cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

sTory👌🏻

Darknightly 🌙🔮 Luxury 💎 Love ♥ Music 🎶 Text 📝 Gif 🔥 Wallpaper 🎈 Movie 🎥🎬 💕👌🏻

Show more
Advertising posts
189
Subscribers
No data24 hours
No data7 days
No data30 days

Data loading in progress...

Subscriber growth rate

Data loading in progress...

‏اونجایی که نزار قبانی میگه "چه فایده ای دارد نگرانِ من باشی ولی، از من دفاع نکنی؟ خیلی دوستم داشته باشی، اما من را نفهمی؟ جایِ خالیم را حس کنی، اما سراغم را نگیری؟ چه فایده ای دارد در بینِ وسایلت باشم اما مهمترینشان نباشم؟" و مود تا اطلاع ثانوی.
Show all...
آدمیزاد باید فکر کنه. ولی زیادی فکر کردن نابودکننده ست. زیادی فکر کردن حتما منتهی میشه به افسردگی. به غصه، به گریه، به تنهایی. زیادی فکر کردن میرسه به نشستن و کاری نکردن. میشه فقط فکر کردن به غصه‌ها و حرف زدن از غصه‌ها. میشه بزرگ دیدنِ غصه‌ها
Show all...
‏بعدها درباره‌ی من خواهند گفت: «کسی بود که به احمقانه ترین شکل ممکن، لذت بردن از وجود هرچیزی را فدای ترس از دست دادن آن می‌کرد.»
Show all...
من خیلی خستم؛ تو چی؟
Show all...
بی حس و حالم :)
Show all...
میگفت وقتی ناراحتی تو نوت گوشیت بنویس چه مرگته. یه شب نوشتم دو شب نوشتم یه شب برای نبودن آدمی نوشتم یه شب برای عزیزی که نمیدونم خاک با تن سرد و بی جونش چیکار کرده نوشتم یه شب برای سگ های ولگرد که بی غذا زیر بارون مونده بودن گریه کردمو نوشتم یه شب از دلگیر بودن غروب جمعه نوشتم یه شب برای بیش از حد بودن حسادت زنانه ام نوشتم یه شب برای تموم شدن قرصای آرامبخش نوشتم یه شب برای ناراحت بودن خدا از دست بنده هاش نوشتم یه شب برای بچه ی دست فروشی که برای فروختن اجناسی که جلوی پاش بود گریه میکرد نوشتم یه شب برای شبی که بهم خیانت شد نوشتم یه شب برای شبی که حق به حق دار نرسید نوشتم یه شب برای دلی که دلی راه نداشت نوشتم یه شب برای عکس سه در چهارت که شد عکس روی سنگ قبرت نوشتم. یه شب برای نادیده گرفته شدنم در جمع نوشتم یه شب برای وقتی که صفر تا صدمو گذاشتم و به چشم نیومدم نوشتم یه شب برای دستای سردت و صدای نفسات که دیگه به گوش نمیرسید نوشتم یه شب برای وقتایی که باید میبودی ولی نبودی نوشتم یه شب برای کوهی که ب کوه نرسید و آدمی که به آدم نرسید نوشتم یه شب برای وقتی که بی دلیل تغیر کردی و روت نشد بگی عمر این رابطه به پایان رسیده نوشتم یه شب برای وقتی که حرفات بغض شدن نشستن به گلوم و اشک شدن لیز خوردن رو گونه هام نوشتم یه شب برای شبی که فهمیدم نه خانواده ای وجود داره نه دوست و معشوقه ای نوشتم. یه شب برای شبی که ساعت ها به صدای بوق خوردن تلفن همراهت گوش کردم و پاسخی دریافت نکردم نوشتم یه شب برای شبی که فکر میکردم صبح نمیشه ولی شد نوشتم یه شب برای تیشرت سبز رنگت که خیلی بهت میاد نوشتم یه شب برای شبی که کنارم صبر نکردی نوشتم یه شب برای سفید شدن موهای مادرم نوشتم یه شب برای شبی که بغل کردنت برام شد حسرت نوشتم یه شب برای شب بیداریام وبیصدا اشک ریختن با آهنگای شادمهر نوشتم یه شب برای وقتی که گفتی نمیتونی ولی تونستم نوشتم به خودم اومدم دیدم قبل از نوشتن فقط حالم بد بوده و حس بدی داشتم ولی وقتی نوشتم انگار تموم احساساتمو کالبد شکافی کردم و عمیقا برای تک تکشون اشک ریختم. #
Show all...
شما زمانی میفهمید لاشی های گذشتتون چقد بهتون آسیب زدن که یه انسان جدید باهاتون مثل آدم رفتار میکنه و شما فکر میکنید داره ادا در میاره.
Show all...
خدایا؟ داری میبینی؟؟ یا تورم گرفتن😔
Show all...
همیشه موندگار‌ترین آدمای زندگیتون رو، تو سخت‌ترین شرایط زندگیتون بشناسین. وقتی پیداشون کردین، بدونین بقیه فقط رهگذر زندگیتون بودن! این روزا خیلی قشنگ میشه این رهگذرا رو پیدا کرد. قدر موندگارای زندگیتون رو بدونین.
Show all...
یکی که بهمون بگه "چرا ته چشات غم داری؟"
Show all...