cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

ناقوس مرگ

داستان‌مَن‌آغازیست‌بی‌پایان

Show more
Advertising posts
333
Subscribers
No data24 hours
No data7 days
No data30 days

Data loading in progress...

Subscriber growth rate

Data loading in progress...

Repost from ناقوس مرگ
صورت آرزوهایم کبود است! عجب دست سنگینی دارد روزگار...
Show all...
Show all...
Hidden Chat

کانال اطلاع رسانی: @HidenChat ادمین پشتیبانی: @HidenChat_Admin

آدم عجیبی بود، عاشق نور بود، ولی وقتی دلتنگ چیزی میشد، از خورشیدم متنفر بود. فکرکن، یکی دم صبح از تختش بلند بشه، پرده رو بکشه، تا خورشید رو تو اتاقش، خفه کنه...
Show all...
تکست داد گفت آقای محترم از الان به بعد تویی بابای دخترم :))
Show all...
ﭘﺪﺭ ﺑﺰﺭﮒ ﻣُﺮﺩ، ﺍﺯ ﺑﺲ ﮐﻪ ﺳﯿﮕﺎﺭ می‌ﮐﺸﯿﺪ.. ﻭ ﻣﺎﺩﺭﺑﺰﺭﮒ ﺳﺎﻋﺖ ﺯﻧﺠﯿﺮﺩﺍﺭِ ﺍﻭ ﺭﺍ ﮐﻪ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﻪ ﺟﻠﯿﻘﻪ‌ﺍﺵ ﺳﻨﺠﺎﻕ میشد، ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﺨﺸﯿﺪ.. ﺑﻌﺪﻫﺎ ﮐﻪ ﺳﺎﻋﺖ ﺧﺮﺍﺏ ﺷﺪ، ﺳﺎﻋﺖ ﺳﺎﺯ ﻋﮑﺴﯽ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺩﺍﺩ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺻﻔﺤﻪ‌ﯼ ﭘﺸﺘﯽِ ﺳﺎﻋﺖ ﻣﺨﻔﯽ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ! ﺩﺧﺘﺮﻯ ﮐﻪ ﺷﺒﯿﻪ ﺟﻮﺍﻧﯽِ ﻣﺎﺩﺭ ﺑﺰﺭﮒ ﻧﺒﻮﺩ! ﭘﺪﺭ ﺑﺰﺭﮒ ﭼﻘﺪﺭ ﺳﯿﮕﺎﺭ می‌کشید..
Show all...
با این امید که بهترین روزهای مان در انتظار نشسته اند، تمامِ ایام را به دستِ زمان کشتیم...
Show all...
لطفا به کانال ما جوین شوید @fastgram_org
Show all...
لطفا به کانال ما جوین شوید @fastgram_org
Show all...