cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

شـــوبــات 🎲

لبات زیر دندونم طعم دیگه ای داره... ❤️‍🔥 " Şubat شـــوبــات " ╎ به قلم: ملیکا شاهوردی↝╎ ❗هرگونه کپی حرام و پيگرد جدی قانونی دارد ❗

Show more
Advertising posts
16 298
Subscribers
+32424 hours
+3867 days
+1 44230 days

Data loading in progress...

Subscriber growth rate

Data loading in progress...

دختر روستایی و معصومی که بهش تجاوز شده اما پسر دیگه ای گردنش میگیره! یه پسر همه چیز تمام و جذاب🥲🔥 پسری که از اول نمیخوادش اما وقتی لوندی هاش و میبینه وا میده و...🙊💦 https://t.me/+U7YEmWxisBQ3MjI8 https://t.me/+U7YEmWxisBQ3MjI8 دارای صحنه های بزرگسالان 🍑
Show all...
Photo unavailable
بزرگترین گنگستر ترکیه، تنش هوس دختری رو می‌کنه که پا به خونه‌ی ممنوعه هاش گذاشته! با بیهوش کردنش، توی زندان خودش حبسش می‌کنه و حالا دنیز مجبوره تن به رابطه با مردی بده که تمایلات عجیبی تو رابطه داره. اونم درحالی که باکر‌ست و... 🔞 عزیزان تازه وارد خوش اومدید 💋 شروع رمانی که با بنر واقعی اون به ما پیوستید.
Show all...
8👍 5
بزرگترین گنگستر ترکیه، تنش هوس دختری رو می‌کنه که پا به خونه‌ی ممنوعه هاش گذاشته! با بیهوش کردنش، توی زندان خودش حبسش می‌کنه و حالا دنیز مجبوره تن به رابطه با مردی بده که تمایلات عجیبی تو رابطه داره. اونم درحالی که باکر‌ست و... 🔞 عزیزان تازه وارد خوش اومدید 💋 شروع رمانی که با بنر واقعی اون به ما پیوستید.
Show all...
VIP ‼️ VIP ‼️ برای مطالعه فایل کامل رمان با 740 پارت آماده همین الان وارد اپلیکیشن باغ استور بشید. نگم براتون از پارت ها 🥹❤️
Show all...
᯽•᯽•᯽•᯽•᯽•᯽•🩸 ᯽•᯽•᯽•᯽•᯽•🩸 ᯽•᯽•᯽•᯽•🩸 ᯽•᯽•᯽•🩸 ᯽•᯽•🩸 ᯽•🩸 🩸 #شــوبــات #نویسنده_ملیکا_شاهوردی                    •••° شــوبــات تهدید پشت صدایش آنقدری واضح بود که اوزان دندان روی هم فشرد و خشمگین نگاهش کرد. تا همین حالا هم عدنان هوایش را داشت و کارهایش را مخفی نگه داشته بود، حالا هم مجبور به عمل کردن بود تا گرایش های جنسی‌اش مخفی بماند. - کیسه بوکسم و‌ دمبل‌هام وسط سالن نباشه خودت و زنت و کل ایل و تبارت رو یه تنه میـــگام... با رضایت از این که حرفش را به کرسی نشانده بود، لبش به نیشخندی کشیده شد و سر تکان داد، گردنش را به سمت سینان چرخاند. عمیق و طولانی نگاهش کرد؛ با دقت زیاد... از شدت مشت های محکمی که به او کوبیده، صورتش زخم و کبود شده بود. اما از کارش ذره‌ای پشیمان نبود. او لایق این کتک بود؛ زیرا سینان از حدش گذشته و کاری کرده بود که نباید انجام می‌داد. اشتباه بزرگش، خیانت به او بود و تاوان داشت. تاوانش هم این بود که حالا حالا ها نمی‌توانست او را ببخشد و خیانتش را ندید بگیرد. حیف که برادر کوچکش بود و بیشتر از آن نمی‌توانست دهانش رو سرویس کند، به هر حال از خون خودش بود و می‌دانست چه ذات عوضی و کثیفی دارد. دهان باز کرد تا حرف بزند و بگوید "برو" که ناگهان صدای جیغ آشنای دنیز به گوشش رسید. ابرو در هم کشید. بی تعلل اوزان را کنار زد و پله‌ها را دو به یکی بالا رفت. عجله داشت؟ البته که بله و مهم تر از آن نگران بود. دنیز حتی در حین رابطه هم خونریزی و درد داشت و هر کاری کرد نتوانست آرامش کند. با هر حرکت و کمر زدنش، بدنش می لرزید و خودش را سفت می‌کرد؛ اما به هر سختی که بود کارش را تمام کرده و لذتی وصف نشدنی را با تن دخترکش چشیده بود. دستگیره در را پایین کشید و وارد اتاق شد. به محض وارد شدنش و دیدن دنیز، نشسته پایین تخت؛ اخم غلیظی بین ابروهایش جا گرفت. خیره به دستمال های خونی کنارش، اخمی کرد. مطمئن بود که همان دیشب، تمام دستمال های خونی را داخل سطل زباله انداخته و ملحفه را هم عوض کرده بود. - دنیز؟ نزدیکش شد و زانویش را روی زمین گذاشت. دستش را زیر چانه‌اش گرفت و وادارش کرد به چشمانش نگاه کند. اما به محض قفل شدن نگاهشان باهم و دیدن اشک حلقه زده در چشمانش متعجب ماند. - بهت گفتم نــکن‌؛ گفتم من و بیـــخیال شو! #prt_393 هرگونه کپی پیگرد جدی قانونی دارد ❗
Show all...
💔 73👍 19 13❤‍🔥 9🥰 1
جدید ترین نسخه‌ی باغ استور برای خرید فایل کامل شوبات همین الان اپلیکیشن باغ استور دانلود کنید و شوبات مطالعه کنید 😍
Show all...
من قباد کاشفی... مردی متعصب و اسم و رسم دار... صاحب یکی از شرکت های ساختمان سازی عظیم توی کشور هستم! زنم و خیلی دوس دارم، اما اون باردار نمیشه... زنم بخاطر فشارهای خانواده برام زن دوم میاره! زنی که من نمی‌خوامش‌.. اما وقتی زن اولم حامله میشه و....🔞❌😱 https://t.me/+7jSQUBLz7o0xZDJk فول هات و ممنوعه🫦
Show all...
من قباد کاشفی... مردی متعصب و اسم و رسم دار... صاحب یکی از شرکت های ساختمان سازی عظیم توی کشور هستم! زنم و خیلی دوس دارم، اما اون باردار نمیشه... زنم بخاطر فشارهای خانواده برام زن دوم میاره! زنی که من نمی‌خوامش‌.. اما وقتی زن اولم حامله میشه و....🔞❌😱 https://t.me/+7jSQUBLz7o0xZDJk فول هات و ممنوعه🫦
Show all...
اونایی که دستشون خالیه، بیان تو کانال و از امروز از رمان‌های رايگان ما بهره‌مند بشن. ما هیچ پرداختی اینجا نداریم، فوری وارد شید تا ضرر نکنید. رايگان ميذاريم كانال بالا☝️☝️☝️☝️
Show all...
لینک کانال #خصوصی(چند رمان خفن)به مدت یکساعت، کاملا رایگان در اختیار شماست!😳😳 به مناسبت 1سالگی، کانال vipرو میزارم ده نفر به طور شانسی عضو بشن.😁 لینک ورود👇 https://t.me/addlist/1FEgb490E6k0MDA8
Show all...