کانال‌رسمی‌بهنام‌صحرانورد

اکثر مجریان اقتصاد مقاومتی، هیچ درکی از این حرفا ندارند. حالا اونایی که کاسب تحریم هستند که دیگه، بماند!!! @Phd_Sahranavard_ir

جلسه‌ فوق‌العاده‌ جبهه اصلاحات: یکشنبه ۶ خرداد / «یکی از موضوعات این جلسه انتخابات است» 🔹جواد امام، سخنگوی جبهه اصلاحات از تشکیل جلسه‌ فوق‌العاده‌ این جبهه در روز یکشنبه ۶ خرداد ۱۴۰۳، خبر داد و گفت: طبیعتا یکی از موضوعات این جلسه انتخابات هشتم تیر خواهد بود./انصاف‌نیوز @Phd_Sahranavard_ir

طبق گفته‌های روزنامه ایران، مناظره‌های انتخاباتی سبک جدیدی خواهند داشت و همانند دوره قبل نخواهد بود.

کارنامه شهید رئیسی در بورس رشد ۵۶ درصدی ارزش بازار سهام در سه سال در مقابل تورم رسمی ۱۳۰ درصدی! افت ۴۸ درصدی ارزش معاملات کاهش شدید سهامداران فعال از حدود ۱۰ میلیون به ۴ میلیون که ۳ میلیون آن اکنون فروشنده اند. !و تنها نامزدی بود که از تالار اصلی بورس بازدید کرد اما عملکرد درخور توجه و قابل دفاعی در تنها بازار رسمی سرمایه گذاری کشور نداشت! روحش شاد... @Phd_Sahranavard_ir

✅امتحان کنید 👤حسین عالی‌نژاد؛ فعال اقتصادی توصیه میشود یک بار دوتا فیلم از ژانر وحشت نگاه کنید، سپس بلافاصله یک فیلم کمدی! هنگام تماشا به جای خندیدن،  کلاً ذهنتان آماده‌ی یک اتفاق وحشتناک میشود، چون مغرتان عادت کرده به آماده سازی سناریوهای وحشتناک!! ما عموماً، طی دهه‌ها و شاید صده‌ها عادت کردیم: اولاً برای هر اتفاقی، قائل به وجود یک سناریو از پیش تعیین شده باشیم؛ ثانیاً همیشه تم و موضوع این سناریو را باید خیانتکارانه فرض کنیم! ( که منطقاً درست نیست). البته شاید هم تقصیری نداشته باشیم؛ عدم دسترسی به یک روایتگر اول و البته بی نقص همیشه باعث چالش شده بوده است. در نتیجه همه میگویند : صبر کن، در نهایت  معلوم میشود چه اتفاقی رخ داده و اصل ماجرا چه بوده است! این استهلاک فکری، قطعاً مضر و هزینه ساز می‌باشد. @Phd_Sahranavard_ir

♦️ جبلی: 🔹 صداوسیما در تدارک مناظره‌های ریاست جمهوری 🔹 رئیس صداوسیما با اشاره به برگزاری مناظره‌های ریاست جمهوری بیان کرد که این مناظره‌ها قرار است به شکلی موثرتر و به دور از آسیب‌هایی که در دوره های قبل وجود داشت، برگزار شود. @Phd_Sahranavard_ir

#ادمین الان فقط خدا می‌دونه که من چه اطلاعات کاملی از هلیکوپتر ، مخصوصا مدل بل ۲۱۲ دارم . با ناوبری هوایی آشنا شدم ، در مورد سیستم و فرایند پرواز بالگردها میتونم یه تز در حد دکترا بدم . فرایند سقوط رو یه مدلی میتونم توضیح بدم و تفسیر کنم ، که خود مدرس کاپیتان ها بگه : جدی می‌فرمایید. نظر معمولی و ساده دادن در فضای مجازی دیگه ما رو اقناع نمیکنه , حتما باید نظری که می‌دیم در حد کارشناسی ارشد باشه! شما هم الان ظرفیت باک و ارتفاع پرواز و کوههای آذربایجان رو بلدید؟ حتما بلدید! @Phd_Sahranavard_ir

امروز ساعت ۵ صبح دخترم بیدارم کرد گفت بابا من عروس دارم من و میبری سالن گفتم اره دخترم میبرم وقتی امدم از در پارکینگ بیرون تو ماشین نشستم تا دخترم بیاد دیدم یه اقای پاکبانی داره کوچه رو جارو میکنه ولی خیلی ناشیانه و اصلا معلومه بلد نیست خب من پاکبان کوچه رو میشناختم اقای عزیزی یه پیرمرد خوش برخورد و با حال بود.. ولی نوع جارو كردن این كمى ناشيانه بود؛ تا حالا  در طى صدها روز ده ها پاكبان رو ديدم و حاليم بود كه اين يارو اين كاره نيست؛  رفتم دخترم و رساندم و برگشتم دیدم هنوز داره با آشغالها بازی میکنه. كم كم اين مشكوك بودنش رفت رو مُخم. در ماشین  رو باز كردم و صداش كردم «عزيز   خوبى؟ يه لحظه تشريف بيار. خيلى شق و رق   اومد جلو و از پشت عينك ظريف و نيم فريمش خيلى شُسته رُفته جواب داد: «سلام. در خدمتم  مشكلى پيش اومده؟» از لحن و نوع برخوردش جا خوردم. نفس هاش تو سحرگاه زیادی پر انرژی بود؛ به ذهنم رسید که یه کم مهربان تر برخورد کنم. "خسته نباشی گفتم بیا تو الاچیق یه قهوه بزنیم" بعد تكه پاره كردن يه چندتا تعارف  اومد داخل و نشست. اون يكى هدفون هم از گوشش در آورد؛ دنباله سيم هدفون رو با نگاهم دنبال كردم كه ميرفت تو يقه ش و زير لباس نارنجى شهرداريش محو مي شد. پرسيدم «چى گوش ميدى؟». گفت: «يه كتاب صوتى به زبان انگليسيه». كنجكاوتر شدم : « انگليسى؟! موضوعش چيه؟» گردنشو كج كرد و گفت: «در زمينه اقتصادسنجى». شكّم ديگه داشت سر ريز مي شد! « فضولى نباشه؛ واسه چى يه همچی چيزى رو مى خونى؟». با يه حالت نيم خنده تو چهره ش گفت: «چيه؟ به يه پاكبان نمياد كه مطالعه داشته باشه؟ ... به خاطر شغلمه. » از سرایدار ساختمان دو تا ابجوش گرفتم دو تا علی کافه انداختم رفتم سر میز متعجب تر پرسیدم که  متوجه نميشم اين اقتصاد و سنجش و اين داستان ها چه ربطي به كار شما داره؟». نگاه ش را يه لحظه برگردوند و بعد دوباره به سمت من نگاه كرد و گفت: « من استاد هستم تو دانشگاه. » قبل از اينكه بخام چيزي بپرسم انگار خودش فهميد گيج شدم و ادامه داد: « من پدرم پاكبان اين منطقه است. اقاى عزيزى. در مورد شما  و روانشاد پسرتونم  هم براى ما خيلى تعريف كرده همیشه میگفت یه پهلوون تو کوچه هست که مهربانه.   امشب تا دیدم شناختمون چون عکس تون رو با بابا دیده بودم.  جناب خمارلو  من دكتراى اقتصاد دارم؛ و دو تا داداشم يكي مهندسه و اون يكى هم داره دكتراشو مي گيره. به پدرم هر چى ميگيم زير بار نمى ره که بازخريد شه؛ ما هم هر ماه روزايي رو به جاى پدرمون ميايم كار مى كنيم كه استراحت كنه. هم كمكش كرده باشيم هم يادمون نره با چه زحمتى و چطورى پدرمون ما رو به اينجا رسوند.» چند لحظه سكوت فضای بین ما  رو گرفت و نگاه مون تو هم قفل شده بود. استكان رو گذاشتم رو ميز و بلند شدم رفتم سمتش. بغلش كردم و گفتم «درود به شرفت مرد. قدر باباتم بدون. خيلى آدم درست و مهربونیه.. سپهر خمارلو @Phd_Sahranavard_ir

🎥 وزیر حمل‌ونقل ترکیه:لاشه‌ی هلی‌کوپتر حامل رئیسی را پهباد ما یافت و مختصات آن را به مقام‌های ایرانی ارسال کرد. 🔹هنگام گشت‌زنی پهباد ترکیه هیچ پهباد یا ریزپرنده‌ی دیگری در آسمان آذربایجان وجود نداشت. 🔹ادعاهای مقامات ایرانی مبنی بر یافتن لاشه‌ی هلی‌کوپتر توسط نیروهای ایرانی، برای ایران مصرف داخلی دارد. 🔹تمام دنیا بصورت آنلاین ثانیه به ثانیه عملیات پیدا کردن لاشه هلی‌کوپتر توسط پهباد ترکیه را مشاهده کردند. 🔹خود را بیش از درگیر این کش‌مه‌کش لفظی با مقامات ایران نمی‌کنیم، ما وظیفه‌ی همسایگی خود را انجام داده‌ایم! @Phd_Sahranavard_ir