402
Subscribers
No data24 hours
No data7 days
No data30 days
- Subscribers
- Post coverage
- ER - engagement ratio
Data loading in progress...
Subscriber growth rate
Data loading in progress...
Ты спас темную родину моего сердца..Ты заменил себя тьмой, чтобы сиять, как луна .
صدها سال پیش جادوگری مرا طلسم کرد
طلسمی وحشتناک و غم انگیز که تا ابد مرا محکوم به خوناشام بودن کرد اما..
اما چند وقتی است جادوی دیگری گریبانگیر قلبم شده است..
او جادوگر نبود، وِردی زیر لب نخواند، قدرت ماورایی هم نداشت او فقط چشمانی درخشان و چهره ای به زیبایی الهه های بهشتی داشت.
"چشمانت؛
آن دو کهکشان تیره که چون اختر های سپیدی بر سفره آسمان شب جای گرفته اند.
توصیف چشمانت همچو خلق آن دشوار است
سیاهی چشمانت مانند سیاهی دریا در تاریکی شب آرامش دارد
سیاهی چشمانت همچو لبخندت،گیسوانت و وجودت زیباست
آنقدر زیبا که میتوان سالهای سال در محو تماشای زیباییش مقیم شد
اما زیبا تر میشد هنگامی که از فاصله اندک بود
زیبا تر میشد هنگامی که به رخسار من خیره میشد و من را غرق در نگاهش میکرد
نمیدانم چه شد،چگونه شد،اما یک آن به خودم آمدم و خود را غرق در دریای چشمانت یافتم،تو با من چه کردی؟
تو با من،قلبم،عقلم،جسمم،روحم چه کردی؟
چه زمانی آنهارا تسخیر چشمانت کردی؟
چگونه من را حبس خود کردی؟
اما میدانی؟این شیرین ترین حبسی است که نمیتوانم هیچگاه از بند آن رها شوم
میخواهم تا ابد در آن گرفتار باشم،چه گرفتاری بهتر از گرفتار تو بودن؟
پس بمان،بمان و من را از آرامش و بند چشمانت دریغ مکن
بمان و زندگی را برایم زیبا ساز."
Choose a Different Plan
Your current plan allows analytics for only 5 channels. To get more, please choose a different plan.