آرکی‌تایپ | Archetype

🤍تفاوت ظاهر و باطن دیونوسوس؛ › #Dionysus › #Fact

هرا: امشب من شام آماده میکنم. یه سالاد رژیمی خیلی خوب یاد گرفتم. آرس: سالاد واسه شام؟ آرس: اصلا به بچه‌ها فکر کردی؟ هرا: کدوم بچه‌ها؟ آرس: من مثلا. فکر منو کردی؟ › #Ares #Hera › #Meme #Tweet

› #Hephaestus › #Meme

هر آرکی‌تایپ چه حس خاصی رو القا می‌کنه؟ 🍸؛ آفرودیت کشیدن رژ قرمزی که پارتنرت برات خریده روی لبات. رایحه‌ی گل‌های رزی که می‌تونن هرکسی رو مدهوش کنن. پرتره‌ای از معشوقه‌ی نقاش که نقش و نگارش، رویاهای عاشق رو توصیف می‌کنن. تصویر سایه‌ی خورشید روی دریاچه. چشم‌هایی که از اشتیاق برق می‌زنن. ذوقی که موقع دیدن ستاره‌ی دنباله‌دار داری. › #Aphrodite › #Vibe

› #Persephone › #Fact

داستان درباره کارآگاه خصوصی، شرلوک هولمز و دستیار و دوستش، دکتر واتسونه که به دنبال حل معماها و کشف حقایق پشت جنایت‌ها هستن. تایپ غالب: هادس شرلوک متفکر، تحلیلگر و باهوش بود. ذهن شرلوک مثل چرخ‌‌دنده‌هایی همیشه درحال کار کردن عمل می‌کرد، اون بیشتر از هرچیزی جزئی‌نگر بود و همین باعث شده بود کارآگاهی موفق باشه. اون تمام جوانب مسائل رو توی پرونده‌هاش می‌سنجید، به‌خاطر می‌سپرد و بعد تصمیم‌گیری می‌کرد و طی تمام این مراحل تنها از قوه‌ی هوش، منطق و عقلش استفاده می‌کرد. شرلوک برای باقی کرکترها مرموز، پیچیده و عجیب‌و‌غریب بود و به‌سختی میشد از کارش سر دراوورد. اون خودمحور و دقیق بود، به‌طوری که بدون اینکه بدونن داره چیکار می‌کنه، بهش اعتماد داشتن و می‌دونستن از پسش برمیاد. شرلوک از بیان احساساتی که عمیقاً درحال تجربه‌شون بود سر باز می‌زد و توی درک ارتباطات اجتماعی به وضوع شکست می‌خورد. همچنین شرلوک به سختی اعتماد می‌کرد، اون حتی به جان واتسون هم به‌طور کامل اعتماد نداشت؛ اون همیشه برای بدترین حالت‌ها آماده بود و گوشه‌ی ذهنش بدبینی خاصی رو نگه داشته بود که احساساتش نتونن مانع کارش بشن. › #Hades › #Characters

- معرفی کرکترهای سریال Sherlock Holmes • پارت اول: شرلوک هولمز • تایپ غالب: هادس › #Hades › #Characters #Series

▶️رنکینگ تایپ‌ها به‌ترتیب میزان اعتماد‌به‌‌نفس◀️ 🕶. زئوس 🕶. آرتمیس 🕶. آتنا 🕶. آپولو 🕶. هرمس 🤎. آفرودیت 🤎. هادس 🤎. پوزیدون 🤎. آرس 🤎. دیمیتر 🟡. هرا 🟡. دیونوسوس 🟡. هستیا 🟡. پرسفون 🟡. هفائستوس #AllTypes #Fact

🤩 افسانه گول خوردن زئوس سینوپه یک حوری بسیار زیبا بود. تنها تعداد کمی از شخصیت های اساطیر یونانی به زیبایی اون بودن. واضح بود که زئوس این زیبایی رو نادیده نمی‌گرفت و سعی در به دست آوردن حوری زیبا و جوان داشت. زئوس سعی کرد سینوپه رو اغوا کنه اما سینوپه اون رو رد کرد و به سرعت فرار کرد. زئوس که از رد شدن متعجب شده بود دنبال حوری جوان رفت اما اون سریع و چابک بود و نمی‌ذاشت تا زئوس بهش برسه و اون رو تا جایی که می‌تونست از خودش دور نگه می‌داشت. زئوس سینوپه رو از یونان تا دریای سیاه در آسیای صغیر دنبال کرد، سرانجام حوری جوان که خسته شده بود در گوشه‌ای گیر افتاد و زئوس بالاخره به اون رسید. زئوس که متوجه ترس اون شده بود سعی اون رو اروم کنه و برای خوشحال و راضی کردن سینوپه بهش قول داد که هر آرزویی که داشته باشه رو برآورده می‌کنه و تمام تلاشش رو برای انجام دادن درخواست های اون به کار می‌بره. اما در کمال ناباوری زئوس با درخواستی که حوری جوان از اون کرد عقب نشینی کرد، اون گفت که آرزو داره تا ابد باکره بمونه و به همین سبب حوری باهوش و زیبا تونست از زئوس فرار کنه و برای برای همیشه از اون دور بمونه. › #MythStory

› #AllTypes › #Fact