درباره ی ما

خب دیگه فک کنم عمر این کانال هم سر اومده. با تشکر از همراهی شما در این یازده ماه خدانگهدار

یادمون نمیاد از کسی خواهش کرده باشیم بیاد اینجا یا بمونه یادمون نمیاد اینور اونور دنبال ممبر بوده باشیم. به هر بهانه هم که اقای عبدالمطلب تلاش میکنه ممبر جدید نیاد و همین تعدادی هم که هستن لفت بدن :)) چند تا روزمرگی میذاریم با چند تا پیام کپی از اینور اونور باقیشم که یا تجربه س یا مسخره بازی پذیرش همینم سخته؟ جای کسیو تنگ کرده؟ قربون انصاف و معرفت تک تک تون..

چرا ریمو نمیکنیم؟ چون عملا تاثیری نداره شما یه اکانتو ریمو میکنی یه اکانت دیگه میسازه میاد🤷🏻‍♀ چرا توجه میکنیم؟ ما که داریم زندگی مونو میکنیم میریم و میایم و در طول روز هر کدوممون چند تا پیام میذاره میره باز حالا فکر کن تو حال خودتی یکی یهو یه چیزی میفرسته حالت گرفته نمیشه؟

نکته بعد اینکه ما میگیم اگه اذیت هستید لفت بدین میگن ما جوین نیستیم قبلا لفت دادیم خب عزیزمن :))))) شما که لفت دادی چرا چک میکنی باز :))) این درگیری خودته که با خودت باید رفعش کنی. شما هر نرم افزاری رو باز کنی هرکسی داره برای خودش فعالیت میکنی توئیتر همین طوره اینستا همین طوره کانال های فردی ایتا،صفحات فردی روبیکا تازه ما این همه از روزای تلخ و تیره مون نوشتیم اونا به چشم نیومد فقط همین یه دونه دیده شد؟ الحمدالله :)

اگه حالتون با اینجا خوب نیست هیچ چیزی؛ ابدا هیچ چیزی ارزش بهم ریختن ارامش درونی و ارامش زندگی تونو نداره‌. با لفت دادن به ذهن و زندگی تون ارامش رو برگردونید. شما اینجا عکسی از هدیه و سفر و کافه و غذا و خوش گذرونی و.. دیدین؟ ما محتوای تصویری نداریم چون عقیده داریم یه سری چیزا مال خودمونه اما اگه با دو تا پیامی که گهگاهی نوشته میشه بازم اذیت میشید ارامش خودتونو فدای مجازی نکنید💙

یادتونه مهدی تولدمو یادش رفته بود؟ ۱۸ روز بعد از عقدمون بود هاا من برم قیاس کنم با تولد رفقام که همسرشون براشون رستوران میز رزرو میکنن و هدیه میخرن و جشن میگیرن و.. نه! پیش میاد چه اهمیتی داره مگه؟

دلتونو بزرگ کنید خدا مترشو دور قد مون نمیگیره دور قلبمون میگیره با این تفاسیر خونه ی هیچکی نباید برید چون ممکنه وسایل داخل خونه ی یکی از مال شما شیک تر و گرون تر باشه بیرون هم نرید چون ویترین مغازه ها پر از اجناس لوکسه تلویزیون هم نگاه نکنید فضای مجازی رو هم ببندید. تازه ما که اینجا محتوای تصویری نداریم :)) اینستا که اصلا نرید چون بعید میدونم بتونید اونجا دووم بیارید.

یکی دیگه تون به مهدی گفته بود شوهرم برام کتاب و نشانگر کتاب خریده خوشبحال سپیده و.. نمیدونم چجوری میشه که ادم عشق رو ببره روی ترازو محبت خالصانه رو سبک سنگین کنه بگه کم بود خوب نبود راستش من نمیتونم..دلم میگیره من با یه شاخه گل خوشحال میشم، با یه دونه اسمسِ دوستت دارم با "این انارو قاچ کردم همه ی دونه هلش قرمز بود مال تو" بخدا اگه قیاس میکنید در حق خودتون و همسرتون و زندگی تون جفا میکنید. همین

هنوز این بحث لابه لای پیام ها وجود داره :))) مهدی میگه اگه میدونستم انقدر بعصی ها تحت تاثیر قرار میگیرند حتی همون یه ذره اشاره ی غیر مستقیم هم انجام نمیدادم اما من اگه بجای همسر این خانوم بودم دلم میشکست. تصور کن با محبتت برای همسرت یه شاخه گل بخری و اون محبتت رو ببره توی فاز مقایسه

#شما خب من فقط امیدوارم این که اینقدر دارم به گوشی آیفون که مهدی آقا براتون خرید فکر میکنم و دلم شکست از همسرم که فقط با یه شاخه گل اومد خونه، به جایی از زندگی تون بر نخوره :(