برای من باش_قانون و اغوا
~ از پوست من صدای تو می تراود ~ الو الو ماه کوچولو^_^ https://telegram.me/BiChatBot?start=sc-726686-tqAqCPq
Show more3 719
Subscribers
-1824 hours
-1197 days
+19730 days
- Subscribers
- Post coverage
- ER - engagement ratio
Data loading in progress...
Subscriber growth rate
Data loading in progress...
Repost from 🐇گسترده نگاره( دومی)🐣
#daddy #little_boy #gay 💢🏳🌈
+ایی #ددی ببخشید دیگه خرابکاری نمیکنم!🥺🍼
ضربه #اسپنک بعدی رو محکم تر زد که جاش روی #هلوی تپل پسرک موند. 💦🍑
_هنوز مونده بخوای #التماس کنی
شب درازی در پیش داریم میخوام فقط صدای ناله هات رو بشنوم 🍷❤️🔥
#شاهزاده ای که اسیر میشه و #ژنرال دشمن اون رو تبدیل به لیـ🔥ـتل خودش میکنه‼️
https://t.me/+_H_OA1Kq-gdlNDU0
https://t.me/+_H_OA1Kq-gdlNDU0
2100
Repost from تبادل (اکانت بزرگه)💖
ارباب زاده ای ک همجنسگرا نیست ،اما عاشق یه پسر نقاش میشه ولی نمیتونه اعتراف کنه ک از یه پسر خوشش امده .😳
پس با کارای عجیب غریب طوری رفتار میکنه ک معشوقه اش فکر میکنه ک ازش متنفره 😢
و از دستش فرار میکنه 🔞 #گی #مهیج
https://t.me/+4AF4jkfh6kE3MjI0
https://t.me/+4AF4jkfh6kE3MjI0
1800
Repost from N/a
00:01
Video unavailable
ليتلِ پزشك و بيناجنسى كه مامور ميشه تا تو يه جزيره پرستارِ دوتا ددى سكسى و هات بشه ولى…🔞💦
خواستم از در خونه برم بيرون كه ماهان بازومو گرفت و منو كشيد توى #بقلش لباشو گذاشت روى لبهام و شلوار شورتم كشيد پايين كه ايليا از پشت چنگى به باسن #قلمبه ام زد🧸🍼
انگشت فاكشو روى سوراخ كونم كشيد و واردم كرد كه همون لحظه ماهان دوتا از انگشتاشو وارد كـ.ـصم كرد بدنم لرزيد #اشكام سرازير شدن كه ماهان از لبهام جدا شد كنار گوشم پچ زد
_كوچولوى بيناجنسم خيلى خودتو خسته نكن چون ميخوايم سرپا جلو و عقبتو يكى كنيم🍌🍑🍆
وقتى اينو گفت پستونكى از توى جيبش در اورد گذاشت رو لبهام و بزور شروع كردم به #ميك زدن
_تا اخرين لحظه #پستونك بهتره تو دهنت بمونه
انگشتاشونو از توى كـ.ـص و كونم كشيدن بيرون هردوشون كى.ر هاى #كلفتشونو روى سوراخ عقب جلوم تنظيم كردن و….🙇🏻♂️❌
https://t.me/+iMmYgPqpHcA4NzU8
https://t.me/+iMmYgPqpHcA4NzU8
دوتا مافياى وحشى بزور دكتريو ميكشونن توى يه جزيره و توى ويلاشون باهم…🤭🔥
۳ پاک شه 🌞
2000
Repost from N/a
00:01
Video unavailable
فرشته ای انسان نما که معشوقه ی پسر شیطان میشه و روح و جسمش رو بهش میسپاره و وقتی ولیعهدش رو باردار میشه متوجه قدرت های منحصر به فردش میشه و...
🖤🔥🖤🔥🖤🔥🖤🔥🖤🔥🖤🔥🖤🔥
#کل بدنم از درد زیاد سر شد و جاری شدن #مایعی که قطعا غیر از #خون نبود رو روی #رون پاهام حس کردم.
من #درد میکشیدم و #ناله های بلند سرمیدادم و اون #بیرحمانه میتاخت و #لذت میبرد!
تا خالی شدن مایع وجودش چند باری بدنم به شدت #لرزید و #ارضا شدم!
🔞🔥🔞🔥🔞🔥🔞🔥🔞🔥🔞🔥🔞🔥
ازدواج و رابطه ی شیطان و فرشته موجودی رو وارد دنیای ماورایی میکنه که بسیار خطرناک و قاتل و... 🩸👹☠💯🔥
https://t.me/+O6HkgdKS6KA5ZjZk
https://t.me/+O6HkgdKS6KA5ZjZk
https://t.me/+O6HkgdKS6KA5ZjZk
15 پاک✅
5300
Repost from 🐇گسترده نگاره( دومی)🐣
00:02
Video unavailable
ددی که مجبوره وسط جنگل با لیتل بوی ش بخوابه تا از سرما یخ نزنن❌🥶
پارت واقعی رمان👅
#part_15
نیمه های شب بود که هوا سرد تر شد و آتیش کم کم خاموش میشد و #لب های ملوین از سرما میلرزید😬
روی لب های لرزونش رو بوسیدم و گفتم:
_باید با هم بخوابیم تا صبح بتونی زنده از این جنگل خارج بشی باشه؟می خوام باهات #بازی کنم!می خوام پاره ات کنم...🩸میخوام این قدر توی #سوراخ تنگ و صورتیت تلم.به بزنم که آبم بریزه داخلت.💦
لباس هاش رو در آوردم و با دیدن بدن سفید و #نیپل های صورتیش؛نفسم سنگین شد!🤤
لباس هام رو سریع از تنم در آوردم و جلوی چشم های ترسیده ی فسقلیم کاملا #لخت شدم.
دیـ🍆ــک ش.ق شده ام داشت می ترکید برای حس اون سوراخ #تنگ و داغ!سرمای هوا باعث لرز دستای پنبه ایش شده بود وقتی نگاهش روی #دی_ک نیمه بیدارم نشست، هین بلندی کشید و چشم هاشو بست...🫦‼️
https://t.me/+_H_OA1Kq-gdlNDU0
https://t.me/+_H_OA1Kq-gdlNDU0
2500
Repost from تبادل (اکانت بزرگه)💖
00:11
Video unavailable
دستشو لابلای موهام فرو بردو با خشم کشید .
درد به مغز سرم هجوم بردو اخی از بین لبهام رها شد .🔥🔞💦🥵
نیشخندی زدو گفت :اگه همین الان برام ناله نکنی خشک خشک میزارم س؟راخت .🫠
دستشو از بین موهام بیرون کشیدو دیک نیمه بیدارمو چنگ زد.
با حرص تو چشماش نگاه کردمو لبمو بیشتر گاز گرفتم ک فشار دستش رو دیکم بیشتر شد .
دست خودم نبود ،فریاد زدم هر وقت دوست داشته باشم ناله میکنم .😡در ضمن دوره برده داری تموم شده من برده ات نییستم .🔞💦
ارباب زاده ای ک عاشق یه پسر میشه .
پسری ک راز های زیادی داره و روز به روز بیشتر دل اربابو میبره .
#گی #درام #مهیج
https://t.me/+4AF4jkfh6kE3MjI0
https://t.me/+4AF4jkfh6kE3MjI0
1700
Repost from N/a
00:02
Video unavailable
فرشته ای که اسیر پسر شیطان شده و وقتی اسم خدا رو توی سرزمینشون میاره... 🥺💔
خون روی لباش وسوسه ام میکرد.
خونی از جنس بهشت و طعم گل های رز!
زبونم رو روش کشیدم و کمی ازش خوردم و گفتم:
اما نمیتونم به راحتی از اشتباه های گاه و بی گاهت بگذرم...این اشتباه قطعا حکمش مرگه و...
نگاهم سمت لباش رفت و لبام رو روی لبای سرخش کشیدم و گازی ازش گرفتم که نالید و اشک هاش بیشتر جاری شد.
گردنش رو بیشتر فشردم که صورتش سرخ شد و با چشای به خون نشسته ادامه دادم:
خیلی خوش شانسی که جلادت کسی هست که عاشقته...هم درد میده و هم مرهم میزاره روی زخم هات!
دستم رو روی بدن بلورینش کشیدم.
نفس نفس میزد.
🔞🔥🔞🔥🔞🔥🔞🔥🔞🔥🔞🔥🔞🔥
https://t.me/+O6HkgdKS6KA5ZjZk
https://t.me/+O6HkgdKS6KA5ZjZk
https://t.me/+O6HkgdKS6KA5ZjZk
13 پاک✅
7200
Repost from N/a
00:06
Video unavailable
گی🏳🌈 ددیلیتلبوی🍼 صحنهدار💦 هات👅
ولیعهد کشور عاشق شاهزاده کشور دشمنش میشه و تو جنگ شاهزاده اون کشورو به عنوان اسیر به بردگی میگیره...🏳🌈🔥
با #ترس بهم زل زد که جلو رفتم و #سیلی آرومی تو صورتش زدم⛓🩸
سرش به سمت چپ برگشت و قطرات اشک از چشمای قشنگش شروع به باریدن کرد
-میخواین با من چیکار کنین شاهزاده؟!🥺
دستی روی رد صورتش کشیدم
-پدرت وقتی اسیر جنگی میگرفت چیکار میکرد؟!
با شنیدن این سوال شوکه شده سرشو بلند کرد و بهم خیره شد که پوزخندی زدم
-سعی کن راضیم کنی.... وگرنه از شدت #گشادی دیگه بدنی برات نمیمونه....
https://t.me/+Ng4CnnmfAEI3NzQ0
https://t.me/+Ng4CnnmfAEI3NzQ0
۱۲ ظهر پاک شه 🌞
3010
Repost from N/a
#part135
با پوزخند #سوند رو روی #سوراخ آلتش گذاشتم و فشردم که کمی از میله وارد سوراخ #آلتش شد 😱🔥
+ #اوممممم...آخ..هق..عوضی..آهههه🥺😭
آخ...درد.. #درد داره! آههه #ارباب
عصبی فریاد زدم : انقدر وول نخور! ممکنه آسیب ببینی!
+ #هومممممم...هق هق
وقتی همهی #سوند وارد #سوراخ آلتش شد ، دستی به سرش کشیدم و لیسی به #آلتش زدم که یکدفعه #لرزید و آه بلندی کشید : آههه..آخ درش بیار! #التماس میکنم #ارباب 🤤👅😈🔞
#گی #مستر_اسلیوبوی #بیدیاسام💦🔞🔥
رابطه بیدیاسام دوتا پسر گنگستر😱🔞🔥
رئیس مافیا اسلیو زیر دستش میشه😈💦
https://t.me/+6FgnyYYJPBplYTM0
https://t.me/+6FgnyYYJPBplYTM0
https://t.me/+6FgnyYYJPBplYTM0
9 صبح پاک✅
9200
Repost from N/a
با پستونک توی ک.صم تلمبه میزد و همزمان نوک سینههام و میخورد🔞💦
-آههه آخ ددی کلفتت و میخوام تروخدا.
سرعت تلمبه زدنش و بیشتر کرد و خشن گازی به سینههام زد.
-آییییی درد داره..
پستونک رو گذاشت کنار و دستور داد:
-داگی شو میخوام جفت سوراخات و جر بدم!💦
با فرو رفتن همزمان دیلدو و ک.یر کلفتش توی ک.ص و کو.نم جیغی کشیدم و..❌
https://t.me/+5La1r1AhgqI0ZTJk
https://t.me/+5La1r1AhgqI0ZTJk
9 صبح پاک✅
9200