Imaginative wizard☕️
یه بنده خدا با تمام بدبختی هاش، توهم ها و تخیلاتی که داره و الهاماتی که ازشون میگیره :) دوستان لطفا متنی رو کپی نکنید! Keristin http://t.me/HidenChat_Bot?start=776212336
Show more- Subscribers
- Post coverage
- ER - engagement ratio
Data loading in progress...
Data loading in progress...
بابونه هام فور کنید تاشمارو به یک نویسنده تشبیه کنم و طبق وایبتون به شما یک جمله تعلق بگیره ظرفیت: 225
بانکر توی سکوت کامل بود. بدون اینکه حتی صدای باد یا چیزی شنیده بشه. انگار همه چی توی سکوت فرو رفته بود تا تنها صدایی که شنیده میشه. نفس های دین باشه بعد یه نوشیدن سنگین. تنهاییش رو چندان احساس نمیکرد؛ مطمئن نبود تاثیر ویسکیه یا واقعا کسی توی سایه حضور داره، شاید هم افکار تنهاییش در تلاش بودن این تنهایی رو توی چشمش خار کنن. چشم هاش رو بست سرش رو به میز تکیه داد تا کمی بخوابه. بدنش بعد اینهمه الکل برای مقداری خواب التماس میکرد. مدت زیادی از بستن چشماش نمیگذشت که احساس کرد فردی داره صورتش رو نوازش میکنه اما راستش…