cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

کانال شعر جانا

جانا ز لطف ایزدی گر بر دل و جانم زدی هرگز نگویی انوری ،روزی وفادارم ترا جرمی ندارم بیش از این ،کز جان وفادارم ترا ور قصد آزارم کنی ....هرگز نیازارم ترا

Show more
Advertising posts
189
Subscribers
No data24 hours
No data7 days
No data30 days

Data loading in progress...

Subscriber growth rate

Data loading in progress...

Photo unavailable
‍ تو شبیه شبی هستی که طاغوت می‌میرد و انقلاب پیروز می‌شود...
Show all...
sticker.webp0.09 KB
#دکلمه تو برام فرق داری باهمه متن:ناشناس اجرا:#براتی
Show all...
# - Bikhod’o Bijahat.mp35.09 MB
ای نازنین درخت نخستین گناه من! از میوه‌های وسوسه بارآوری هنوز... حسین منزوی
Show all...
Photo unavailable
چو از این روز گذشتیم قرارمان، کنارِ اطلسی ها به آن دم، که آفتاب رشته هایش به تساوی بر خانه ها تقسیم شد و کار پیروزِ میدان گشت، و سفره مالامال از عطرِخوشِ نان و خانه لبریز از گرمایِ شقایق و جانم بی قرار از حضورِ دوست ! قرارمان، به وقتِ فردا....! #روهینا_اخگر
Show all...
Photo unavailable
چنان‌ پیچیده‌ درهم‌اند که‌ گویی‌ شعر می‌سرایند. زوربای یونانی می‌گفت: حرفهایی هست که نمی‌توانم بگویم. شاید روزی آنها را برایت رقصیدم. چون می‌ترسم با کلمات از عهده بیان‌شان برنیایم.
Show all...
sticker.webp0.32 KB
Photo unavailable
من سال‌ها جنگیدم تا فهمیدم : بی‌ عشق نه گیسوان بلندم زیباست و نه چشمانِ سیاهم! و نه مردی با دستانِ زمُخت و گونه‌های آفتاب سوخته، خوشبختی‌ام را تضمین می‌کند ...! #فروغ_فرخزاد
Show all...
Photo unavailable
کسی می‌خواستم از جنسِ خود که او را قبله سازم و روی بِدو آرم که از خود مَلول شده بودم. تا تو، چه فهم کنی از اين سخن که می‌گويم‌‌: "از خود ملول شده بودم." #شمس_تبریزی
Show all...
sticker.webp0.32 KB
Choose a Different Plan

Your current plan allows analytics for only 5 channels. To get more, please choose a different plan.