cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

خانوم کوچولو 🎀

این کانال فروشی نیست یه دزد پیدا شده و داره با فتوشاپ یه سری کانالارو به اسم خودش میدزده و میفروشه اینجا به هیچ عنوان فروشی نیست گول نخورید❌

Show more
Advertising posts
22 298
Subscribers
+43124 hours
+2747 days
-1130 days
Posting time distributions

Data loading in progress...

Find out who reads your channel

This graph will show you who besides your subscribers reads your channel and learn about other sources of traffic.
Views Sources
Publication analysis
PostsViews
Shares
Views dynamics
01
#Part_1 -اههه…انگشتتو بکنش تو سوراخ داغم…اهیییی ارههه همینو میخاااام …اوممم دوربین رو روی ک*ص داغ و پف کردم تنظیم کرد و انگشت فاک درازشو توی سوراخم فرو کرد ترشحات داغ ک*صم هر لحظه بیشتر میشد و سوراخ صورتی و تنگم حسابی خیس و لزج شده بود چاک ک*ص ابدار و پف کردمو از هم باز کرد دو تا از انگشتاشو توی ک*صم فرو کرد که از درد و لذت قوسی به کمرم دادم و اه بلندی کشیدم نگاهم مات به خشتکش بود که داشت از ش*ق بودن ک.یر قطورش جر میخورد -اهههه…بیا اون کلفتتو بکن تو ک*صمم…اههییی ببین ک*صم چه خیس شده برات برات…اهییی دوربین رو روی خشتکش تنظیم کرد و ک*یر کلفتشو از شورتش بیرون کشید با دیدن حجم کلفت و دراز ک*یرش هین بلندی کشیدم که با کاری که کرد…❌💦👇 https://t.me/+ygDaU2jyXR0xYjZk https://t.me/+ygDaU2jyXR0xYjZk پارت اولش نبود لفت بده🔞🍓
1 3702Loading...
02
-خوشگل عمو ممه هاتو نمیدی بخورم؟ با چشمای نازش بهم نگاه می کنه و با تعجب می گه: -مثل بچه ها که ممه ی مامانشونو میخورن؟ ولی من که مامان نیستم تو هم بچه نیستی دستمو روی سینه ی تازه جوونه زدش می کشم لعنتی نوکش صورتی بود -اره عموجون ولی این یه بازی مخفیانه و هیجان انگیزه اگه بذاری بخورمشون برات جایزه می خرم چشماش برق می زنن و من پیراهنش رو بالا می دم لیسی روی نوک کوچولوش می زنم -آییی عمو چه خوبه مکی به سینش میزنم که آهی می کشه و من از خود بیخود شده دستمو به شورتش می رسونم که همون لحظه صدای رفیق صمیمیم میاد -تارخ اینجایی؟ https://t.me/+K8lqoY-qwF5jMzI0 https://t.me/+K8lqoY-qwF5jMzI0 داره ممه های دختر کوچولوی رفیقش رو میخوره که رفیقش سر می رسه و مچشو می گیره🥵🥺💦
4 16919Loading...
03
#پارت_1 -اهههه…اوییی..خیلی درد دارممم…ک*ر کلفتتو میخااام ددی …اهه با چشمایی خمار لبمو به دندون گرفتم و به لنز دوربین چشم دوختم با دیدن ک.ر کلفت ددی ک*صم هر لحظه بیشتر از قبل خیس میشد و دلم میخاست زیرش تا صب گا*ییده شم -اوووف دخترکوچولو چقد تنگی تو..فااااک انگشتم بزور توی این سوراخ جا میشه و عقب جلو میشه…اوووف حرکت انگشتشو توی ک*ص ابدار و پف کردم بیشتر کرد قوسی به کمرم دادم که سینه های بزرگم تکون خوردن دستمو روی ک.ر سیخش گذاشتم و با شهوت نالیدم -اههه ددی…اینو میخامم..باهاش ک*صمو جر بده…اهههه…میخامشش… شورتشو پایین کشید و توی یه حرکت… https://t.me/+hvwGzJvvwQgwODVk https://t.me/+hvwGzJvvwQgwODVk ددیش جلوی دوربین ک*ص باکره دخترشو با ک*یر کلفت و درازش جر میده😱💦
4 0715Loading...
04
#خانوم‌کوچولو399 -بلندشو باران باید صبحونه بخوری تایمش که بگذره دیگه خبری از صبحونه نیستا... بازم اون روی زورگوش رو داشت نشونم می داد همون رویی که من رو سمت خودش جذب کرده بود. دلم یکم مخالفت و تنبیه کوچولو می خواست واسه همین کش و قوسی به بدنم دادم و با صدای خمار شده گفتم: -ددی بزار یکم دیگه بخوابم.... از قصد جوری وانمود کردم انگار واقعا خوابم میاد چون اگه می فهمید اینا نقشه است کارم ساخته بود. دوباره دستشو روی بازوم گذاشت و سعی کرد با زور هم که شده منو از جام بلند کنه. -باران بهت میگم بلندشو تو که دلت نمی خواد تنبیهت کنم. به زور جلوی لبخندی که می خواست بشینه روی صورتمو گرفتم و گفتم: -ددی خسته ام.... بدنم کاملا لخت بود و می تونستم حدس بزنم که این کار اراده. دستش که روی باسنم نشست بدنم لرز کرد. فکر کردم قراره بهم اسپنک بزنه و خودمو برای اون درد پر از لذت آماده کردم که انگشتش بی هوا توی سوراخ پشتم رفت و باعث شد جیغی از درد بکشم و بدنمو منقبض کنم. واقعا انتظار چنین کاری رو نداشتم و چون امادگیش رو نداشتم خیلی بیشتر دردم گرفته بود. چشم هامو باز کردم که راضی لبخندی زد. -اگه دلت چیزی کلفت تر از انگشت نمی خواد بلندشو باران... به نفعم بود که فعلا این بازی رو تموم کنم و بیشتر از این عصبیش نکنم.
7 39530Loading...
05
_آیی بدنم میسوزه بسه ددی...🔞💦💦 در حالی که با شدت ضربه میزد با صدای حشـ.ری لب زد : _دختر کوچولو مگه نگفتی منو بکن؟! پس طاقت بیار... شدت ضربه هاشو بیشتر که صدای جیغم بلند شد: _آیی پاره شدم ددی تروخدا اروم...💧💧 https://t.me/+LeTw3jnscy1iNzc0 https://t.me/+LeTw3jnscy1iNzc0
2 4704Loading...
06
امروز پارت داریم😘
3 5300Loading...
07
مثل یه دختر خوب لنگاتو واسه داداشت باز کن تا سگ نشدم....❌🔥 https://t.me/+LeTw3jnscy1iNzc0 - عوضی من خواهرتم اینکارا چیه میکنی؟ بزور پاهامو از هم باز کرد که بهشت لختم جلو چشمش قرار گرفت. از خجالت گریم گرفته بود و به هر جایی نگاه میکردم که با برخورد زبون داغش به تپل صورتیم جیغ بلندی کشیدم - جووونم شمیم کوچولو ..... داداش میخواد ناز کوچولوتو بخوره و شیره ی وجودشو تو سوراخ تنگت خالی کنه🔞🍒 https://t.me/+LeTw3jnscy1iNzc0 https://t.me/+LeTw3jnscy1iNzc0
3 5647Loading...
08
_آیی بدنم میسوزه بسه...🔞💦💦 در حالی که با شدت ضربه میزد با صدای حشـ.ری لب زد : _ مگه نگفتی منو بکن؟! پس طاقت بیار... شدت ضربه هاشو بیشتر که صدای جیغم بلند شد: _آیی پاره شدم...💧💧 https://t.me/+OssZvo4UvrI1MjI0
10Loading...
09
ددی با دیلد_وی کلفت توی دستش محکم داخلم تلمبه میزد.🫦 این بار هشتم بود که بدنم میلرزید و ار_ضا میشدم. آبم میخواست بیرون بپاچه ولی دیل_دو مانعش میشد.🍑🐙 ددی با فشار ضربه ی دیگه ای داخلم زد و دیل_دو رو بیرون کشید که همراه با جیغی آبم روی تخت پاچید🔞💦 https://t.me/+UcgENpGtW0UyOGY8 https://t.me/+UcgENpGtW0UyOGY8 با خوندن رمانش خیص میشی🌸👅🍼
1 6950Loading...
10
.#ددیش #پوشکش می‌کنه 🍓🔥 + این امروز برات میبندم چون مریضی حق بیرون رفتن برای جیش نداری فعلا ! دراز کشیدم که پاهام باز کرد و شلوارم آروم پایین کشید . با ترس بهش نگاه کردم که یکم پماد بچه رو دستاش ریخت و بعد #دستای #پمادیش آروم به #پایینم زد نفسم حبس شد که انگشتش محکم تر بهم فشار داد و بعد رو به داخل حرکت داد و انگشتاش چرخوند! + داخل هم پماد بزنم دختر کوچولو ؟ _ آه #ددی https://t.me/+UcgENpGtW0UyOGY8 https://t.me/+UcgENpGtW0UyOGY8 ( براش مای #بیبی میبنده 😱)
10Loading...
11
مای بیبیت میبندم که دیگه صدا ندی توله سگ هر..زه و امروزم حق نداری از این اتاقت بری بیرون ، حق دستشویی رفتن هم نداری ! 🧻🎀🧸 پماد هم میریزم رو بهشتت که نسوزه .. 🧴🍓 رمان مامی بیبی تش معروف نخوندی هنوز؟ 🔞💦 https://t.me/+UcgENpGtW0UyOGY8 https://t.me/+UcgENpGtW0UyOGY8 پارتش واقعیه بیا ببین خودت ❌
2 5754Loading...
12
- اونجات خیلی بزرگه؟ نگاه با اخمی بهم انداخت. - کجامو میگی بچه؟ دستمو روی خشتکش گذاشتم و فشار دادم که از جا پرید. - دودولت کلفته؟ شرتت خیلی بزرگ بود دیدم. - بچه این چیزارو از کجا بلدی؟ - ناپدریم بهم گفت. با این حرفم از جا پرید. - تو دست خورده ای؟ دختر دست خورده بهم انداختن. اتیششون میزنم. https://t.me/+CfPWp63AnGo5OTZk https://t.me/+CfPWp63AnGo5OTZk 💦وقتی ۱۳ سالم ناپدریم بهم تجاوز کرد. بعدش منو دادن به پسرخاله ی ۳۰ سالم ولی وقتی فهمید باکره نیستم...
1 6811Loading...
13
- ناپدریت سینه هاتو چطوری دست زد؟ دستمو روی سینه های کوچولوم گذاشتم. - فشارشون داد خیلی بد. دردم گرفت. سینه ی کوچولومو گرفت و نوکشو به بازی گرفت. - جدا؟ خوشت نیومد؟ - نه. گریه کردم. نیشخندی زد و روم خوابید. بدن غولیش رو روم انداخت و گفت: - خب پس زیر منم گریه کن. نوک‌سینمو گاز گرفت و... https://t.me/+CfPWp63AnGo5OTZk https://t.me/+CfPWp63AnGo5OTZk 💦دختر ۱۳ ساله از دست ناپدری متجاوزش زن پسرخاله ی ۳۰ سالش شد...
760Loading...
14
اگه ۱عضو جدید بگیرم شب پارت میزنم 😐 هرکی جوین داد ری اکشن 👍بده
1 7160Loading...
15
https://t.me/hamstEr_kombat_bot/start?startapp=kentId296714277
10Loading...
16
آخرین باره لینکشو میزارم حتما کسایی ک وارد نشدین حتما استارت کنید https://t.me/haMster_kombat_bot/start?startapp=kentId296714277
7531Loading...
17
- ناپدریت سینه هاتو چطوری دست زد؟ دستمو روی سینه های کوچولوم گذاشتم. - فشارشون داد خیلی بد. دردم گرفت. سینه ی کوچولومو گرفت و نوکشو به بازی گرفت. - جدا؟ خوشت نیومد؟ - نه. گریه کردم. نیشخندی زد و روم خوابید. بدن غولیش رو روم انداخت و گفت: - خب پس زیر منم گریه کن. نوک‌سینمو گاز گرفت و... https://t.me/+CfPWp63AnGo5OTZk https://t.me/+CfPWp63AnGo5OTZk 💦دختر ۱۳ ساله از دست ناپدری متجاوزش زن پسرخاله ی ۳۰ سالش شد...
3 1216Loading...
18
- اونجات خیلی بزرگه؟ نگاه با اخمی بهم انداخت. - کجامو میگی بچه؟ دستمو روی خشتکش گذاشتم و فشار دادم که از جا پرید. - دودولت کلفته؟ شرتت خیلی بزرگ بود دیدم. - بچه این چیزارو از کجا بلدی؟ - ناپدریم بهم گفت. با این حرفم از جا پرید. - تو دست خورده ای؟ دختر دست خورده بهم انداختن. اتیششون میزنم. https://t.me/+CfPWp63AnGo5OTZk https://t.me/+CfPWp63AnGo5OTZk 💦وقتی ۱۳ سالم ناپدریم بهم تجاوز کرد. بعدش منو دادن به پسرخاله ی ۳۰ سالم ولی وقتی فهمید باکره نیستم...
3 5928Loading...
19
_ دودولت رو ببری میتونی بازم جیش کنی؟ دست به چوچ.ولم کشید و انگشت های خیسش رو بالا اورد. _ تو با دودول بریده شده چجوری میخوای ارضا بشی توله؟ _ آخخخخ آیییی ...خب ...خب انگشت هات رو بکن توش به جاش. پوزخندی کنار گوشم زد و سینه اناریم رو فشار داد. _ با انگشت هام که نمیتونم حامله‌ت کنم؛ اجاقم کور بشه تو پاسخگویی؟ تند سرم رو تکون دادم. _ اره ...میرم به دکتر میگم دودول شوهر منو کوچیکش کن زیاد دردم نگیره، اجاقش هم کور نشه! https://t.me/+Kz270piWXRFhNmQ8 https://t.me/+Kz270piWXRFhNmQ8
2 5415Loading...
20
_ دودولت بزرگه، چجوری تو شلوارت جا میشه؟ اخم کرد و با جدیت جواب داد: _ همونطور که لای پای تو جا میشه! "هین" بلندی کشیدم. _ آخه توی اونجامم جا نمیشه، همش ازش خون میاد! دندون هاش رو روی هم سایید و با انگشت روی نازم رو مالید _ د آخه نیم وجبی، نمیذاری واست بخورم خیس بشه انقدر درد نکشی ... https://t.me/+Kz270piWXRFhNmQ8 https://t.me/+Kz270piWXRFhNmQ8
4 34814Loading...
21
_ تو نمیتونی مردونه بیست سانتی منو تحمل کنی، اون وقت میخوای بچه رو از اون سوراخ کوچولوت بکشی بیرون؟ ترسیده و وحشت زده خودم رو عقب کشیدم. _ یعنی چی؟ شیطنت آمیز خندید و با چشم خمار نگاهم کرد. _ یعنی از همون سوراخی که واسه من ناز میکنی، از همون باس بچه به دنیا بیاری. ترسیده خواستم فرار کنم که دست دور کمرم انداخت _ کجا کوچولو مگه یه نی نی تو شکمت نمیخواستی؟ همزمان با حرفش از پشت خودشو بین پام تنظیم کرد و ... https://t.me/+Kz270piWXRFhNmQ8 https://t.me/+Kz270piWXRFhNmQ8
4 44412Loading...
22
اینو آخرین باره میزارم دیگه ناشناس درخواست ندین❌❌❌ https://t.me/hamster_kombat_boT/start?startapp=kentId352755495
7302Loading...
23
#عمووخواهرزاده‌اش....🔞😳👇🏽 https://t.me/+oj-vGvWdS8M2NzQ8 https://t.me/+oj-vGvWdS8M2NzQ8 _عمو ونداد آههه آه اووم محکمترر آههه با چشمای خمار و #داغ نفس نفس زدم و به دوست پدر جذابم نگاه کردم که #زانو زده بود و برام #میخورد🔞💦 +الان مامانت میاد #هورونی کوچولوی #عمو از شدت شهوت به گریه افتادم. _ل..لطفا عمو ارض.ام کن. آههه💦💦 دوباره با زبونش شروع کرد به #خیس کردن #پایین‌تنم درحالی که خودش حسابی #راست کرده بود و #خشن چنگ میزد به رون #تپل پام... با لذت آه و #ناله هامو آزاد کردم و #لنگام براش بازتر شد... من همیشه برای عمو وندادم پاهام باز بود داغ و #خیس آماده برای استقبال از هیکل #گنده‌اش بودم...🤤🔞 اینقدر باهام ور رفت و #خورد برام که با جیغی #آبم پاچید توی دهنش اما با باز شدن در خونه......🔞💦💦💦 https://t.me/+oj-vGvWdS8M2NzQ8 مامانه مچ دختر ۲۰ساله اشو موقع س.کس با عموی #جذاب ۴۰ساله‌اش میگیره که...🙊🔞
1 7594Loading...
24
بابا لنگ دراز سک.سی🔞🫦 #Part67 -آخ بابایی تلمبه بزن آهههه ک.صم خیلی خیسم اومممم توی دفتر کارگاه با شوگر ددیم سک.س میکردیم و ک.صم ک.یر کلفتش رو قورت داده بود.. هرکی از کنار دفتر رد میشد از شیشه ها مارو تو اون وضعیت میدید و از ترس پا به فرار میذاشت. سینه هامو تو دستش گرفت و غرید: -هزار بار بکنمت باز تنگی ؛ جن.ده کوجولوی بابا . ناله کن . ناله کن تا ک صتو پاره نکردم محکم خودش رو بهم کوبید که از درد جیغی زدم و....💦🔞 https://t.me/+l6k8Zrq5_i5iNjE0 https://t.me/+l6k8Zrq5_i5iNjE0
2 2505Loading...
25
-بشین رو زانوم آیه ؛ باسن تپلتو تکون بده ، یالا! با عشوه و شهوت جلو رفتم و باسنم گندمو سمت شوگر ددیم گرفتم چنگی به کپلای باسنم زد و یکباره دوتا از انگشتاشو توی سوراخم فرو کرد دم گوشم غرید: -داری بازی رو یاد میگیری دختر کوچولو! https://t.me/+l6k8Zrq5_i5iNjE0 https://t.me/+l6k8Zrq5_i5iNjE0 با شوگر ددی ناشناسش سک.س میکنه🔞🙈
2 7955Loading...
26
-بابایی تو دوران پریودی هم میشه سکس کرد؟ اخمی کرد و گفت: -این چه سوالیه؟! لب برچیدم و گفتم: -اخه دلم تورو میخواد ولی پریودم.. +دلت چیمو میخواد؟! با مظلومیت نالید: -میشه برام بخوری؟ با لحن پر از خواستنم هولم داد روی تخت و پاهامو از هم باز کرد و لیسی به... https://t.me/+l6k8Zrq5_i5iNjE0 https://t.me/+l6k8Zrq5_i5iNjE0
2 7587Loading...
27
- پوزیشن داگی برای سک.س خیلی خوبه خدایی!🤤🔞 شیدا با دستش کوبید تو سرم و با خنده گفت: - منم مثل تو باسن جنیفر لوپز رو داشتم همینو میگفتم. با دستش کوبید رو باسنم که صداش توی آبدار خونه پخش شد... - دختر مرض داری مگه زشته یهو یکی.... - سمائی تو کار نداری داری با محسنی غیبت میکنی؟! شیدا ترسیده چند بار عذر خواهی کرد و رفت منم خواستم برم که یهو دستش رو گذاشت رو سینم: - دلت مگه پوزیشن داگی نمیخواست؟! - من...ن... گازی از لبام گرفت و دستش رو از شلوارم رد کرد که با فشاری که با انگشتش بهم وارد کرد آهی کشیدم و.... https://t.me/+Ht7OLfttVRgzMWRk https://t.me/+Ht7OLfttVRgzMWRk سک.سی_داغ♨️ لیتلشو تو آبدار خونه داگی میکنه💦💦💦
1 5503Loading...
28
آخرین باره لینک همسترو میزارم سریع جوین بدین❌❌ https://t.me/hamster_kombat_boT/start?startapp=kentId1904887297 👌👌
1 1365Loading...
29
-- امشب زیرخواب پدرشوهرتی فردا برادر شوهرت! فهمیدی عروس؟! با تعجب ب مادرشوهرم نگاه کردم. چی داشت برای خودش میگفت؟؟ - چی... چی دارین میگین مادر؟؟ من شب زفافم با پدرشوهرم بخوابم فرداش با برادر شوهرم؟؟ -- قانون خاندان مارو مگ نمیدونی؟! بزرگ خانواده شب اول ک*ص و کون عروس جدید رو باز میکنه تا خودش شخصا از بکارتش مطمئن بشه! خواستم جیغ بزنم و فرار کنم که با حلقه شدن دو دست قوی دور سینه های پرم، صدا پدرشوهرمو شنیدم: _ جوووون عروس شیرینم چیزی نیست باباجان نترس! مادرشوهرتم همینجاست هواتو داره خیلی زیر کی*ر کلفتم اذیت نشی! https://t.me/+gePMhCCE8m83NjQ8 https://t.me/+gePMhCCE8m83NjQ8 دختر مظلومی که عروس یه خاندان عجیب غریب شده که باید جلوی مادرشوهر و شوهرش؛ با پدرشوهر و برادرشوهرش سک*س کنه و ....🫦🔞💦 #رمان_اروتیک_اربابی🚫❌
2 4368Loading...
30
-- ک*یر پسرت هم به خودت رفته و همینقدر کلفت و بزرگه؟! تقه محکم تری بهم زد و غرید: - هرزه زیر من داری گاییده میشی اونوقت از ک*یر پسرم حرف میزنی؟!؟ -- آهههه ک*یر پدرشوهرم که یه چیز دیگست! پسر بی عرضت نتونست پلمپمو باز کنه باباجون این ک*ص خیس تنگم مخصوص خودته! با حرفام بیشتر تحریک شد و گفت: - عب نداره عروس! قرار فیلم سک*سمونو برا پسرم بفرستم ببینه یاد بگیره. https://t.me/+gePMhCCE8m83NjQ8 https://t.me/+gePMhCCE8m83NjQ8 دختره با پدرشوهرش سک*س میکنه و فیلم میگیره برای شوهرش میفرسته😱🙈🔞
2 3071Loading...
31
داشتم از لای در س‌کس پدرشوهر و مادرشوهرم رو تماشا میکردم که همون موقع یکی چنگی به ک..صم زدو.. 🔞💦مشاهده رمان
7 1345Loading...
32
#بهشت_باکره🍓🔞 #پارت1 _تو....تو اینجا چیکار میکنی عروس؟ چشمام خمار بود و خیره به خشتکش جلوتر رفتم و قبل اینکه به خودش بجنبه ک*یرشو تو دست گرفتم و رو پاهاش نشستم! -- من بدجوری خیس کردم....پسرت هنوز منو باکره نگه داشته....میشه تپلمو تو جر بدی؟ تپلم هنوز تشنه‌ی کلفتش بود و با پرویی رو زانوهام نشستم و یهویی ک*یرشو تو دست گرفتم و کلاهکشو کردم تو دهنم که شوکه از لبای داغ و خیسم ناله ای کرد و با شه.وت زبونمو رو سرش کشیدم ک با ورود شوهرم تو اتاق.... https://t.me/+gePMhCCE8m83NjQ8 https://t.me/+gePMhCCE8m83NjQ8 میخواد به پدرشوهرش ک^ص بده ک شوهرش میرسه....🙈🍑🔞
7 0399Loading...
33
https://t.me/hamster_kOmbat_bot/start?startapp=kentId1666112116 آخرین باره لینک همستر رو میزارم جوین بدین حتما❌❌❌
1 1991Loading...
34
#part3 درکونش زدمو گفتم:خانوم کوچولو شل کن خودتو وگرنه پاره میشی. خودشو جلو کشید که بادست دیگم زیر شکمشو گرفتم و گفتم: توله کوچولو که نمیخواد ددی رو عصبانی کنه هوم؟ یکم روان کننده زدم و یه انگشت رو کردم دو انگشت و شروع کردم تو سوراخ تنگ کو*نش تلمبه زدن... دیلدو شیشه ایی رو برداشتم. همینجور که چهار دستو پا وایستاده بودوصورتش خیس اشک گفتم: ببین ددی چه سلیقه ی خوبی داره. دوسش داری؟ میخوای با این دیلدو بکنمت؟ _د..دی... درد میاد... خودتون رو میخوام.. _ددی هم میخواد که درد بیاد.ددی درد کشیدن توله اش رو دوست داره... کو*ن کوچولومون خیلی تنگه، باید سایز ددی بشه تا بتونم بکنمت کوچولو... 💦🔞 https://t.me/+4aeY8Fh8ZDc1NDU0 https://t.me/+4aeY8Fh8ZDc1NDU0 ک*ص و کو*ن لیتلشو جر میده🙈💦
2 9116Loading...
35
#part46 _آخ... دیگه نمی تونم ددی... سینشو کمی بین دندونام کشیدم و سرمو عقب بردم. پوزخندی زدم و انگشتامو با مهارت رو نقطه حساسش تکون دادم. _کوچولوی حشری، با یه مالیدن آبت راه افتاده می خوای ارضا شی _آه... آخ، نه آیییی چنگی به بازوهام زد و خودشو بیشتر به دستم فشرد که یه دفعه دستم کاملا از آبش خیس شد و بلوندی جیغ کوتاهی کشید... _کی بهت اجازه ی ار*ضا شدن داده بود کوچولو؟ https://t.me/+4aeY8Fh8ZDc1NDU0 https://t.me/+4aeY8Fh8ZDc1NDU0
2 8492Loading...
36
https://t.me/hamster_komBat_bot/start?startapp=kentId352755495 بچه ها حتما برید داخل همستر قطعا از نات کوین قیمتش بیشتر میشه 👌👌👌
10Loading...
37
بچه هایی ک از همستر جا موندین حتما استارت کنید👇 https://t.me/Hamster_kombat_bot/start?startapp=kentId1666112116
2540Loading...
38
#part46 _آخ... دیگه نمی تونم ددی... سینشو کمی بین دندونام کشیدم و سرمو عقب بردم. پوزخندی زدم و انگشتامو با مهارت رو نقطه حساسش تکون دادم. _کوچولوی حشری، با یه مالیدن آبت راه افتاده می خوای ارضا شی _آه... آخ، نه آیییی چنگی به بازوهام زد و خودشو بیشتر به دستم فشرد که یه دفعه دستم کاملا از آبش خیس شد و بلوندی جیغ کوتاهی کشید... _کی بهت اجازه ی ار*ضا شدن داده بود کوچولو؟ https://t.me/+4aeY8Fh8ZDc1NDU0 https://t.me/+4aeY8Fh8ZDc1NDU0
4 8408Loading...
39
#part3 درکونش زدمو گفتم:خانوم کوچولو شل کن خودتو وگرنه پاره میشی. خودشو جلو کشید که بادست دیگم زیر شکمشو گرفتم و گفتم: توله کوچولو که نمیخواد ددی رو عصبانی کنه هوم؟ یکم روان کننده زدم و یه انگشت رو کردم دو انگشت و شروع کردم تو سوراخ تنگ کو*نش تلمبه زدن... دیلدو شیشه ایی رو برداشتم. همینجور که چهار دستو پا وایستاده بودوصورتش خیس اشک گفتم: ببین ددی چه سلیقه ی خوبی داره. دوسش داری؟ میخوای با این دیلدو بکنمت؟ _د..دی... درد میاد... خودتون رو میخوام.. _ددی هم میخواد که درد بیاد.ددی درد کشیدن توله اش رو دوست داره... کو*ن کوچولومون خیلی تنگه، باید سایز ددی بشه تا بتونم بکنمت کوچولو... 💦🔞 https://t.me/+4aeY8Fh8ZDc1NDU0 https://t.me/+4aeY8Fh8ZDc1NDU0 ک*ص و کو*ن لیتلشو جر میده🙈💦
4 6658Loading...
40
آخرین باره لینک همسترو میزارم بدویین جدین بشین❌ https://t.me/hamster_kombat_boT/start?startapp=kentId296714277
7773Loading...
#Part_1 -اههه…انگشتتو بکنش تو سوراخ داغم…اهیییی ارههه همینو میخاااام …اوممم دوربین رو روی ک*ص داغ و پف کردم تنظیم کرد و انگشت فاک درازشو توی سوراخم فرو کرد ترشحات داغ ک*صم هر لحظه بیشتر میشد و سوراخ صورتی و تنگم حسابی خیس و لزج شده بود چاک ک*ص ابدار و پف کردمو از هم باز کرد دو تا از انگشتاشو توی ک*صم فرو کرد که از درد و لذت قوسی به کمرم دادم و اه بلندی کشیدم نگاهم مات به خشتکش بود که داشت از ش*ق بودن ک.یر قطورش جر میخورد -اهههه…بیا اون کلفتتو بکن تو ک*صمم…اههییی ببین ک*صم چه خیس شده برات برات…اهییی دوربین رو روی خشتکش تنظیم کرد و ک*یر کلفتشو از شورتش بیرون کشید با دیدن حجم کلفت و دراز ک*یرش هین بلندی کشیدم که با کاری که کرد…❌💦👇 https://t.me/+ygDaU2jyXR0xYjZk https://t.me/+ygDaU2jyXR0xYjZk پارت اولش نبود لفت بده🔞🍓
Show all...
-خوشگل عمو ممه هاتو نمیدی بخورم؟ با چشمای نازش بهم نگاه می کنه و با تعجب می گه: -مثل بچه ها که ممه ی مامانشونو میخورن؟ ولی من که مامان نیستم تو هم بچه نیستی دستمو روی سینه ی تازه جوونه زدش می کشم لعنتی نوکش صورتی بود -اره عموجون ولی این یه بازی مخفیانه و هیجان انگیزه اگه بذاری بخورمشون برات جایزه می خرم چشماش برق می زنن و من پیراهنش رو بالا می دم لیسی روی نوک کوچولوش می زنم -آییی عمو چه خوبه مکی به سینش میزنم که آهی می کشه و من از خود بیخود شده دستمو به شورتش می رسونم که همون لحظه صدای رفیق صمیمیم میاد -تارخ اینجایی؟ https://t.me/+K8lqoY-qwF5jMzI0 https://t.me/+K8lqoY-qwF5jMzI0 داره ممه های دختر کوچولوی رفیقش رو میخوره که رفیقش سر می رسه و مچشو می گیره🥵🥺💦
Show all...
#پارت_1 -اهههه…اوییی..خیلی درد دارممم…ک*ر کلفتتو میخااام ددی …اهه با چشمایی خمار لبمو به دندون گرفتم و به لنز دوربین چشم دوختم با دیدن ک.ر کلفت ددی ک*صم هر لحظه بیشتر از قبل خیس میشد و دلم میخاست زیرش تا صب گا*ییده شم -اوووف دخترکوچولو چقد تنگی تو..فااااک انگشتم بزور توی این سوراخ جا میشه و عقب جلو میشه…اوووف حرکت انگشتشو توی ک*ص ابدار و پف کردم بیشتر کرد قوسی به کمرم دادم که سینه های بزرگم تکون خوردن دستمو روی ک.ر سیخش گذاشتم و با شهوت نالیدم -اههه ددی…اینو میخامم..باهاش ک*صمو جر بده…اهههه…میخامشش… شورتشو پایین کشید و توی یه حرکت… https://t.me/+hvwGzJvvwQgwODVk https://t.me/+hvwGzJvvwQgwODVk ددیش جلوی دوربین ک*ص باکره دخترشو با ک*یر کلفت و درازش جر میده😱💦
Show all...
#خانوم‌کوچولو399 -بلندشو باران باید صبحونه بخوری تایمش که بگذره دیگه خبری از صبحونه نیستا... بازم اون روی زورگوش رو داشت نشونم می داد همون رویی که من رو سمت خودش جذب کرده بود. دلم یکم مخالفت و تنبیه کوچولو می خواست واسه همین کش و قوسی به بدنم دادم و با صدای خمار شده گفتم: -ددی بزار یکم دیگه بخوابم.... از قصد جوری وانمود کردم انگار واقعا خوابم میاد چون اگه می فهمید اینا نقشه است کارم ساخته بود. دوباره دستشو روی بازوم گذاشت و سعی کرد با زور هم که شده منو از جام بلند کنه. -باران بهت میگم بلندشو تو که دلت نمی خواد تنبیهت کنم. به زور جلوی لبخندی که می خواست بشینه روی صورتمو گرفتم و گفتم: -ددی خسته ام.... بدنم کاملا لخت بود و می تونستم حدس بزنم که این کار اراده. دستش که روی باسنم نشست بدنم لرز کرد. فکر کردم قراره بهم اسپنک بزنه و خودمو برای اون درد پر از لذت آماده کردم که انگشتش بی هوا توی سوراخ پشتم رفت و باعث شد جیغی از درد بکشم و بدنمو منقبض کنم. واقعا انتظار چنین کاری رو نداشتم و چون امادگیش رو نداشتم خیلی بیشتر دردم گرفته بود. چشم هامو باز کردم که راضی لبخندی زد. -اگه دلت چیزی کلفت تر از انگشت نمی خواد بلندشو باران... به نفعم بود که فعلا این بازی رو تموم کنم و بیشتر از این عصبیش نکنم.
Show all...
_آیی بدنم میسوزه بسه ددی...🔞💦💦 در حالی که با شدت ضربه میزد با صدای حشـ.ری لب زد : _دختر کوچولو مگه نگفتی منو بکن؟! پس طاقت بیار... شدت ضربه هاشو بیشتر که صدای جیغم بلند شد: _آیی پاره شدم ددی تروخدا اروم...💧💧 https://t.me/+LeTw3jnscy1iNzc0 https://t.me/+LeTw3jnscy1iNzc0
Show all...
امروز پارت داریم😘
Show all...
مثل یه دختر خوب لنگاتو واسه داداشت باز کن تا سگ نشدم....❌🔥 https://t.me/+LeTw3jnscy1iNzc0 - عوضی من خواهرتم اینکارا چیه میکنی؟ بزور پاهامو از هم باز کرد که بهشت لختم جلو چشمش قرار گرفت. از خجالت گریم گرفته بود و به هر جایی نگاه میکردم که با برخورد زبون داغش به تپل صورتیم جیغ بلندی کشیدم - جووونم شمیم کوچولو ..... داداش میخواد ناز کوچولوتو بخوره و شیره ی وجودشو تو سوراخ تنگت خالی کنه🔞🍒 https://t.me/+LeTw3jnscy1iNzc0 https://t.me/+LeTw3jnscy1iNzc0
Show all...
_آیی بدنم میسوزه بسه...🔞💦💦 در حالی که با شدت ضربه میزد با صدای حشـ.ری لب زد : _ مگه نگفتی منو بکن؟! پس طاقت بیار... شدت ضربه هاشو بیشتر که صدای جیغم بلند شد: _آیی پاره شدم...💧💧 https://t.me/+OssZvo4UvrI1MjI0
Show all...
ددی با دیلد_وی کلفت توی دستش محکم داخلم تلمبه میزد.🫦 این بار هشتم بود که بدنم میلرزید و ار_ضا میشدم. آبم میخواست بیرون بپاچه ولی دیل_دو مانعش میشد.🍑🐙 ددی با فشار ضربه ی دیگه ای داخلم زد و دیل_دو رو بیرون کشید که همراه با جیغی آبم روی تخت پاچید🔞💦 https://t.me/+UcgENpGtW0UyOGY8 https://t.me/+UcgENpGtW0UyOGY8 با خوندن رمانش خیص میشی🌸👅🍼
Show all...
.#ددیش #پوشکش می‌کنه 🍓🔥 + این امروز برات میبندم چون مریضی حق بیرون رفتن برای جیش نداری فعلا ! دراز کشیدم که پاهام باز کرد و شلوارم آروم پایین کشید . با ترس بهش نگاه کردم که یکم پماد بچه رو دستاش ریخت و بعد #دستای #پمادیش آروم به #پایینم زد نفسم حبس شد که انگشتش محکم تر بهم فشار داد و بعد رو به داخل حرکت داد و انگشتاش چرخوند! + داخل هم پماد بزنم دختر کوچولو ؟ _ آه #ددی https://t.me/+UcgENpGtW0UyOGY8 https://t.me/+UcgENpGtW0UyOGY8 ( براش مای #بیبی میبنده 😱)
Show all...