721
Subscribers
-324 hours
-87 days
-8430 days
- Subscribers
- Post coverage
- ER - engagement ratio
Data loading in progress...
Subscriber growth rate
Data loading in progress...
Photo unavailableShow in Telegram
ظهرست دِل دادَم و دِل دادی
دِل بُردے و دِلشادی
ظهرست از عِشق تو " لبریزم
شاگردم و استادی
وقت زوال به ظهر هر روز "
در وَعدۂ دیدارت"
قلبَم" به تو وابسته ترست
جانَم" هَمه قربانَت
ظهـــــر تون با عشق 🌞
🔷 شعـــــر 🔷
آن که مست آمد و دستی به دل ما زد و رفت
درِ این خانه ندانم به چه سودا زد و رفت
خواست تنهایی ما را به رخ ما بکشد
تنهای بر در این خانهی تنها زد و رفت
دل تنگش سر گل چیدن ازین باغ نداشت
قدمی چند به آهنگ تماشا زد و رفت
مرغ دریا خبر از یک شب طوفانی داشت
گشت و فریاد کشان بال به دریا زد و رفت
چه هوایی به سرش بود که با دست تهی
پشت پا بر هوس دولت دنیا زد و رفت
بس که اوضاع جهان در هم و ناموزون دید
قلم نسخ برین خط چلیپا زد و رفت
دل خورشیدیاش از ظلمت ما گشت ملول
چون شفق بال به بام شب یلدا زد و رفت
همنوای دل من بود به هنگام قفس
نالهای در غم مرغان هم آوا زد و رفت
00:56
Video unavailableShow in Telegram
عشق من ...♾❤️
تو ی بخش بزرگی از زندگی منی و همین دلیلِ واسه اینکه تا همیشه عاشقت بمونم ...
دوست داشتنم از اون مدلاس که هر موقع بهت فکر میکنم دلم برات ضعف میره ...
عاشق شدنم یدفه ای بود دیدمت دلم برات رفت و قلبم تورو صدا زد🫀
خیلی اتفاقا افتاد اتفاقای خوب بد دعوا کردیم بحث کردیم همو ناراحت کردیم
از هم دلخور شدیم و ...
ولی هرچی شد دیدم نچ نمیشه نباشی
میدونی تو همونی ک تا صداش میکنم
میگه جانم حرفام یادم میره و تو دلم
هزار بار براش میمیرم ...
خلاصه بگم عشق قشنگم تو همونی ک حال بدمو خوب میکنی و حال خوبمو
خوب تر تو خودِ خودِ همونی،همونی که
من کنارش خودِ خودمم ...
ما دوتا کنار هم دنیامون قشنگ تره🌼♥️
❤️🍷❤️
🔷 دکلمــــــه 🔷
‹ میداند که جانم به جانش بند است.
میداند بعد از او دیگر عاشق نمیشوم و تنهایی ام را آنقدر محکم بغل میگیرم تا تمام فضای خالی زندگی ام پر شود.
اینها را میداند.
خیلی چیزهای دیگر را هم میداند، مثلا همین که خیلی وقتها برایش ناز میآورم و قهرم واقعا قهر نیست و دلم توجهی خاص میخواهد.
دلم فقط توجهی خاص میخواهد و محبتی از جنس همانی که خودم به او دادم.
ولی من بلد نیستم چطور اینها را به او حالی کنم.
دلم رفتاری از او میخواهد که معلوم کند دلتنگم میشود، دوستم دارد و روی حباب خاطره نمیسازم.
او اینها را میداند و در عوض این من هستم که خیلی چیزها را نمیدانم. من نمیدانم که نباید گدایی عشق کنم. نباید به روی خودم بیاورم که جانم به جانش بند است.
او میداند قرار است حواسش به دلش باشد و من نمیدانم کِی دلم را باختم!!! 🤍✨ ›
00:02
Video unavailableShow in Telegram
صبح یعنی اغوش تو 😍
وقتی ,سبد سبد گل از لبانت بر
سفره ی
زندگانی میریزد
صبح یعنی نگاه رعنای تو
وقتی خورشید از شرق چشمانت
برایم طلوع میکند
❤️🍷❤️
با چشمهایت
نمیتوان آدم ماند،
نمیتوان یکجا نشست و پرواز را نخواست
با چشمهایت
نمیتوان گفت که دنیا،
هیچ زیبایی دربین نداشت...
با چشمهایت
چه چیز ها
چه وصف ها
که نمیتوان گفت