میراث امامان
نگاهی به روایات برجایمانده از امامان اهل بیت علیهم السلام در تراث اسلامی @KhorvashAmirhasan @amid3 در ایتا: https://eitaa.com/Al_Meerath
Show more- Subscribers
- Post coverage
- ER - engagement ratio
Data loading in progress...
Data loading in progress...
والله لیقتلُنَّ ابنی لا أنالهم الله شفاعتی.در منابع امامیه، زیدیه و عامه، این حدیث با اسناد پرشماری نقل شده است که یادکردن تمامی آنها ممکن نیست. اما در منابع امامیه، ابن صفار قمی این حدیث را به نقل از امام باقر (ع) از طریق سعد بن طریف، جابر جعفی، ابوحمزه ثمالی و داود بن أبی یزید نقل کرده است (بصائر الدرجات، ص۴۸، ۴۹، ۵۱). از امام صادق (ع) به روایت از ابان بن تغلب و مهزم اسدی نقل کرده است (همان، ص۵۰-۵۲). همچنین وی، این حدیث را از دیگران، همچون محمد بن علی بن عمر بن علی (ع) بن أبی طالب، محمد بن عمر بن حسن (ع) «که این یکی در نقل اخبار حادثه کربلاء نیز ورود داشته است» ، زیاد بن مطرف، اصبغ بن نباته از امام علی (ع) و…نقل کرده است (همان، ص۴۸-۵۲). کلینی نیز این حدیث را از ابان بن تغلب از امام صادق (ع) ، و از جابر جعفی از امام باقر (ع) نقل کرده است (الکافی، ج۱، ص۲۰۹، ج۱، ص۵۱۹) . ابن قولویه قمی نیز این حدیث را به دو سند دیگر از جابر جعفی و سعد الاسکاف از امام باقر (ع) روایت کرده است (کامل الزیارات، ص۷۱، ۶۹). شیخ صدوق با سندش از ابان بن تغلب از عکرمه از ابن عباس (الأمالی للصدوق، ص۳۶) و از ابوالطفیل عامر بن واثله، ضمن خبری طویل (الخصال، ج۲، ص۵۵۸) نقل کرده است. پدرش، علی بن بابویه قمی، نیز این حدیث را از عبدالرحیم بن قصیر از امام باقر (ع) و سعد بن طریف از محمد بن علی بن عمر بن علی (ع) بن أبی طالب و از ابان بن تغلب از امام صادق (ع) نقل کرده است (الإمامة و التبصرة من الحیرة، ص۴۱-۴۳). شیخ طوسی با سندش از ابوالطفیل از ابوذر غفاری (رض) آن را نقل کرده است (الأمالی للطوسی، ص۵۷۸). همچنین نگر: روضة الواعظین، ج۱، ص۱۰۱؛ بشارة المصطفی، ص۱۹۱؛ کشف الغمة، ج۱، ص۹۰ از حذیفة بن یمان؛ مناقب ابن شهر آشوب، ج۱، ص۲۹۲ از زید بن أرقم و ابوالطفیل، عکرمة و سلمة بن کهیل از ابن عباس. از منابع عامه نیز ابن عساکر این حدیث را به نقل از عکرمه از ابن عباس و به نقل از ابوالطفیل از ابو ذر (رض) و قدری متفاوت تر از زید بن أرقم و براء بن عازب و ابوهریره نقل کرده است (تاریخ مدینة دمشق، ج۴۲، ص۲۴۰-۲۴۳). همچنین، ابونعیم اصفهانی این حدیث را از حذیفة بن یمان و ابن عباس نقل کرده است (حلیة الأولیاء، ج۱، ص۸۶) همچنین از زید بن أرقم (فضل الخلفاء الراشدین، ص۹۱). همچنین، خطیب بغدادی نیز این حدیث را از زید بن أرقم نقل کرده است (تالی تلخیص المتشابه، ج۲، ص۳۱۷-۳۱۸) ، و أیضا طبری از زیاد بن مطرف (منتخب ذیل المذیل، ص۸۳) همچنین: شرح مذاهب أهل السنة لابن شاهین، ص۲۰۳؛ الجامع الصغیر للسیوطی، ج۸، ص۳۰۱؛ میزان الاعتدال، ج۱، ص۳۲۵؛ مجمع الزوائد، ج۹، ص۱۰۸؛ المعجم الکبیر، ج۵، ص۱۹۴؛ شرح النهج للمعتزلی، ج۹، ص۱۶۸ و… همچنین، از زیدیه، مرشد بالله شجری با سندش این حدیث را از امام باقر (ع) نقل کرده است (الأمالی الخمیسیة، ج۱، ص۱۷۹). نکته جالب توجه این است که تقریبا تمام اسنادی که در این حدیث، فراز لیقتلنّ ابنی را دربر دارد، متعلق به اسانید امامیه است. در مقابل، برخی از عامه این حدیث را از جمله احادیث موضوعه یاد کردهاند (سلسلة الأحادیث الضعیفة و الموضوعة للألبانی، ج۲، ص۲۹۸؛ اللئالی المصنوعة فی الأحادیث الموضوعة، ج۱، ص۳۳۷). به نظر میرسد که تأکید ائمه اطهار (ع) بر این حدیث، نشان دهنده موضع گیری مهم مذهبی امامیه در مقابل عامه بوده است. و در حقیقت اشاره به این نکته بوده است که در اثر عدم پذیرش ولایت امام علی (ع) و اولاد آن حضرت، شهادت امام حسین (ع) رخ داده و هرکس که به ولایت امام علی (ع) و اولاد ایشان تمسک نکند، به شفاعت رسول اکرم (ص) نخواهد رسید. این حدیث، در منابع امامیه به حدّ استفاضه و با اسنادی قوی و از چندین نفر از اصحاب خاص ائمه اطهار (ع) و اجلاء امامیه نقل شده است.
پیشگویی شهادت حضرت امام حسین (ع) توسط رسول اکرم (ص) در حدیث مشهور " من سرّه أن يحيى حياتي و يموت مماتي " : از پیامبر اکرم (ص) احادیث زیادی در منابع اسلامی، در پیش گویی شهادت حضرت امام حسین (ع) نقل شده است، اما یکی از این احادیثی که توسط افراد متعددی از صحابه نقل شده است، در این زمینه جالب توجه است. آغاز این حدیث، در تمام تحریرهای آن مشترک است، و در برخی از آنها، این فراز آمده است: والله لیقتلُنَّ ابني لا أنالهم الله شفاعتي. در منابع امامیه، زیدیه و عامه، این حدیث با اسناد پرشماری نقل شده است که یادکردن تمامی آنها ممکن نیست. اما در منابع امامیه، ابن صفار قمی این حدیث را به نقل از امام باقر (ع) از طریق سعد بن طریف، جابر جعفی، ابوحمزه ثمالی و داود بن أبي یزید نقل کرده است ( بصائر الدرجات ص ۴۸، ۴۹، ۵۱). از امام صادق (ع) به روایت از ابان بن تغلب و مهزم اسدی نقل کرده است ( همان ص ۵۰ _ ۵۲ ). همچنین وی، این حدیث را از دیگران، همچون محمد بن علي بن عمر بن علي (ع) بن أبي طالب، محمد بن عمر بن حسن (ع) " که این یکی در نقل اخبار حادثه کربلاء نیز ورود داشته است "، زیاد بن مطرف، اصبغ بن نباته از امام علی (ع) و... نقل کرده است…
وروى سفيان بن عيينة عن علي بن زيد عن علي بن الحسين ع قال: خرجنا مع الحسين ع فما نزل منزلا ولا ارتحل منه إلا ذكر يحيى بن زكريا وقتله وقال يوما ومن هوان الدنيا على الله أن رأس يحيى بن زكريا ع أهدي إلى بغي من بغايا بني إسرائيل(الإرشاد، ج2، ص132؛ نیز نگر: ربیع الأبرابر ونصوص الأخیار، ج1، ص48-49؛ التذکرة الحمدونیة، ج4، ص315-316). از علی بن زید بن جدعان نقل شده که علی بن الحسین (ع) فرمود: [از مکه به سوی کوفه] با حسین بیرون آمدیم. پس به هیچ جایی فرود نیامد و از آن نرفت، مگر آنکه یحیی بن زکریا و داستان قتل او را یاد کرد. حسین روزی فرمود: از پستی دنیا نزد خدا آن است که سر یحیی پسر زکریا به بدکارهای از بدکارههای بنیاسرائیل هدیه شد. نیز نقل شده از ابن جدعان:
حدثنا هدبة بن خالد، ثنا حماد بن سلمة، عن علي بن زيد، عن علي بن الحسين، حدثني الحسين بن علي رضي الله عنهما، قبل قتله بيوم، قال: إن بني إسرائيل كان لهم ملك، فذكر في قتل يحيى بن زكريا عليه السلام حديثا طويلا(الآحاد والمثاني لابن أبي عاصم، ج1، ص310؛ مشابه: المعجم الکبیر، ج3، ص107).
أنبأنا أبو القاسم علي بن إبراهيم، أنا رشأ بن نظيف - قراءة - أنا عبد الرّحمن بن عمر بن محمّد، أنا أبو إسحاق إبراهيم بن أحمد بن علي بن فراس، نا علي بن عبد العزيز البغوي، نا أبو عبيد القاسم بن سلام، نا أبو النّضر عن سليمان بن المغيرة، عن علي بن زيد بن جدعان، نا علي بن الحسين قال: أقبلنا مع الحسين بن علي فكان قلّما نزلنا منزلا إلاّ حدّثنا حديث يحيى بن زكريا حيث قتل، قال: كان ملك من هذه الملوك مات، و ترك امرأته و ابنته، فورث ملكه أخوه، فأراد أن يتزوج امرأة أخيه، فاستشار يحيى بن زكريا في ذلك، و كانت الملوك في ذلك الزمان يعملون بأمر الأنبياء، فقال له: لا تزوجها فإنها بغيّ، فعرفت المرأة أنه قد ذكرها و صرفه عنها فقالت: من أين هذا حتى بلغها أنه من قبل يحيى، فقالت: ليقتلن يحيى أو ليخرجنّ من ملكه، فعمدت إلى بنتها فصنعتها ثم قالت: اذهبي إلى عمّك عند الملأ، فإنه إذا رآك سيدعوك و يجلسك في حجره، و يقول: سليني ما شئت، فإنك لن تسأليني شيئا إلاّ أعطيتك، فإذا قال لك، قولي: لا أسأل شيئا إلاّ رأس يحيى، قال: و كانت الملوك إذا تكلم أحدهم بشيء على رءوس الملأ ثم لم يمض له نزع من ملكه، ففعلت ذلك، قال: فجعل يأتيه الموت من قتله يحيى، و جعل يأتيه الموت من خروجه من ملكه، فاختار ملكه، فقتله، قال: فساخت بأمها الأرض(تاریخ مدینة دمشق، ج64، ص206-207). #یحیی_بن_زکریا @Al_Meerath
Your current plan allows analytics for only 5 channels. To get more, please choose a different plan.