cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

🌹رمان دلبرآتش Vip | دنیا رستمی🔥

🦋 ﷽ 🦋 آرامش می خواهید؟ عشق بیافرینید! کانال رسمی رمان 🌹دلبر آتش🔥 به قلمِ دنیا رستمی🌱 پیج اینستاگرام نویسنده🍒: https://www.instagram.com/lldonya.novell?igshid=OGQ5ZDc2ODk2ZA%3D%3D&utm_source=qr ارتباط با نویسنده در تلگرام💌: @lltheworldll

Show more
Advertising posts
658
Subscribers
No data24 hours
+157 days
+7630 days

Data loading in progress...

Subscriber growth rate

Data loading in progress...

Repost from N/a
دختره رو دزدین و دوست پسرش و شوهرش میرن تا نجاتش بدن🫣😎🔥 صداش از پشت سرم میومد _کثافتتتت چطوری جرعت کرده نفس رو بدزده +حروم زاده اگه دستش به زنم بخوره خونش حلاله ، تو کجا داری میای؟ _ فکر کردی نفسو تنها میذارم ؟ +زن من به تو چه دخلی داره که داری سنگشو به سینه میزنی لاشییی بدون توجه به من دستشو برد سمت دستگیره ی ماشین و با اشاره ای به سربازای پشت سرش گفت : _دعا کن که نفس به کمکم نیاز داره وگرنه الان تو هلفدونی بودی آشپز کوچولو اولین قدم و برداشتم که با کله بزنم تو سرش ولی سریع نشست تو ماشینو گازشو گرفت با تمام قدرتم زدم رو کاپوت ماشین و گفتم : +میکشمت ساعی میکشمتتت لحظه ای به خودم اومدمو زیر لب گفتم :  نف ، نفس.... سریع نشستم توی ماشین گازشو گرفتم
2 مرد که عاشق یه خانم دکتر میشن ! یکی سرگردِ جنایی یکی آشپزِ معروف
  بدو بیا تو چنل که از دست ندیش😍🔥 https://t.me/+vDp2uPAX5N05Y2Q0 ۲۳
Show all...
Repost from N/a
_ تو واقعا همه چیو #دیدی؟🫦 + خب، تو اون #لحظه نمیشد #کاریش کرد! با #بغض زانوهامو #بغل کردم و گفتم: _ تو حتی #دوستم نداری و بعدشم ... 💔❄️ + یوکی... . _ نمی‌خوام #چیزی بشنوم، برو #بیرون! بلند شدم تا #هلش بدم که #یقمو گرفت و گفت: 🙊 _ هیچوقت نگفتم #دوستت ندارم!💢🌪 به دنبال #حرفش لبامو شکار کرد و ...🙈 https://t.me/+-L2EUjsHU5VmMWJk https://t.me/+-L2EUjsHU5VmMWJk 🧧 #پری_کوهستان • ساعت ۱۷ پاک کن 🩵
Show all...
Repost from N/a
پسره بخاطر عشقش قاتل شد🥺😰❤️‍🔥
_چرا این کارو کردی ؟ چرا؟ +میرسید دست قانون یا می رفت زندان یا با نصف دیه میومد بیرون،تو دلت راضی میشد؟ به صورتش خیره شدم و لب زدم : _ بخاطر من ارزشش رو داشت آدم بکشی وِسام ؟  +من و تو دیگه دو تا آدم جدا نیستیم پیشونیش رو به پیشونیم چسبوند و گفت: +خیلی عاشقتم نفس ، کی میخوای اینو بفهمی ؟ من برای تو خودمم میکشم چه برسه به کسی که اذیتت کرده ! ♥️🩸👇🏻 https://t.me/+vDp2uPAX5N05Y2Q0 ۲۰
Show all...
Repost from N/a
دستشو رو #کمرم گذاشت و خودشو بهم #چسبوند: - ازم نترس #کشیش کوچولو!📿 فقط یه شبو با من باش! ⚡️ _ چی داری میگی؟ بهم نزدیک‌تر شد و با چشمای #قرمز و #خمارش گفت:🩸 + #هاجیمه، تو خیلی #خوشمزه به نظر میای! اون چش شده؟ قرارمون این بود که اون عاشق یه زن بشه نه من!💥😵‍💫 سرشو تو #گردنم فرو‌ برد و #زمزمه کرد: _ چرا زودتر #نفهمیدم؟ تو همونی که ۷۰۰۰ سال #دنبالش بودم‼️ https://t.me/+-L2EUjsHU5VmMWJk https://t.me/+-L2EUjsHU5VmMWJk #شیطان_می‌خواهد_عاشق_شود! • ساعت ۱۵ پاک کن 🩵
Show all...
Repost from N/a
من، دکتر ارمان وثوق!🔥 عاشق شیدا، دختر عمه ام شدم که خودم بزرگش کردم. مظلوم ترین دختر خونه باغ که به خاطر اشتباه پدرش طرد شد... پدربزرگم از ترس اینکه شیدا زنم بشه، اون و توی نوجونی عروسش کرد!... حالا من بعد هفت سال، از روسیه برگشتم! می خوام دختری که بزرگش کردم و نفسم بود رو از دستِ شوهر هوسبازش نجات بدم. می دونم توی خونواده جنگ به پا میشه اما من دیگه پا پس نمی کشم فقط... درست شبی که می خواستم فرداش برم سراغ شیدا و شوهر نامردش، یه تصادف اتفاق افتاد و...🫢❤️‍🔥 https://t.me/+GhwXPNA3jiMyMDE0 ۸صبح
Show all...
😈 1
Repost from N/a
🖤عزاداری‌هاتون قبول درگاه حق🖤 لیستی از رمان‌های برتر این هفته انتخاب شد👇🏼 لینک لینک لینک لینک لینک لینک لینک 🖤ولی من هر بار که دنیا بهم سخت گرفت اسمتو صدا زدم آقا اباعبدلله🖤
Show all...
Repost from N/a
🧧 فن فیک: شیطان می‌خواهد عاشق شود! 🏮ژانر: عاشقانه، درام، فانتزی، یائویی 📜 خلاصه داستان: #معبد هیکارو، سال‌هاست که توسط #شیطانی تسخیر شده و تا به حال هیچ کشیش و راهبی نتوانسته با آن شیطان مقابله کند.🛡 در همین حال #کشیش_جوانی سعی می‌کند با اون ارتباط برقرار کند؛ اما #شرطی که شیطان می‌گذارد برایش غیر قابل درک است!‼️ https://t.me/+-L2EUjsHU5VmMWJk https://t.me/+-L2EUjsHU5VmMWJk • صبح پاک کن 🩵
Show all...
Repost from N/a
وقتی که طلاق گرفتم، با شکم حامله، به خونه باغ پدربزرگم برگشتم. اون نمیخواست که زن مطلقه رو توی خونه ش نگه داره. مجبور شدم توی زیرزمین خونه ش بمونم و با خفت و خواری زندگی کنم اما زمانی که پسرداییم بعد سالها از خارج برگشت، اتفاقات تازه و عجیبی افتاد...❌❤️‍🔥 https://t.me/+GhwXPNA3jiMyMDE0 23
Show all...
Repost from N/a
دشمنی امیرمقاره و رهام هادیان 😧🚫 رفاقتی که سر عشق اشتباه امیر مقاره بهم خورد و رهامی که کینه چشماش رو کور کرده... _#رهام تو از هیچی #خبر نداری ... داشتم له له میزدم برای بغل داداشم ، داداشی که خودم قلبش رو سنگ کردم ، داداشی که قبلاً کم می آوردم پناهم بود ولی الان ... پوزخندی زد و نگاه پر نفرتی بهم انداخت یعنی اونم الان دلش بغل منو میخواست اونم مثل من دلش برای کلمه #داداش تنگ شده بود ... چشمای اشکیم رو بهش دوختم که انگار برای یک لحظه حالت نگاهش تغییر کرد و با بلند شدن دستش ... بیا ادامه شو بخون 👇 https://t.me/+LWKvlMVLs3VmZDFk https://t.me/+LWKvlMVLs3VmZDFk • ساعت ۲۱ پاک کن 🩵
Show all...
Repost from N/a
اون دکتر ارمان وثوقه! مردی که هفت سال غیب شد! و بعد هفت سال یک دفعه برگشت. حالا یه دنیا فاصله بینمون بود. من به زور زن مرد پولدار و پیری شده بودم که ۱۱ سال ازم بزرگتر بود و فقط دنبال عیاشی بود. فکر می کردم من و فراموش کرده و دیگه براش مهم نیستم اما... وقتی که با دیدن بدن کبود و کتک خورده م رگ گردنش از غیرت پاره شد، افکارم بهم ریخت. جلوی همه من رو پشت خودش کشید و نذاشت دیگه حتی نوک انگشت اون شوهر بی رحم و هوسبازم بهم بخوره اما...خبر حاملگیم مثل بمب منفجر شد!🧨 حاملگی در حالی که همه می دونستن شوهرم عقیمه!...🔥 https://t.me/+GhwXPNA3jiMyMDE0 ۱۸
Show all...
Choose a Different Plan

Your current plan allows analytics for only 5 channels. To get more, please choose a different plan.