Mamatin.graphi

یادمه پارسال تولدم فندوم وضع جالبی نداشت... یعنی خب مثل باقی روزای نبودنشون پر از بغض بود... همیشه میگفتن ارزوی تولد براورده میشه کلی ارزو تو سرم بود برای خودم برای عزیزام ولی ثانیه ب ثانیش جلوی چشمم بودن... دست آخر دلم‌طاقت نیاورد و دوتا بادکنکی که داشتم رو با ارزوی بودنشو فرستادم رفت... فیلمشو برای یکی از دوستام فرستادم که ممتین رو نمیشناسه و خبر نداشت... خیلی یهویی بم گفت ی حسرتی تو نگاهت بود واقعا شوکه شدم انتظارشو نداشتم... همه اینارو گفتم تا برسم ب اینکه یکسال گذشت یکسالی ک پیرمون درومد شاید پارسال با تموم امیدی ک داشتم فکرشم نمیکردم سال بعد روز تولدم خیالم راحت باشه از بودنشون باهم :) ولی شد... بلاخره رسید اون روز راستش نمیخوام زیاد حرف بزنم پس خلاصه بگم: ممنونم ک بودید تو روزای بد و خوب🫂 @غریبه های عزیز تر از اشنا🤍 و درنهایت ممنونم از ممتینی ک با تموم اذیت کردناش بازم باعث شد تولد ۱۸ سالگیم تبدیل شه به قشنگ ترین تولد زندگیم 🫠🤍

🫂

همیشه بخندی زیبای مهربون 🙂

وای انقدر تکستا زیاد بود پیداش نمیکردم 🙂😂 ولی خب موفق شدم

این دوستمون بود که قرار بود بهش تبریک بگم ...:) تولدت مبارک باشه قشنگم 🙂🙂🙂🫴🏻

‌ ‌ ‌‌‌ ‌ https://t.me/c/1619419949/26994 من که تازه یکی دوماه میشه تو چنلتونم ولی یک سالگیش مبارک🥲✨ تازشم با ثنا خانم تو یه روز به دنیا اومدم ۵ روز و ۳۰ دقیقه دیگه هم تولدمونه اصن🤌🏻✨✨✨

موردعلاقمههه :))))) مرسی مرسی زیاد زیاد :)🫂

سارای قشنگم :) مرسی عزیزم🫠🫂

بیاد میخوام بش تبریک بگمممم:)