تـافــت ایران
کانال تـافــت مخفّف: (تاریخ، ادبیات، فلسفه، تمدّن و فرهنگ) #تاریخ #ادبیات #فلسفه #تمدن_و_فرهنگ (#فرهنگ_و_اندیشه #فرهنگ_و_هنر) هشتگ مورد علاقهی خود را در تافت انتخاب کنید.
Show more2 678
Subscribers
+6124 hours
+547 days
+2330 days
Posting time distributions
Data loading in progress...
Find out who reads your channel
This graph will show you who besides your subscribers reads your channel and learn about other sources of traffic.Publication analysis
Posts | Views | Shares | Views dynamics |
01 #تاریخ
بیدار شو قهرمان! جنگ به پایان رسید...
اين عكس در ٢٨ اسفند ١٣٦٣، در جنوب بصره گرفته شده است. عکاسی به نام «پاولوسكي»، عكسي از جسد يك سرباز جوان ایرانی ميگیرد، كه جاودانه ميشود.شاید اين عكس را پیش از این ديده باشیم؛
او آرام خوابيده است ،مانند هرجنگجویی كه پس از ساعتها نبرد شاید به خواب سنگيني فرو رود. رنگ چهرهاش نشان ميدهد، که چند روز است همين جا آرميده است.در چهرهاش نشاني از ترس نیست. حالت دستهايش مانند كسي است، كه در خنكاي يك بامداد بهاري، شيرينترين و بهترين خواب دنیا را میبیند. جورابهایش نو است. پوتین به پا ندارد. كوله پشتياش خالي، و فانوسقهاش باز شده است.
خواب قهرمان وطن، چنان سنگین است، كه هرچه داشته، بردهاند. و او بيدار نشده است،گُلها بدن نازنينش را در آغوش گرفتهاند.
اين جا دور از تو، در میهن بارها بهار آمده، اما ما نه حال و هواي تو را داريم، نه باور و آرامشت را.اي كاش كمی از خوابهاي زيبايي كه ميبيني، برايمان میفرستادی ،کمی از آرامشت را، بندی از ترانهات را...
"سلام بر عزم شما که گواه حزمتان بود..."
#خرمشهر
#پارهای_از_پیکر_ما
@taft_Iran | 199 | 14 | Loading... |
02 #سلام_بر_خرمشهر
#پارهای_از_پیکر_ما
محمود_جهان
@taft_Iran | 141 | 3 | Loading... |
03 #تاریخ
ویدیویی دربارهی داستان زندگی "امیرکبیر" با نام کامل "میرزا محمدتقیخان فراهانی" که اولین صدراعظم ایران در دورهی "ناصرالدین شاه قاجار" بود. او در منطقهی "فراهان" متولد شد و دورهی کودکی خود را در دربار "قائممقام فراهان" گذراند. امیرکبیر به واسطهی هوش و ذکاوتی که داشت مورد توجه قائممقام و "عباس میرزا" نایبالسلطنه قرار گرفت. "میرزا محمدتقی" در سنین جوانی به خدمت خاندانِ قائم مقام فراهان درآمد و پس از آن برای مدتی سِمتِ "مستوفی نظام" را به عهده داشت. اصلاحات او کمی پس از رسیدن به صدارت و با توجه به سن کمِ شاه آغاز شد و تا پایان صدارت کوتاهمدتِ او ادامه یافت که دورهای روشن در تاریخ ایران بود. او در دوران کوتاه صدارتِ خود در راستای پیشرفت کشور، اقدامات بسیاری انجام داد که میتوان از میان آنها به گسترش روابط خارجی، ایجاد سفارتخانههای دائمی در کشورهای دیگر، اصلاحات در دستگاههای دولتی، تأسیسِ مدرسهی دارالفنون و توسعهی پُستخانهها و چاپارخانهها اشاره کرد. در این ویدیو با داستان زندگی این مرد بزرگ تاریخ ایران، آشنا خواهیم شد.
گوینده و اجرا: "امیر_سودبخش"
(قسمت اول)
@taft_Iran | 403 | 5 | Loading... |
04 #فرهنگ_و_هنر
تصویرِ سمت چپ: عکسی از زنی که با عنوان "مادر مهاجر" در نیپوموی کالیفرنیا توسط "دوروتیا_لَنگ" عکاس مستند و خبری آمریکایی در سال 1936 گرفته شد.
تصویرِ سمت راست: پرترهی "دوروتیا_لَنگ"
(Dorothea_Lange) (1895_1965)
عکاس مستند و خبری آمریکایی، روی ماشین فورد با یک دوربینِ گرافلکس در دستش در سال 1936، کالیفرنیا
@taft_Iran | 551 | 7 | Loading... |
05 #فرهنگ_و_تمدن
👁🗨 فرانسیس فورد کاپولا، کارگردان نامدار جهان و آفریننده سهگانۀ پدرخوانده، دربارۀ الگوی اسطورهای شاهنامه فردوسی و تأثیرش بر شکل روایی فیلم «پدرخوانده» نکتههای دقیقی میگوید که نشان از شناخت ژرف او نسبت به ادبیات و کهنالگوهای اسطورهای دارد.
@taft_Iran | 708 | 24 | Loading... |
06 اجازه
شعر: رضا عطایی
آهنگ: واروژان (رمیکس)
خواننده: داریوش
@taft_Iran | 517 | 14 | Loading... |
07 #فرهنگ_و_اندیشه
(ده فضیلت ضروری در دنیای کنونی)
مترجم و گوینده:
دکتر ایمان فانی
@taft_Iran | 719 | 22 | Loading... |
08 #تاریخ
آيتالله جنتیِ نود و هفت ساله، با زمزمه کردن شعر مهدی اخوانثالث_" رسیدهایم من و نوبتم به آخر خط
نگاه دار! #جوانها بگو سوار شوند..."_
مسند خود را به آیتالله موحدی کرمانیِ
نود و سه ساله واگذار کرد.
#بهار_هاشمی
@taft_Iran | 1 059 | 27 | Loading... |
09 .
📝📝
#فرهنگ_و_اندیشه
"خودکامگی، موجب تباهی است"
▪️از نظر "فردوسی" قدرت مطلقه به ظلم و تباهی میانجامد. چارهی دفع بلای خودکامگی تقسیم قدرت است. این را در سراسرِ "شاهنامه" میتوان دید. از دورهی اساطیری پیشدادیان، که پادشاه خود پهلوان و رهبرِ قوم بود چون بگذریم، در ادوارِ بعدی قدرتِ مطلق به دست پادشاه نیست. در دورهی کیانی تا پایانِ عصرِ کیخسرو، پهلوانان شریکِ قدرتِ پادشاه هستند و از گشتاسب تا یزدگرد، موبدان...
▪️پادشاهان، آسایش این جهانی ایرانیان را تأمین میکردند و موبدان راهِ رستگاری آنجهانی را به مردم نشان میدادند و هردو نیرو در خدمت بهروزی و نیکسرانجامی ایرانیان بود. در شاهنامه، پادشاه مظهر استقلالِ کشور و حافظ ایران در برابر هجوم خارجی است. اعلام جنگ و صلح با اوست. پهلوانان در جنگ با دشمن فرمانبردارِ او هستند، اما نوکرِ چشم و گوش بستهی او نیستند. پهلوانان در عین وفاداری به شاه، وجدان بیدارِ ملت و مظهرِ آزادگی و گردنفرازی هستند و اگر پادشاه از اصول صحیحِ شهریاری و دادگری پای فراتر گذارد در برابر او مردانه میایستند. نمونههای ایستادگی پهلوانان مخصوصاً "رستم" را در برابر شاهانی چون "کاووس" و "گشتاسب" و سخنان تند پهلوانان را خطاب به آن شاهان میبینیم. وقتی کیکاووس با سبکسری و به فریبِ ابلیس، چهار عقاب را به تخت بست و به نیروی آنها به آسمان رفت و در بیشهای در آمل به زمین افتاد، گودرز او را چنین سرزنش کرد:
"بدو گفت گودرز بیمارْسْتان
تو را جای زیباتر از شارْسْتان
به دشمن دهی هر زمان جای خویش
نگویی به کَس، بیهُده رای خویش
سه بارت چنین رنج و سختی فتاد
سرت ز آزمایش نگشت اوستاد
کشیدی سِپه را به مازندران
نگر تا چه سختی رسید اندر آن
دگرباره مهمان دشمن شدی
صنم بودی، اکنون برهمن شدی
به جنگِ زمین سر به سر تاختی
کنون بآسمان نیز پرداختی
▪️کاووس جوابی ندارد. شرمسار میشود و از کاخ بیرون میرود. یک بار دیگر هنگامی که رستم خبر کشته شدن دستپروردهاش سیاوش، شاهزادهی بیگناه را میشنود، به آهنگ کینخواهی از تورانیان از نیمروز حرکت میکند. ابتدا به درگاهِ کاووس میرود و با خشم و خروش او را خوار میسازد:
چو آمد برِ تختِ کاووسِ کی
سرش بود پُرخاک و پُرخاک پی
بدو گفت خوی بد، ای شهریار
پراگندی و تخمت آمد به بار
تو را مهرِ سودابه و بدخُوی
ز سر برگرفت افسرِ خسروی
کنون آشکارا ببینی همی
که بر موج دریا نشینی همی...
▪️کاووس با شرمساری در برابر سخنان جهانپهلوانِ خشمگین، جز اشک ریختن چارهای ندارد. رستم از آنجا به سراغ سودابه میرود و او را میکشد و کاووس از جای خود نمیجنبد:
به خنجر به دو نیمه کردش به راه
نجنبید بر تخت کاووسشاه...
▪️با این نمونهها میبینید که شاهنامه، ستایش شاهان نیست، ستایش ایران و ایرانیان و پهلوانانِ ایران است. هیچ پادشاهی در شاهنامه از رستم که نمادِ یک ایرانی آرمانی است بزرگتر نیست و این نکته در همان عصر فردوسی هم بر همگان روشن بوده است. از اینجاست که در حکایت تاریخ سیستان میخوانیم که محمود به فردوسی میگوید: "همهی شاهنامه خود هیچ نیست، مگر حدیث رستم..."
زندهیاد استاد #محمدامین_ریاحی
"فردوسی، زندگی، اندیشه و شعرِ او"
صص221–21
@taft_Iran | 649 | 22 | Loading... |
10 #ادبیات
#فلسفه
(تحقیر ظالمان)
#سیف_فرغانی
@taft_Iran | 953 | 22 | Loading... |
11 #فرهنگ_و_تمدن
تپههای سیلک کاشان
● شهری در ۵۵۰۰سال پیش
در آغاز مهاجرت انسانها از غار به دشتها
با معماریی از جنس زیگورات
@taft_Iran | 1 040 | 33 | Loading... |
12 آن دلبر من
#استاد_خلیل_عالینژاد
"گفتا که خمُش! کاین خِنگ فلک
لنگانه رود در محضر من
خامُش! که اگر خامُش نکنی
در بیشه فتد این آذر من..."
#حضرت_مولانا
@taft_Iran | 570 | 33 | Loading... |
13 .
📝📝
#تاریخ
#ادبیات
وﻗﺘﯽ ﻓﺮﻣﺎﻧﻔﺮﻣﺎ ﺣﺎﮐﻢ ﮐﺮﻣﺎﻥ ﺷﺪ، ﺣﺴﯿﻦ ﺧﺎﻥ ﺑﻠﻮﭺ را که از بزرگان شهر بود، دستگیر ﻭ به همراه ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺧُﺮﺩﺳﺎﻟﺶ ﺑﻪ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ.
ﻓﺮﺯﻧﺪ حسین خان بلوچ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﺑﻪ ﻣﺮﺽ ﺩﯾﻔﺘﺮﯼ ﺩﭼﺎﺭ ﺷﺪ.
حسین خان ﺑﻪ ﺍﻓﻀﻞ ﺍﻟﻤﻠﮏ، وزیر فرمانفرما ﮔﻔﺖ: ﺑﻪ ﻓﺮﻣﺎﻧﻔﺮﻣﺎ ﺑﮕﻮ پانصد ﺗﻮﻣﺎﻥ میدهم و بهجای آن فقط ﭘﺴﺮ خُردسالم ﺭﺍ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﺁﺯﺍﺩ ﮐﻨﺪ ﺗﺎ ﺩﺭﻣﺎﻥ ﺷﻮﺩ و نمیرد.
ﻓﺮﻣﺎﻧﻔﺮﻣﺎ وقتی پیشنهاد حسین خان را شنید ﮔﻔﺖ: من که ﻓﺮﻣﺎﻧﻔﺮﻣﺎﯼ ﮐﺮﻣﺎﻥ هستم، نظم و ﺍﻧﺘﻈﺎﻡ ﻣﻤﻠﮑﺖ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ پانصد ﺗﻮﻣﺎﻥ ﺭﺷﻮه ﻧﻤﯽﻓﺮﻭشم.
ﻓﺮﺯﻧﺪ حسین خان ﺩﺭ ﺯﻧﺪﺍﻥ جلوی پدر جان داد.
اتفاقاً سال بعد ﭘﺴﺮ ﺧﻮﺩ ﻓﺮﻣﺎﻧﻔﺮﻣﺎ ﺑﻪ ﻣﺮﺽ ﺩﯾﻔﺘﺮﯼ ﺩﭼﺎﺭ ﺷﺪ.
فرمانفرما ﺑﺮﺍﯼ شفای پسرش پانصد ﮔﻮﺳﻔﻨﺪ ﻧﺬﺭ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﻓﻘﺮﺍ ﺩﺍﺩ ﺗﺎ فرزندش ﺷﻔﺎ ﯾﺎﺑﺪ ﻭﻟﯽ سودی نبخشید ﻭ ﻓﺮﺯﻧﺪ وی ﻫﻢ جلوی چشمان پدر جان داد!
ﺭﻭﺯﯼ ﻓﺮﻣﺎﻧﻔﺮﻣﺎ وزیرش ﺃﻓﻀﻞﺍﻟﻤﻠﮏ ﺭﺍ ﺩﯾﺪ و ﮔﻔﺖ ﻋﺠﺐ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭﯼ ﺍﺳﺖ، ﺍﮔﺮ ﺧﺪﺍ ﻭ ﭘﯿﻐﻤﺒﺮﯼ در کار ﻧﯿﺴﺖ، ﻻﺍﻗﻞ ﺑﻪ ﺩﻋﺎﻫﺎﯼ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩهﻫﺎﯼ ﻓﻘﯿﺮ و گرسنهای ﮐﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺁﻥ ﮔﻮﺳﻔﻨﺪﻫﺎ ﺍﻃﻌﺎﻡ ﮐﺮﺩﻡ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﭽﻪاﻡ ﺧﻮﺏ میﺷﺪ ﻭ زنده ﻣﯽﻣﺎﻧﺪ.
ﺍﻓﻀﻞﺍﻟﻤﻠﮏ ﮔﻔﺖ ﺍﯾﻦ ﺣﺮﻑ ﺭﺍ ﻧﺰﻧﯿﺪ ﻗﺮﺑﺎﻥ، ﻓﺮﻣﺎﻧﻔﺮﻣﺎﯼ ﮐﻞّ ﻋﺎﻟﻢ، ﺍﻧﺘﻈﺎﻡ و نظم ﺟﻬﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ پانصد گوﺳﻔﻨﺪ ﺭﺷﻮهی ﻓﺮﻣﺎﻧﻔﺮﻣﺎﯼ ﮐﺮﻣﺎﻥ ﻧﻤﯽﻓﺮﻭﺷﺪ...
دکتر #باستانیپاریزی
............
............
تو با خلق سهلی کن ای نیکبخت
که فردا نگیرد خدا با تو سخت
گر از پا در آید، نماند اسیر
که افتادگان را بود دستگیر
به آزار فرمان مده بر رهی
که باشد که افتد به فرماندهی
چو تمکین و جاهت بود بر دوام
مکن زور بر ضعف درویش عام
که افتد که با جاه و تمکین شود
چو بیدق که ناگاه فرزین شود
نصیحتشنو مردمِ دوربین
نپاشند در هیچ دل، تخم کین
خداوند خرمن زیان میکند
که بر خوشهچین سر گران میکند
نترسد که نعمت به مسکین دهند
وز آن بار غم بر دل این نهند؟
بسا زورمندا که افتاد سخت
بس افتاده را یاوری کرد بخت
دل زیر دستان نباید شکست
مبادا که روزی شوی زیردست
#حضرت_سعدی
@taft_Iran | 51 | 6 | Loading... |
14 .
📝📝
#تاریخ
#ادبیات
وﻗﺘﯽ ﻓﺮﻣﺎﻧﻔﺮﻣﺎ ﺣﺎﮐﻢ ﮐﺮﻣﺎﻥ ﺷﺪ، ﺣﺴﯿﻦ ﺧﺎﻥ ﺑﻠﻮﭺ را که از بزرگان شهر بود، دستگیر ﻭ به همراه ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺧُﺮﺩﺳﺎﻟﺶ ﺑﻪ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ.
ﻓﺮﺯﻧﺪ حسین خان بلوچ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﺑﻪ ﻣﺮﺽ ﺩﯾﻔﺘﺮﯼ ﺩﭼﺎﺭ ﺷﺪ.
حسین خان ﺑﻪ ﺍﻓﻀﻞ ﺍﻟﻤﻠﮏ، وزیر فرمانفرما ﮔﻔﺖ: ﺑﻪ ﻓﺮﻣﺎﻧﻔﺮﻣﺎ ﺑﮕﻮ پانصد ﺗﻮﻣﺎﻥ میدهم و بهجای آن فقط ﭘﺴﺮ خُردسالم ﺭﺍ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﺁﺯﺍﺩ ﮐﻨﺪ ﺗﺎ ﺩﺭﻣﺎﻥ ﺷﻮﺩ و نمیرد.
ﻓﺮﻣﺎﻧﻔﺮﻣﺎ وقتی پیشنهاد حسین خان را شنید ﮔﻔﺖ: من که ﻓﺮﻣﺎﻧﻔﺮﻣﺎﯼ ﮐﺮﻣﺎﻥ هستم، نظم و ﺍﻧﺘﻈﺎﻡ ﻣﻤﻠﮑﺖ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ پانصد ﺗﻮﻣﺎﻥ ﺭﺷﻮه ﻧﻤﯽﻓﺮﻭشم.
ﻓﺮﺯﻧﺪ حسین خان ﺩﺭ ﺯﻧﺪﺍﻥ جلوی پدر جان داد.
اتفاقاً سال بعد ﭘﺴﺮ ﺧﻮﺩ ﻓﺮﻣﺎﻧﻔﺮﻣﺎ ﺑﻪ ﻣﺮﺽ ﺩﯾﻔﺘﺮﯼ ﺩﭼﺎﺭ ﺷﺪ.
فرمانفرما ﺑﺮﺍﯼ شفای پسرش پانصد ﮔﻮﺳﻔﻨﺪ ﻧﺬﺭ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﻓﻘﺮﺍ ﺩﺍﺩ ﺗﺎ فرزندش ﺷﻔﺎ ﯾﺎﺑﺪ ﻭﻟﯽ سودی نبخشید ﻭ ﻓﺮﺯﻧﺪ وی ﻫﻢ جلوی چشمان پدر جان داد!
ﺭﻭﺯﯼ ﻓﺮﻣﺎﻧﻔﺮﻣﺎ وزیرش ﺃﻓﻀﻞﺍﻟﻤﻠﮏ ﺭﺍ ﺩﯾﺪ و ﮔﻔﺖ ﻋﺠﺐ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭﯼ ﺍﺳﺖ، ﺍﮔﺮ ﺧﺪﺍ ﻭ ﭘﯿﻐﻤﺒﺮﯼ در کار ﻧﯿﺴﺖ، ﻻﺍﻗﻞ ﺑﻪ ﺩﻋﺎﻫﺎﯼ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩهﻫﺎﯼ ﻓﻘﯿﺮ و گرسنهای ﮐﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺁﻥ ﮔﻮﺳﻔﻨﺪﻫﺎ ﺍﻃﻌﺎﻡ ﮐﺮﺩﻡ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﭽﻪاﻡ ﺧﻮﺏ میﺷﺪ ﻭ زنده ﻣﯽﻣﺎﻧﺪ.
ﺍﻓﻀﻞﺍﻟﻤﻠﮏ ﮔﻔﺖ ﺍﯾﻦ ﺣﺮﻑ ﺭﺍ ﻧﺰﻧﯿﺪ ﻗﺮﺑﺎﻥ، ﻓﺮﻣﺎﻧﻔﺮﻣﺎﯼ ﮐﻞّ ﻋﺎﻟﻢ، ﺍﻧﺘﻈﺎﻡ و نظم ﺟﻬﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ پانصد گوﺳﻔﻨﺪ ﺭﺷﻮهی ﻓﺮﻣﺎﻧﻔﺮﻣﺎﯼ ﮐﺮﻣﺎﻥ ﻧﻤﯽﻓﺮﻭﺷﺪ...
دکتر #باستانیپاریزی
............
............
تو با خلق سهلی کن ای نیکبخت
که فردا نگیرد خدا با تو سخت
گر از پا در آید، نماند اسیر
که افتادگان را بود دستگیر
به آزار فرمان مده بر رهی
که باشد که افتد به فرماندهی
چو تمکین و جاهت بود بر دوام
مکن زور بر ضعف درویش عام
که افتد که با جاه و تمکین شود
چو بیدق که ناگاه فرزین شود
نصیحتشنو مردمِ دوربین
نپاشند در هیچ دل، تخم کین
خداوند خرمن زیان میکند
که بر خوشهچین سر گران میکند
نترسد که نعمت به مسکین دهند
وز آن بار غم بر دل این نهند؟
بسا زورمندا که افتاد سخت
بس افتاده را یاوری کرد بخت
دل زیر دستان نباید شکست
مبادا که روزی شوی زیردست
#حضرت_سعدی
@taft_Iran | 1 608 | 40 | Loading... |
15 #فرهنگ_و_هنر
🎥نام: Lot 254
👤کارگردان: Toby Meakins
👥بازیگران: Adrian Schiller
داستان فیلم درباره یک کلکسیونر دوربین است که بعد از تعمیر یک دوربین با صحنه ترسناکی روبرو میشود، در واقع او با تعمیر دوربین یک روح را از درون دوربین آزاد میکند.
@taft_Iran | 730 | 9 | Loading... |
16 Yakuro _ Hymn Of Love
@taft_Iran | 581 | 13 | Loading... |
17 #فرهنگ_و_هنر
ویدیویی دربارهی زندگینامهی بانو "ایران_درّودی" (1400_1315) او در مشهد و در خانوادهای که برای تحصیل و هنر ارزش بسیاری قائل بودند، متولد شد.نقاشی را در "دانشکده هنرهای زیبای تهران" خواند و بعداً در "مدرسهی عالی ملی هنرهای زیبا در پاریس" به تحصیل پرداخت. او به دلیل استفاده از رنگهای تند و تواناییاش در انتقال احساسات در نقاشیهایش شناخته شده بود. آثار "ایران_درودی" تا به حال در نمایشگاههای انفرادی و عمومی بسیاری در ایران و سراسر جهان به نمایش گذاشته شدهاند. در این ویدیو به بررسی زندگی "ایران_درودی" و تأثیر او بر دنیای هنرِ ایران و فراتر از آن خواهیم پرداخت.
گوینده و اجرا: "امیر_سودبخش"
@taft_Iran | 714 | 11 | Loading... |
18 .
📝📝
#ادبیات
سعدی شیرازی و اندرزنامههای پارسی
سعدی را از سه پیامبر شعر پارسی دانستهاند. او نهتنها استاد بینظیر عاشقانههاست، بلکه چهرۀ برجستۀ ادبیات اندرزی نیز هست.
با برآمدن نوآمدگان غزنوی و سلجوقی و سرانجام، مغولان در خراسان، شعلۀ فرهنگ ایرانی که فرمانرواییهای ایرانی خراسان، روشنش داشته بودند، خاموش نشد، بلکه خانهای تازه جست. این شعله به دور از درازدستیهای نوآمدگان، به جنوب ایران خرامید و بهیکباره آثار شاعران پارس و کرمان لبریز شد از نمودها و نمادهای ایرانی. یادگارهایی که «آثار ملوک عجم» خوانده میشوند، بر اساس نگارههای جهانگردان اروپایی حتی تا روزگار صفویان نیز تا حد زیادی در جنوب ایران سرپا و زنده بوند و با آیندگان و روندگان سخن میگفتند. بنابراین ایران باستان برای مردمان جنوب، نه خاطرهای دورست بلکه واقعیتی زنده و جزئی از زندگانی روزمره بود. به سختی میتوان باور کرد که سعدی، خواجو و حافظ در خانۀ اصلی پادشاهان پارس و در میان آثار زندۀ آن پادشاهان زیست کنند و از آثار آنان و از پیران مغان و بلبلان زندخوان و از گلبانگ پهلوی، بسیار و به نیکی یاد کنند و همه را در خیالات خود بافته باشند و هیچ کدام را درنیافته باشند، بلکه به عکس به نظر میرسد که آنان با وارثان و حاملان فرهنگ ایرانی و حتی بیواسطه یا بهواسطه با آثار مکتوب ایرانی آشنا بودهاند. یکی از شواهد این آشنایی، یادکردهای سعدی از اندرزهای پادشاهان ایرانی است. «اندرز» نام مجموعه «آثار مکتوب»ی است که پادشاهان و دانایان ایرانی از خود به جای مینهادند. با نگاه به سنّت عمومی شاهان ایرانی در ایراد خطبۀ جلوس و وصیت و عهد پیش از درگذشت، میتوان احتمال داد که همۀ آنان دارای اندرزنامه بودند. معروفترین اندرزنامۀ پارسی، از خسرو یکم ساسانی، انوشیروان است. از این اندرزنامه، یک متن چکیدۀ پهلوی برجا مانده و فردوسی بزرگ نیز صورتی مفصل از آن را در شاهنامه نقل میکند. خاقانی نیز در قصیدۀ ایوان مداین به نحوی شاعرانه به اندرزهای خسرو انوشیروان اشاره میکند و میتوان دریافت که آنچه «اندرز خسرو قَبادان» نامیده میشود، متنی بس مشهور در میان ایرانیان و البته اعراب بودهاست. سعدی نیز در حکایتی از بوستان، اندرزهای خسرو انوشیروان را نقل میکند. هرچند که محتوای این اندرزها عیناً در «اندرز خسرو قبادان» پهلوی نیست، اما تنوع و تفاوت نقلهای این اندرزنامه در متن مختصر پهلوی، شاهنامۀ فردوسی، بوستان سعدی و دیگر متون، گویای آن است که «اندرز خسرو قبادان» در اصل، متنی مفصلتر بودهاست که هر کس به فراخور حال و نیاز خود، بهری از آن را نقل کردهاست و حتی بهری نیز به آن افزودهاست:
شنیدم که در وقت نزع روان
به هُرمَز چنین گفت نوشیروان
که خاطر نگهدارِ درویش باش
نه در بند آسایش خویش باش
نیاساید اندر دیار تو کس
چو آسایش خویش جویی و بس
نیاید به نزدیک دانا پسند
شُبان خفته و گرگ در گوسفند
برو پاس درویش محتاج دار
که شاه از رعیت بود تاجدار
رعیت چو بیخند و سلطان درخت
درخت ای پسر، باشد از بیخ سخت
مکن تا توانی دل خلق ریش
وگر میکُنی، میکَنی بیخ خویش
اگر جادهای بایدت مستقیم
ره پارسایان امید است و بیم
طبیعت شود مرد را بخردی
به امید نیکی و بیم بدی
گر این هر دو در پادشه یافتی
در اقلیم و ملکش پنه یافتی
که بخشایش آرد بر امیدوار
به امید بخشایش کردگار ...
(بوستان سعدی، باب اول در عدل و تدبیر و رای)
#حضرت_سعدی
@taft_Iran | 1 049 | 16 | Loading... |
19 .
موسیقی مقامی خراسان با دوتارنوازی و خوانندگیِ زندهیاد #عثمان_محمدپرست
@taft_Iran | 642 | 20 | Loading... |
20 🔸قطعهٔ بیکلام روحافزا؛
«چهارمضراب شور» با اجرای هنرمندان بیبدیل موسیقی ایران، عالیجنابان «پرویز یاحقی» نوازندهی ویولن «جلیل شهناز» شهنواز تار ایران، اجرای سنتور از «فضل الله توکل» و تمبک از «اسدالله ملک»
.......
.......
"چون دانست که
دنیا چیست،
او را دنیا نباشد..."
#شمس_تبریزی
@taft_Iran | 742 | 37 | Loading... |
21 .
📝📝
#فرهنگ_و_تمدن
#ادبیات
معتقدم «شاهنامه» ستون فقرات پیکره زبان فارسی است و در تمام جزئیات این زبان نیز نفوذ کرده و برهمین اساس به پیکره فرهنگ ما نیز کیان ویژهای بخشیده است.
زبان فارسی وامدار و مدیون فردوسی است؛ چراکه این شاعر با شاهکار خود در عمق جامعه خودش نفوذ کرده است. در زبان فارسی شاعری جامع چون فردوسی وجود ندارد، البته شاعران بزرگی چون حافظ و مولانا در زبان فارسی ظهور کردهاند، اما جایگاه فردوسی با هیچیک از این شاعران قابل مقایسه نیست. اگر بر عظمت و حجم اثر سترگ فردوسی یعنی «شاهنامه» قدمت و دیرینگی آنرا نیز بیافزاییم، اهمیت «شاهنامه» تثبیت میشود. در خون و تبار ایرانی همواره شعر وجود داشته و هرچند پیشینه شعر فارسی به پیش از اسلام باز میگردد، اما از صدر اسلام نیز شعر فارسی در جریان بوده است. از سوی دیگر زبان فارسی زبانی چند هزار ساله است. در حوزه نثر پیش از «شاهنامه» چند اثر کامل وجود داشته است، اما «شاهنامه» نبض زبان فارسی است و حس فرهنگی ویژهای را با خود منعکس میکند و تمامیت ویژه فرهنگی را در خود دارد.
#محمد_جعفر_یاحقی
@taft_Iran | 925 | 8 | Loading... |
22 #خیام
#کیکاووس_یاکیده
"هرجا که قدم نهی تو
بر روی زمین
"آن مردمک چشم نگاری
بودست... "
https://t.me/taft_Iran | 643 | 31 | Loading... |
23 #فرهنگ_و_تمدن
#ادبیات
درک تفکر خیام، به رغم سادگی گمراهکنندۀ آن، سخت دشوار است. به ماسۀ نرم میماند که از میان انگشتان فرو میریزد. هرچه در نگهداشتنش بیشتر بکوشی، زیر ظاهر دیدگاهی که در نگاه اول و از قرائت سطحی و اولیۀ آن دریافت میشود، بیشتر از دستت فرو میلغزد. پیام او روشن است: این جهان نه آغازی دارد و نه پایانی. همه چیز گذراست. مرگ در هر لحظه و آن در کمین است و در سرشارترین آنات زندگی بیرحمانه از کمینگاه خود برون میجهد. همهچیز محکوم به فناست، حتی از شکوهمندترین کاخها که زمانی به آسمان فخر میفروختند چیزی باقی نمیماند مگر تلّی از خاک. غایت و آخرتی، فردوس و دوزخی، در کار نیست: «دوزخ شرری ز رنج بیهوده ماست/ فردوس دمی ز وقت آسوده ماست». جهان از حس و شعور و درک عاری است و هرکس در آن نقش اوهام خود را می بیند. بنیاد جهان بر پوچی و بیداد راست است:
" ای چرخ همه خرابی از کینه توست
بیدادگری شیوه دیرینه توست
وی خاک اگر سینه تو بشکافند
بس گوهر پربها که در سینه توست"
(قسمتی از سخنرانی داریوش آشوری
در شب نیچه و جهان ایرانی)
#بزرگداشت_خیام_نیشابوری
@taft_Iran | 1 111 | 25 | Loading... |
24
🎙 سخنرانی دکتر جواد طباطبايی فیلسوف سیاسی ایران در آرامگاه حکیم ابوالقاسم فردوسی توسی در سال ۱۳۹۵ خورشیدی
موضوع سخنرانی:
زبان ملی فارسی، ایران و جهان اسلام، خلافت، امت
@taft_Iran | 646 | 27 | Loading... |
25 #ادبیات
بَر نگینِ تاجِ این فیروزه بامْ اى صبح!
بر تو اى بیدار دل
اى شاد، اى روشن
زین دلِ تاريکِ غمگین
صد سلام اى صبح!
غم مبادت...
گر ندارى بَهرِ من جز حسرت و حسرت
زندهدل، مستانِ سرخوش را،
بِبَر هر روز
شادتر،
فرخندهتر،
خوشتر پیام اى صبح...!
#مهدی_اخوان_ثالت
@taft_Iran | 961 | 22 | Loading... |
26 #گلستان_سعدی
باب هشتم( درآداب صحبت)
صدا: استاد امیر نوری
"استعداد، بی تربیت، دریغ است..."
@taft_Iran | 619 | 8 | Loading... |
27 #فرهنگ_و_هنر
برشی از دادگاه فیلم "دانتون"
دانتون فیلمی در ژانر زندگی نامهای و درام
به کارگردانی آندری وایدا با بازی
ژرار دوپاردیو و صداپیشگی ماندگار
استاد منوچهر اسماعیلی است که
در سال ۱۹۸۳ منتشر شد...
دانتون خطاب به دادگاه :
انقلاب فرانسه در سراشیب سقوط فاجعه
آمیزی است، برای چه عوض بخشیدن
محکوم میکنید؟
سرهای بیگناه تا به کی باید به زیر
تیغ گیوتین سپرده شوند؟
به چه دلیل خود را تطهیر میسازید؟
مردم تا به کی تحت فشار سرکوب باشند؟
همه جا تاریکی است و خون ...
همه جا خون جاری است
حتّی در قلب و چشم مردم...!
@taft_Iran | 987 | 36 | Loading... |
28 #تاریخ
♦️چندسال پیش حسین ثابت هزینه ساخت یک مجسمهی عظیم فردوسی را داد و مقرر شد در محل دانشگاه فردوسی نصب شود.
مجسمه ساخته شد اما امام جمعه موافق این کار نبود، بعد گفتند به درب ورودی هتل مشهد منتقل شود که آنجا هم نگذاشتند.
............
............
که هرگز نیامیخت کین با خرد...
#فردوسی_فرزانه
.............
.............
#جامعهشناسی_ضحاک_ماردوش
@taft_Iran | 1 465 | 30 | Loading... |
29 #فرهنگ_و_تمدن
#ادبیات
🎙سخنرانی #علیرضا_قیامتی
🔸عنوان: جهانبینی و آزاداندیشی در شاهنامه
🔹در همایش نکوداشت فردوسی و سعدی
🏢یزد - سیزدهم اردیبهشت ۱۴۰۳
@taft_Iran | 991 | 15 | Loading... |
30 #فرهنگ_و_تمدن
#ادبیات
#بزرگداشت_فردوسی_فرزانه
تمام مبانی حکمت را در شاهنامهی او میبینیم. لفظ ایران بیش از دو هزار بار در شاهنامه به کار رفته، فردوسی زبان ملت و خود ملی و منِ جمعی یا همان جوهرهی ملیت را در کار خود تشخص داده و تعیین کرده است.فردوسی پیامبر سخن است و کلامش تا امروز جریان و حضور مستقیم و غیرمستقیم دارد، در بیشتر آبادیهای ایران هم اکنون شاهنامهخوانی رواج دارد و برخی بیلطفیها و بیمزگیها نیز نتوانسته هیچ خللی به آن وارد کند.تمام حرفهایی که امروزیها میزنند و ما فکر میکنیم تازه است، توسط بزرگان ما زده شده است، به کل شاهنامه که بنگریم تاریخ و ادب و حکمت و استادانمان همه هستند، فردوسی با تعیین و تشخص و هویت بخشیدن به خودِ ملی و جمعی، همه را ریزهخوارِ خوانِ خود کرده است.
#اصغر_دادبه
@taft_Iran | 1 081 | 17 | Loading... |
31 .
📝📝
#فلسفه
چون ما بیشترین آسیب را از چیزهایی میبینیم که انتظارشان را نداریم، و چون باید انتظار همه چیز را داشته باشیم، به عقیدهی سنکا باید همواره احتمال وقوع فاجعه را در ذهن داشته باشیم.
📚تسلیبخشیهای_فلسفه
✍آلن_دوباتن
🔂 #عرفان_ثابتی
نشر #ققنوس
@taft_Iran | 850 | 15 | Loading... |
32 محبوب دلم
#فریدون_فروغی
@taft_Iran | 630 | 19 | Loading... |
33 #تاریخ_و_تمدن
ایران [که در نوشتههایم] از آن حرف زیاد به میان میآید نباید موردِ سوء تعبیر قرار گیرد، به هیچ وجه معنیاَش وطنخواهیِ ابلهانه، رمانتیک، تعصّبآمیز یا توخالی نیست.
اگر بخواهم در یک کلمهی ساده بگویم که منظور از آن چیست، خواهم گفت: «شهرِ یادگار»، «خزانهی اُنس و دلبستگیها». ایران به ظاهر همين هامون و بیابان و کوهسار و خرابهها و کوچه باغها و بناهاست (از ویرانههای شوش تا مسجد سپهسالار)، ولی از سوی دیگر یک عمقِ طولی در آن است که میرود به دورِ دور؛ بیابانی که لشکرِ سَلْم و تور در آن گم شد، و کوهی که ضحّاک در آن به بند کشیده گشت.
آری «شهرِ یادگار»، ولی باروَرترین یادگارها، یعنی آنچه از صافیِ قرون گذشته و دست ما را میگیرد و به گردشِ روزگارها میبرد، که بعضی جاهایش به قول مولوی «باغِ سبزِ عشق» است و جاهای دیگر به گفتهی حافظ: «دشتِ مُشوّش»، ولی در هر حال وجودِ ما را میآکَند و عمری به درازیِ عمرِ تاریخ میبخشد.
#دکتر_اسلامی_ندوشن
@taft_Iran | 835 | 14 | Loading... |
34 #فرهنگ_و_تمدن
#ادبیات
بانویم!
درگیرِ آهنگِ زمان مباش و نامِ سالیان...
تو زنی هستی
که همیشه زن میماند
دوستت خواهم داشت
در آغازِ قرنِ بیستویکم
و در آغازِ قرنِ بیستوپنجم
و در آغازِ قرنِ بیستوششم
و دوستت خواهم داشت
آنهنگام که آبها میخشکند
و آنگاه که بیشهها میسوزند...
#نزار_قبانی
...............
...............
🎥به یاد
#نابغهی_جاودان_مریم_میرزاخانی
https://t.me/taft_Iran | 931 | 10 | Loading... |
35 #فرهنگ_و_اندیشه
#ادبیات
شرحی از زندگی حضرت سعدی
باغبان ادب پارسی
@taft_Iran | 1 414 | 32 | Loading... |
36 .
📝📝
#فرهنگ_و_تمدن
#ادبیات
ببردی ازین پادشایی فروغ!
«کُرَزم» دشمن چشمتنگ اسپندیار بر جاه و زورمندی و محبوبیت او رشک میبرد. از او پیش شاهگشتاسپ بدگویی میکند، با بند و ترفند و دروغ پدر را نسبت به پسر بدگمان میکند و در نهایت موجب میشود اسپندیار بیگناه دربند شود. دربند شدن اسپندیار همان و حملهٔ دشمن دیرین ایران یعنی تورانیان همان. ارجاسپ تورانی در نبود اسپندیار به ایران لشکر میکشد. ایران بی اسپندیار شکست میخورد. موی سپید لهراسپ (پدر شاهگشتاسپ) به صدها زخم لعل میشود، سیوهشت پسر شاه بر خاک میافتند، آتش مقدسِ زردشت از خون ریختهٔ هشتاد هیربد میمیرد، دختران نازپرورد شاه را «که باد هوا رویشان را ندید» به اسیری میبرند و شاهگشتاسپ زار و سرافکنده به کوه میگریزد.
و اینهمه فقط به خاطر خبث کُرَزم!
دل رنجیدهٔ اسپندیار را به زحمت به دست میآورند و او را از زندان یکراست به آوردگاه میبرند مگر آب رفته را به جوی برگرداند. اسپندیار اندوهگین بر کشتهٔ ایرانیان میگذرد و زار میگرید تا به کشتهٔ کُرَزم میرسد:
چنین گفت با کُشته اسپندیار
که ای مردِ نادانِ بدروزگار
نگه کن که دانای ایران چه گفت
بدانگه که بگشاد راز از نهفت
که دشمن که دانا بود به ز دوست
ابا دشمن و دوست دانش نکوست!
براندیشد آنکس که دانا بود
به کاری که بر وی توانا بود
ز چیزی که باشد بر او ناتوان
به جستنْش رنجه ندارد روان
از ایران همی جای من خواستی
**درافکندی اندر جهان کاستی*
ببردی ازین پادشایی فروغ
همی چاره جستی به گفت دروغ
بدین رزم خونی که شد ریخته
تو باشی بدان گیتی آویخته...
منبع:
شاهنامه، تصحیح خالقی، جلد دوم از چاپ دوجلدی، ص۹۲.
@taft_Iran | 931 | 11 | Loading... |
37 Ⓜ️ تاثیر حرف دیگران و زندگی ما!
#فرهنگ_و_اندیشه
▪️چطور حرف دیگر انسانها زندگی ما را به باد می دهد؟!
@taft_Iran | 888 | 33 | Loading... |
38 #فرهنگ_و_هنر
🎥آگهی استخدام
👤کارگردان: آلفرد هیچکاک
@taft_Iran | 874 | 16 | Loading... |
39 #تاریخ
✅آیتالله صدیقی:
واکسنهای ما بوی خدا و خدمت میدهد.
@taft_Iran | 986 | 30 | Loading... |
Photo unavailableShow in Telegram
#تاریخ
بیدار شو قهرمان! جنگ به پایان رسید...
اين عكس در ٢٨ اسفند ١٣٦٣، در جنوب بصره گرفته شده است. عکاسی به نام «پاولوسكي»، عكسي از جسد يك سرباز جوان ایرانی ميگیرد، كه جاودانه ميشود.شاید اين عكس را پیش از این ديده باشیم؛
او آرام خوابيده است ،مانند هرجنگجویی كه پس از ساعتها نبرد شاید به خواب سنگيني فرو رود. رنگ چهرهاش نشان ميدهد، که چند روز است همين جا آرميده است.در چهرهاش نشاني از ترس نیست. حالت دستهايش مانند كسي است، كه در خنكاي يك بامداد بهاري، شيرينترين و بهترين خواب دنیا را میبیند. جورابهایش نو است. پوتین به پا ندارد. كوله پشتياش خالي، و فانوسقهاش باز شده است.
خواب قهرمان وطن، چنان سنگین است، كه هرچه داشته، بردهاند. و او بيدار نشده است،گُلها بدن نازنينش را در آغوش گرفتهاند.
اين جا دور از تو، در میهن بارها بهار آمده، اما ما نه حال و هواي تو را داريم، نه باور و آرامشت را.اي كاش كمی از خوابهاي زيبايي كه ميبيني، برايمان میفرستادی ،کمی از آرامشت را، بندی از ترانهات را...
"سلام بر عزم شما که گواه حزمتان بود..."
#خرمشهر
#پارهای_از_پیکر_ما
@taft_Iran
46:15
Video unavailableShow in Telegram
#تاریخ
ویدیویی دربارهی داستان زندگی "امیرکبیر" با نام کامل "میرزا محمدتقیخان فراهانی" که اولین صدراعظم ایران در دورهی "ناصرالدین شاه قاجار" بود. او در منطقهی "فراهان" متولد شد و دورهی کودکی خود را در دربار "قائممقام فراهان" گذراند. امیرکبیر به واسطهی هوش و ذکاوتی که داشت مورد توجه قائممقام و "عباس میرزا" نایبالسلطنه قرار گرفت. "میرزا محمدتقی" در سنین جوانی به خدمت خاندانِ قائم مقام فراهان درآمد و پس از آن برای مدتی سِمتِ "مستوفی نظام" را به عهده داشت. اصلاحات او کمی پس از رسیدن به صدارت و با توجه به سن کمِ شاه آغاز شد و تا پایان صدارت کوتاهمدتِ او ادامه یافت که دورهای روشن در تاریخ ایران بود. او در دوران کوتاه صدارتِ خود در راستای پیشرفت کشور، اقدامات بسیاری انجام داد که میتوان از میان آنها به گسترش روابط خارجی، ایجاد سفارتخانههای دائمی در کشورهای دیگر، اصلاحات در دستگاههای دولتی، تأسیسِ مدرسهی دارالفنون و توسعهی پُستخانهها و چاپارخانهها اشاره کرد. در این ویدیو با داستان زندگی این مرد بزرگ تاریخ ایران، آشنا خواهیم شد.
گوینده و اجرا: "امیر_سودبخش"
(قسمت اول)
@taft_Iran
#فرهنگ_و_هنر
تصویرِ سمت چپ: عکسی از زنی که با عنوان "مادر مهاجر" در نیپوموی کالیفرنیا توسط "دوروتیا_لَنگ" عکاس مستند و خبری آمریکایی در سال 1936 گرفته شد.
تصویرِ سمت راست: پرترهی "دوروتیا_لَنگ"
(Dorothea_Lange) (1895_1965)
عکاس مستند و خبری آمریکایی، روی ماشین فورد با یک دوربینِ گرافلکس در دستش در سال 1936، کالیفرنیا
@taft_Iran
00:45
Video unavailableShow in Telegram
#فرهنگ_و_تمدن
👁🗨 فرانسیس فورد کاپولا، کارگردان نامدار جهان و آفریننده سهگانۀ پدرخوانده، دربارۀ الگوی اسطورهای شاهنامه فردوسی و تأثیرش بر شکل روایی فیلم «پدرخوانده» نکتههای دقیقی میگوید که نشان از شناخت ژرف او نسبت به ادبیات و کهنالگوهای اسطورهای دارد.
@taft_Iran
05:11
Video unavailableShow in Telegram
#فرهنگ_و_اندیشه
(ده فضیلت ضروری در دنیای کنونی)
مترجم و گوینده:
دکتر ایمان فانی
@taft_Iran
Photo unavailableShow in Telegram
#تاریخ
آيتالله جنتیِ نود و هفت ساله، با زمزمه کردن شعر مهدی اخوانثالث_" رسیدهایم من و نوبتم به آخر خط
نگاه دار! #جوانها بگو سوار شوند..."_
مسند خود را به آیتالله موحدی کرمانیِ
نود و سه ساله واگذار کرد.
#بهار_هاشمی
@taft_Iran
.
📝📝
#فرهنگ_و_اندیشه
"خودکامگی، موجب تباهی است"
▪️از نظر "فردوسی" قدرت مطلقه به ظلم و تباهی میانجامد. چارهی دفع بلای خودکامگی تقسیم قدرت است. این را در سراسرِ "شاهنامه" میتوان دید. از دورهی اساطیری پیشدادیان، که پادشاه خود پهلوان و رهبرِ قوم بود چون بگذریم، در ادوارِ بعدی قدرتِ مطلق به دست پادشاه نیست. در دورهی کیانی تا پایانِ عصرِ کیخسرو، پهلوانان شریکِ قدرتِ پادشاه هستند و از گشتاسب تا یزدگرد، موبدان...
▪️پادشاهان، آسایش این جهانی ایرانیان را تأمین میکردند و موبدان راهِ رستگاری آنجهانی را به مردم نشان میدادند و هردو نیرو در خدمت بهروزی و نیکسرانجامی ایرانیان بود. در شاهنامه، پادشاه مظهر استقلالِ کشور و حافظ ایران در برابر هجوم خارجی است. اعلام جنگ و صلح با اوست. پهلوانان در جنگ با دشمن فرمانبردارِ او هستند، اما نوکرِ چشم و گوش بستهی او نیستند. پهلوانان در عین وفاداری به شاه، وجدان بیدارِ ملت و مظهرِ آزادگی و گردنفرازی هستند و اگر پادشاه از اصول صحیحِ شهریاری و دادگری پای فراتر گذارد در برابر او مردانه میایستند. نمونههای ایستادگی پهلوانان مخصوصاً "رستم" را در برابر شاهانی چون "کاووس" و "گشتاسب" و سخنان تند پهلوانان را خطاب به آن شاهان میبینیم. وقتی کیکاووس با سبکسری و به فریبِ ابلیس، چهار عقاب را به تخت بست و به نیروی آنها به آسمان رفت و در بیشهای در آمل به زمین افتاد، گودرز او را چنین سرزنش کرد:
"بدو گفت گودرز بیمارْسْتان
تو را جای زیباتر از شارْسْتان
به دشمن دهی هر زمان جای خویش
نگویی به کَس، بیهُده رای خویش
سه بارت چنین رنج و سختی فتاد
سرت ز آزمایش نگشت اوستاد
کشیدی سِپه را به مازندران
نگر تا چه سختی رسید اندر آن
دگرباره مهمان دشمن شدی
صنم بودی، اکنون برهمن شدی
به جنگِ زمین سر به سر تاختی
کنون بآسمان نیز پرداختی
▪️کاووس جوابی ندارد. شرمسار میشود و از کاخ بیرون میرود. یک بار دیگر هنگامی که رستم خبر کشته شدن دستپروردهاش سیاوش، شاهزادهی بیگناه را میشنود، به آهنگ کینخواهی از تورانیان از نیمروز حرکت میکند. ابتدا به درگاهِ کاووس میرود و با خشم و خروش او را خوار میسازد:
چو آمد برِ تختِ کاووسِ کی
سرش بود پُرخاک و پُرخاک پی
بدو گفت خوی بد، ای شهریار
پراگندی و تخمت آمد به بار
تو را مهرِ سودابه و بدخُوی
ز سر برگرفت افسرِ خسروی
کنون آشکارا ببینی همی
که بر موج دریا نشینی همی...
▪️کاووس با شرمساری در برابر سخنان جهانپهلوانِ خشمگین، جز اشک ریختن چارهای ندارد. رستم از آنجا به سراغ سودابه میرود و او را میکشد و کاووس از جای خود نمیجنبد:
به خنجر به دو نیمه کردش به راه
نجنبید بر تخت کاووسشاه...
▪️با این نمونهها میبینید که شاهنامه، ستایش شاهان نیست، ستایش ایران و ایرانیان و پهلوانانِ ایران است. هیچ پادشاهی در شاهنامه از رستم که نمادِ یک ایرانی آرمانی است بزرگتر نیست و این نکته در همان عصر فردوسی هم بر همگان روشن بوده است. از اینجاست که در حکایت تاریخ سیستان میخوانیم که محمود به فردوسی میگوید: "همهی شاهنامه خود هیچ نیست، مگر حدیث رستم..."
زندهیاد استاد #محمدامین_ریاحی
"فردوسی، زندگی، اندیشه و شعرِ او"
صص221–21
@taft_Iran
05:49
Video unavailableShow in Telegram
#ادبیات
#فلسفه
(تحقیر ظالمان)
#سیف_فرغانی
@taft_Iran