cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

خانزاده هوسباز | 🔞🔥

﮼  بِسْـــــــــــــــــــــــمِ اللہِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِیْمِ کاش میون دستات بمیرمو جنازم تو بغلت خاک شه👄✨ به قلم گیسو.ن

Show more
Advertising posts
2 703
Subscribers
-3424 hours
-307 days
-1 39030 days

Data loading in progress...

Subscriber growth rate

Data loading in progress...

:_لبهات! لب هایش فرم لبخند گرفت و گفت :_قشنگن؟! بی اینکه حرفی بزند طی یک حرکت آنی لب هایش را زیر دندان برد و طوری گاز گرفت که جانا میان لب هایش ناله ی خفه ای سر داد و همینطور که در خودش می‌پیچید پیراهن مسیحا را چنگ زد نا مفهوم گفت :_مسیح! لب هایش را از لب هایش فاصله داد و غرید :_بهت گفتم حق نداری اینطوری صدام کنی! تای ابرویش را بالا انداخت و همینطور که گردنش را کج کرد بود گفت :_چرا؟! خیره به گردن ظریف و ترقوه اش شد و بعد گوشت گردنش را طوری زیر دندان برد که دوست داشت با تمام وجودش جیغ بکشد،جانا ولی با صدای گرفته و دردآلودی گفت :_من شوهر خودمو هر طوری دلم بخواد صدا میکنم! ~ دختره تصمیم میگیره از خونواده ی پسره انتقام بگیره و به این بهونه وارد عمارت‌ پسره میشه اما بعداً میفهمه که پسره مشکل روانی و جنسی داره و سعی میکنه از اون عمارت فرار کنه ولی مادر پسره نمیذاره! حالا بعد از مدتها دختر داستانمون تحت تاثیر مسیحا قرار گرفته و کاملاً از شرایطش راضیه😁🔥 رمان پارادوکس چشمانش رو از لینک زیر بخونید!!! https://t.me/+fo5rShWlug01ODVk https://t.me/+fo5rShWlug01ODVk 12پاک
Show all...
مرد خشن و‌هوسبازی که از روی شهوت دختر ۱۶ ساله ای رو صیغه ی خودش می‌کنه و هرشب مجبورش میکنه ارضاش کنه...❌ https://t.me/+npLtupGZXjlkY2Jk https://t.me/+npLtupGZXjlkY2Jk 12 پاک
Show all...
من نیهانم🙋🏻‍♀ یه دختر پر شر و شور و پولدار که جز خوشگذرونی و خرج کردن پولای باباش چیزی تو زندگیش یاد نگرفته و کاملا تو رفاه و آسایش زندگی کرده... تو زندگیم غلطی نمونده که نکرده باشه و همه پارتی های تهران رو افتتاح کردم.. روال عادی زندگیم و میگذروندم که یه روز بابام برخلاف عشقی که به مامانم داشت طلاقش داد و زن گرفت... پسره اون زن یه دیوونه ی کله خراب بود که تو بدنامی حرف اول و میزد.. بابام می گفت ازش فاصله بگیرم..چون نزدیک شدن بهش یعنی یه باتلاق عمیق که جفتمونو می تونه توش خفه کنه.. اما من از لج بابام هم که شده سره یه لجبازی بچگانه رفتم سراغش.. نزدیکش شدم.. باهاش دوست شدم و اونقدر شناختمش که فهمیدم مرام مجبوره برای ادامه زندگیش یه گناهکار باشه و صد و هشتاد درجه با تصورات بقیه فرق داره..❤️‍🩹 https://t.me/+DUYAyC9Zn3xhNTU0 https://t.me/+DUYAyC9Zn3xhNTU0 9 پاک
Show all...
-وقتی عقدت شد تا سه ماه به دختر بیچاره نگاه نمیکردی، الان که آقات گفته طلاقش بدی یادت افتاده زنته و باید دلت براش تنگ بشه؟      -مادر بزرگ ما... -نگران نباش دخترم، نوه‌ من باید ادب شه ارشیا اومد جلو- به ولله میخوامش خاتون، جونم براش در میره چطوری طلاقش بدم.      مادر بزرگ روی صندلی نشست- من این حرفا حالیم نمیشه آقات گفته حالا که این دخترو نمیخواد طلاقش بده همه رو راحت کنه مگه اینکه... منو ارشیا همزمان گفتیم-مگه اینکه چی؟ مادربزرگ لبخندی زد و گفت - مگه اینکه تا فردا بچه دار بشید ارشیا- خاتون پناه هنوز بچست -من این حرفا حالیم نیست، یا بچه دار میشید یا خودم براتون وقت دادگاه میگیرم یهو ارشیا دستمو سمت ماشین کشید که جیغ زدم- چیکار میکنی؟ -نشنیدی؟ یا بچه یا طلاق ...🔥📵😳🤣 https://t.me/+npLtupGZXjlkY2Jk https://t.me/+npLtupGZXjlkY2Jk 9 صبح پاک
Show all...
-مرام هر وقت گفتم ببعی من کیه بگو من خب..!؟ مرام عضلات گردنش را زیر دست فشار داد و نگاه گوشه چشمی به دلبرکش انداخت.. دوازده ساعت سر کار بود و آنقدر خسته بود که دیگر حوصله بچه بازی های او را نداشت. از این رو اخم هایش را درهم کشید و خیره به چشمان زمردی نیهان توپید: - برو بابا مگه من گوسفندتم که بگم ببعی ام. نیهان نازک دل بغض کرد:- مرام...! -بعععع..! فکر کن یه محله ازت بترسن اون وقت یه دختر نیم وجبی، بیاد به پسره بد نامِ محله، بگه تو ببعی منی!😍😂 فقط جوری که مرام هر دفعه جلوش کوتاه میاد..!🤤 https://t.me/+DUYAyC9Zn3xhNTU0 https://t.me/+DUYAyC9Zn3xhNTU0 9صبح پاک
Show all...
Repost from N/a
- بس کن....ولمممم کن.....🔞💯 خودش رو روی بدنم تنظیم کرد و با لذت گفت: - ولت کنم؟ تازه میخوام دیونه ات کنم خدا خدا میکردم یه نفر فقط به طبقه بالا بیاد تا صدامو بشنوه.... دیوانه وار و پر از نیاز جای جای بدنم گاز می‌گرفت و می بوسید.... - دختر تو محشرییی... و با فرو کردن چیزی درونم جیغی پر از درد کشیدم که.... https://t.me/+0XnocVXLgI41NzRk https://t.me/+0XnocVXLgI41NzRk #ارتوتیک💦 #عاشقانه_رازآلود‼️
Show all...
من مرامم🫵 یه پسر پایین شهری و غیرتی که با فهمیدنه ازدواج مادرش با یکی از سرمایه دار های مملکت به سیم آخر زد و دیوونه شد. چیزی نمونده بود که خراب نکرده باشم و تو یکی ازدرگیری هایی که تو محل رخ داد نزدیک بود اون کسی که مادرمو صیغه کرده بُکُشم تا این که متوجه شدم.. اون مَرد یه دختر داره.. یه دختر که با چشم های زمردی پدر درارش.. میتونه دل و دینم و ببره و هیچ جوره بهم پا نمیده.🥵 https://t.me/+DUYAyC9Zn3xhNTU0 https://t.me/+DUYAyC9Zn3xhNTU0 12 پاک
Show all...
#دیالوگ -تو گناهه من نیستی مرام.. -ولی یه گناهکارم که عاشقه خواهره ناتنیش شده... ×××× عشقی جنجالی و ممنوعه  بین خواهر و برادره ناتنی که مامان باباشون باهم ازدواج میکنن.. و اون دوتا هم وقتی به خودشون میان.. میبینن بر خلافه قوانینی که تو خونه براشون وضع کردن عاشق همدیگه شدن.. این رمان پیشنهادیه و شیطنت های عاشقانه و یواشکیشون دور از چشم حاج آقا و حاج خانم که تازه با هم آشنا شدن خوندن داره.. پر شر و شور ترین زوجِ جنجالیِ تلگرام که پنهانی به اتاق همدیگه رفت و آمد می کنن..❤️‍🔥 https://t.me/+DUYAyC9Zn3xhNTU0 https://t.me/+DUYAyC9Zn3xhNTU0 12 پاک
Show all...
Repost from N/a
Show all...
Choose a Different Plan

Your current plan allows analytics for only 5 channels. To get more, please choose a different plan.