cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

اعتراف کنید

- In the name of God تبلیغات اعتراف🌝🌸 @Tablighat_Eterafkonid

Show more
Advertising posts
8 852Subscribers
-1924 hours
-1857 days
-87730 days

Data loading in progress...

Subscriber growth rate

Data loading in progress...

‌ ‌ ‌‌‌ ‌ سلام دختر 17 اسمم فاطیماست. دیروز پسرخاله 2 سالم با خالم اومده بودن خونمون . چون نزدیک هست خونشون زیاد میان خونمون منم با پسر خالم راحتم خیلیم دوسش دارم. دیروز داشتم سوتینمو عوض میکردم یه دفعه پسرخالم در اتاقمو باز کرد. منو دید منم گفتم بیاد تو در رو بستم. بعد شروع کرد هی میگفت می می بده( ممه) منم اولش نمیخواستم بهش نشون بدم بعد دیدم شروع کرد به التماس که آجی تروخدا می می بده منم دلم براش سوخت رفتم به مامان و خالم گفتم : منو و رادین میخوایم بازی کنیم. در رو قفل میکنم. بعد اومدم تو اتاق تیشرتمو در آوردم سوتینمم کندم بچم وقتی ممه هامو دید ذوق کرد پرید بغلم چنگ زد به ممه هام هی میگفت ممنون آجی. بهش گفتم می می دوس داری گفت آره مث می می های مامانه . گفتم می می های مامانمت شیر داره گفت آره گفتم برای منم بخور شیر داره، گف باشه بعد یه ربع گفتم شلوارتو دربیارم شومبولتو معاینه کنم من دکتر شم گفت باشه. شلوارشو درآردم دیدم شق کرده😂 گف فاطیما جیش دارم گفتم بیا جیش کن تو این( یکی از شرتامو دادم بهش جیش کرد) و از اتاق رفت بیرون از بعد رفتنش شرتمو میذارم تو دهنم میک میزنم بو و طعم شاش میده خیلی باحال دوس دارم از این به بعد یه پسر روم بشاشه🤤 @Eterafkonid
Show all...
‌ ‌ ‌‌‌ ‌ سلام دخترم 14 همون که گفتم بابام بهم حس جنسی داره. همون رفتاری که قبلا داشت از پشت بغلم میکرد بدتر شده بیشتر بهم نزدیک شده با اکانت فیک عکس التشو برام میفرسته هرچند بلاک میکنم ولی باز با اکانت جدید برام میفرسته داستان سکس پدر دختر گیف فیلم. اینکارو میکنه تا تحریکم کنه ولی خب من فقط بلاک میکنم تا اینکه چندشب پیش یکی از فامیل ها اومدن عیدی شب موندن بابام گفت تو بیا تو اتاق من بخواب تا اونا تو اتاق تو بخوابن بعد نصف شب شرتک منو درمیاره آلتشو میزاره لای پام باهام سکس میکنه منم از ترس و آبرو چیزی نمیگفتم و خودمو زدم به خواب دیشبم رفتیم تو باغمون چادر زدیم بعد گفتم سردمه گفت بیا بغلم گرمت کنم بخواب باز لختم میکنه از پشت میخوابه روم ابشو میریزه لای پام میترسم آخر باردارم کنه نمیدونم چطوری با این وضعیت کنار بیام شرایط خوبی ندارم. کسی رو نداشتم باهاش حرف بزنم اینجا گفتم کمی سبک بشم @Eterafkonid
Show all...
‌ ‌ ‌‌‌ ‌ سلام دخترم من چند سال پیش با یک پسر اشنا شدم و حدود ۶ ماهی رابطه داشتیم تا اینکه اخرا هی اسم یکی دیگه دختر و میاورد میگفتم چی میگفت شوخی کردم سرد شده بود تا اینکه فهمیدم بهم خیانت میکنه و رابطه رو تموم کردم و بلاکش کردم از این اتفاق ۲ سال میگذره ولی تو این دو سال با اکانت های مختلف هی پیام میده که ببخشید بیابرگرد و هیچکی مثل تو نمیشه نمیتونم فراموشت کنم و اینا منم بلاکش کردم شاید تو این دوسال با ۲۰ تا اکانت پیام داده باشه که من بلاک کردم تا همین چند شب پیش با یک اکانت پیام داد و همون حرفا که تموم سعیمو کردم فراموشت کنم ولی نمیشه و اینا منم بلاکش کردم همین چند ساعت پیش رفیقش پیام داد که اخرین چتش با تو بوده و الان تصادف کرده و عکس یه موتورم فرستاد که تصادف کرده ولی موتوره اونی که تو پستاش بود نبود من تو این دوسال با هیچ کس وارد رابطه نشدم و واقعا دوسش داشتم ولی با این کارش از چشمم افتاد الان نمیدونم دروغ میگه که من پیام بدم یا راست میگه چون تو حرفاشم کم دروغ نمیگفت ولی در کل بنظرتون اشتباه از منه یا اون باید دوباره اعتماد کنم ؟ یا اگه اینا دروغ بود تا اینکه من پیگیر بشم باهاش دوباره وارد رابطه بشم ؟؟؟ @Eterafkonid
Show all...
Show all...
برنامه ناشناس

بزرگترین ، قدیمی‌ترین و مطمئن‌ترین بات پیام ناشناس 📢 کانال رسمی و پشتیبانی 👨‍💻 @ChatgramSupport

‌ ‌ ‌‌‌ ‌ سلام پسرم 16 میخوام اعتراف کنم که با شورت مامانم جق زدم و آبمو ریختم رو شورتش خیلی حال داد با فکر کردنش حشرم میزنه بالا خیلی خوبع بخاطر اضافه وزنی که داره روناش خیلی تپله. یع کوچولو هم شیکم داره . دیشب وقتی خواب بود منم کنارش خواب بودم خودمو رفتم چسبوندم بهش دستمو گذاشتم رو شیکمش و مالیدمش یه سوال داشتم اگر شورتی رو که روش آبمو خالی کردم بپوشه حامله میشه؟ @Eterafkonid
Show all...
‌ ‌ ‌‌‌ ‌ سلام همون دختری هستم که گفتم خیلی چاقم . اول از همه که از این به بعد تصمیم گرفتم واستون اعتراف های زیادی بفرستم دوم هم اینکه کامنت ها رو خوندم خیلی الکیو چرت و پرت بود غیر از اون کسی که گفته بود شوهرت بهت ساخته😂 راستش امروز میخوام به یکی از کارهای نامزدم اشاره کنم. هفته پیش خانواده نامزدم رفتن شمال منم پیچوندم رفتم پیش آقایی🙈 شیطونی کنیم. من عاشق پاستیلم یعنی هر چقدر پاستیل بخورم سیر نمیشم برا همین نامزدن برام یه کاسه پر پاستیل کرد منم تا آخرشو خوردم بعد که شلوارمو کشید پایین دستشو کرد تو شورتم بعد خندید گفت تنبل خانم هنوز پشملرو نزدی منم با پررویی گفتم همینه که هس همینطوری باید بخوری . دراز کشید و نشستم رو صورتش. بچم از بس چاقم نفس بند اومده بود😂. هعی میگفت پاشو نمیتونم نفس بکشم تنت بو میده منم محکم تر نشسته بودم😂. آخر سرم ارضا تشدم بهش گفتم تلافی میکنم شب شاشیدم وسط فرش مادرش اونم بهم هیچی نگفت مجبور شد فرشو بشوره و منم تمیز کنه چون حال شستن کصمو بعد شاشیدن ندارم 😂 فعلا خدافظ تا اعترافای بعدی💙 @Eterafkonid
Show all...
‌ ‌ ‌‌‌ ‌ پسرم 18 خواهرمم سحر 19 سال پیش همین موقع ها بود که مامان و بابام برا فوت یکی از فامیلا رفتن شهرستان ولی سحر چون واسه کنکور میخوند نرفت منم گفتم پیشش میمونم حال ندارم بیام و تنها شدیم از قضا قرص خواب اورم چنروز قبلش از یکی از رفیقام گرفته بودم و الان فرصت استفاده ازش بود شب ساعتای 11، 12 بود ابمیوه ریختم توشم یدونه قرص انداختم پودر کردم بردم برا خواهرم که درس میخوند بهش دادم و گفتم خشتگیت درمیره بخور خلاصه خوردو تقریبا 20 دیقه بعد رفتم اتاقش دیدم خوابش برده منم صداش زدم که مطمئن شم دیدم بیدار نمیشه تکونشم دادم باز بیدار نشد پس ینی قرصه کارشو کرده منم اول پاشو بو کشبدمو بوسش کردم و کردم تو دهنم تا جاییکه جا داشت و میخوردمش رو ابرا بودم اصن چنتا عکش و فیلمم از پاهاش گرفتم ممه هاشم یکم خوردم ولی دیگه گفتم شاید شلوارشو بکشم پایین بیدار شه دیگه با همون پاهاش ابمو اوردم ریختم رو پاش
Show all...
‌ ‌ ‌‌‌ ‌ همون مامان جنده که گفتم صدای مامانم شبا دیوونم کرده مامانم که دیشب صدا کص دادنش و آه و نالش خونه رو ورداشته بود صبح خیلی سرحال بود و بعد صبحونه من تو اتاقم بودم درس میخوندم که از لای در دیدم مامانم رفته جلو بابام قمبل کرده بابامم یه سیلی زد رو کونش صدای جیغش اروم اومد و هردو رفتن تو اتاقشون که دیوار به دیوار اتاق منه و درو قفل کردم بعد چن دیقه صدای نفس نفس زدنای مامانم میومد و خب من یکم عذاب وجدان داشتم خودمو مشغول کزدم که نشنوم ولی حدود ده دیقه بعد مامانم یک جیغی زد و با حالت عشوه گفت درش نیار بکن تو کصم و آه کشبد فک کنم ارضا شد همینطور که حدس زدید نتونستم جلو خودمو بگیرم و جق زدم
Show all...
‌ ‌ ‌‌‌ ‌ همون پسر 18 ساله ام که با صدا آه و ناله مامانم بیدار شدم ینی باورم نمیشد مامانم اینطوری آه بکشه مامانم 39 سالشه ولی خیلی بدن رو فرمی داره البته لباس پوشیدنش عادیه و برا همین باورم نمیشد. رفتم پشت در گوش دادم مامانم میگفت جرم بده و... خلاصه که عشق کردم جقمو زدمو خوابیدم ادمین : نوش جونت
Show all...
‌ ‌ ‌‌‌ ‌ کص میخام😐😂😂😂
Show all...