cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

Small Consolations

For something in nothing.. @callme_darling

Show more
Advertising posts
675
Subscribers
No data24 hours
-37 days
-1330 days

Data loading in progress...

Subscriber growth rate

Data loading in progress...

ای من، ای زندگی در میان این همه‌ پرسش‌های تکراری در میان زنجیره‌ بی‌پایان بی‌ایمانان در شهرهای آکنده از ابلهان به چه باید دل خوش داشت؟ به اینکه تو اینجایی که زندگی هست و یگانگی که نمایش بزرگ هنوز برجاست تا تو هم کلامی بر آن بیفزایی. والت ویتمن
Show all...
6
When I scroll back through our recent days وقتی نگاهی به چند روز گذشته میاندازم I try to understand سعی میکنم بفهمم که چطور توانستیم How we could forget We made a promise to one another عهدی که با هم بسته بودیم را فراموش کنیم That nothing would ever break what we had که هیچ چیز نتواند رابطه مان را خراب کند Now we never talk when we fall apart حاال وقتی داریم از پا در میاییم، باز هم صدایمان در نمیآید (به هم رو نمیاندازیم) We never talk when we fall apart وقتی داریم از پا در میاییم، باز هم صدایمان در نمیآید We pretend were ok تظاهر می کنیم روبراهیم Surrounding ourselves with one-way friendships دورمان را با رفاقتهای یک طرفه And so-called friends و دوستانی که فقط به اسم دوست هستند پر میکنیم I know we got used to new us میدانم که به خود جدیدمان عادت کرده ایم And I dont want to be there و نمیخواهم اینجا باشم I dont want to be there Where we are نمیخواهم جایی که حاال هستیم، باشم I know we got used to new life میدانم که به زندگی جدید عادت کرده ایم And I dont want to be there و نمیخواهم اینجا باشم No, I dont want to be there Where we are نمیخواهم جایی که حاال هستیم باشم Silence fallen between سکوت بین ما را فرا گرفته All the doors are locked همه درها قفل هستند All the words unsaid و همه حرفها ناگفته باقی مانده اند And were still afraid of time هنوز هم از [گذر] زمان میترسیم Started to keep ourselves فاصله مان را با همدیگر حفظ میکنیم At a distance that we could control تا بتوانیم اوضاع را تحت کنترل داشته باشیم Not too close نه زیاد نزدیک Not too far
Show all...
💔 2🐳 1
How we could forget We made a promise to one another That nothing would ever break what we had Now we never talk when we fall apart Now we never talk when we fall apart We pretend were ok Surrounding ourselves with one-way friendships And so-called friends I know we got used to new us And I dont want to be there smallconsolations
Show all...
1|4 - We Got Used To Us - Riverside (320).mp39.77 MB
🐳 2
Photo unavailableShow in Telegram
The Kiss, 1897 Edvard Munch smallconsolations
Show all...
5😢 1🐳 1
متنفرم از هر آنچه که در گذشته من زیست می‌کند
Show all...
👍 8🐳 1💔 1
چطور می‌تونید اینقدر راحت از ساده ترین چیزها بحران بسازید
Show all...
9👍 3💔 1
من فکر می‌کنم ما همیشه در قبال اعمالمون مسئولیم، ما آزاد هستیم من دستمو می‌برم بالا، خب من خواستم و مسئولش منم من سرمو می‌چرخونم، مسئولش منم من خوشحال نیستم، مسئولش منم من سیگار می‌کشم، مسئولش منم چشمام رو می‌بندم، مسئولش منم من فراموش کردم که مسئولش خودمم، ولی در واقع خودم مسئولم. بهت گفتن گریزی وجود نداره! همه چیز خوبه؛ فقط باید به همه چیز علاقه نشون بدی. از‌ این گذشته، چیزها همون چیزهایی هستن که هستن؛ یک پیغام یک پیغامه یک زمین یک زمینه یک مرد یک مرده و زندگی زندگیه. گذران زندگی ژان لوک گدار Vivre Sa Vie 1962 Jean-Luc Godard
Show all...
6👍 2
Vivre sa vie 1962  Film en douze tableaux Director: Jean-Luc Godard smallconsolations
Show all...
1🐳 1
اینقدر تو گذشته زندگی کنید تا ببینم می‌تونید به آینده ای برسید
Show all...
👍 6🔥 2💔 2🐳 1
برای زمان هایی که حتی خواب هم سراغمان نمی‌آید؛ مرگ که دیگر جای خود... smallconsolations
Show all...
04 - You Are The Moonlight.mp314.22 MB
💔 3 1😢 1
Choose a Different Plan

Your current plan allows analytics for only 5 channels. To get more, please choose a different plan.