cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

•شــیفته هـــ‌🔞ـــوس•

اگه بگن هوس چی کردی فقط میگم نفس نفس زدنات وقتی زیرمی🤤🔥 چنل اصلی رمان شیفته هوس♨ ژانر: اروتیک،معمایی،بزرگــ🔞سال ❌کپی ممنوع❌

Show more
Advertising posts
23 081
Subscribers
-12924 hours
-1 1177 days
+230 days
Posting time distributions

Data loading in progress...

Find out who reads your channel

This graph will show you who besides your subscribers reads your channel and learn about other sources of traffic.
Views Sources
Publication analysis
PostsViews
Shares
Views dynamics
01
۸ ساعت وقت بذار زیست ۲۰ بگیر😎😂
7960Loading...
02
🔴نمونه سوالات نهایی زیست،نمره ۲۰ قطعی!🫡:
8500Loading...
03
چنگی به پشتش زدم و با*سنشو تو دستم گرفتم هیکل خوبی داشت و پایین تنه توپری داشت!شروع کردم به خوردن و لیس زدن گردنش اه و ناله ش بلند شده بود و حسابی حال میکرد!خوابوندمش رو تخت و خیمه زدم روش از نوک پا تا پیشونیشو بوسیدم و لیس زدم که بلند گفت :وااای بسههه بکن تومممم _دا*گی شو _ویی چربش کن فقط باشه ای گفتم و وازلین اوردم و براش چرب کردم! اووف که سورا*خ خوشگلی داشت تنگ هم بود. بعد اینکه چربش کردم خودمو با سورا*خش تنظیم کردم و با یه حرکت کردم توش اخ بلندی گفت : ویی درد دارم چقدر ک*لفتی! شروع به تل*مبه زدن کردم و....🔞💦🍓 https://t.me/+96hkLk_36yY3ODRk https://t.me/+96hkLk_36yY3ODRk
1 7090Loading...
04
۸ ساعت وقت بذار زیست ۲۰ بگیر😎😂
1 3120Loading...
05
🔴نمونه سوالات نهایی زیست،نمره ۲۰ قطعی!🫡:
2 2890Loading...
06
جدیدترین داستانهای تصویری شهوا*نی و ممنوعه 3بعدی بزرگسال 💋👇💦 @dastane_0nline
2 0940Loading...
07
_ آهههخخخ آییی خانزادهههه _ زود باش دختر این ک*ص ابدارتو ار*ضا کن بیاا لیلا برام بیاا بی اهمیت به صدای ناله هام محکم تر انگشتاش رو داخلم عقب و جلو کرد و بی توجه به لرزش شدیدم کل دستشو به زور....🔞🥵🍓💦 https://t.me/+pHf6m4-Pc-U2YWY0 https://t.me/+pHf6m4-Pc-U2YWY0
3 0530Loading...
08
_تو پارکینگ دانشگاه منتظرتم  باید بیای رو ک*یرم سواری کنی میخواستم بپیچونمش که دستمو گرفت _یادت نره دختر خوبی باشی وگرنه عکس و فیلم سا*ک زدنت بین بقیه همکلاسیامون پخش میشه دستام مشت شد که ادامه داد _الانم مثل بچه ادم مسای تو پارکینگ دانشگاه اول یه سا*ک پر تف تو ماشین برام میزنی بعدم میای روش سواری میکنی....🤫🔞💦🍓 https://t.me/+2IJU5vHh8HtlNmQ8 https://t.me/+2IJU5vHh8HtlNmQ8
3 1830Loading...
09
چنگی به پشتش زدم و با*سنشو تو دستم گرفتم هیکل خوبی داشت و پایین تنه توپری داشت!شروع کردم به خوردن و لیس زدن گردنش اه و ناله ش بلند شده بود و حسابی حال میکرد!خوابوندمش رو تخت و خیمه زدم روش از نوک پا تا پیشونیشو بوسیدم و لیس زدم که بلند گفت :وااای بسههه بکن تومممم _دا*گی شو _ویی چربش کن فقط باشه ای گفتم و وازلین اوردم و براش چرب کردم! اووف که سورا*خ خوشگلی داشت تنگ هم بود. بعد اینکه چربش کردم خودمو با سورا*خش تنظیم کردم و با یه حرکت کردم توش اخ بلندی گفت : ویی درد دارم چقدر ک*لفتی! شروع به تل*مبه زدن کردم و....🔞💦🍓 https://t.me/+96hkLk_36yY3ODRk https://t.me/+96hkLk_36yY3ODRk
2 2810Loading...
10
⚠خطر اسپویل⚠ ✨کلیپی از پارت‌های آینده رمان شیفته هوس🥂🔞✨ 🔴میدونستی توی وی‌آی‌پی رمان به جاهای حساسش رسیده و فصل اول تکمیل شده؟!😳🔥 برای سریعتر دنبال کردن رمان با پرداخت40,000T میتونید عضو چنل Vip بشید و پارتای جلوتر رو بخونید😍❤‍🔥 ⭕جهت خرید: @Ad_froushviVip ⭕به زودی افزایش قیمت خواهیم داشت💸 🔴نام رمان پی‌وی ادمین برای خرید حتما ذکر بشه. ❌از ارسال هرگونه پیام متفرقه بشدت خودداری کنید!❌
3 4440Loading...
11
#شیفته_هوس🥂🔞 #پارت_318 -چیزی لازم نداری؟! -نه برو باشه‌ای گفتم و سمت اتاق رفتم،در رو بستم و سمت تخت رفتم که یه لحظه از آینه نگاهم به خودم افتاد! هینی کشیدم و به خودم که فقط یه شورت پام بود و یه تاپ نازک مشکی تنم بود نگاه کردم! همینجوری رفتم جلوی فواد؟!پس چرا نگاهش آزارم نداد؟!چرا انگار پوششم کنارش براش اهمیتی نداشت؟! شونه‌ای بالا انداختم و باز زیرپتو خزیدم. *** با سر و صدای ریزی در نزدیکی خودم چشم باز کردم و به فواد که توی کمد انگار دنبال چیزی میگشت نگاه کردم. چندتا برگه دستش بود که بعد از برداشتنشون کمر راست کرد و تازه نگاهش به چشمای باز من افتاد. لبخند محوی زدم -صبح بخیر سرتکون داد و مشغول بررسی برگه‌ها شد. پتو رو کنار زدم و سمت شلوارم رفتم تا بپوشمش که با صداش مانعم شد! -نپوش! -چی؟! -برام مهم نیست،نگاهت نمیکنم،بزار راحت باشی -ولی... -گفتم که برام مهم نیست،حالا خودت میدونی از اتاق بیرون رفت و....
3 3630Loading...
12
💛.
3 2990Loading...
13
جدیدترین داستانهای تصویری شهوا*نی و ممنوعه 3بعدی بزرگسال 💋👇💦 @dastane_0nline
1 8680Loading...
14
⭕⭕⭕سوالات امتحانات نهایی لو رفت / دانلود سوالات
5700Loading...
15
_تو پارکینگ دانشگاه منتظرتم  باید بیای رو ک*یرم سواری کنی میخواستم بپیچونمش که دستمو گرفت _یادت نره دختر خوبی باشی وگرنه عکس و فیلم سا*ک زدنت بین بقیه همکلاسیامون پخش میشه دستام مشت شد که ادامه داد _الانم مثل بچه ادم مسای تو پارکینگ دانشگاه اول یه سا*ک پر تف تو ماشین برام میزنی بعدم میای روش سواری میکنی....🤫🔞💦🍓 https://t.me/+2IJU5vHh8HtlNmQ8 https://t.me/+2IJU5vHh8HtlNmQ8
2 7760Loading...
16
روی میزم خم شد و خودکارو روی چو*چو*لم گذاشت که اه ریزی از بین لبام بیرون رف -هیشش تو که نمیخوای بچه ها بفهمن اینجا چخبره هوم؟ سری تکون دادم که شروع کرد به توضیح دادم سوال و همینجوری سرعت خودکارو بیشتر کرد. با صدای ارومی نالیدم:آهه..استاد دارم ار*ضا میشم. نیشخندی زد و با انگشت مالوندش که ار*ضا شدم و با صدای بلند ناله کردم که..🍓🥵💦🔞 https://t.me/+GoO6y5DeuQ5lMjk0 https://t.me/+GoO6y5DeuQ5lMjk0
1 4740Loading...
17
⭕⭕⭕سوالات امتحانات نهایی لو رفت / دانلود سوالات
2 0980Loading...
18
جدیدترین داستانهای تصویری شهوا*نی و ممنوعه 3بعدی بزرگسال 💋👇💦 @dastane_0nline
2 4740Loading...
19
_ آهههخخخ آییی خانزادهههه _ زود باش دختر این ک*ص ابدارتو ار*ضا کن بیاا لیلا برام بیاا بی اهمیت به صدای ناله هام محکم تر انگشتاش رو داخلم عقب و جلو کرد و بی توجه به لرزش شدیدم کل دستشو به زور....🔞🥵🍓💦 https://t.me/+pHf6m4-Pc-U2YWY0 https://t.me/+pHf6m4-Pc-U2YWY0
3 2410Loading...
20
-  ک*یرمو لای به*شتت حس می کنی آیدا؟ بم بگو چجوریه بگو...! - رگاش نبض می زنه آقا خان... اینجوری که می کنم دل دل می زنه... خودش رو روی مردونه ام تکونی داد و دوباره بین شیارش فرو رفت با*سنش رو بلند کردم و سورا*خ داغش رو روی کلا*هکم گذاشتم....💦🔞🔥 https://t.me/+jIpYhayztP4wNjJk https://t.me/+jIpYhayztP4wNjJk
1 4370Loading...
21
روی میزم خم شد و خودکارو روی چو*چو*لم گذاشت که اه ریزی از بین لبام بیرون رف -هیشش تو که نمیخوای بچه ها بفهمن اینجا چخبره هوم؟ سری تکون دادم که شروع کرد به توضیح دادم سوال و همینجوری سرعت خودکارو بیشتر کرد. با صدای ارومی نالیدم:آهه..استاد دارم ار*ضا میشم. نیشخندی زد و با انگشت مالوندش که ار*ضا شدم و با صدای بلند ناله کردم که..🍓🥵💦🔞 https://t.me/+GoO6y5DeuQ5lMjk0 https://t.me/+GoO6y5DeuQ5lMjk0
1 3930Loading...
22
چنگی به پشتش زدم و با*سنشو تو دستم گرفتم هیکل خوبی داشت و پایین تنه توپری داشت!شروع کردم به خوردن و لیس زدن گردنش اه و ناله ش بلند شده بود و حسابی حال میکرد!خوابوندمش رو تخت و خیمه زدم روش از نوک پا تا پیشونیشو بوسیدم و لیس زدم که بلند گفت :وااای بسههه بکن تومممم _دا*گی شو _ویی چربش کن فقط باشه ای گفتم و وازلین اوردم و براش چرب کردم! اووف که سورا*خ خوشگلی داشت تنگ هم بود. بعد اینکه چربش کردم خودمو با سورا*خش تنظیم کردم و با یه حرکت کردم توش اخ بلندی گفت : ویی درد دارم چقدر ک*لفتی! شروع به تل*مبه زدن کردم و....🔞💦🍓 https://t.me/+96hkLk_36yY3ODRk https://t.me/+96hkLk_36yY3ODRk
3 3680Loading...
23
⚠خطر اسپویل⚠ ✨کلیپی از پارت‌های آینده رمان شیفته هوس🥂🔞✨ 🔴میدونستی توی وی‌آی‌پی رمان به جاهای حساسش رسیده و فصل اول تکمیل شده؟!😳🔥 برای سریعتر دنبال کردن رمان با پرداخت40,000T میتونید عضو چنل Vip بشید و پارتای جلوتر رو بخونید😍❤‍🔥 ⭕جهت خرید: @Ad_froushviVip ⭕به زودی افزایش قیمت خواهیم داشت💸 🔴نام رمان پی‌وی ادمین برای خرید حتما ذکر بشه. ❌از ارسال هرگونه پیام متفرقه بشدت خودداری کنید!❌
3 4380Loading...
24
#شیفته_هوس🥂🔞 #پارت_317 چشماشو روی هم فشرد و معلوم بود خیلی داره تلاش میکنه تا به خودش مسلط باشه! خواست قدمی برداره که هلش دادم عقب! -مگه نمیبینی گلدون رو شکستی؟!میخوای از روش رد بشی؟! خم شدم و تیکه‌های شکسته گلدون رو با دستم جمع کردم که پرسید -تو چرا بیدار شدی؟! -انتظار داشتی با اون اونهمه فریاد و بعدشم شکستن گلدون بیدار نشم؟! -دست نزن شیشه میره تو دستت! -چیزی نمیشه،تو برو بشین یه لیوان آب بیارم برات بی حرف رفت و روی کاناپه دراز شد. بعد از جمع کردن خورده شیشه‌ها رفتم توی آشپزخونه و لیوان آبی پر کردم و سمتش رفتم. -فواد؟!خوابیدی؟! دستشو از روی چشمش برداشت و نگاهم کرد. نگاهی کوتاه و گذرا. دست دراز کرد و لیوان آب رو از دستم گرفت. -خیله خب برو بخواب -چیزی لازم نداری؟! -نه برو باشه‌ای گفتم و سمت اتاق رفتم،در رو بستم و.....
4 4760Loading...
25
🩶.
4 3770Loading...
26
چنگی به پشتش زدم و با*سنشو تو دستم گرفتم هیکل خوبی داشت و پایین تنه توپری داشت!شروع کردم به خوردن و لیس زدن گردنش اه و ناله ش بلند شده بود و حسابی حال میکرد!خوابوندمش رو تخت و خیمه زدم روش از نوک پا تا پیشونیشو بوسیدم و لیس زدم که بلند گفت :وااای بسههه بکن تومممم _دا*گی شو _ویی چربش کن فقط باشه ای گفتم و وازلین اوردم و براش چرب کردم! اووف که سورا*خ خوشگلی داشت تنگ هم بود. بعد اینکه چربش کردم خودمو با سورا*خش تنظیم کردم و با یه حرکت کردم توش اخ بلندی گفت : ویی درد دارم چقدر ک*لفتی! شروع به تل*مبه زدن کردم و....🔞💦🍓 https://t.me/+96hkLk_36yY3ODRk https://t.me/+96hkLk_36yY3ODRk
1 5200Loading...
27
_ آهههخخخ آییی خانزادهههه _ زود باش دختر این ک*ص ابدارتو ار*ضا کن بیاا لیلا برام بیاا بی اهمیت به صدای ناله هام محکم تر انگشتاش رو داخلم عقب و جلو کرد و بی توجه به لرزش شدیدم کل دستشو به زور....🔞🥵🍓💦 https://t.me/+pHf6m4-Pc-U2YWY0 https://t.me/+pHf6m4-Pc-U2YWY0
2 2020Loading...
28
روی میزم خم شد و خودکارو روی چو*چو*لم گذاشت که اه ریزی از بین لبام بیرون رف -هیشش تو که نمیخوای بچه ها بفهمن اینجا چخبره هوم؟ سری تکون دادم که شروع کرد به توضیح دادم سوال و همینجوری سرعت خودکارو بیشتر کرد. با صدای ارومی نالیدم:آهه..استاد دارم ار*ضا میشم. نیشخندی زد و با انگشت مالوندش که ار*ضا شدم و با صدای بلند ناله کردم که..🍓🥵💦🔞 https://t.me/+GoO6y5DeuQ5lMjk0 https://t.me/+GoO6y5DeuQ5lMjk0
2 5900Loading...
29
_ آهههخخخ آییی خانزادهههه _ زود باش دختر این ک*ص ابدارتو ار*ضا کن بیاا لیلا برام بیاا بی اهمیت به صدای ناله هام محکم تر انگشتاش رو داخلم عقب و جلو کرد و بی توجه به لرزش شدیدم کل دستشو به زور....🔞🥵🍓💦 https://t.me/+pHf6m4-Pc-U2YWY0 https://t.me/+pHf6m4-Pc-U2YWY0
1 2240Loading...
30
-  ک*یرمو لای به*شتت حس می کنی آیدا؟ بم بگو چجوریه بگو...! - رگاش نبض می زنه آقا خان... اینجوری که می کنم دل دل می زنه... خودش رو روی مردونه ام تکونی داد و دوباره بین شیارش فرو رفت با*سنش رو بلند کردم و سورا*خ داغش رو روی کلا*هکم گذاشتم....💦🔞🔥 https://t.me/+jIpYhayztP4wNjJk https://t.me/+jIpYhayztP4wNjJk
2 7110Loading...
31
حرکت دست یزدان زیر میز رو به*شتش شوکش کرد! محکم پاهاشو بهم چسبوند! ترسیده به صورت خشک و جدیش خیره شد! با دقت به توضیحات سرهنگ گوش می داد! حرکت انگشتای یزدان با ناله آرومش یکی شدن! باورش نمی شد وسط جلسه تو اداره پلیس همچین کاری کنه⚠💦😛 https://t.me/+gaEtOEO7e0czOWI0 https://t.me/+gaEtOEO7e0czOWI0
5470Loading...
32
_هنوز ک*صت ابداره...داره برق میزنه... انگشتشو تو ک*صم فرو کرد و شروع کرد به تل*مبه زدن انگشتش تو ک*صم زیر لب زمزمه کرد: _ اهههه صدای شالاپ شلوپشو میشنوی؟ سورا*خ ک*صم گشاد گشاد شده بود و نزدیک ار*ضام بود که انگشتشو بیرون کشید و حش*ری پچ زد : _ عجله نکن... ک*یرم باید ار*ضات کنه کوچولو.....🔞💦🤫🍓 https://t.me/+wbLsKwy4ZXg2ZDg0 https://t.me/+wbLsKwy4ZXg2ZDg0
5210Loading...
33
چنگی به پشتش زدم و با*سنشو تو دستم گرفتم هیکل خوبی داشت و پایین تنه توپری داشت!شروع کردم به خوردن و لیس زدن گردنش اه و ناله ش بلند شده بود و حسابی حال میکرد!خوابوندمش رو تخت و خیمه زدم روش از نوک پا تا پیشونیشو بوسیدم و لیس زدم که بلند گفت :وااای بسههه بکن تومممم _دا*گی شو _ویی چربش کن فقط باشه ای گفتم و وازلین اوردم و براش چرب کردم! اووف که سورا*خ خوشگلی داشت تنگ هم بود. بعد اینکه چربش کردم خودمو با سورا*خش تنظیم کردم و با یه حرکت کردم توش اخ بلندی گفت : ویی درد دارم چقدر ک*لفتی! شروع به تل*مبه زدن کردم و....🔞💦🍓 https://t.me/+96hkLk_36yY3ODRk https://t.me/+96hkLk_36yY3ODRk
2 2500Loading...
34
ک*یرشو تو ک*صم فرو کرد -اوففف... چه تنگی بی پدر... زیر دلم درد میگیره ولی با لذت آه میکشم -آیییی... تندتررر... آههه تل*مبه‌هاشو تندتر میکنه و با ضربه‌ی آخر تموم آبشو توی رحمم میریزه. میخواد ازم فاصله بگیره که با مستی میخندم و دستی دور گردنش حلقه میکنم -هنوز منو ار*ضا نکردی... تا آبمو نیاری نمیزارم بری... خمار خیره‌م میشه و دستشو روی چو*چو*لم میکشه -مستی از کله‌ت بپره پشیمون میشی جوجه...🫠🍓💦🔞 https://t.me/+wbLsKwy4ZXg2ZDg0 https://t.me/+wbLsKwy4ZXg2ZDg0
6390Loading...
35
⚠خطر اسپویل⚠ ✨کلیپی از پارت‌های آینده رمان شیفته هوس🥂🔞✨ 🔴میدونستی توی وی‌آی‌پی رمان به جاهای حساسش رسیده و فصل اول تکمیل شده؟!😳🔥 برای سریعتر دنبال کردن رمان با پرداخت40,000T میتونید عضو چنل Vip بشید و پارتای جلوتر رو بخونید😍❤‍🔥 ⭕جهت خرید: @Ad_froushviVip ⭕به زودی افزایش قیمت خواهیم داشت💸 🔴نام رمان پی‌وی ادمین برای خرید حتما ذکر بشه. ❌از ارسال هرگونه پیام متفرقه بشدت خودداری کنید!❌
3 2810Loading...
36
#شیفته_هوس🥂🔞 #پارت_316 -چشماتو باز کن دختر نیستم که واسه یه لباس عوض کردن سه ساعت بخوام سوتین ببندم،تموم شد! چشم باز کردم و با تاسف گفتم -یذره خجالت بکش! شونه بالا انداخت و بعد از اتاق بیرون رفت -تو سالن رو کاناپه میخوابم حالت بد شد یا کاری داشتی صدام کن باشه‌ای گفتم و بعد از شب بخیر در اتاق رو بستم. شلوارمو درآوردم و فقط با شورت و تاپی که تنم بود خودمو روی تخت انداختم. پتو رو تا زیر گردنم بالا کشیدم و بعد چشم بستم. با شنیدن صدای عصبی، داد و فریاد فواد از خواب پریدم و روی تخت نشستم. -گوهههه نخور حروم زاده با فریاد بلندی که ازش شنیدم و بعد هم صدای شکستن چیزی که به گوشم خورد به سرعت از اتاق بیرون رفتم! گلدون رو شکسته بود و عصبی و پر از خشم داشت به حرفای فرد پشت خط گوش میکرد. باز گوه نخوری گفت و گوشیش رو پرت کرد گوشه‌ای! سمتش رفتم و ترسیده دستشو گرفتم -فواد چیشده؟!چرا داشتی داد میزدی؟! چشماشو روی هم فشرد و معلوم بود خیلی داره تلاش میکنه تا به خودش مسلط باشه! خواست قدمی برداره که....
5 0520Loading...
37
♥.
4 9290Loading...
چنگی به پشتش زدم و با*سنشو تو دستم گرفتم هیکل خوبی داشت و پایین تنه توپری داشت!شروع کردم به خوردن و لیس زدن گردنش اه و ناله ش بلند شده بود و حسابی حال میکرد!خوابوندمش رو تخت و خیمه زدم روش از نوک پا تا پیشونیشو بوسیدم و لیس زدم که بلند گفت :وااای بسههه بکن تومممم _دا*گی شو _ویی چربش کن فقط باشه ای گفتم و وازلین اوردم و براش چرب کردم! اووف که سورا*خ خوشگلی داشت تنگ هم بود. بعد اینکه چربش کردم خودمو با سورا*خش تنظیم کردم و با یه حرکت کردم توش اخ بلندی گفت : ویی درد دارم چقدر ک*لفتی! شروع به تل*مبه زدن کردم و....🔞💦🍓 https://t.me/+96hkLk_36yY3ODRk https://t.me/+96hkLk_36yY3ODRk
Show all...
جدیدترین داستانهای تصویری شهوا*نی و ممنوعه 3بعدی بزرگسال 💋👇💦 @dastane_0nline
Show all...
_ آهههخخخ آییی خانزادهههه _ زود باش دختر این ک*ص ابدارتو ار*ضا کن بیاا لیلا برام بیاا بی اهمیت به صدای ناله هام محکم تر انگشتاش رو داخلم عقب و جلو کرد و بی توجه به لرزش شدیدم کل دستشو به زور....🔞🥵🍓💦 https://t.me/+pHf6m4-Pc-U2YWY0 https://t.me/+pHf6m4-Pc-U2YWY0
Show all...
_تو پارکینگ دانشگاه منتظرتم  باید بیای رو ک*یرم سواری کنی میخواستم بپیچونمش که دستمو گرفت _یادت نره دختر خوبی باشی وگرنه عکس و فیلم سا*ک زدنت بین بقیه همکلاسیامون پخش میشه دستام مشت شد که ادامه داد _الانم مثل بچه ادم مسای تو پارکینگ دانشگاه اول یه سا*ک پر تف تو ماشین برام میزنی بعدم میای روش سواری میکنی....🤫🔞💦🍓 https://t.me/+2IJU5vHh8HtlNmQ8 https://t.me/+2IJU5vHh8HtlNmQ8
Show all...
چنگی به پشتش زدم و با*سنشو تو دستم گرفتم هیکل خوبی داشت و پایین تنه توپری داشت!شروع کردم به خوردن و لیس زدن گردنش اه و ناله ش بلند شده بود و حسابی حال میکرد!خوابوندمش رو تخت و خیمه زدم روش از نوک پا تا پیشونیشو بوسیدم و لیس زدم که بلند گفت :وااای بسههه بکن تومممم _دا*گی شو _ویی چربش کن فقط باشه ای گفتم و وازلین اوردم و براش چرب کردم! اووف که سورا*خ خوشگلی داشت تنگ هم بود. بعد اینکه چربش کردم خودمو با سورا*خش تنظیم کردم و با یه حرکت کردم توش اخ بلندی گفت : ویی درد دارم چقدر ک*لفتی! شروع به تل*مبه زدن کردم و....🔞💦🍓 https://t.me/+96hkLk_36yY3ODRk https://t.me/+96hkLk_36yY3ODRk
Show all...
00:45
Video unavailable
خطر اسپویل⚠ ✨کلیپی از پارت‌های آینده رمان شیفته هوس🥂🔞✨ 🔴میدونستی توی وی‌آی‌پی رمان به جاهای حساسش رسیده و فصل اول تکمیل شده؟!😳🔥 برای سریعتر دنبال کردن رمان با پرداخت40,000T میتونید عضو چنل Vip بشید و پارتای جلوتر رو بخونید😍❤‍🔥 ⭕جهت خرید: @Ad_froushviVip به زودی افزایش قیمت خواهیم داشت💸 🔴نام رمان پی‌وی ادمین برای خرید حتما ذکر بشه. ❌از ارسال هرگونه پیام متفرقه بشدت خودداری کنید!❌
Show all...