارد... ____________ 📚منبع: فتاوای منبع العلوم کوه ون ج ٢ ص ٢٠٠ الى ٢٠١ 📌اثرگـرانـقدر شـیخ التـفسـیر والحـدیث عـلامـه شـهید مـولانا محمـد عمـر سـربازی رحـمه الله 📡 به پایگاه حفظ و نشر آثار و اندیشه‌های علامه سربازی رحمه الله بپیوندید 🆔https://t.me/Allama_Sarbazi https://chat.whatsapp.com/IMBdrOq9WknI1zmCncHOWy https://chat.whatsapp.com/KNrNeXoBn6L6P580G9UJKg

✳️ توضیح حدیث غدیر یا ولایت {قسمت دوم} 🔹 با این توضیح مقصد حدیث واضح است که منظور و هدف آنحضرت صلی الله علیه وسلم دفع بدگمانی نسبت به حضرت امیرالمؤمنین رضی الله عنه و متوجه کردن مردم به محبت و دوستی او بود و بس. بحث و گفتگو در مورد خلافت و غیره در این حدیث اصلا ذکر نیست، آنچه در این حدیث به محبت و ولایت حضرت علی رضی الله عنه توصیه شده است ، بحمدالله محبت حضرت امیرالمؤمنین رضی الله عنه خاصه ی اهل سنت است، که بدون چون و چرا با او محبت می ورزیم و ولایت او را می پذیریم و در تمام اعمال تا می توانیم از او پیروی می نمائیم، و محبت همین اطاعت است. دوستی اندر اطاعت آمده بر خلاف تیغ قهرش آمده 🔹اگر گفته شود مولی به معنی اولی به تصرف است و اولی به تصرف بودن عین امامت است، می گویم: اولاً این استدلال غلط است، زیرا تمام اهل عربیت اتفاق دارند که مولی به معنی اولی نیامده است، بلکه گفته اند که مفعل به معنی افعل نه تنها در این ماده بلکه در هیچ ماده ی دیگری نیامده است. فقط ابوزید آن را تسلیم کرده و از قول ابوعبیده که در آیه ی :هی مولاکم: یعنی اولی بکم ترجمه کرده است، استدلال می گیرد، لیکن جمهور اهل عربیت او را خاطی گفته اند. ثانیاً: اگر به فرض تسلیم مولی به معنی اولی باشد، در کدام لغت ثابت است که در صله ی آن به تصرف می آید؟ (یعنی ازدیاد قید به تصرف در صله ی آن از کجا ثابت است؟ ثالثاً: از قرینه و الفاظ بعدی واضح است که در اینجا مولی به معنی دوست است؛ چنان که فرمودند :ای خدا: دوست بدار کسی را که او را دوست می دارد و نفرمود دوست بدار کسی را که در تصرف او باشد. ✒️ان شاء الله ادامه دارد... ________________ 📚منبع: فتاوای منبع العلوم کوه ون ج ٢ ص ٢٠١ الی ۲۰۲ 📌اثرگـرانـقدر شـیخ التـفسـیر والحـدیث عـلامـه شـهید مـولانا محمـد عمـر سـربازی رحـمه الله 📡 به پایگاه حفظ و نشر آثار و اندیشه‌های علامه سربازی رحمه الله بپیوندید 🆔https://t.me/Allama_Sarbazi https://chat.whatsapp.com/IMBdrOq9WknI1zmCncHOWy https://chat.whatsapp.com/KNrNeXoBn6L6P580G9UJKg

✳️ توضیح حدیث غدیر یا ولایت {قسمت سوم} 🔹 رابعاً: ابونعیم از حسن مثنی بن امام سبط رضی الله عنهما روایت کرده که روزی از وی پرسید: حدیث غدیر خم بر خلافت حضرت علی مرتضی رضی الله عنه تصریح هست یا نه؟ در جواب فرمود: اگر پیامبر صلی الله علیه وسلم اراده ی دادن خلافت به او می داشت، خوب واضح می فرمودند، زیرا او افصح از همه بودند تا مسلمانان بدون هیچ گونه شک و ابهامی می دانستند، و بایست این چنین می فرمود : ای مردم! این علی والی امر من و قائم بر شما است بعد از من بشنوید و اطاعت کنید از او: سپس ایشان فرمودند : قسم به خدا اگر خدا و رسول او حضرت علی رضی الله عنه را برای امامت برگزیده بودند ، ممکن نبود حضرت علی رضی الله عنه سکوت اختیار نموده و به دست خلفاء دیگر بیعت کند و از همه خطاکاران خطاکارتر می بودند: شخصی گفت ای حسن پیامبر صلی الله علیه وسلم نفرموده است : من کنت مولاه فعلی مولاه: فرمود متوجه شوید قسم به خدا اگر پیامبر صلی الله علیه وسلم اراده ی خلافت او می داشت، واضحاً بیان می فرمود و مثل زکات و نماز تصریح می کرد. 🔅 ببینید نواسه ی حضرت مرتضی رضی الله عنه حدیث غدیر خم را چگونه معنی و توجیه نموده و به آن قسم یاد کرد. ما ایمان داریم که حضرت شاه مردان، شیر یزدان، صاحب ذالفقار، امام پهلوانان این قدر ضعیف نبود که با وجود اعلان رسول الله صلی الله علیه وسلم تا این قدر مدت از گرفتن حق خود سکوت کرده و در نافرمانی خدا و رسول زندگی به سر ببرد (العیاذ بالله) حال آنکه پیامبر صلی الله علیه وسلم فرموده است: سکوت کننده از بیان حق مثل شیطان گنگ است ✒️ان شاء الله ادامه دارد... ____________ 📚منبع: فتاوای منبع العلوم کوه ون ج ٢ ص ۲۰۲ 📌اثرگـرانـقدر شـیخ التـفسـیر والحـدیث عـلامـه شـهید مـولانا محمـد عمـر سـربازی رحـمه الله 📡 به پایگاه حفظ و نشر آثار و اندیشه‌های علامه سربازی رحمه الله بپیوندید 🆔https://t.me/Allama_Sarbazi https://chat.whatsapp.com/IMBdrOq9WknI1zmCncHOWy https://chat.whatsapp.com/KNrNeXoBn6L6P580G9UJKg