『Abel』

حسِ یه روحو دارم که نه کسیو میبینه نه کسی اونو،تو یه خونه تاریک یجای دور زندگی میکنه بی خبر از همه چی.حملم بهش کنن چاقو از توش رد میشه هیچی نمیفهمه.نه میتونه بمیره نه میتونه زندگی کنه نه میتونه حرف بزنه.نه میشنَوَنِش نه کسیو میشنوه.یه‌موجود معلق بی سرو ته چرت و پرت که فقط هرروز یه سری کارای چرت و پرت تر تکراریو انجام میده بدون هیچ امیدی.

🖤✨

در روانشناسی،«دوستان تقلبی» به عنوان «سایه» شناخته می‌شوند. به این دلیل که در لحظات روشن ‌زندگی هر فرد حضور دارند، اما درست در ساعات تاریک زندگی افراد، محو و ناپدید می‌شوند. «سایه‌ها را در زندگی‌تان بشناسید.آن‌ها غیرقابل اعتماد هستند.»

آدم سگ دو میزند تا شرایط را فراهم کند که به آرزوهایش برسد اما در این سگ دو زدن ها انقدر از خودش فاصله میگیرد که آرزوهایش را فراموش میکند. ما در روزگاری زندگی میکنیم که آرزوهامان قربانی شرایط میشوند. دردناک است، خیلی دردناک! این رو فقط یک جا وسط این شرایط میفهمی.

یه وقتاییم ساکت میشی؛ نه اینکه جواب نداشته باشیا؛ فقط تعجب میکنی از اینکه چه جوری این حجم از بی‌شعوری تو یه آدم جا شده!

‏یه دیالوگی میگفت: « تو به نظر دیگران نیاز نداری، چون یا ازشون بهتری که حسادت میکنن بهت، یا ازشون بدتری که حالشون رو به هم میزنی » هیچکس تو این دنیا به شما اهمیت نمیده، فقط واسه خودتون و‌ خوشحالیِ خودتون زندگی کنید!

[گفتیم چیزای قشنگ زمان میبرہ زمان چیزای قشنگو برد]

"دریا بهم یاد داد هرکی دورم زد غرقش کنم"

سن ۱۵ تا ۲۵ سالگی آسون نیست! اشتباه میکنید، سقوط میکنید، شکست میخورید، متوجه مسائل میشید، دوستای واقعی رو میشناسید و خیلی از دوستاتونو رو از دست میدید، با واقعیت رو به رو میشید، قلبتون بارها میشکنه، خودتون رو از دست میدید و قویتر میشید و این بهترین سال‌های زندگی شما هم هست؛ درست مثل الماسی که تراش داده میشه ولی یادت باشه الماس هیچوقت نمیشکنه!

شازده کوچولو پرسید که: کی اوضاع بهتر میشه؟! روباه گفت: از وقتی که بفهمی همه چی به خودت بستگی داره!🧡🦊"