نوشتههایِمنوتو.
قَلم دختری رویا پرداز با گیسوهایِ موج دارِ فر، گُم شده لابهلای برگههای یک کتاب و کاغذ و قصهی یک زندگیِ پُر از پَستی و بلندی.
Show more674
Subscribers
-124 hours
-107 days
-3130 days
- Subscribers
- Post coverage
- ER - engagement ratio
Data loading in progress...
Subscriber growth rate
Data loading in progress...
یه بغض عجیب گلومو گرفته، هر چقدرم سعی میکنم ناراحت نباشم نمیشه، یه صدایی درونم میگه، پاشو، این حرفا هم تموم میشه، پاشو تو قوی هستی، پاشو تو میتونی، پاشو به حرفاش گوش نده؛
باشه من قبول میکنم قویام، اما چی میشه یه کمم که شده ضعیف باشم و دختر کوچولو باشم و به یه نفر تکیه کنم بدون اینکه بخواد، بزنه تو ذوقم یا نقاب به صورتش داشته باشه، بازم همون صدا درونم میگه تو به کسی نیاز نداری تا الان خودت بودی بقیشم میتونی، ایندفعه داد میزنمو بهش میگم خفه شو، من نمیخوام قوی باشم، خفه شو منم نیاز دارم مثه همسنام یکم بدون دغدغه باشم، خفه شو، خفه شو، من نیاز به تکیه گاه دارم.
من خیلی آدم باهام شوخی نکن خوشم نمیاد، حد خودتو بدون ای هستم، اگه دیدی داری باهام شوخی میکنی و چیزی نمیگم یا میخندم یا هم لوس میشمو قهر میکنم بدون فرق داری با بقیه.
اگه منو یه فرد قوی میبینی که نیاز به هیچکس نداره، اینم بدون که این فرد قوی رو اگه خوب شناخته باشی میدونی که چقدر میتونه یه دختر بچه لوسی باشه که میخواد ضعیف باشه و تو براش تکیه گاه باشی.
من خیلی اهمیت ندهای هستم؛ اگه دیدی اهمیت دادم و واکنش نشون دادم، بدون یه فرقی داری با بقیه.
من خیلی اهمیت ندهای هستم؛ اگه دیدی اهمیت دادم و واکنش نشون دادم، بدون یه فرقی داری با بقیه.