cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

وانشات🔞

🚩 Channel was restricted by Telegram

Show more
Advertising posts
189
Subscribers
No data24 hours
No data7 days
No data30 days

Data loading in progress...

Subscriber growth rate

Data loading in progress...

ساعت ۱۰ صبح بپاکید ادمین میشم از۱کاتا 11کا پایه دارم هرسری تب بالا 50تا جذب داری😜 بدو تا پرنشدم جذبم فوله 60تا پایه دارمم فقط 2تا دیگه میگرما😜 @Malosak_Alvin
Show all...
Prohibited content
#شیطان_خلافکار😈 #زندگی_پراز_تحقیر_و_درد⛔️ محکم #پاهام رو به #تخت بست و گفت: _#جووون چه #صحنه #نابی.♨️ سعی کردم #نترسم تا بیشتر ازاین از #شکنجه کردنم #کیف نکنه #تنها امیدم به اومدن #نیاوش بود.❗️ اومد روم و #زبونی از روی #شکم تا #سینه هام کشید که #چندشم شد و غریدم: _تن #لشت رو بکش #کنار.♨️ یهو یکی از #سینه هام رو #محکم فشار داد که #ناله_ای کردم #عصبی کنار گوشم غرید: _میخوام به #نیاوش نشون بدم با #جاسوسی که فرستاده تو #دم_و_دستگاهم چی کار میکنم.⁉️ #پشت بند حرفش بلند شد و _وسیله ای از #کشو دراورد که با #دیدنش #بدنم #یخ کرد.❌ #دختری_که_میره_برای_جاسوسی_ولی_میگیرنش_و...🚫 #جوین_بده_ببین_چجوری_نالش_رو_درمیاره🔞 https://t.me/+mMfk1t39uFM4MzI0
Show all...
0.33 KB
ملافه گرم را روی شانه هایم انداخت فنجان قهوه داغ را روی میز گذاشت و رو به رویم نشست ... پسر سرد و خشکی بود که دریاچه چشم های خاصش همیشه یخ بسته حتی جذابیت چهره اش و هم نمیتوانست آرامم کند سرم را پایین انداختم ــ لطفا میل کنید ... بیرون خیلی سرده این قهوه گرمـتون میکنه! سرم را تکان دادم و تشکر زیر لبی گفتم فنجان را برداشتم و جرعه ای نوشیدم ــ چی دیدید که انقدر ترسیده بودید؟؟ با یاداوری اتفاقات عجیب و ترسناکی که چند دقیقه پیش در خانه افتاده بود فنجان را روی میز گذاشتم و چشم بستم تا چشمانم بسته میشد تصویر سالن تاریک و ساکت خانه در ذهنم نقش میبست زنی عجیب و بلند قد که لباس های مشکی اش پاره پاره بودند و بیتوجه به من در خانه قدم میزد و گریه میکرد!! لحظه ای که صدایش زدم و او پس از چند ثانیه سرش را به سمتم چرخاند هرگز فراموش نمیکنم صورتی مثل برف سفید و دو گوی بیضی مانند مشکی رنگ به جای چشم و دهانی که وجود نداشت!!! نفهمیدم چطور از خانه خارج شدم فقط در لحظه اخر متوجه لبخند عجیب ان زن شدم که سرش را مثل جغد چرخانده و بهم خیره شده!! ــ اروشا خانوم ؟؟ با شنیدن صدای اریو لرز کوتاهی کردم و به خودم امدم ... نگاهم را به چشمان سردش دوختم کمی نگران بود! ــ چیزی شده؟؟ اتفاقی افتاده؟ ــ ا اون خونه پ پر از ارواحه!! تنها چیزی که توانستم بگویم همین بود انگار میدانست هیچ تعجبی نکرد و اخم ظریفی بین ابروهایش نشاند ــ چرا این رو میگید؟ چیزی دیدید؟ ملافه را دور خودم محکم کردم ــ هر شب صدای گریه و جیغ های خفه از طبقه پایین میاد ... هرشب حس میکنم به جز من یکی دیگه هم تو اون خونه است هرشب سایه هایی رو میبینم و امروز خ خودش و دیدم!! نگاهم را بالا اوردم و بهش دوختم بااخم خیره میز بود ــ دیگه به اون خونه برنمیگردم اریو دستی در موهای خوش حالت اروپایی مانندش کشید ــ پس اون نفرین به شما انقدر نزدیک شده که بتونه تجسم پیدا کنه و خودش و بهتون نشون بده!! چشمانم گرد شد ــ ک کدوم نفرین؟ از چی حرف میزنید؟ هوف ارامی گفت و سرش را بالا اورد اما همینکه خواست حرفی بزند دهانش بسته شد اخم کردم ــ چیشد؟ سرش را پایین انداخت لب هایم را غنچه کردم و سرم را پایین بردم ــ چیشد اقا اریو؟؟؟ باهمان سر پایین لب زد ــ یقه ی لباستون!! یقه لباسم؟ اخم کرده نگاهی به یقه ام کردم که با دیدن سوتین آبی رنگم که سخاوتمندانه بالا تنه سفید و درشتم را به نمایش گذاشته بود لب گزیدم و هول شده شروع به پوشاندنش کردم اما باز هم با بی حواسی دستم به بند لباسم کشیده شد و کل پیراهنم ...... https://t.me/+aBNGj9TwUjQ1ZjE0 https://t.me/+aBNGj9TwUjQ1ZjE0 پسری جذاب، باهوش و سرد که همسایه اروشا کنجکاو و زیبا میشه و کم کم توجه این پسر یخی به دختری که تو خونه اش اتفاقات هولناکی میفته جلب میشه https://t.me/+aBNGj9TwUjQ1ZjE0 رمانی ترسناک و عاشقانه خوراک شب نشینی های دوستان هیجان طلب❗️
Show all...
موازی با آتش😈🔥

کپی مطالب این کانال غبر مجاز است ⛔ #رمان موازی با آتش #scary #lovely لینک ناشناس نویسنده:

https://t.me/BiChatBot?start=sc-91942324

#part82 #نسبت_سکسی _نانسی #تاپتو بزن‌بالا! نانسی_چی؟! _مگه‌کری #توله #سگ میگم‌این‌تاپتو بزن بالا؟! نانسی_ چ..شم‌چرا #داد میزنی؟! _بدون حرف‌دیگه ای‌ زد‌بالا که اون #سینه ها #سفید تو اون #قاب #سوتین #قرمز‌خیلی ‌ ناب #خوردنی شده بود ولی الان‌وقتش نبود! #سوتینتم بالا! نانسی_ول... _ نانسی! بدون‌حرفی اونم‌زد بالاکه از داخل جیبم‌#گیره هارو‌ دراوردم!؟ دستمو‌ بردم‌#سمت‌#نوک‌ #سینه اش شروع کردم‌#مالیدن و‌#سفت #فشار دادن!؟ نانسی _اخ #دددیی....هق ..د..رد دارم ..تروخ..دا _هیس #صدا نشونم وقتی‌ قشنگ‌#نوکشون #سفت‌شد #گیره هارو‌ زدم به #سینه هاش که شروع کرد هق هق‌کردن!؟ نانسی_خیلی بدی _هیس صدا نشونم ازت #لباستم‌درست کن نانسی بهتر صدات در نیاد #الانم...... واقعی نبود لفت بده به ناموسم قسم‌پارتش اگه گوشیت چک میشه جوین نشو چون صحنه هاش افتضاح🔞🔞🔞😱 https://t.me/+Va_Nml8uCZxkNjk0 https://t.me/+Va_Nml8uCZxkNjk0 https://t.me/+Va_Nml8uCZxkNjk0 #محارم_لیتل_گرل_ددی_اربابی
Show all...
پس به جای ده بار ۱۵بار ارضا میشی با صدای پر از درد و شهوت گفت +نمیتونم تحمل...آهههههه.....تحمل کنم اییییی روی تختی که توی اتاق بود دراز کشیدم و به صحنه رو ب روم نگا میکردم با هر بار ارضا شدنش درجه ویبره دیلدو رو کم و زیاد میکردم بعد هفتمین ارضا شدنش از حال رفت که💦🍑🛑💯 https://t.me/joinchat/F7IvFuyFvMw5ZTBk
Show all...
𓂺♡ماه❦︎ کوچولو♡𓂺

#_رمان_جذاب_هیجانی #_ددی_لیتل گپ ماه کوچولو

https://t.me/joinchat/0yWKDYKeAo1lM2U0

https://t.me/joinchat/Wx54_znLcd40Zjk0

زاپاس

Repost from N/a
Prohibited content
نصف شب لیتلشو جلوی پنجره‌ی رستورانش به فا*ک میده 😈🔞💯 #گی #ددی_لیتل‌بوی #پابلیک جیسون #آل*تشو واردش کرد و محکم به #داخلش ضربه زد.💦🔥 #قوسی به کمرش داد تا بتونه بیشتر #عضو گرم و #بزرگ ددیشو حس کنه. از فکر به اینکه ممکنه کسی اونا رو از پنجره ببینه زودتر از حد معمول و تو دستای بزرگ ددیش ار*ضا شد. جیسون با حرص #سیلی به باسن #گوشتیش زد و خودشو بهش #کوبید. https://t.me/+PVsjjHHcOlw5Yjg5 https://t.me/+PVsjjHHcOlw5Yjg5 لیتل هو*رنیش از فکر به اینکه یکی اونا رو موقع س*ک*س ببینه ار*ضا میشه🥵🔥♨️ #پارت_آینده
Show all...
video.mp41.64 KB
Prohibited content
🔥💦دختره رلشو #میگاد اوووف🔥💦 داشت بهم نگا میکرد که با #لوندی زیپ بغل لباسمو باز کردم و با #ناز اروم اروم از تنم در اوردم چشم ازم برنمیداشت زیر لباسم یه #شورتو #سوتین مشکیه تور پوشیده بودم ک از روی شورت #ک_صم و از روی #سوتین نوک #سینه هام کاملا معلوم بود اب دهنشو قورت داد و به سمتم اومد #لباشو گذاشت رو #لبام با دستاش #سینه هامو گرفت تو دستش و محکم #میمالیدشون #ناله هام شدت گرفت از لبام دل کند #سوتینمو از تنم در اورد پرت کرد گوشه اتاق. پرتم کرد روی تخت و اومد روم یکی از #سینه هامو گرفت و با #وله شروع کرد به #خوردنش که #ناله هام بیشتر شد دیگ تبدیل به جیغ شده بود دوتا #سینه هامو بهم فشار داد و #وسطش #زبون میزد این کاراش دیونم کرده بود. دست خودم نبود نمیتونستم #ناله هامو کنترل کنم از #سینه هام دل کند و رفت پایین پاهامو دادم بالا که راحت تر #شورتمو در بیاره اروم #شورتمو از پام در اورد اینقدر #خیس شده بودم که #لیز لیز بود.💦 https://t.me/+xdfAge8PEFZhOTMy https://t.me/+xdfAge8PEFZhOTMy https://t.me/+xdfAge8PEFZhOTMy اگه میخوای بدونی بقیش چیشد زود جوین شو تا باطل نشده🔥💦
Show all...
5.22 KB
رابطه گرگینه خشن و هات با دختر انسان 🔥🐺💦 . دخترک گمشده در جنگل 💦🐺 اسیر دستان گرگ خشن و شهوتی ..💦🐺 پارت رمان 🔥🚫⚠️ آروم شلوار شرتم رو کمی پایین کشید اما آیکان با پنجه اش ازم می خواست همه اش رو در بیارم اما یکم... ازش خجالت می کشیدم🚫⚠️ سریع با یه #حرکت شلوار #شرتم رو در آوردم #کنارم انداختم #چشم هام رو از #خجالت بستم💧🔥 #آیکان از روم #کنار رفت #پایین پاهام #ایستاد. با #پنجه اش رون های #پام رو کامل #باز کرد به پایین #تنم خیره #شد🔥❄️ از #هیجان زوزه ای #کشید🐺💥 آروم #شروع کرد به #لیس زدن #رون های پاهام❄️💦 من هم با #لذت آه می #کشیدم🔥🔥 کم کم به سمت پایین تنم اومد که موهای تنش رو آروم گرفتم نوازش کردم🫀💧 چشم #هام بسته بود که #زبری زبونش رو، روی #پایین تنم #حس کردم💦🍓👅 از لذت آروم #جیغی کشیدم🔥💥 اون هم با #لذت بیشتری #لیس می زد🍑💦 نقاط ممنوعه ام رو بیشتر از همه لیس می زد🔥💦💦 خیلی #خوب #لیس می زد👅💧 جوری #لیس می زد، که #دندون هاش به پایین تنم #آسیبی نرسونه✨🔥 چند #دقیقه ای پایین #تنم رو لیس می زد، گاهی رون هام رو لیس می زد👅💦 تا اینکه یه دفعه #لرزشی کردم، #خودم رو رها #کردم💦💦💦💦💦💦🔥🔥🔥 اب اور ترین رمان گرگینه ای💦🔥 صحنه های هات و ممنوعه 💦🔥 🔥🌑طلسم تاریک 🌑🔥 گرگینه ی وحشی و هات 💦⚠️🔞 توی جنگل با دختره سکس داره که ..💦🔥🔥🔥🔥 الفای گرگها👑🔥 دخترک انسان🔥💦 بچه جوین نده 🔥😈👇 https://t.me/+LlmGa-9mtvBjMDdk https://t.me/+LlmGa-9mtvBjMDdk
Show all...
🖤𝑶𝒑𝒆𝒓𝒂𝒕𝒊𝒐𝒏 𝑳𝒐𝒗𝒆🔞

عملیات عشق در حال تایپ✍🏻 جادوی تاریک فایل شده طلسم تاریک فایل شده @DaRkSapell87_bot :ارتباط با نویسنده #کپی_ممنوع_پیگرد_قانونی_دارد❌ Hi - @Durov This group does not go against the law. And it has no pornographic and rough posts. please pay attention!

🍑🍼یه چنل پر از پی دی اف رمـانـای فول اسمـــات و نایاب ددی لیتل گرل🔞💦 از #رمــانای فایل نشده و آنلاین خسته شدی؟ فایل کامل رمانای #هــات میخوای؟ 🤤🔥 https://t.me/+e2cHbRhEZloxMTM0 https://t.me/+e2cHbRhEZloxMTM0 ⛔️🔞⛔️ ⛔️ این #چنل خفن کلی رمــان #فول‌صحنه و #تریسام داره🤤🍑💦🔥🔞 https://t.me/+e2cHbRhEZloxMTM0 https://t.me/+e2cHbRhEZloxMTM0 پی دی اف ها شامل: #فانتزی🔮 #مافیا💸 #خون‌آشامی🩸 #گرگینه‌ای🐺 #اروتیک💦 #ددی‌لیتل‌گرل🎀 #ددی‌لیتل‌بوی🧸 #مامی‌لیتل‌گرل👩‍👧 #مامی‌لیتل‌بوی👩‍👦 #لزبین👭 #گی👬 https://t.me/+e2cHbRhEZloxMTM0 https://t.me/+e2cHbRhEZloxMTM0 ورود افراد 18 به پایین ممنوع🚫🔞💦
Show all...
𝖭𝗈𝗏𝖾𝗅𝖮𝖿𝖿𝗂𝖼𝗂𝖺𝗅🖤🔞

••[🧿]‌𝖦𝖮𝖣•• 𝖶𝖾𝗅𝖼𝗈𝗆𝖾 𝖳𝗈 𝖬𝗒 𝖢𝗁𝖺𝗇𝗇𝖾𝗅🖤🔞 𝖱𝖾𝗊𝗎𝖾𝗌𝗍 𝖺 𝖭𝗈𝗏𝖾𝗅 𝖥𝗋𝗈𝗆 𝖬𝖾:

https://t.me/BiChatBot?start=sc-840433-B7zrDgb

𝖢𝗁𝖺𝗇𝗇𝖾𝗅 𝖱𝗈𝗆𝖺𝗇: @NovelsAsena ازبودن‌آثارتون‌درچنل‌راضي‌نیستیداطلاع‌بدین‌حذف‌میشه♥

_بنظرت میتونم با بارونی که بخاطر ناراحت شدنت از چشمات میباره تن لختت و بشورم؟ دختری که قدرت ماورایی داره و پسر بدجنس و بی عاطفه ای که جفتشه🔞♨️ بلا با ترس آب دهنش و قورت دادن و با فاصله دادن خودش از برندون با حالت قهر نالید : خدای من ..برندون ..خاهش میکنم اینبار دست از سرم بردار ، چرا هردفع میخای اشک من و دربیاری؟ برندون آب دهنش و قورت داد و یه قدم جلو رفت فاصله ی مونده رو پر کرد و با انداختن دستش دور کمر بلا اونو به خودش چسبوند بلا ترسیده هین کشید و برندون با لحن داغی زیر گوشش غرید : هیششش..من دیگه نمیخام ناراحتت کنم مو هویجی ، دماغش و روی گردن بلا گزاشت و بو کشبد بلا تمام موهای تنش سیخ شد و برندون ادامه داد _ میخام باهام باشی ..هر لحظه ...هردقیقه ..هر ثانیه .. دیگه حتی نمیخام اشکاتو ببینم دارن ازارم میدن ..میخام توی بغلم نگهت دارم و هونقدری به خودن فشارت بدم که داخلم حل بشی ... من دوستت دارم بلا .. بلا با شنیدن این اعتراف شیرین از کوه یخی روبروش دهنش باز موند و ناباور چند بار پلک زد .. پسری که کوه یخه ..سرده ..بی عاطفس ..ولی جفتی داره که میتونه ارومش کنه و قدرت آتیششو کنترل کنه حالا چی میشه اگه ای دختر ریزه میزه و خوشگل بیاد سمتش و ...❓⚠️💦🔥#تخیلی_خارجی_صحنه‌دار https://t.me/+VmCbhRehmg4wYjdk https://t.me/+VmCbhRehmg4wYjdk
Show all...
رمان‌هاي‌آسنا! ࣫͝ 🐺🌿

••[🧿🪬] ﷽ •• فرشتگان‌بد👼🏻🔥: عاشقانه، اروتیک♥️💦 عنصرعشق🧬💦: عاشقانه، اروتیک، تخیلي♥️🔥 •• #بـه‌قلم‌آسـنا_فـرزانـه🐺 کپـي‌حـرام‌وپـیگردقانـوني‌دارد❌