ASHK | اشک
یه آدم خیلی معمولی، اما کلمهباز. An all-time loser! در جستجوی حقیقت! میشنوم، میخوانم...(هر چیزی، ترجیحا nude): @Ashkism_Bot http://t.me/HidenChat_Bot?start=757342964
Show more1 032
Subscribers
-224 hours
+47 days
+18230 days
Posts Archive
بخش سوم از ارجاعات بوجک هورسمن به نقاشیها
نام آثار به ترتیب:
1- Birthday, Marc Chagall, 1915.
2- Portrait of the Artist’s Sister, George Lemmen, 1891.
3- A Sunday on La Grande Jatte, Georges Seurat, 1884-86.
4- Untitled, Tanaka Atsuko, 1964.
5- The Child’s Bath, Mary Cassatt, 1893.
6- The Herring Net, Winslow Homer, 1885.
7- The Song of the Lark, Jules Breton, 1884.
#نقاشی
دیروز داشتم با این خانمه صحبت میکردم، بحث این شد که با چندتا از همکاراش دارن میرن کلاس آلمانی. پرسیدم چرا، گفت خب بریم اونجا برای حقوق بیشتر.
بعد تعریف کرد که چه خنگبازیای درآورده امروز؛ چون به جای ماشین دندهاتومات خودش، ماشین باباشو برداشته و بلد نبوده چجوری با سوییچ روشنش کنه. و به خودش میخندید.
حین مکالمه هی میدیدم یه صدای ویبره میاد از کنارم، اما هرچی نگاه میکردم چیزی نبود. آخرسر یهو دیدم از جیبش یه دستگاه کوچیک درآورد که به سرش شیلنگ وصل بود و اینجا بود که تو دلم گفتم پشمام! فهمیدم که اونیکی سر شیلنگ زیر لباسشه و داره شیرشو میدوشه! و اون صدا هم مال موتور دستگاه بوده که کار میکرده. علم چقد پیشرفت کرده!
در انتها هم گفت فردا طرفای ساعت ۱۱ بیا، اما نمیتونم زمان دقیق بهت بگم چون ما که آلمانی نیستیم! گفتم ولی من هستم. گفت پس ۱۱ و نیم بیا. 😆
🤣 13❤ 5
بخش دوم از ارجاعات بوجک هورسمن به نقاشیها.
نام آثار به ترتیب:
1- The Kiss, Gustav Klimt, 1907-8.
2- Shot Marilyns, Andy Warhol, 1964.
3- Washington Crossing the Delaware, Emanuel Leutze, 1851.
4- The Japanese Bridge, Claude Monet, 1892.
5- Water Lilies, Claude Monet, 1897-99.
❤ 9
بعدش آقاهه مث بچهها اومد با عصبانیت به سمت پسره و خواست با بطری آب کوچیکش از پایین روش آب بریزه تا تلافی کنه. بعد صاحب مغازهی اون زیر اومد وساطت، و پسره رو دعوا کرد. بعدش رفت گفت با مادرش صحبت کردم که حواسش باشه و اینا.
اینجا متاسفانه نشد عکس واضحتری از آقاهه بگیرم، چون کلی آدم اون وسط بود، و نمیخواستم هم خیلی برم جلو که منو ببینه؛ چون در نقطهی جوشش بود و ممکن بود بیاد با منم درگیر شه!
❤ 10👍 2
لحظهای که نوجوان معلول ذهنی دهان پر از آب خود را به روی مرد توریست خالی کرد.
#عکاسی
❤ 12🕊 1
اگر در مورد لویی وِین خواستین بیشتر بدونین و به گربهها هم علاقه دارین، میتونین #فیلم زندگی الکتریکی لویی وین رو تماشا کنین با بازی زیبای بندیکت کامبربچ.
❤ 9
بخش اول از ارجاعات بوجک هورسمن به نقاشیها.
نام آثار به ترتیب:
1- Dance, Henry Matisse, 1910.
2- Portrait of an Artist (Pool with Two Figures), David Hockney, 1972.
3- Blue Horse, Franz Marc, 1911.
4- Untitled, Louis Wain, ? date.
5- Olympia, Édouard Manet, 1863.
🔥 9👍 3❤ 1
اگه #سریال فوقالعادهی بوجک هورسمن رو دیده باشید، میبینید که ارجاعات خیلی زیادی به فیلمها، نقاشیها، اخبار سلبریتیها و اتفاقات روز دنیا داره، که شاید حتی متوجه بعضیاش نشیم. با کمک دوست نازم شکیبا، میخوام تعدادی از ارجاعاتش به نقاشیهای معروف رو در چند قسمت پست کنم.
❤ 7
بعد از چهار ماه تازه قرار شده که برم اینجا. امروز رفتم و خود استاده نبود. یه خانمی که قرار شده مسئول کارای من باشه و تازه از مرخصی زایمان برگشته، برام یه کم برنامهی کاری رو توضیح داد. گفت میتونی واسه خودت یه باکس قهوه بگیری و هروقت خواستی بری تو آشپزخونه و از دستگاه استفاده کنی. یا اینکه از مال خودم بهت بدم. گفتم نه اونقدا قهوه نمیخورم اصن. گفت آره یادم نبود تو ایتالیایی نیستی!
بیشتر مدت باهام ایتالیایی حرف میزد و پشماش ریخته بود که چطور به این خوبی متوجه میشم با اینکه فقط تا A2 خوندم. حالا منم به روی خودم نیاوردم که ۱۰۰ درصدی متوجه نمیشم ولی میتونم کلیت جمله رو درک کنم از روی اون کلماتی که متوجه میشم. گفتم وقتی با من مستقیم صحبت کنن بیشتر میفهمم نسبت به وقتی که با خوداشون حرف میزنن. اما خب خودم انگلیسی جوابشو میدادم.
در آخر هم پرسید بعدش میخوای چکار کنی، گفتم دنبال کار میگردم. گفت تو که مهندسی هستی حتماً برات کار پیدا میشه و سخت نیست، اما اکیداً توصیه میکنم ایتالیا نمون چون حقوق و مزایامون پایینه و این حرفا. حالا من یه ساعت داشتم دلیل میآوردم که اصن من ایرانیام و این دلیل خوبیه که کار پیداکردن برام کار سختیه، و اون میگفت نه، ربطی نداره. آره خلاصه.
❤ 13
Photo unavailableShow in Telegram
بیا اینم شاهد!
دوستمون اصن تو چنل نیست و خبر نداشت از قضیه!
جالب.
❤ 10👍 1
آخرش داشت صحبت میکرد. نمیدونم ایتالیاییش در چه حده، اما مترجم داشت از فارسی به ایتالیایی. بعد اومد از ایتالیاییها تعریف کرد یه کم. گفت: «من خانوادهم سی ساله انگلیس زندگی میکنن، اما وقتی خواستم از ایران بیام و به ویزا نیاز داشتم، بهم ندادن. در حالی که ایتالیا نه تنها بهم ویزا داد، بلکه اجازه هم دادن هنرم رو به عرضه کنم.» حالا نمیدونم این قضیه چقدش به بوروکراسی مربوطه، چقد به سیاست و چقد به انساندوستی، اما خب جالب بود در کل.
بعدش تموم شد و میخواستم برم بیرون، و نه قصد عکس و امضا گرفتن داشتم، و نه صحبتکردن. رفته بود دم در برای خوشآمد، و من باید از جلوش رد میشدم. اون لحظه خیلی سریع اتفاق افتاد و یهو نوبت من شد، و منم گفتم حالا یه چیزی بگم. و اونقد بدون آمادگی رفتم جلو که هول شدم و فکر کنم زبونم هم گرفت یه لحظه و اون حرفا رو زدم. بعد همونجا دوتا دختر بودن و قبل از اینکه جملهمو تموم کنم یه "هوا برت داشته تو کجات شبیه اشکان خطیبیهی خاصی" تو چهرهشون بود.😂
❤ 17👍 1