cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

🍂🍁حریـــم عشــღــق🍁🍂

تورا دوست دارم و میپرستم مادرم

Show more
Advertising posts
1 776
Subscribers
-124 hours
+87 days
+3330 days
Posting time distributions

Data loading in progress...

Find out who reads your channel

This graph will show you who besides your subscribers reads your channel and learn about other sources of traffic.
Views Sources
Publication analysis
PostsViews
Shares
Views dynamics
01
همه هستی من آیه تاریكی‌‏ست كه ترا در خود تكرار كنان به سحرگاه شكفتن‌‏ها و رُستن‌‏های ابدی خواهد برد من در این آیه ترا آه كشیدم آه من در این آیه ترا به درخت و آب و آتش پیوند زدم زندگی شاید یك خیابان درازست كه هر روز زنی با زنبیلی از آن می‌‏گذرد زندگی شاید ریسمانیست كه مردی با آن خود را از شاخه می‌‏آویزد زندگی شاید طفلی‌‏است كه از مدرسه برمی‌‏گردد زندگی شاید افروختن سیگاری باشد در فاصله رخوتناك دو همآغوشی یا عبور گیج رهگذری باشد كه كلاه از سر بر می‌‏دارد و به یك رهگذر دیگر با لبخندی بی معنی می‌‏گوید: صبح بخیر زندگی شاید آن لحظه مسدودیست كه نگاه من در نی نی چشمان تو خود را ویران می‌‏سازد و در این حسی است كه من آن را با ادراك ماه و با دریافت ظلمت خواهم آمیخت در اتاقی كه به اندازه یك تنهاییست دل من كه به اندازه یك عشقست به بهانه‌‏های ساده خوشبختی خود می‌‏نگرد به زوال زیبای گل‌‏ها در گلدان به نهالی كه تو در باغچه خانه‌‏مان كاشته‌‏ای و به آواز قناری‌ها كه به اندازه یك پنجره می‌‏خوانند آه ... سهم من اینست سهم من اینست سهم من, آسمانیست كه آویختن پرده‌‏ای آن‌‏را از من می‌‏گیرد سهم من پایین رفتن از یك پله متروكست و به چیزی در پوسیدگی و غربت واصل گشتن سهم من گردش حُزن آلودی در باغ خاطره‌‏هاست و در اندوه صدایی جان دادن كه به من می‌‏گوید: «دستهایت را دوست می‌‏دارم» دستهایم را در باغچه می‌‏كارم سبز خواهم شد می‌‏دانم, می‌‏دانم, می‌‏دانم و پرستوها در گودی انگشتان جوهریم تخم خواهند گذاشت گوشواری به دو گوشم می‌‏آویزم از دو گیلاس سرخ همزاد و به ناخن‌‏هایم برگ گل كوكب می‌‏چسبانم كوچه‌‏ای هست كه در آنجا پسرانی كه به من عاشق بودند, هنوز با همان موهای درهم وگردن‌‏های باریك وپاهای لاغر به تبسم معصوم دختركی می‌‏اندیشند كه یك شب او را باد با خود برد كوچه‌‏ای هست كه قلب من آن را ازمحله‌‏های كودكیم دزدیده‌‏ست سفرحجمی در خط زمان و به حجمی خط خشك زمان را آبستن كردن حجمی از تصویری آگاه كه ز مهمانی یك آینه برمی‌‏گردد و بدینسانست كه كسی می‌‏میرد و كسی می‌‏ماند هیچ صیادی در جوی حقیری كه به گودالی می‌‏ریزد مرواریدی صید نخواهد كرد من پری كوچك غمگینی را می‌‏شناسم كه در اقیانوسی مسكن دارد و دلش را در یك نی‌‏لبك چوبین می‌‏نوازد آرام آرام پری كوچك غمگینی كه شب از یك بوسه می‌‏میرد و سحرگاه از یك بوسه به دنیا خواهد آمد #فروغ فرخزاد🖋🖋 https://t.me/wmmwfbs
351Loading...
02
#غزل ارغنون خدا با #صدا تصویر #دلربا ی حضرت #استادشهریار جان🖋️🖋️ https://t.me/HARIMESHGH1976
501Loading...
03
Media files
430Loading...
04
♥️🥂 شبم از بی‌ستارگی، شب گور در دلم پرتو ستاره‌ی دور آذرخشم گهی نشانه گرفت گه تگرگم به تازیانه گرفت بر سرم آشیانه بست کلاغ آسمان تیره گشت چون پر زاغ مرغ شب‌خوان که با دلم می‌خواند رفت و این آشیانه خالی ماند آهوان گم شدند در شب دشت آه از آن رفتگان بی‌برگشت… #هوشنگ_ابتهاج🖋️🖋️ https://t.me/HARIMESHGH1976
472Loading...
05
شعر: #گوشمال_پنجه‌ی_عشق دفتر: #سیاه_مشق خدای را ! که چو یاران نیمه راه مرو تو نور دیدهٔ مایی به هر نگاه مرو! تو را که چون جگر غنچه، جان گلرنگ است به جمع جامه سپیدان دلْ سیاه مرو به زیر خرقهٔ رنگین چه دام‌ها دارند تو مرغ زیرکی ای جان، به خانقاه مرو مرید پیر دل خویش باش ای درویش وز او به بندگی هیچ پادشاه مرو مباد کز در میخانه روی برتابی تو تاب توبه نداری به اشتباه مرو… چو راست کرد تو را گوشمال پنجهٔ عشق به زخمه‌ای که غمت می‌زند ز راه مرو هنر به دست تو زد بوسه، قدر خود بشناس به دست بوسی این بندگان جاه مرو گناه عقدهٔ اشکم به گردن غم توست به خون گوشه‌نشینان بی‌گناه مرو چراغ روشن شب‌های روزگار تویی مرو ز آینهٔ چشم سایه، آه مرو… #هوشنگ_ابتهاج🖋️🖋️ https://t.me/HARIMESHGH1976
550Loading...
06
و گویی زمان مرا در لحظه‌ی دیدار با تو محبوس کرده است و گویی تمام امیدهای من به چشمانِ تو گره خورده‌اند پس چگونه این احساس را توصیف کنم و به دیگران بفهمانم که یادت چگونه همچون قویی زیبا صبح تا شب در خاطرم پرواز می‌کند و زیبایی زنان دیگر را از چشم من می‌اندازد... #نزار_قبانی🖋️🖋️ https://t.me/HARIMESHGH1976 ‌‌‌‌‌‌‌
500Loading...
07
🎸شعرخوانی🎤                 🎸 دکــــــــــــــلمه 🎤                                     🎸    آواز🎤 🎶😀🎶😀🎶😀🎶😀🎶😀🎶 🎶🎤🎶🎤🎶🎤🎶  ‌‌  ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎ تایم شعر آنلاین منتظر حضور گرمتون هستیم❤️ 💎⚜💎⚜💎⚜ ⚜💎⚜💎⚜ 💎⚜💎⚜ ⚜💎⚜ 💎⚜ تا نقش خیال دوست با ماست دلا ما را هم عمر خود تماشاست دلا وانجا که مراد دل برآرید ای دل یک خار به از هزار خرماست دلا #حضرت_مولانا یڪ جـرعہ شعر ساعت🍁22 تا 22.30🍁 در ویس چت ڪانال شعر و دکلمه 😊😍 ❤️لیدر توانمندمون:جناب نیهاد عزیز❤️ @DELTANGI7788 مسئول زیرصدا:جناب متین ⚜حضور شما زینت بخش محفل ما خواهد بود ⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️ https://t.me/+P9QI7AgofbBhNTY0 🍂🍂🍃🍃🍂🍂🍃🍃🍂🍂🍃🍃
842Loading...
08
https://t.me/HARIMESHGH1976
760Loading...
09
🎸شعرخوانی🎤                 🎸 دکــــــــــــــلمه 🎤                                     🎸    آواز🎤 🎶😀🎶😀🎶😀🎶😀🎶😀🎶 🎶🎤🎶🎤🎶🎤🎶  ‌‌  ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎ تایم شعر آنلاین منتظر حضور گرمتون هستیم❤️ 💎⚜💎⚜💎⚜ ⚜💎⚜💎⚜ 💎⚜💎⚜ ⚜💎⚜ 💎⚜ تا نقش خیال دوست با ماست دلا ما را هم عمر خود تماشاست دلا وانجا که مراد دل برآرید ای دل یک خار به از هزار خرماست دلا #حضرت_مولانا یڪ جـرعہ شعر ساعت🍁22 تا 22.30🍁 در ویس چت ڪانال شعر و دکلمه 😊😍 ❤️لیدر توانمندمون:جناب نیهاد عزیز❤️ @DELTANGI7788 مسئول زیرصدا:جناب متین ⚜حضور شما زینت بخش محفل ما خواهد بود ⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️ https://t.me/+P9QI7AgofbBhNTY0 🍂🍂🍃🍃🍂🍂🍃🍃🍂🍂🍃🍃
500Loading...
10
‍ خسته ام از این همه فریب , سوال تکراری خسته ام از علاقه ها و دروغ ها , دلداری از حصاری که پیچیده دورِ تنم از تشویش از خودِ احمقم یا شب و روزم از بیداری از خدا و فرشته و شیطان از این همه بغض از این همه تحقیر و رنج و شکنجه و زاری بی دلیل و با دلیل از نفس از قدم هایم از این همه تهمت و گلایه ها ، خودآزاری زندگی فقط نقطه ی کوری از تپیدن بود خسته ام از جدال و ترسیدن از نگهداری از همان ها که بازی ام دادند به جای مهر از این شکستن مدام ، خنده های اجباری از خدای دروغینِ عشق از هوس از قفس خسته از ظاهری آرام از این همه سرباری خسته از محبت بی جا که خون کرد این دلم خسته ام از تب و تاب و این همه بی قراری کنده ام دل از خودم از این خرابیِ خراب بر روانِ پَریشم لعنت این کهنه بیماری "پونه"را بیش از اینها توان سیل و طوفان نیست خسته شد دیگر از این همه زخم های کاری #افسانه_احمدی🖋️🖋️ #نیهاد🎙️🎙️ 🍁🍁🖋️
1467Loading...
11
‍ ای خدایا پیر گشتم، رنج و درد و غم بس است از جهان آخـــر بُریدم، این همه ماتم بس است گفتم این دنیا دو روز است شـــاد میباشم ولی میروم من، زندگی در عــــالمِ مبهم بس است هرچـــه کردم مشکلاتم راه پایانی نداشت در تمنای خوشی ها عاقبت مُردم بس است راه کاری را نمیدانم که دور از غم شـــوم در هیاهوی جهان آخر کم آوردم بس است درد هــــایم را به دفترچــــه نوشتم با قلم منزوی گشتم خدایا، این همه بغضم بس است #نیهاد🎙️🎙️ 🍁🍁🖋️
1295Loading...
12
➕سلام سه‌شنبه تون عالي🌷 ✅امیدوارم امروز و هرروز💗 ➕دلتون پراز شادی باشه ✅و خونه هاتون پراز عشق👍 ➕عشقتون پراز صداقت و ✅سفره هاتون پراز برکت🌷 ➕و زندگيتون پرازصمیمیت ✅و عمرو عاقبتتون بخیرباشه🌹 https://t.me/HARIMESHGH1976
860Loading...
13
کافه شعر https://t.me/+RDhBX1zAR940YTJk @Kafee_sheerr
1230Loading...
14
مولانای جان https://t.me/+gSNbagj6ufVlMzA0 @molanay_gan
1260Loading...
15
‍ #دعا... تیره گون شد روز من ، از دیده ی زارم دگر ، بر عیان شد راز من از حال بیمارم دگر ، بسکه از پهلو به پهلو گشته ام شب تا سحر ، حسرتی شد خواب من بر دیده ی تارم دگر ، عشق مجنون را گذر کردم ، نبودست این چنین ، از جنون بگذشت کارم ، نیست پندارم دگر ، هیچ کافر را نبودست ، این چنین روزِش سیاه ، نیست جز بیچارگی ، در متنِ و اشعارم دگر ، بسکه بر دیوار گفتم ، درد خود را تاسحر ، رخصت آوار دارد ، حالِ دیوارم دگر ، چونکه تکرار است شرح درد بی درمانِ ما ، رنگ و بویی خوش ندارد ، جمله گفتارم دگر ، راه طولانی زمین سنگی به دوشم بار غم ، تلخ شد عمرم از این راه وُ گرانبارم دگر ، گفت #راحم شکوه از هجران جانان کفر است ، بالب خاموش دستی ، بر دعا دارم دگر ، #راحم_تبریزی🖋️🖋️ #نیهاد🎙️🎙️ https://t.me/HARIMESHGH1976
1638Loading...
16
بیا نگارا بیا ، بیا در آغوش من بزن ز می آتشم ، ببر دل و هوش من ز زلف وا کن گره که مست و آشفته به بریز این مشک را بریز بر دوش من ازین کمندِ بلند، به گردن من ببند! بکش به هر سو مرا چو شیرِ سر در کمند به ناز بر من بتاز ، به غمزه کارم بساز به نالهٔ من برقص به گریهٔ من بخند بخند و گیسو ز ناز بریز بر شانه ها سبک به هر سو بپر ، بپر چو پروانه ها به عشوه دامان خویش، برون کش از دست من مرا به دنبالِ خویش دوان چو دیوانه ها ز عشوه ها تازه کم به سر جنون مرا به ناله افکن دل چو ارغنون مرا چو لب نهم بر لبت لبم به دندان بگیر لبم به دندان بگیر بنوش خون مرا ... #هوشنگ_ابتهاج 🖋️🖋️ https://t.me/HARIMESHGH1976
1684Loading...
17
باز آی دلبـــرا! که دلم بی قـرار توست وین جان بر لب آمده در انتظار توست در دست این خمار غمم هیچ چاره نیست جز باده ای که در قدح غمگسار توست ساقی به دست باش که این مستِ می‌پرست چون خم ز پا نشست و هنوزش خمار توست سیـری مبـــــاد سوخته ی تشنه کام را تا جرعه نوش چشمهٔ شیرین گوار توست بی چاره دل که غارت عشقش به باد داد ای دیده خون ببار که این فتنه کار توست! ای سایه صبر کن که برآید به کام دل آن آرزو که در دل امیدوار توست ... #هوشنگ_ابتهاج 🖋️🖋️ https://t.me/HARIMESHGH1976
1366Loading...
18
دعاااای امروز الهی امروز همان فرداییست که دیروز در انتظارش بودم،از تو ممنونم که امروز را برایم دادی،برای شکر گزاری،امروز باتمام توان برای کارهایم، اهدافم،نیکی کردن،دستگیری،و...تلاش خواهم کرد ای ایزد یکتا،یار و یاورم باش،از تو بسی شکر گزارم. یاحق امیر(احمد)فتحی (آتش)شهریار ثانی https://t.me/HARIMESHGH1976
1261Loading...
19
من هر نفسم بر نفس ناز تو بند است من مشتريَم،قيمت لبخند تو چند است؟ بر ماه رقيب آمده او هم شده شاكى غُر ميزند و پشت سر هم گِله مند است چادر به سرت كن كه دگر  تاب ندارم گيسوى سياهت بخدا عامه پسند است تو هيچ  خبر  از  دل  عشاق  ندارى ريزد به سر شانه اگر موى،كمند است زخمى  شده ام  از تبر  تيز  نگاهت گاهى بخدا زخم به شيرينى قند است عمريست كه با قافيه ها دمخورم اما دريافته ام قبل تو اشعار چرند است #كمال_جعفرى_امامزاده🖋️🖋️ https://t.me/HARIMESHGH1976
1734Loading...
20
خۆشم گەرەکی ئەی چاو مەستەکەم قەزای باڵاکەت لێم دڵەکەم... تۆی گشت کەسەکەم🫂🦋•• دوست دارم ای چشم مست من درد قد و بالات برای من قلبم تویی همە کسم💋🤍•• تقدیم به ..... https://t.me/HARIMESHGH1976
1273Loading...
21
دستم نمی‌رسد که در آغوش گیرمت ای ماه با که دست در آغوش می‌کنی؟!... #هوشنگ_ابتهاج🖋️🖋️ https://t.me/HARIMESHGH1976
1141Loading...
22
‍ شماره ثبت:۱۲۷۳۰۳ غزل تاراج به تاراج آمدی ای دل؟ ندارم چیز قابلدار دو چشم خون فشان دارم بیا از صورتم بردار ملامت میکنی مارا؟نمیدانی که دردم چیست؟ بیا در گوش تو گویم هزاران جلوه از دلدار به یک آن ناله شبگیر من گوش فلک کر کرد مگر کر بوده‌ای ای دل که نشنیدی،همین یکبار؟ قرار ما نبود این که مرا  دیوانه گردانی سرم را برنهی چون عاشقان بر سینه دیوار دگر چیزی نماند از روح چون آیینه‌ی عاشق سیه گشتست روح من به سان شیشه و زنگار پی یاد رخ دلدار مه سیمای شیرین لب گذر دارم دمادم از کنار لاله‌ی گلزار نفس محبوس کردم تا روان از عشق پر گیرد زنم بر سینه خود نیش تیز دشنه و‌ مسمار بیا صوفی که دل ما را پی خاک بلا رانده به دست خود بکش مارا برون از زیر این آوار #مجتبی_یزدی🖋️🖋️ #نیهاد🎙️🎙️ https://t.me/HARIMESHGH1976
16813Loading...
23
‍ شبی در بسترم با خالق خود گفتگو کردم هر آنچه دردهایم بود را ، یکباره رو کردم به او گفتم خدایا نیست انصافی که یک عمری تمام غصه ها را لایه لایه ، تو به تو کردم یکی را آنچنان مست از خوشی کردی ولی یا رب مرا تنها رها کردی و بغضم ، در گلو کردم من از هر چه خوشی که سهم قلبم بوده تا حالا فقط از دور رویش دیدم و یک لحظه بو کردم شب و هر شب سرم گرم است با کوهی عظیم از درد بدون هیچ حرفی ، قلب صدپاره رفو کردم چگونه دل به آنها داده ام کز عشق نامش را ؛ شنیدند و دل بیچاره را در سمت و سو کردم همان هایی که در انجام خوبی های بی وقفه مداوم خنجری از خَصمشان ، بر دل فرو کردم همانها که هزاران بار ، دست دوستی شان را ؛ به سوی من دراز و دشمنی شان در سبو کردم شکستم از میان اما به لب حرفی نیاوردم زبانِ تلخشان را ، بی تأمل هم نِکو کردم نمیدانم چرا زخمی که همراه من است از کین برای من عزیز است و به جان ، رازِ مگو کردم چه شبهایی که در اوج پریشانی و ناکامی خودم را با سکوت آینه هم ، روبرو کردم سر آغازِ جوانی و ، فراق و اشک هایم را ؛ برایش یک به یک گفتم شکایت مو به مو کردم چرا اصلا نمی بیند که این ، بیمارِ در بستر! نفس با درد می بلعد ، وَ مرگم آرزو کردم خدایم می شنید و اشکِ من را روی گونه دید دلش آزرد از این تلخی و با خونم وضو کردم دهان بستم به رسم بندگی ، یکبار دیگر هم زدم سجده به درگاهش ، حساب آبرو کردم از این دنیای نامردی ندیدم خیر و همراهی خودم را در میان سیل غم ها جستجو کردم پناه آورده ام امشب ، به یکتا خالقِ جانم وجودم را تُهی و غرق در الطاف او کردم #افسانه_احمدی_پونه🖋️🖋️ #نیهاد🎙️🎙️ 🍁🍁🖋️
16111Loading...
24
کافه شعر https://t.me/+RDhBX1zAR940YTJk @Kafee_sheerr
820Loading...
25
مولانای جان https://t.me/+gSNbagj6ufVlMzA0 @molanay_gan
760Loading...
26
‍ نالم از دست تو ای ناله که تاثیر نکردی گر چه او کرد دل از سنگ تو تقصیر نکردی شرمسار توام ای دیده ازین گریه خونین که شدی کور و تماشای رخش سیر نکردی ای اجل گر سر آن زلف درازم به کف افتد وعده هم گر به قیامت بنهی دیر نکردی وای از دست تو ای شیوه عاشق کش جانان که تو فرمان قضا بودی و تغییر نکردی مشکل از گیر تو جان در برم ای ناصح عاقل که تو در حلقه زنجیر جنون گیر نکردی عشق همدست به تقدیر شد و کار مرا ساخت برو ای عقل که کاری تو به تدبیر نکردی خوشتر از نقش نگارین من ای کلک تصور الحق انصاف توان داد که تصویر نکردی چه غروریست در این سلطنت ای یوسف مصری که دگر پرسش حال پدر پیر نکردی شهریارا تو به شمشیر قلم در همه آفاق به خدا ملک دلی نیست که تسخیر نکردی #استادشهریارجان🖋️🖋️ #نیهاد🎙️🎙️ https://t.me/HARIMESHGH1976
2047Loading...
27
این همه رنج کشیدیم و نمی‌دانستیم که بلاهای وصال تو کم از هجران نیست #هوشنگ_ابتهاج🖋️🖋️ https://t.me/HARIMESHGH1976
1381Loading...
28
چشم از او، جلوه از او، ما چه حریفیم ای دل؟! #استادشهریار🖋️🖋️ https://t.me/HARIMESHGH1976
1582Loading...
29
امید وصل "تو" جانم به رقص می‌آرد چو باد صبح که در گردش آورد ریحان... #سعدی🖋️🖋️ https://t.me/HARIMESHGH1976
1500Loading...
30
‍ مانده‌ام بی تو کنارِ درد و غم‌های دلم.. با نگاه ابری و اندوه و سودای دلم.. قطره‌ قطره بی‌امان و سرد روی گونه‌ام.. اشک می‌بارم چه مظلومانه در پای دلم.. در گلویم بغض‌های مبهمی تاول زده.. زخمِ پنهانی گرفته راهِ آوای دلم.. بانگ فریادم شکوهِ خلوت غم را شکست‌.. ناله‌ها می‌آید از اعماقِ نجوای دلم.. نای پروازی نمانده تا به سویت پر کشم.. کاش می آمد نگاهت تا تماشای دلم.. شعله‌ای بی‌نورم و داغت به جانِ خسته‌ام.. شمعِ جان آشفته می‌سوزد ز غوغای دلم.. موج طوفانِ غمی آمد مرا درهم شکست.. بس که ناآرام شد، آرامِ دریای دلم.. میپرم از خواب و رؤیایی که نامش عشق بود.. مانده‌ام با ماه و تنهایی و شبهای دلم.. #نگار_حسینی🖋️🖋️ #نیهاد🎙️🎙️ 🍁🍁🖋️
2015Loading...
31
امروز ساعت ۵ صبح دخترم بیدارم کرد گفت بابا من عروس دارم من و میبری سالن گفتم اره دخترم میبرم وقتی امدم از در پارکینگ بیرون تو ماشین نشستم تا دخترم بیاد دیدم یه اقای پاکبانی داره کوچه رو جارو میکنه ولی خیلی ناشیانه و اصلا معلومه بلد نیست خب من پاکبان کوچه رو میشناختم اقای عزیزی یه پیرمرد خوش برخورد و با حال بود.. ولی نوع جارو كردن این كمى ناشيانه بود؛ تا حالا  در طى صدها روز ده ها پاكبان رو ديدم و حاليم بود كه اين يارو اين كاره نيست؛  رفتم دخترم و رساندم و برگشتم دیدم هنوز داره با آشغالها بازی میکنه. كم كم اين مشكوك بودنش رفت رو مُخم. در ماشین  رو باز كردم و صداش كردم «عزيز   خوبى؟ يه لحظه تشريف بيار. خيلى شق و رق   اومد جلو و از پشت عينك ظريف و نيم فريمش خيلى شُسته رُفته جواب داد: «سلام. در خدمتم  مشكلى پيش اومده؟» از لحن و نوع برخوردش جا خوردم. نفس هاش تو سحرگاه زیادی پر انرژی بود؛ به ذهنم رسید که یه کم مهربان تر برخورد کنم. "خسته نباشی گفتم بیا تو الاچیق یه قهوه بزنیم" بعد تكه پاره كردن يه چندتا تعارف  اومد داخل و نشست. اون يكى هدفون هم از گوشش در آورد؛ دنباله سيم هدفون رو با نگاهم دنبال كردم كه ميرفت تو يقه ش و زير لباس نارنجى شهرداريش محو مي شد. پرسيدم «چى گوش ميدى؟». گفت: «يه كتاب صوتى به زبان انگليسيه». كنجكاوتر شدم : « انگليسى؟! موضوعش چيه؟» گردنشو كج كرد و گفت: «در زمينه اقتصادسنجى». شكّم ديگه داشت سر ريز مي شد! « فضولى نباشه؛ واسه چى يه همچی چيزى رو مى خونى؟». با يه حالت نيم خنده تو چهره ش گفت: «چيه؟ به يه پاكبان نمياد كه مطالعه داشته باشه؟ ... به خاطر شغلمه. » از سرایدار ساختمان دو تا ابجوش گرفتم دو تا علی کافه انداختم رفتم سر میز متعجب تر پرسیدم که  متوجه نميشم اين اقتصاد و سنجش و اين داستان ها چه ربطي به كار شما داره؟». نگاه ش را يه لحظه برگردوند و بعد دوباره به سمت من نگاه كرد و گفت: « من استاد هستم تو دانشگاه. » قبل از اينكه بخام چيزي بپرسم انگار خودش فهميد گيج شدم و ادامه داد: « من پدرم پاكبان اين منطقه است. اقاى عزيزى. در مورد شما  و روانشاد پسرتونم  هم براى ما خيلى تعريف كرده همیشه میگفت یه پهلوون تو کوچه هست که مهربانه.   امشب تا دیدم شناختمون چون عکس تون رو با بابا دیده بودم.  جناب خمارلو  من دكتراى اقتصاد دارم؛ و دو تا داداشم يكي مهندسه و اون يكى هم داره دكتراشو مي گيره. به پدرم هر چى ميگيم زير بار نمى ره که بازخريد شه؛ ما هم هر ماه روزايي رو به جاى پدرمون ميايم كار مى كنيم كه استراحت كنه. هم كمكش كرده باشيم هم يادمون نره با چه زحمتى و چطورى پدرمون ما رو به اينجا رسوند.» چند لحظه سكوت فضای بین ما  رو گرفت و نگاه مون تو هم قفل شده بود. استكان رو گذاشتم رو ميز و بلند شدم رفتم سمتش. بغلش كردم و گفتم «درود به شرفت مرد. قدر باباتم بدون. خيلى آدم درست و مهربونیه.. ✍️ سپهرخمارلو https://t.me/HARIMESHGH1976
1723Loading...
32
زهی پایداری ! که آن پایدار وفا را به سر بردی تا پای دار گذشت ازسر و خم نشد گردنش سرافکندگی ماند با دشمنش به مردانگی مرگ را کرد خوار زهی مرد و آن مرگ با افتخار کسی را بدین مایه ار زندگی ست که مرگش گشایندهٔ زندگی ست #هوشنگ_ابتهاج 🖋️🖋️ https://t.me/HARIMESHGH1976
1540Loading...
33
ســـلام روز یکشنبه تون پراز بهترینها امــــروزتـــون بـــــه طـــــراوت گـــــل دعــــا مـــی کـــنـــم از هـمـیـن لـحـظـہ کـه دوبــــــاره بـــــرای زندگی نو چشم گشودی خـــــداونـــــد گــــره از کـارت بـگـشـایـد و بـه تـو قـــلـــبـــی آرام و پـــر از عـــشــق هـــدیـــه دهـــد. یـکـشـنـبـه تـون قـشـنـگ و باصفا https://t.me/HARIMESHGH1976
5034Loading...
34
Media files
1872Loading...
35
‍ بیـا با مـن  دمی بنشـین، برایـت ارمـغـان دارم هــزاران راز ناگفــته در این سیـنـه نهـان دارم بیا با من دراین وادی، که ازحسرت پر از دردم مـن از نا مهـربانی ها، به دل داغی گــران دارم نـمیدانم چه می خـواهی، ازین حال پـریشانـم ببـین آکـنـده از دردم ، شــکایت از جهـان دارم نگـویـم  درد  دل بـا کـس، نـدارم مـحـرم رازی مـیان سـیـنـه ی ســردم ، دلی آتـشفـشان دارم به چشم خویشتن دیدم ،جفایی زان جفاپیشه نه قدرت در نهان کردن،نه جرآت در بیان دارم در این دوران بی مهری ، که دلها از جفـا پیـرند منم گر پـیر و فـرتوتـم ، ولی قـلبی جوان دارم نمی دانم چه ها سازم ،کـه دل ازکوی او گیرم کزان چشم سیه هر دم،غمی درعمق جان دارم غـزل هـایـم سـراسـر غـم، تمـام  واژگان مبهـم  درون قـلـب نــالانـم ، بــهـاری پـر خــزان دارم مگـو ناصح سخـن از غـم، منـم اکنده از دردم اگر چه خنده در چهـره، ولی داغی نـهان دارم #علی_فعله_گری🖋️🖋️ #نیهاد🎙️🎙️ ۱۴۰۲/۱۲/۰۹ 🍁🍁🖋️
22315Loading...
36
#شعر شب دل من تنگ تو شد، کاش که پیدا بشوی که بیایی و در این تنگیِ دل جا بشوی تو فقط آمده بودی که دل از من ببری؟ بروی، دور شوی، قصه و رویا بشوی؟ انقلابی شده در سینه ی من، فتنه ی توست سبزیِ چشم تو باعث شده رسوا بشوی من پس انداز دلم را به تو دادم که تو هم بیمه ی عمر دلم روز مبادا بشوی غرق عشق تو شدم، بلکه تو شاید روزی دل به دریا بزنی، عازم دریا بشوی نم باران، لب دریا، غم تو، تنگ غروب دل من تنگ تو شد، کاش که پیدا بشوی....!! #احسان_نصری🖋️🖋️ https://t.me/HARIMESHGH1976
1893Loading...
37
‍ #آزارها بیقرار و خسته ام ؛ افسرده از آزارها سر نهادم از غم هجران بر این دیوارها روح و جانم مُرد از زخمی که بر قلبم زدند خسته ام از درد و ماتم ؛ خسته از تکرارها جای تو خالیست چون در بغض و های و هوی دل جار خواهم زد نبودت را به شعرم بارها لحظه ای از یاد چشمانت،  دلم غافل نشد عطر ناب موی تو پیچیده در گلزارها گرچه تلخ است اینهمه دوری ز روی تو ولی می شمارم روزها را تا رسد دیدارها... #زری_محمدپور 🖋️🖋️ #نیهاد🎙️🎙️ 🍁🍁🖋️
1491Loading...
38
https://t.me/HARIMESHGH1976 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
1422Loading...
39
‍ 🔺S T U D I O V E R S I O N 🔺اجرای جدید ‍ وقتی گریبان عدم با دست خلقت می درید وقتی ابد چشم تو را پیش از ازل می آفرید وقتی زمین ناز تو را در آسمانها می کشید وقتی عطش طعم تو را با اشکهایم می چشید من عاشق چشمت شدم، نه عقل بود و نه دلی چیزی نمی دانم از این دیوانگی و عاقلی یک آن شد این عاشق شدن دنیا همان یک لحظه بود آندم که چشمانت مرا از عمق چشمانم ربود وقتی که من عاشق شدم شیطان به نامم سجده کرد آدم زمینی تر شد و عالم به آدم سجده کرد من بودم و چشمان تو، نه آتشی و نه گِلی چیزی نمی دانم از این دیوانگی و عاقلی من عاشق چشمت شدم شایدکمی هم بیشتر چیزی از آنسوی یقین، شاید کمی هم کیش تر آغاز و ختم ماجرا لمس تماشای تو بود دیگر فقط تصویر من در مردمک های تو بود ✍#افشین_یداللهی 🎙#رضا_ماد https://t.me/HARIMESHGH1976
1593Loading...
40
به کسیکه بهت اعتماد کرد دروغ نگو به کسی که بهت دروغ گفت اعتماد نکن https://t.me/HARIMESHGH1976
1400Loading...
همه هستی من آیه تاریكی‌‏ست كه ترا در خود تكرار كنان به سحرگاه شكفتن‌‏ها و رُستن‌‏های ابدی خواهد برد من در این آیه ترا آه كشیدم آه من در این آیه ترا به درخت و آب و آتش پیوند زدم زندگی شاید یك خیابان درازست كه هر روز زنی با زنبیلی از آن می‌‏گذرد زندگی شاید ریسمانیست كه مردی با آن خود را از شاخه می‌‏آویزد زندگی شاید طفلی‌‏است كه از مدرسه برمی‌‏گردد زندگی شاید افروختن سیگاری باشد در فاصله رخوتناك دو همآغوشی یا عبور گیج رهگذری باشد كه كلاه از سر بر می‌‏دارد و به یك رهگذر دیگر با لبخندی بی معنی می‌‏گوید: صبح بخیر زندگی شاید آن لحظه مسدودیست كه نگاه من در نی نی چشمان تو خود را ویران می‌‏سازد و در این حسی است كه من آن را با ادراك ماه و با دریافت ظلمت خواهم آمیخت در اتاقی كه به اندازه یك تنهاییست دل من كه به اندازه یك عشقست به بهانه‌‏های ساده خوشبختی خود می‌‏نگرد به زوال زیبای گل‌‏ها در گلدان به نهالی كه تو در باغچه خانه‌‏مان كاشته‌‏ای و به آواز قناری‌ها كه به اندازه یك پنجره می‌‏خوانند آه ... سهم من اینست سهم من اینست سهم من, آسمانیست كه آویختن پرده‌‏ای آن‌‏را از من می‌‏گیرد سهم من پایین رفتن از یك پله متروكست و به چیزی در پوسیدگی و غربت واصل گشتن سهم من گردش حُزن آلودی در باغ خاطره‌‏هاست و در اندوه صدایی جان دادن كه به من می‌‏گوید: «دستهایت را دوست می‌‏دارم» دستهایم را در باغچه می‌‏كارم سبز خواهم شد می‌‏دانم, می‌‏دانم, می‌‏دانم و پرستوها در گودی انگشتان جوهریم تخم خواهند گذاشت گوشواری به دو گوشم می‌‏آویزم از دو گیلاس سرخ همزاد و به ناخن‌‏هایم برگ گل كوكب می‌‏چسبانم كوچه‌‏ای هست كه در آنجا پسرانی كه به من عاشق بودند, هنوز با همان موهای درهم وگردن‌‏های باریك وپاهای لاغر به تبسم معصوم دختركی می‌‏اندیشند كه یك شب او را باد با خود برد كوچه‌‏ای هست كه قلب من آن را ازمحله‌‏های كودكیم دزدیده‌‏ست سفرحجمی در خط زمان و به حجمی خط خشك زمان را آبستن كردن حجمی از تصویری آگاه كه ز مهمانی یك آینه برمی‌‏گردد و بدینسانست كه كسی می‌‏میرد و كسی می‌‏ماند هیچ صیادی در جوی حقیری كه به گودالی می‌‏ریزد مرواریدی صید نخواهد كرد من پری كوچك غمگینی را می‌‏شناسم كه در اقیانوسی مسكن دارد و دلش را در یك نی‌‏لبك چوبین می‌‏نوازد آرام آرام پری كوچك غمگینی كه شب از یك بوسه می‌‏میرد و سحرگاه از یك بوسه به دنیا خواهد آمد #فروغ فرخزاد🖋🖋 https://t.me/wmmwfbs
Show all...

👍 1❤‍🔥 1
01:00
Video unavailableShow in Telegram
#غزل ارغنون خدا با #صدا تصویر #دلربا ی حضرت #استادشهریار جان🖋️🖋️ https://t.me/HARIMESHGH1976
Show all...
👍 1
00:33
Video unavailableShow in Telegram
♥️🥂 شبم از بی‌ستارگی، شب گور در دلم پرتو ستاره‌ی دور آذرخشم گهی نشانه گرفت گه تگرگم به تازیانه گرفت بر سرم آشیانه بست کلاغ آسمان تیره گشت چون پر زاغ مرغ شب‌خوان که با دلم می‌خواند رفت و این آشیانه خالی ماند آهوان گم شدند در شب دشت آه از آن رفتگان بی‌برگشت… #هوشنگ_ابتهاج🖋️🖋️ https://t.me/HARIMESHGH1976
Show all...
💔 1
شعر: #گوشمال_پنجه‌ی_عشق دفتر: #سیاه_مشق خدای را ! که چو یاران نیمه راه مرو تو نور دیدهٔ مایی به هر نگاه مرو! تو را که چون جگر غنچه، جان گلرنگ است به جمع جامه سپیدان دلْ سیاه مرو به زیر خرقهٔ رنگین چه دام‌ها دارند تو مرغ زیرکی ای جان، به خانقاه مرو مرید پیر دل خویش باش ای درویش وز او به بندگی هیچ پادشاه مرو مباد کز در میخانه روی برتابی تو تاب توبه نداری به اشتباه مرو… چو راست کرد تو را گوشمال پنجهٔ عشق به زخمه‌ای که غمت می‌زند ز راه مرو هنر به دست تو زد بوسه، قدر خود بشناس به دست بوسی این بندگان جاه مرو گناه عقدهٔ اشکم به گردن غم توست به خون گوشه‌نشینان بی‌گناه مرو چراغ روشن شب‌های روزگار تویی مرو ز آینهٔ چشم سایه، آه مرو… #هوشنگ_ابتهاج🖋️🖋️ https://t.me/HARIMESHGH1976
Show all...
🍂🍁حریـــم عشــღــق🍁🍂

تورا دوست دارم و میپرستم مادرم

و گویی زمان مرا در لحظه‌ی دیدار با تو محبوس کرده است و گویی تمام امیدهای من به چشمانِ تو گره خورده‌اند پس چگونه این احساس را توصیف کنم و به دیگران بفهمانم که یادت چگونه همچون قویی زیبا صبح تا شب در خاطرم پرواز می‌کند و زیبایی زنان دیگر را از چشم من می‌اندازد... #نزار_قبانی🖋️🖋️ https://t.me/HARIMESHGH1976 ‌‌‌‌‌‌‌
Show all...

👍 1
🎸شعرخوانی🎤                 🎸 دکــــــــــــــلمه 🎤                                     🎸    آواز🎤 🎶😀🎶😀🎶😀🎶😀🎶😀🎶 🎶🎤🎶🎤🎶🎤🎶  ‌‌  ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎ تایم شعر آنلاین منتظر حضور گرمتون هستیم❤️ 💎⚜💎⚜💎⚜ ⚜💎⚜💎⚜ 💎⚜💎⚜ ⚜💎⚜ 💎⚜ تا نقش خیال دوست با ماست دلا ما را هم عمر خود تماشاست دلا وانجا که مراد دل برآرید ای دل یک خار به از هزار خرماست دلا #حضرت_مولانا یڪ جـرعہ شعر ساعت🍁22 تا 22.30🍁 در ویس چت ڪانال شعر و دکلمه 😊😍 ❤️لیدر توانمندمون:جناب نیهاد عزیز❤️ @DELTANGI7788 مسئول زیرصدا:جناب متین ⚜حضور شما زینت بخش محفل ما خواهد بود ⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️ https://t.me/+P9QI7AgofbBhNTY0 🍂🍂🍃🍃🍂🍂🍃🍃🍂🍂🍃🍃
Show all...
🍂شـٖٖعـۘۘ℘ـر و دڪٖٖـۘۘ℘ـلـۘۘمٖٖـۘه🎙

به کانال ما بپیوندید 👈

https://t.me/+P9QI7AgofbBhNTY0

دوستان عزیز هرشب منتظر خوانش وصدای گرم وناب تک تک عزیزان هستیم ویسکال هرشب ساعت ۱۰بازه🌹🌹🌹🌹

🎸شعرخوانی🎤                 🎸 دکــــــــــــــلمه 🎤                                     🎸    آواز🎤 🎶😀🎶😀🎶😀🎶😀🎶😀🎶 🎶🎤🎶🎤🎶🎤🎶  ‌‌  ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎ تایم شعر آنلاین منتظر حضور گرمتون هستیم❤️ 💎⚜💎⚜💎⚜ ⚜💎⚜💎⚜ 💎⚜💎⚜ ⚜💎⚜ 💎⚜ تا نقش خیال دوست با ماست دلا ما را هم عمر خود تماشاست دلا وانجا که مراد دل برآرید ای دل یک خار به از هزار خرماست دلا #حضرت_مولانا یڪ جـرعہ شعر ساعت🍁22 تا 22.30🍁 در ویس چت ڪانال شعر و دکلمه 😊😍 ❤️لیدر توانمندمون:جناب نیهاد عزیز❤️ @DELTANGI7788 مسئول زیرصدا:جناب متین ⚜حضور شما زینت بخش محفل ما خواهد بود ⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️ https://t.me/+P9QI7AgofbBhNTY0 🍂🍂🍃🍃🍂🍂🍃🍃🍂🍂🍃🍃
Show all...
🍂شـٖٖعـۘۘ℘ـر و دڪٖٖـۘۘ℘ـلـۘۘمٖٖـۘه🎙

به کانال ما بپیوندید 👈

https://t.me/+P9QI7AgofbBhNTY0

دوستان عزیز هرشب منتظر خوانش وصدای گرم وناب تک تک عزیزان هستیم ویسکال هرشب ساعت ۱۰بازه🌹🌹🌹🌹

خسته ام از این همه فریب , سوال تکراری خسته ام از علاقه ها و دروغ ها , دلداری از حصاری که پیچیده دورِ تنم از تشویش از خودِ احمقم یا شب و روزم از بیداری از خدا و فرشته و شیطان از این همه بغض از این همه تحقیر و رنج و شکنجه و زاری بی دلیل و با دلیل از نفس از قدم هایم از این همه تهمت و گلایه ها ، خودآزاری زندگی فقط نقطه ی کوری از تپیدن بود خسته ام از جدال و ترسیدن از نگهداری از همان ها که بازی ام دادند به جای مهر از این شکستن مدام ، خنده های اجباری از خدای دروغینِ عشق از هوس از قفس خسته از ظاهری آرام از این همه سرباری خسته از محبت بی جا که خون کرد این دلم خسته ام از تب و تاب و این همه بی قراری کنده ام دل از خودم از این خرابیِ خراب بر روانِ پَریشم لعنت این کهنه بیماری "پونه"را بیش از اینها توان سیل و طوفان نیست خسته شد دیگر از این همه زخم های کاری #افسانه_احمدی🖋️🖋️ #نیهاد🎙️🎙️ 🍁🍁🖋️
Show all...
attach 📎

👍 1❤‍🔥 1🕊 1