🕷️Je suis fâché contre le monde🇵🇱

شیعه نمیتونه سرانجامی مثل اسلام در ترکیه و جوامع عربی یا مسحیت در غرب داشته باشد در این جوامع گفتمان حاکم بر خود دین یا به سمت محافظه کاری با تاکید بر زیست اسلامی فردی در سایه یک دولت لائیک رفته یا مثل غرب که مسیحیت در اصول خود هم تجدیدنظر کرده و ابزاری در دست لیبرال ها و محافطه کار ها شده و کلیسا یاریگری مستقل خود را از دست داده اما در ایران به دلیل غلبه گفتمان انقلابی بر خود شیعه که سعی می‌کند از صحرای کربلا انقلاب، عدالت اجتماعی،مبارزه با امپریالیسم، آخوند به جای امام،ولایت فقیه،دولت جهانی و فقه اجتماعی برای جامعه عصر ارتباطات درآورد عقب نشینی به سطح گفتمان محافظه کاری معنی تکفیر در دین می‌دهد چون اموری که قدسی بوده است را به سطح تصمیم گیری های انسانی فروکاسته و از همه مهمتر شیعه بعد از تشکیل جمهوری اسلامی، بیش از آنکه یک دین باشد به یک فرقه نزد پیروان حکومت و ایدئولوژی الیگارشی حاکم تبدیل شده است در نتیجه تنفر از ج ا، تنفر از شیعه را هم به دنبال می آورد و این دو قطبی شدن جامعه بین مسلمانان و مخالفان حکومت و از طرفی نبودن جنبش هایی در خود بخش مذهبی که بخواهد تفسیری غیرحکومتی از شیعه داشته باشد بقای شیعه را هم با خطر انقراض در ایران رو به رو میکند

خیلی مهم هست که دولت و خانواده‌ به طور همزمان لغو شوند وگرنه یکدیگر را بازتوليد میکنند همان توقعات بیجایی که جامعه از دولت دارد به توقعات زن از مرد تسری پیدا میکند و به تناسب آن ،کنترل های غیر منطقی از مالیات بستن بر سرعت خودرو و پر کردن محلت با توریست های مهاجر در اروپا تا روسری در ایران رشد می‌کنند شاید یه عده 🤡 بگن خانواده از فرد مقابل دولت دفاع می‌کند اما در واقعیت خانواده جز انتقال فلاکت و بیماری های روانی به کودک کار دیگه ای نمی‌کنند اینکه دو نفر یکی رو بدنیا آوردن به این معنی نیست که صلاحیت بزرگ کردنش رو دارند و باید مثل پولی که به صندوق های سرمایه گذاری داده میشه کودک هم به مهد کودک های خصوصی سپرده بشه تا اون رو پرورش بده تا دولتی که با کور کردن استعداد هاش اون رو شستشوی مغزی میده و تهش یک لگبت میشه

چرا تو انیمه ها حتما باید یه اتفاق بدی بیفته تا روزگار چهره تاریک خودش رو نشون بده درصورتیکه در زندگی واقعی آن نقاط عطف تاریک تنها نتیجه طبیعی همان یک دوران طولانی از انفعال و بیچارگی هست که فرد از کودکی تا الان اش به ارث برده و فقط خوش شانس بوده که تا حالا تو شرایط آزمایش قرار نگرفته و همین اراده بیش از حد کارکتر رو مخ ترین نکته انیمه ها هست

اصلا ما تو ایران چپ و راست نداریم یه جبهه ارتجاعی داریم و یه جبهه نوگرا حالا اگه دنبال جامعه بی طبقه توحیدی یا ژاپن چین اسلامی باشی می‌شی نو ارتجاعی که آخرش به فاشیسم شیعه ختم شد در همین چارچوب آنچه که در 57 رخ داد یه شوروش دهقانی با ماهیت ارتجاعی بود که روستایی های محروم شده از زمین هایشان به دلیل اصلاحات ارضی آن را در شهر ها وقوع دادند پس این پارازیت های چپگرا از جنبش جنگل و حزب توده تا چریک هایی فدایی خلق چی هستند که مانع دیدن این تصویر می‌شوند؟ مسله ساده هست، جمع کردن هزارتا دانشجو که دوس دارن از ننه باباهاشون متفاوت بنظر برسن اما هنوز ذهنیت شهرستانی دارند کار آسونی هست اما بسیج کردن توده ها عامل تاثیرگذار در تاریخ بود که فقط از آخوند در آن دوره بر می‌آمد

🦍🦍🦍🐖🦍

چرا در ایران رویکردهای محافظه کارانه و اصلاح گرایانه محکوم‌ به شکست هستد؟ ایران هنوز دیکتاتوری نشده بحث تعداد جمعیت و هزینه دادن هست اون 10% بسیجی تا الان ثابت کردن هر چقدر هم بهشون فشار اقتصادی وارد بشه باز پای حکومت می ایستند چه در شورش های داخلی چه جنگ های منطقه، ج ا هم به نوبه خود تا آنجا که بتوانند آنها را در ساختار اداری مالی نظامی خود ادغام میکند اما اون 90% که از اساس با این نظام مشکل دارند تا الان ثابت کردند مثل قورباغه ایی که در دیگ می‌پزد خود را با هر فلاکتی تطبیق می‌دهند چه زاغه نشین ها چه مرفه شهری و دقیقا همین رفتار منفعلانه نود درصد هست که رویکرد اصلاح گرایانه (مقابل رادیکالیسم انقلابی) را در ايران غیرممکن می‌کند افرادی (agent) که در ساختار اداری (structure) ج ا هستند فساد و زوال جامعه را می‌بینند اما نمی‌توانند جلوی آن را بگیرند چون در سیستم های بسته هر گونه اعتراضی چه محيط زيستی و مربوط به آب مانند اعتراضات 1400 اصفهان یا اعتراض به حجاب در پاییز 1401 هر دو یک پاسخ مشخص یعنی شلیک به چشم معترض را دریافت می‌کنند رژیمی که مورد اعتماد اکثریت جامعه نیست insecure می‌شود و هر انتقاد یا رویکرد اصلاح گرایانه ای را یک تهدید علیه تمامیت خود شناسایی می‌کند و آن را سرکوب می‌کند اما جامعه هم از عامل اصلاح گر یا معترض حمایت نمی‌کند برای همین افراد درون سیستم با هر نیت خیری که وارد شوند در نهایت دو راه حل دارند یا همکاری در فساد غارت با الیگارشی دولت پنهان یا استعفا

شاید خودش ترول کرده ولی حرفش مبنای علمی داره در داخل ایران به دلیل کمبود آب شیوه تولید آسیایی پیدا کرده و در نتیجه درگیر استبداد شرقی شد و با کشف نفت این استبداد آبی شیفت کرد به دولت رانتیر نفتی که الان توش هستیم در سطح خارجی هم همواره مورد حملات ویرانگری قرار گرفتیم که هر گونه امکان رشد را از بین برده مهمترینش حمله عرب و مغول بود که ما رو برای چند صد سال مقابل اروپا درجا زدیم و همچنین کل خاورمیانه چون در موقعیت جغرافیایی نبود که بتونه قاره آمریکا و مناطق دیگه جهان رو کشف کنه و با استعمار اون زمینه انباشت سرمایه برای انقلاب صنعتی و رشد جامعه خودش رو فراهم کنه جبرا محکوم به شکست بود حتی همون رشد تجارت و دریانوردی که در دوران امویان و عباسیان رخ داد نتوانست در بلندمدت زمینه توسعه این جوامع بشود به خاطر حملات ترکان و بعد ها مغول