⚡️ضربان کتاب⚡️
40 876
Subscribers
-22224 hours
-1 3467 days
+56330 days
Posting time distributions
Data loading in progress...
Find out who reads your channel
This graph will show you who besides your subscribers reads your channel and learn about other sources of traffic.Publication analysis
Posts | Views | Shares | Views dynamics |
01 چقدر همستر داری؟🐹🪙 | 272 | 0 | Loading... |
02 😰قصاب و زن جوان
اخر شب بود و داشتم راهی خونه میشدم که خانومی وارد مغازه شدو دو دل بود برای حرفی که میخواست بگه اخر سر با صدای لرزونی گفت :حاجی بچه هام گشنه ان یه کیلو گوشت بهم بده به ازای پولش هرکاری که دوست داری باهام بکن. نگاهی به چهره خانوم انداختم زیبا و دلفریب بود معامله خوبی بود یه کیلو گوشت در ازای یه شب کامیابی همه حس های مردانه ام بیدار شده بود گوشی برداشتم با خانومم تماس گرفتم..
ادامه داستان..... 〰 | 795 | 0 | Loading... |
03 این بزرگوار مخترع یکی از خطرناکترین و مرگبارترین سلاحهای تاریخ بشر هستند!
هیرام ماکسیم، مخترع مسلسل خودکار در سال ۱۸۸۴ بود، مسلسل ماکسیم ۶۰۰ تیر در دقیقه شلیک میکرد. بعد از این اختراع تعداد کشتهها در جنگهای اون زمان به شدت بالا رفت!
نکته جالب درباره زندگی ماکسیم اینه که چون زمان زیادی رو صرف آزمایش اسلحه خودش کرد، دیگه کاملاً ناشنوا شده بود!
البته چند سال بعد، پسرش صدا خفه کن رو اختراع کرد، اما دیگه برای کمک به شنوایی پدرش خیلی دیر شده بود.
@zarabane_ketab ⚡️📚 | 843 | 4 | Loading... |
04 🐹 اگه همستر کمبات داری بیا اینجا 🐹 | 936 | 0 | Loading... |
05 چقدر همستر داری؟🐹🪙 | 1 266 | 0 | Loading... |
06 معرفی کتاب صوتی
نمایش_رادیویی
📚ملاقات_با_جو_بلک
✍🏼براون_آزبرد
در حالی که خانواده بیل پریش تاجر، در حال تدارک جشن تولد ۶۵ سالگی او هستند، صدائی عجیب و ترسآور به سراغش میآید!
همزمان با شنیدن صدا درد شدیدی در دست بیل احساس میشود و بقیه ماجرا...
@zarabane_ketab ⚡️📚 | 1 431 | 7 | Loading... |
07 🔞بی سانسور ترین کانال حیات وحش
جفتگیری حیوانات وحشی 💯🚷
⭕️صحنه های ناب شکار🦉
❌کلیپ های خفن از خشم حیوانات درنده و قبایل وحشی😨👇
https://t.me/+UjYByLdTp_Y4ZDk0
https://t.me/+UjYByLdTp_Y4ZDk0 | 1 312 | 0 | Loading... |
08 شوهرم هرشب بهم شربت تقویتی میداد
صبح ها از بدن درد از خواب بیدار میشدم
و شوهرم نبود...
یک شب هنوز خوابم نبرده بود که شوهرم با عجله از اتاق خارج شد
پشت سرش رفتم ولی با چیزی که دیدم زبونم بند اومد....👇👇
ادامه داستان..... 〰 | 1 224 | 1 | Loading... |
09 😰قصاب و زن جوان
اخر شب بود و داشتم راهی خونه میشدم که خانومی وارد مغازه شدو دو دل بود برای حرفی که میخواست بگه اخر سر با صدای لرزونی گفت :حاجی بچه هام گشنه ان یه کیلو گوشت بهم بده به ازای پولش هرکاری که دوست داری باهام بکن. نگاهی به چهره خانوم انداختم زیبا و دلفریب بود معامله خوبی بود یه کیلو گوشت در ازای یه شب کامیابی همه حس های مردانه ام بیدار شده بود گوشی برداشتم با خانومم تماس گرفتم..
ادامه داستان..... 〰 | 541 | 0 | Loading... |
10 حکایت
افسانه پلنگ و ماه
مرحوم حسين منزوی غزل معروفی
دارد كه اينگونه شروع ميشود :
خيال خام پلنگ ِ من به سوی ماه جهيدن بود
و ماه را ز بلندايش به روی خاک كشيدن بود ...
پلنگ من دلخسته ، پريد و پنجه به خالی زد
كه عشق ، ماه ِبلند من ورایدست رسيدن بود ...
افسانه پلنگ و ماه داستانیست قديمی از آن دسته داستانهایی كه معلوم نيست دقيقا از كجا آمده اما تمام روايتها يک هدف را دنبال ميكنند : پلنگی که ميخواهد به آن چيزی دست پيدا كند كه تاكنون هیچکس به آن نرسيده نه خودش و نه پلنگهای ديگر ، او ميخواهد به ماه برسد ... پس ميرود روی بلندترین و خطرناکترين صخره و با تمام قدرتش ميدود و خودش را بين زمين و آسمان رها ميكند تا شايد دستش به دست نيافتنی برسد اما افسانهها ميگويند بیشتر پلنگها همين شكلی مردند در آرزوی رسيدن به ماه ، ماه همان خوشبختیست كه هیچ پلنگی به آن نمیرسد
تاريخ ما سرشار از اين نرسيدنهاست و انگار نافمان را با نرسيدن بريدهاند ، ما سالها با نرسيدن زندگی كرديم ، اکثر ما به عشقهایمان نرسيديم ، به آسايش و رفاه نرسيديم ، به روياهايمان نرسيديم و آنقدر نرسیدیم که تمام اينها برای ما تبديل شد به همان ماه كه يا بايد هميشه در حسرتش بمانيم يا با صورت زمين بخوريم و جان را در اين راه فدا كنيم و اصلا برای همین است که؛
هرگز به تو دستم نرسد ماه بلندم
اندوه بزرگیست چه باشی چه نباشی!
@zarabane_ketab ⚡️📚 | 1 893 | 15 | Loading... |
11 🐄🐄🐄🐄🐄🐄🐄🐄🐄🐄🐄🐄🐄🐄🐄🐄🐄🐄🐄🐄🐄🐄🐄🐄🐄🐄🐄🐄🐄🐄🐄🐄
بزن رو گاوا از خنده پارهههه میشی بقرآن...🤣😂☝🏻
| 2 256 | 0 | Loading... |
12 🕊📖 قصه شب ( دنبالهدار )
📜هزار و یک شب (قسمت سوم)
🎙روایت: سید علی میرفتاح
🕰️۳۸دقیقه
@zarabane_ketab⚡️📚 | 2 486 | 16 | Loading... |
13 🕊📖 قصه شب ( دنبالهدار )
برای سپری کردن تابستان
شب های گرم وپرطراوت ..
⚡️هر شب با بازخوانی دو قسمت
«هزار و یک شب » در ضربان کتاب همراه ما باشید.
@zarabane_ketab ⚡️📚 | 2 253 | 1 | Loading... |
14 دوستان اگه نتتون ضعیفه و فیلمی واستون باز نمیشه پروکسی از اینجا بردارین 👇
https://t.me/+_ovpMTn3thdjOTc0
https://t.me/+_ovpMTn3thdjOTc0 | 761 | 0 | Loading... |
15 🔞بی سانسور ترین کانال حیات وحش
جفتگیری حیوانات وحشی 💯🚷
⭕️صحنه های ناب شکار🦉
❌کلیپ های خفن از خشم حیوانات درنده و قبایل وحشی😨👇
https://t.me/+UjYByLdTp_Y4ZDk0
https://t.me/+UjYByLdTp_Y4ZDk0 | 2 036 | 0 | Loading... |
16 ⚡️#برداشت_آزاد⚡️
کاریعکساتور
در مورد تصویر
هر چی به ذهنتون میرسه
لطفا کامنت کنید ..👇👇
@zarabane_ketab ⚡️📚 | 2 323 | 5 | Loading... |
17 حکایت
به مدت چندين سال همسرم به یک اردوگاه در صحرای (ماجوی) کالیفرنيا فرستاده شده بود. من برای اینکه نزدیک او باشم، به آنجا نقل مکان کردم و این درحالی بود که از آن مکان نفرت داشتم.
همسرم برای مانور اغلب در صحرا بود و من در یک کلبه کوچک تنها میماندم. گرما طاقت فرسا بود و هیچ هم صحبتی نداشتم. سرخ پوستها و مکزیکیهای آن منطقه هم انگلیسی نمیدانستند. غذا و هوا و آب همه جا پر از شن بود. آنقدر عذاب میکشیدم که تصمیم گرفتم به خانه برگردم و حتی قید زندگی مشترکمان را بزنم.
نامهای به پدرم نوشتم و گفتم یک دقیقه دیگر هم نمیتوانم دوام بیاورم. میخواهم اینجا را ترک کرده و به خانه شما برگردم. پدر نامهام را با دو سطر جواب داده بود، دو سطری که تا ابد در ذهنم باقی خواهند ماند و زندگیام را کاملا عوض کرد. «دو زندانی از پشت میلهها بیرون را مینگریستند...یکی گل و لای را میدید و دیگری ستارگان را!»
بارها این دو خط را خواندم و احساس شرم کردم. تصمیم گرفتم به دنبال ستارگان باشم و ببینم جنبه مثبت در وضعیت فعلی من چیست؟ با بومیها دوست شدم و عکسالعمل آنها باعث شگفتی من شد.
وقتی به بافندگی و سفالگری آنها ابراز علاقه کردم، آنها اشیایی را که به توریستها نمیفروختند را به من هدیه کردند. به اشکال جالب کاکتوسها و یوکاها توجه میکردم. چیزهایی در مورد سگهای آن صحرا آموختم و غروب را مدام تماشا میکردم. دنبال گوش ماهیهایی میرفتم که از میلیونها سال پیش، وقتی این صحرا بستر اقیانوس بود، در آنجا باقی مانده بودند.
چه چیزی تغییر کرده بود؟ صحرا و بومیها همان بودند. این نگرش من بود که تغییر کرده و یک تجربه رقت بار را به ماجرایی هیجان انگیز و دلربا تبدیل کرده بود. من آنقدر از زندگی در آنجا مشعوف بودم که رمانی با عنوان ” خاکریزهای درخشان” در مورد زندگی درصحرای ماجوی نوشتم.
@zarabane_ketab ⚡️📚 | 2 793 | 49 | Loading... |
18 🔞بی سانسور ترین کانال حیات وحش
جفتگیری حیوانات وحشی 💯🚷
⭕️صحنه های ناب شکار🦉
❌کلیپ های خفن از خشم حیوانات درنده و قبایل وحشی😨👇
https://t.me/+UjYByLdTp_Y4ZDk0
https://t.me/+UjYByLdTp_Y4ZDk0 | 991 | 0 | Loading... |
19 🔴 قیمت لحظه ای دلار طلا سکه خودرو را فقط و فقط اینجا میزاریم ⬇️
@Dolar_Online | 188 | 1 | Loading... |
20 🔴 قد و وزن را بزنید برنامه رژیم غذایی میده عالیه...
🔴 از BMI خودتون مطلع بشید 😜
خودم انجام دادم عالیه 💃
@Sport_world | 2 516 | 2 | Loading... |
21 معرفی کتاب صوتی
📚مرزبان نامه (داستان هنبوی و ضحاک)
به زبان و روایت ساده
✍🏼اسپهبد مرزبان بن رستم بن شروین
🎙گویش: ح. پرهام
مرزبان نامه، کتابی است در اصل به زبان طبری، نوشته «اسپهبد مرزبان بن رستم» که بعدها «سعد الدین وراوینی» آن را از زبان طبری به فارسی دری نقل داد. این اثر یکی از آثار ارزنده زبان فارسی است که در نیمه اول قرن ۱۷ میان سالهای ۶۱۷ تا ۶۲۲ از زبان طبری باستان به زبان پارسی دری نوشته شد.
مرزبان نامه، از جمله شاهکارهای ادبیات فارسی و مازندرانی در نثر مصنوع مزین است و میتوان آن را سرآمد همه آنها تا اوایل قرن هفتم دانست. بسیاری از موارد مرزبان نامه از حد نثر مصنوع متداول گذشته به شعری دل انگیز بدل گشته است.
کتاب مرزبان نامه شامل داستانهایی کهن از زندگی شاهان و نیز داستانهایی از زبان جانوران می باشد.
⚡️داستانهای دیگر کتاب در روزهای آینده پست میشود منتظر باشین…
@zarabane_ketab ⚡️📚 | 1 206 | 6 | Loading... |
22 🔴چه بر سر قوم لوط آمد ؟
سرنوشت اولین لواط کاران و همجنسگرایان
تاریخ
👈خییلی عجیبه اینجا بخونید | 297 | 0 | Loading... |
23 ‼️تحلیل دلار طلا خودرو و بازار مالی دنیا ‼️
بصورت دقیقه ای میتونید با این کانال در بیاری😎👇👇
https://t.me/+vscRp0psO9Q4NDJh
https://t.me/+vscRp0psO9Q4NDJh | 374 | 1 | Loading... |
24 🔥جنجالی ترین کانال
🔥جفتگیری حیوانات
🔥حیاط وحش واقعی
🔥بدون سانسور تماشاکنید🔞❌👇
https://t.me/+UjYByLdTp_Y4ZDk0
https://t.me/+UjYByLdTp_Y4ZDk0
❌فقط بالای ۱۸ سال وارد بشه🔞☝️ | 1 302 | 0 | Loading... |
25 تلنگر
چوپانی میگفت: گاهی برای سرگرمی، یک چوبدستی دم در آغل گوسفندان، جلوی پایشان می گرفتم طوری که مجبور به پریدن از روی آن میشدند پس از آنکه چندین گوسفند از روی آن میپریدند. چوبدستی را کنار میکشیدم اما بقیه گوسفندان هم از روی مانع خیالی میپریدند..
تنها دلیل پرش آنها این بود که گوسفندان جلویی پریده بودند!!!
تعداد زیادی از آدمها نیز مایل به انجام کارها و باورهایی هستند که دیگران انجامش میدهند، بدون اینکه دلیل و درستی آنرا بدانیم
@zarabane_ketab ⚡️📚 | 3 141 | 38 | Loading... |
26 🔴چه بر سر قوم لوط آمد ؟
سرنوشت اولین لواط کاران و همجنسگرایان
تاریخ
👈خییلی عجیبه اینجا بخونید | 1 453 | 0 | Loading... |
27 🕊📖 قصه شب ( دنبالهدار )
📜هزار و یک شب (قسمت نخست)
🎙روایت: سید علی میرفتاح
🕰️۴۱دقیقه
@zarabane_ketab⚡️📚 | 3 143 | 38 | Loading... |
28 🕊📖 قصه شب ( دنبالهدار )
از امشب در خدمت دوستان هستیم با
قصه های هزار و یک شب
برای سپری کردن تابستان
شب های گرم وپرطراوت ..
⚡️هر شب با بازخوانی دو قسمت
«هزار و یک شب » در ضربان کتاب همراه ما باشید.
@zarabane_ketab ⚡️📚 | 3 060 | 7 | Loading... |
29 همستر داری؟ 🎁 🎁 | 552 | 0 | Loading... |
30 کد امروز اومد بزنید و 5میلیون سکه بگیرید😍 | 784 | 0 | Loading... |
31 ضربانی از کتاب
شما هیچوقت نمیتوانید میمونی را قانع کنید که در مقابل وعده بی شمار موز در بهشتِ میمونها پس از مرگ، به شما یک موز بدهد. فقط انسان خردمند است که می تواند راجع به چیزهایی که واقعا وجود ندارند صحبت کند و قبل از صبحانه شش چیز غیرممکن را باور کند.
📚انسان خردمند
✍🏼یووال نوح هراری
@zarabane_ketab ⚡️📚 | 3 113 | 11 | Loading... |
32 تخمین قیمت سکه همستر😍 | 986 | 0 | Loading... |
33 ⚡️#برداشت_آزاد⚡️
کاریعکساتور
در مورد تصویر
هر چی به ذهنتون میرسه
لطفا کامنت کنید ..👇👇
@zarabane_ketab ⚡️📚 | 3 345 | 7 | Loading... |
34 اگه همستر بازی میکنی این چنلو لازم داری 🪙 | 450 | 0 | Loading... |
35 🪙 در خصوص نات کوین سوال پیش میاد که اگر داریم،نگه داریم یا بفروشیم؟
جواب در کانال زیر:👇
https://t.me/+CENdtsboEiM5OTZh
https://t.me/+CENdtsboEiM5OTZh | 1 569 | 0 | Loading... |
😰قصاب و زن جوان
اخر شب بود و داشتم راهی خونه میشدم که خانومی وارد مغازه شدو دو دل بود برای حرفی که میخواست بگه اخر سر با صدای لرزونی گفت :حاجی بچه هام گشنه ان یه کیلو گوشت بهم بده به ازای پولش هرکاری که دوست داری باهام بکن. نگاهی به چهره خانوم انداختم زیبا و دلفریب بود معامله خوبی بود یه کیلو گوشت در ازای یه شب کامیابی همه حس های مردانه ام بیدار شده بود گوشی برداشتم با خانومم تماس گرفتم..
ادامه داستان..... 〰
👍 1😢 1
Photo unavailableShow in Telegram
این بزرگوار مخترع یکی از خطرناکترین و مرگبارترین سلاحهای تاریخ بشر هستند!
هیرام ماکسیم، مخترع مسلسل خودکار در سال ۱۸۸۴ بود، مسلسل ماکسیم ۶۰۰ تیر در دقیقه شلیک میکرد. بعد از این اختراع تعداد کشتهها در جنگهای اون زمان به شدت بالا رفت!
نکته جالب درباره زندگی ماکسیم اینه که چون زمان زیادی رو صرف آزمایش اسلحه خودش کرد، دیگه کاملاً ناشنوا شده بود!
البته چند سال بعد، پسرش صدا خفه کن رو اختراع کرد، اما دیگه برای کمک به شنوایی پدرش خیلی دیر شده بود.
@zarabane_ketab ⚡️📚
😁 5👍 3💔 2😐 1
معرفی کتاب صوتی
نمایش_رادیویی
📚ملاقات_با_جو_بلک
✍🏼براون_آزبرد
در حالی که خانواده بیل پریش تاجر، در حال تدارک جشن تولد ۶۵ سالگی او هستند، صدائی عجیب و ترسآور به سراغش میآید!
همزمان با شنیدن صدا درد شدیدی در دست بیل احساس میشود و بقیه ماجرا...
@zarabane_ketab ⚡️📚
01.mp319.12 MB
02.mp314.05 MB
03.mp315.99 MB
04.mp315.91 MB
👍 1
Photo unavailableShow in Telegram
🔞بی سانسور ترین کانال حیات وحش
جفتگیری حیوانات وحشی 💯🚷
⭕️صحنه های ناب شکار🦉
❌کلیپ های خفن از خشم حیوانات درنده و قبایل وحشی😨👇
https://t.me/+UjYByLdTp_Y4ZDk0
https://t.me/+UjYByLdTp_Y4ZDk0
شوهرم هرشب بهم شربت تقویتی میداد
صبح ها از بدن درد از خواب بیدار میشدم
و شوهرم نبود...
یک شب هنوز خوابم نبرده بود که شوهرم با عجله از اتاق خارج شد
پشت سرش رفتم ولی با چیزی که دیدم زبونم بند اومد....👇👇
ادامه داستان..... 〰
😢 1
😰قصاب و زن جوان
اخر شب بود و داشتم راهی خونه میشدم که خانومی وارد مغازه شدو دو دل بود برای حرفی که میخواست بگه اخر سر با صدای لرزونی گفت :حاجی بچه هام گشنه ان یه کیلو گوشت بهم بده به ازای پولش هرکاری که دوست داری باهام بکن. نگاهی به چهره خانوم انداختم زیبا و دلفریب بود معامله خوبی بود یه کیلو گوشت در ازای یه شب کامیابی همه حس های مردانه ام بیدار شده بود گوشی برداشتم با خانومم تماس گرفتم..
ادامه داستان..... 〰
😱 1
حکایت
افسانه پلنگ و ماه
مرحوم حسين منزوی غزل معروفی
دارد كه اينگونه شروع ميشود :
خيال خام پلنگ ِ من به سوی ماه جهيدن بود
و ماه را ز بلندايش به روی خاک كشيدن بود ...
پلنگ من دلخسته ، پريد و پنجه به خالی زد
كه عشق ، ماه ِبلند من ورایدست رسيدن بود ...
افسانه پلنگ و ماه داستانیست قديمی از آن دسته داستانهایی كه معلوم نيست دقيقا از كجا آمده اما تمام روايتها يک هدف را دنبال ميكنند : پلنگی که ميخواهد به آن چيزی دست پيدا كند كه تاكنون هیچکس به آن نرسيده نه خودش و نه پلنگهای ديگر ، او ميخواهد به ماه برسد ... پس ميرود روی بلندترین و خطرناکترين صخره و با تمام قدرتش ميدود و خودش را بين زمين و آسمان رها ميكند تا شايد دستش به دست نيافتنی برسد اما افسانهها ميگويند بیشتر پلنگها همين شكلی مردند در آرزوی رسيدن به ماه ، ماه همان خوشبختیست كه هیچ پلنگی به آن نمیرسد
تاريخ ما سرشار از اين نرسيدنهاست و انگار نافمان را با نرسيدن بريدهاند ، ما سالها با نرسيدن زندگی كرديم ، اکثر ما به عشقهایمان نرسيديم ، به آسايش و رفاه نرسيديم ، به روياهايمان نرسيديم و آنقدر نرسیدیم که تمام اينها برای ما تبديل شد به همان ماه كه يا بايد هميشه در حسرتش بمانيم يا با صورت زمين بخوريم و جان را در اين راه فدا كنيم و اصلا برای همین است که؛
هرگز به تو دستم نرسد ماه بلندم
اندوه بزرگیست چه باشی چه نباشی!
@zarabane_ketab ⚡️📚
👍 15💔 6👌 2😐 2❤🔥 1🕊 1