مقالات منتخب
Show more
371
Subscribers
No data24 hours
No data7 days
No data30 days
- Subscribers
- Post coverage
- ER - engagement ratio
Data loading in progress...
Subscriber growth rate
Data loading in progress...
✅تحریم انتخابات، یعنی حرکت به سوی حذف صندوق رای
✍️محسن شریف زاده
بدون صندوق رای، رسیدن به دمکراسی معنی ندارد. روی آوری به صندوق رای و استفاده از تاکتیک های انتخاباتی، حتی در ضعیف ترین و نحیف ترین ابعاد آن، مناسب ترین راه برای انتقال نظر و تعامل میان مردم و دولتمردانِ جوامعی در شرایط جامعه ما است.
رها کردن صندوق رای، راه به سوی پذیرش قهر، مقابله و در نهایت منازعه را باز میکند. منازعه، بازیگران خاص خود را دارد و وارد شوندگان در این مسیر باید مختصات و پیامدهای سنگین آن برای کشور را پذیرا شوند.
25 خرداد 1400
🆔@selectedarticles1
✅جناب زیدآبادی چرا در محاسبات خود همه پارامترها را در نظر نمی گیرید؟
✍️ناصر دانشفر
در اینکه شما هم صاحب قلم و هم از صاحبان فکر و اندیشه اید، حتی مخالفان شما نمی توانند تردید داشته باشند. بنده با اذعان به این معنا به خود جرات می دهم که مطلب شما با عنوان « آیا از ریاست جمهوری رئیسی باید ترسید» را نقد نمایم.
فرض کنیم آنچه در مورد عدم پاسخگویی در مقام ریاست قوه قضاییه و الزام ایشان به پاسخگویی چه به نهادها و چه به مردم در پست رئیس جمهوری حق با شما باشد، که صد البته این فرض ناصوابی است. بزرگوار نمی دانم چگونه به این نتیجه رسیده اید، در حالی که در همین چند مناظره آ سید ابراهیم همه را از جمله اساتید دانشگاه را در آنی به خط می کنند. اما فرض محال که محال نیست، سلمنا ایشان چه بخواهند و چه نخواهند با سازوکار موجود مجبور به جواب دادن خواهند شد.
اما عزیز قبول دارید که در فردای جلوس ایشان بر صندلی پاستور رهبری باید یکی را به ریاست قوه قضائیه برگزیند و قبول دارید که اینجا دیگر رای من و شما محلی از اعراب ندارد. با این حساب می پذیرید که با تقدیم قوه مجریه به جناب رئیسی و جا خالی کردن برای مهره ای یا بدتر از او و یا همتراز ایشان ما با دستان خود وضعیتی به مراتب سهمناکتر بر کشور حاکم کرده ایم؟
من نمی گویم همتی یا مهرعلیزاده شق القمر خواهند کرد که با نوع ساختار کشور خیلی هنر کنند، چهار سال اول روحانی را تکرار کنند. اما در این شک ندارم که مثلث قالیباف، رئیسی ومثلا محسنی اژهای خیلی خطرناکتر از سه ضلعی قالیباف، همتی و رئیسی است. اگر اشتباه می کنم بفرمایید.
🆔@selectedarticles1
✅آیا مردم "مناظره" می بینند؟
✍️بهرام شیخ نژاد
واقع امر این است انچه در صدا و سیما به نام "مناظره" انجام میشود، اسمی بی مسمّا است.
تا جایی که بنده میدانم "مناظره"، گفتگوی دو نفر در مدت "زمانی مناسب"، حول "موضوعی واحد" است و عموما به میانداری یا مجری گری شخصی که زمان هر نوبت مناظره کننده را نگهدارد و از مداخلات دیگران در مناظره ویا مداخلات نابجای مناظره کنندگان در سخن یکدیگر و یا عدم رعایت زمان ، جلوگیری کند.
البته دو طرف مناظره میتوانند توافقات متفاوت با آنچه مرسوم است داشته باشند اما دیگر نمیتوان ادعای "مناظره" کرد اگر تغییرات انقدر زیاد باشد که در عرف به آن مناظره نگویند!
انچه در صدا و سیما به نام "مناظره" انجام میشود عملا "مصاحبه" است حداقل بدین دلیل که سئوالات بسیار متنوعی گاه تا 35 سئوال (=35 موضوع ) مطرح میشود بطوریکه فقط یک کاندیدا، آن هم در مدتی بسیار کوتاه ، باید پاسخ گوید. [حالا فرض را بر این می گیریم که هیچ کاندیدایی از قبل، از همه سئوالات با خبر نبوده است.] بنابراین کاندیدا ها عملا در موضوع واحدی سخن نمیگویند و لذا امکان مقایسه و شناخت بهتر وجود ندارد.
با "مناظره نما"ها ایا مردم می توانند از شخصیت و برنامه ی کاندیداها مطلع شوند و تصمیم مناسب بگیرند؟؟
(خصوصا باید به خاطر داشت که در دوره کرونایی هستیم و امکان فعالیت های تبلیغی مرسوم قبلی بسیار محدود شده است)
حال این "مناظره نما"ها در تصمیم گیری مردمِ بی تفاوت در جهت شرکت در انتخابات یا رای به فردی خاص، آیا تاثیری داشته است؟
در سال 88 مناظرات دو نفره برگزار شد و برای شناخت کاندیداها بسیار مفید بود. اکنون هم تا مناظرات دو نفره برگزار نشود کیفیت و جَنَم و توان کاندیداها مغفول و ناشناخته باقی خواهد ماند. دلیل حذف مناظرات دو نفره همچنان در بوته ابهام است!! و البته شک برانگیز هم میتواند باشد. طراحی صدا و سیما برای برگزاری این "مناظره نما" و حذف مناظرات دو نفره برای چیست؟ ایا استنکاف از برگزاری مناظرات دونفره ، حفاظت و حمایت از کاندیدایی خاص نیست؟؟
من اعلام امادگی برای مناظره دو نفره توسط آقایان همتی، جلیلی، مهرعلیزاده و زاکانی را به فال نیک میگیرم و امیدوارم با اعلام آمادگی ایه الله رییسی ، مناظرات جامه عمل پوشد و مردم از قِبَل آن بتوانند انتخاب آگاهانه تری انجام دهند.
در خاتمه ابتکار صدا و سیما را در قطع صدا پس از پایان زمان در نوبت صحبت، اقدامی نیک و عادلانه میدانم که جلوی شارلاتان بازی را می گیرد.
🆔@selectedarticles1
✅وقت ناشناسی رای های خاموش خار راه حرکت اصلاحی پسا انقلاب
✍️ناصر دانشفر
واقعیت این است که جریان اصلاحات هیچگاه نتوانسته در قالب یک ساختار سازمان یافته در انتخابات ظاهر شود. به همین صورت قابل کتمان نیست که حضور اصلاح طلبان همواره مدیون کسانی است که در ظاهر به هیچ کدام از دوقطب موجود تعلق خاطری ندارند، اما حضور آنها در صحنه بدون استثناء به حذف جناح راست یا به اصطلاح اصولگرایان انجامیده است.
این جمعیت موثر که به مانند بسیاری از ابناء بشر اهل دو دو تا چهار تاست، با رای خود نشان داده که طالب حضور تمامیت خواهان در عرصه قدرت نیست و منافع خود را در بالانشینی جناح مقابل اینان می بیند.
برای آنکه این موضوع را مستند به آمار و ارقام نمایم، نظر شما را به میزان مشارکت مردم در انتخابات ریاست جمهوری چهل سال گذشته جلب می نمایم.
دوراول ۶۹/۸۶
دوردوم ۶۴/۲۴
دورسوم ۷۴/۲۶
دورچهارم ۵۴/۷۸
دورپنجم ۵۴/۵۹
دور ششم ۵۰/۶۶
دورهفتم ۷۹/۹۲
دورهشتم ۶۷/۷۷
دورنهم (مرحله اول) ۶۲/۶۶
دورنهم (مرحله دوم) ۵۹/۸۲
دور دهم ۸۵
دوره یازدهم ۷۲/۷
دوره دوازدهم ۷۳٫۰۷
حتما عزیزان واقفند که در دور هفتم و هشتم جناب خاتمی و در دور یازدهم و دوازدهم روحانی برگزیده شدند و در دور دهم واقعه عظیم ۸۸ رخ داد. به آمار شرکت کنندگان دقت کنید، آیا اعداد گویای مدعای حقیر نیست که رای آوری جبهه اصلاحات منوط به حضور رای های خاکستری در پای صندوق است. ما چه در دوره ای که اصلاح طلبان بر مسند صدارت نشستند و چه در دورانی که کاندیدای اجاره ای مان گوی سبقت را از رقبا ربود و چه در رستاخیز اصلاحات با همراهی این قشر پیروز صحنه انتخابات شدیم. اما با کمال تأسف باید عرض کنم که روند ناقص حضورمان هم به واسطه مبارزه منفی همین گروه رقم خورده است. ما سال ۸۴ انتخابات را باختیم و شاهد فاجعه سلطه معجزه هزاره سوم بر ارکان کشور بودیم، چرا؟ شاید مهمترین دلایل آن، یکی افتراق اصلاح طلبان و اختلاف در معرفی کاندیدای واحد و دیگری کار هیئتی به جای عملکرد مبتنی بر تشکیلات متکی بر بدنه و بالاخره نقص برنامه ریزی و تعیین اهداف توسط برگزیدگان در طول هشت سال ماضی بود. اما شاید کلیدی ترین دلیل عدم توفیقمان ترک صندوق از سوی جمعیت مورد بحث می باشد. اگر تقلبی صورت نگرفته باشد و تعداد آراء واقعی همان باشد که اعلام شده است، احمدینژاد نژاد فقط با هفتصد هزار رای بیشتر پا به مرحله دوم گذارد و پیروز انتخابات شد. این بدان معناست که اگر اینان موقعیت شناس بودند و اگر به جای دیدن نیمه خالی لیوان به محاسن انتخابشان در دوره پیشین اندک نظری می افکندند، ما به بلای دولت مهرورز و نابودی کشور مبتلا نمی شدیم، اگر به جای حضور ۶۲ درصدی انتخابات نهم ۸۵ درصد سال ۸۸ در انتخابات شرکت می کردند، نیاز نبود این همه هزینه بدهیم تا قطار از مسیر خارج شده را به ریل برگردانیم، هدفی که با رنج و مشقت بسیار باز هم محقق نشد.
سال ۹۲ گروه خاموش حساب کتابش منجر به حضور شد و کشور نفسی کشید. به برجام رسیدیم و همه شاخص های منفی چنان تغییر وضعیت دادند که مردم منتخب قبلی خود را با پنج میلیون رای بیشتر برای خدمت مجدد راهی پاستور کردند. اما عواملی از جمله دولت در سایه، کاسبان تحریم، صاحبان تفنگ، بانک و رسانه، کرونا، سیل و زلزله و بویژه بلای ترامپ باعث شد که نه فقط جمع خاموش که حتی حامیان اصلاحات به اشتباه بیفتند که انتخاب ما هیچگونه اثری در سرنوشتمان ندارد و الان که تکرار می کنم الان که باید در پای صندوق حاضر باشیم به سیاست تحریم رسیده ایم و با دستان خود کرسی ریاست جمهوری را تقدیم جناب رئیسی می کنیم. چرا می گویم الان؟ عزیزان دولت روحانی سه سال مصیبت بار را که از همه سو محاصره شده بود با بدبختی پشت سر گذاشته و اینک که برجام در حال تجدید حیات است و وقت میوه چینی ما فیلمان یاد هندوستان کرده و به دلایل متعدد که هر کدامشان واقعیتی غیر قابل انکار است بنا داریم با رای منفی رئیس قوه قضاییه را بر صدر قوه مجریه بنشانیم. به خدا این خطاست، به پیر به پیغمبر بنده اعتقاد ندارم که مهرعلیزاده یا همتی لایق رئیس جمهور شدن هستند، اما در این تردید ندارم که جلوس رئیسی بر کرسی ریاست جمهوری تن دادن به یک فرصت سوزی دیگر است. امروز می گویم اگر آمار و ارقام نشان از احتمال دو دوره ای شدن انتخابات داد، در حضور تردید نکنیم که این به صلاح ملک و مملکت است. برادران و خواهران اکنون نظر سنجی ها حاکی از آن است که جناب رئیسی حدود ۴۰ درصد آراء را به خود اختصاص خواهد داد.
آقای رضایی قطعاً انصراف نخواهد داد، اما زاکانی و قاضی زاده هاشمی بدون شک به نفع رئیسی کنار خواهند رفت، اگر جلیلی بماند شک نکنید انتخابات دو مرحله ای خواهد شد و اگر او هم برود مهندسی آراء کامل خواهد شد و دیگر حضور و عدم حضور این جمعیت خسته اما منطقی، تاثیری نخواهد داشت. اما اگر قسم دوم رخ داد و جلیلی در مقابل ابراهیم زمان ایستاد، به تمام کائنات سوگندتان می دهم که به پای صندوق بیائید که بتوانیم فصل درو را از آن خود کنیم و محصول سختی ها و مشقات ملت و فرآورده های برجام را تقدیم قاضی القضات و اعوان و انصارش نکنیم که در این صورت چهار سال بعد باید دست پشت دست بزنیم که ای کاش چون امروزی به تحریم دل خوش نمی کردیم. اما بیاد داشته باشید که امروز خدمتتان عرض می کنم چهار سال بعد این موقع قلم دست ناکس است.
🆔@selectedarticles1
جراید فرانسه : با انتخاب رئیسی یک رژیم مذهبی-نظامی جایگزین دوگانۀ اصلاحطلب-اصولگرا خواهد شد.
آلن فراشون، ستوننویس معروف لوموند، در تفسیر امروز خود در این نشریه دربارۀ تحولات مهم خاورمیانه عمدۀ مقاله خود را به ایران و به روی کار آمدن یک رژیم مذهبی-نظامی در این کشور پس از انتخابات ریاست جمهوری پیشرو اختصاص داده است.
به گزارش رادیو فرانسه، آلن فراشون گفته است که از خلیج فارس تا دریای مدیترانه مرزهای سیاسی در حال جابجایی هستند : ایران و عربستان بعد از دشمنیهای دیرینه گفتگوهای خود را خجولانه از سر گرفتهاند. در ایران رژیم اسلامی تغییر ماهیت میدهد. در عربستان محمدبن سلمان قدرت خود را تحکیم میکند. و در اسرائیل بعید نیست که بنیامین نتانیاهو به زودی صحنۀ سیاسی را برای همیشه ترک کند در حالی که برای اولین بار اعراب اسرائیل وارد حکومت ائتلافی در این کشور میشوند.
به نوشتۀ مفّسر لوموند، در ایران با سیزدهمین انتخابات ریاست جمهوری که از قرار به روی کار آمدن ابراهیم رئیسی منجر خواهد شد، دوگانۀ "اصلاحطلب، اصولگرا" خاتمه مییابد که تاکنون دست کم حداقلی از رقابت ایدئولوژیک را در درون سیستم میّسر میساخت. جای این دو گانه را از این پس سلطۀ بلامنازع جناح تُندروی رژیم اسلامی ایران خواهد گرفت که در دو نیروی اصلی قدرت تجسم خواهد یافت. یعنی : آیتالله خامنهای که به گفتۀ مفّسر لوموند رئیس اصلی دولت در ایران است و سپاه پاسداران که باز به گفتۀ آلن فراشون به یک مجموعۀ نظامی، صنعتی و مالی تبدیل شده که هر روز بر سلطه خود در کشور میافزاید.
آلن فراشون در ادامه افزوده است که در صورت روی کار آمدن ابراهیم رئیسی در انتخابات پیش رو در ایران جناح تُندرو رژیم تمام اهرمهای قدرت را در دست خواهد گرفت و همۀ اهرمهای قدرت در عین حال مطیع رهبر و سپاه پاسداران خواهند بود.
به این ترتیب ایران به گفتۀ مفّسر لوموند به یک نظام مذهبی-نظامی تبدیل خواهد شد که در نوع خود تازگی دارد. آلن فراشون در ادامه نوشته است که جناح تُندروی رژیم اسلامی این فرادستی را مرهون دونالد ترامپ، رئیس جمهوری پیشین آمریکا، است.
او میگوید : تحریمهای آمریکا رژیم اسلامی ایران را به زانو در نیاوردند، بلکه دلیل وجودی جناح اصلاح طلب حکومت اسلامی ایران را از بین بردند، زیرا، آن را از آرای پایگاه اجتماعی خود یعنی جوانان، دانشجویان، طبقۀ متوسط و به ویژه زنان محروم ساختند. به موازات این تحّول، به نوشتۀ ستوننویس لوموند، حکومت اسلامی ایران که خود را از تعهدات برجام رها شده احساس میکند، اکنون به اعتراف آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجۀ آمریکا، چهار نعل به سوی بمب اتمی میتازد.
🆔@selectedarticles1
✅پیروز نهایی انتخابات کیست؟
✍️هادی یزدانی
سال ۸۴ ابتدا تصور میشد بازی برای پیروزی هاشمی رفسنجانی چیده شده بعد نگاهها به سمت قالیباف چرخید و او برندهی قطعی انتخابات فرض میشد ولی در انتها این احمدی نژاد بود که رئیس جمهور شد. ذوالقدر، جانشین وقت فرمانده سپاه بعدها این پیروزی را حاصل یک «طراحی درست و چند لایه» دانست./۱
به نظر میرسد سال ۱۴۰۰ همین نقشه با کمی به روز رسانی دوباره در حال اجرا باشد. تنها تفاوت بزرگ امسال با ۱۶ سال قبل این است که «بخشی از بازیگردانهای مؤثر» این بازی، انتخابات ریاست جمهوری۱۴۰۰ را به جای یک لیگ پر از مسابقات نفسگیر تبدیل به جام حذفی کردند./۲
این جام با حذف فتاح آغاز شد، بعد نوبت به بذرپاش و آذری جهرمی رسید، در مراحل بعدی ظریف و سید حسن خمینی از جریان رقابت حذف شدند و در انتها برخلاف تصور اغلب تحلیلگران لاریجانی و جهانگیری هم اجازهی ادامهی حضور در این بازی را پیدا نکردند. قرار بود روزهی شکدار گرفته نشود./۳
شاید در ابتدا تصور شود این بازی برای پیروزی سید ابراهیم رئیسی تدارک دیده شده است. رئیسی همان است که در انتخابات قبلی شکست خورده و برای بازسازی برند (Rebranding) خود جهت حضور در جایگاه رهبری نظام در آینده، نیاز به برد در این انتخابات و اتکا به آراء مردمی دارد./۴
رئیسی امّا همان هاشمی ۸۴ است؛ مردی با کارنامهای پر از نمرات منفی در افکار عمومی که همه او را از ابتدا پیروز میدان میدانند و از حمایت بخشی از بلوک قدرت بیبهره نیست اما به نظر نمیآید که کاندیدای اصلی بخش دیگر بازیگردانهای تأثیرگذار بازی باشد. پس مهرهی اصلی این بازی کیست؟/۵
او کسی نیست جز سیدامیرحسین قاضیزاده هاشمی؛ مردی جوان و انقلابی که تمامی کدهای چند سال اخیر دربارهی دولتمرد مطلوب نظام روی او منطبق میشود. او در ٣۶ سالگی وارد مجلس شده، دو دوره دبیر هیأت رئیسه بوده و سال گذشته با حمایت همان بازیگردانهای مؤثر نایب رئیس مجلس یازدهم میشود./۶
قاضی زاده هاشمی برخلاف رئیسی نمرهی منفی زیادی در افکار عمومی ندارد چون اصلاً سوابق اجرایی چندانی نداشته ولی علیرغم این عدم وجود سابقهی مؤثر اجرایی، توسط شورای نگهبان تأیید میشود. او عقاید و نظراتی تندتر از جلیلی دارد ولی نزد مردم نماد تحریمها و شکست در مذاکره با دنیا نیست./۷
از سوی دیگر قاضی زاده هاشمی همچون سعید محمد جوان است ولی جاهطلبیهای خطرناک [ارسال مستندات پروندهی قالیباف برای اعضای شورای نگهبان] و تکرویهای او را ندارد و برای بازیگردانهای حامیاش برخلاف محمد کاملاً قابل پیشبینی است. اینها امتیازات کمی برای حضور در این پازل نیست./۸
کنار همهی اینها پزشک بودنش جهت ادعای توانمندی برای مدیریت بحران کرونا و چند ماه تلاش بیوقفهاش برای یارگیری از مالباختگان بورس با حضور فعال در بحثهای رسانهای بورسی را قرار دهید تا ببینید از منظر همان بخش تأثیرگذار از بازیگردانهای بازی، قاضی زاده همان است که باید باشد./۹
پرسش اصلی اما این است: آیا قاضی زاده هاشمی پیروز خواهد شد؟ پاسخ در جنگ بین بلوکهای قدرت داخل نظام مشخص خواهد شد. رئیسی و حامیانش نیامدهاند که ببازند ولی پشت قاضی زاده هاشمی هم به طراحان بازی پیچیدهی ۸۴ گرم است. کدامیک از نشستگان سر این سفره قویترند؟ باید صبر کرد و دید./۱۰
🆔@selectedarticles1
✅این انتخابات به هشت دلیل شبیه هیچ انتخاباتی نیست
✍️عرفان خيرانديش
۱. مردم بیش از حد خسته، دلزده، خشمگین و از هم گسیختهاند و همآهنگی فکری و اهدافی کمی نسبت به گذشته با هم دارند. تنها چیزی که در آن با هم هماهنگند: خشم و سردرگمی و ناامیدی است. از طرفی اگر کسی فکر میکند همه در رای دادن یا در رای ندادن همدستند سخت اشتباه میکند به این دلیل که پاسخ این خردادِ مردم شدیدا احساسی است و احساس را نمیشود هماهنگ یا پیشبینی کرد.
۲. ج.ا. در چهارراه «چه کنم؟» روابط بینالملل فلج شده است. نه نگاه به شرقش جواب میدهد و نه گدایی شکسته-بستهی برجامیاش.
۳. حکومت یکدستش با هدایت کسی مثل رییسی همان سرکنگبینی خواهد بود که صفرا را اضافه میکند و درمانش نخواهد کرد. ج.ا. نیاز بیش از حد به کارآمدی مدیریتی دارد و بس و هیچ کس از ولایتمداران وصل به بیت ثابت نکردهاند که مدیریت بدون دزدی و رانتخواری بلد باشند و یا روابط بینالملل بدون نوچهگری روسیه و یا چین را یاد گرفته باشند. بیتمداران یا به حوزه وصلند و یا به سپاه یا به هر دو و همه معتاد رانت شدهاند.
۴. به لطف فضای مجازی، آگاهی اجتماعی (حداقل اطلاعات اجتماعی) خیلی افزایش پیدا کرده و مردم پشت پرده خیلی از سناریوها را زود کشف میکنند.
۵. احمدینژاد و پایگاه اجتماعیاش (که هر چقدر هم ما بخواهیم انکار کنیم وجود دارد و قوی است) استخوانی شده است در گلوی ج.ا.
۶. وقایع ۸۸، دی ۹۶، آبان ۹۸ و هواپیمای اوکراینی سرمایههای اجتماعی ج.ا. را در پیش کسانی که مواجب بگیر بقای ج.ا. نیستند به حد صفر رسانده است.
۷. انتخابات ریاست ج. تقریبا در هر شکلش برای ج.ا. یک باخت بزرگ است: اگر کم شرکت کنند و کسانی مثل رییسی انتخاب شوند، مدیریت این افراد اگر منتج به آشتی با آمریکا نشود به فاجعه ختم خواهد شد و اگر منتج به این آشتی بشود یعنی پنبه کردن تمام رشتههای دروغشان در دشمنی بیحاصل با آمریکا. اگر هم شرکت مردم بالا باشد و کسی غیر ولایتمداران بالا بیاید یا باید دست از حکومت دوگانه و دولت سایه بکشند یا اینکه باز آش همان آش و کاسه همان کاسه خواهد بود و عملا به سوی سقوط خود را هدایت میکنند.
۸. فقط یک راه ممکن است ج.ا. و از قبل آن مردم را کمک کند و یک بازی دو سر برد باشد: تایید صلاحیت تاجزاده و باز گذاشتن دست او در تشکیل دولت تا اصلاحاتی ساختاری در شاکلهی ج.ا. اتفاق بیافتد. در هر حالت دیگر، به نظرم ج.ا. بازنده این خرداد خواهد بود.
🆔@selectedarticles1
✅جناب جلیلی! تشکیل باشگاه تحریمیها جواب نمیدهد
✍️اسفندیار خدایی*
جناب آقای دکتر سعید جلیلی اخیراً گفتهاند تشکیل باشگاه تحریمی ها با حضور چین و روسیه، یک راهکار خلاقانه برای مقابله با تحریمهای آمریکاست. به چهار دلیل این راهبرد را بینتیجه و شکستخورده میدانم:
1- چین و روسیه تحت تحریم اقتصادی نیستند. آنچه هست اختلاف منافع تجاری است که بین تمام کشورها طبیعی است، تصور دشمنی دائمی ایدئولوژیک حاکم بر ذهنیت برخی سیاستمداران ما با واقعیت جهان خارج انطباق ندارد. اقتصاد چین و روسیه چنان با آمریکا و اروپا ادغام شده که تحریم آنها به نفع آمریکا و متحدان نیست. در دنیای امروز هیچ کشوری نیست که با آمریکا و سایر قدرتهای بزرگ اختلاف منافع و رقابت نداشته باشد. صد البته ما هم میتوانیم خردمندانه از این اختلافات برای منافع ملی خود استفاده کنیم. اما تشکیل باشگاه تحریمیها، فقط با کره شمالی، سوریه و ونزوئلا امکان پذیر است که هیچ دردی از اقتصاد زبانبسته ما را دوا نخواهد کرد.
2- چین و روسیه به دنبال تقابل با آمریکا نیستند. آنها از دشمنی دائمی ایران و آمریکا برای تامین منافع خود در روابط با این دو کشور استفاده میکنند. مثلاً در سی سال گذشته، چین بارها با استفاده از کارت ایران، آمریکا را مجبور به عقب نشینی یا تغییر سیاستها در زمینه جزیره تایوان کرده. دشمنی دائم و ایدئولوژیک ایران و آمریکا، فرصتی طلایی در اختیار پکن و مسکو قرار داده است تا منافع خود را دنبال کنند. چین از اولین شرکای تجاری آمریکاست و مبادلات تجاری این دو کشور حتی در سال بحرانی کرونایی گذشته بیش از پانصد میلیارد دلار رسیده. به این رقم صدها میلیارد دلار تجارت چین با متحدان آمریکا نظیر ژاپن، کره جنوبی، عربستان، اروپا و... را بیفزایید تا مشخص شود که چین بخاطر ده میلیارد دلار تجارت با ایران، بیش از یک تریلیون دلار تجارت با آمریکا و متحدان آمریکا را به خطر نخواهد انداخت.
3- روسیه و چین به ایران به عنوان متحد راهبردی نگاه نمیکنند. امضاء سند راهبردی ایران و چین، نباید ما را چنان ذوق زده کند که گمان کنیم چین متحد راهبردی ماست و چقدر خوب است که هرچه زودتر یک سند راهبردی مشابه را با روسیه امضاء کنیم. چین و روسیه به ایران بعنوان یک متحد راهبردی نگاه نمیکنند. چین نظیر این توافق را با دهها کشور دیگر در آسیا و آفریقا امضاء کرده. جالب است یادآوری کنیم که بیش از 22 میلیارد دلار از پولهای فروش نفت ایران به چین در بانکهای چینی بلوکه هستند. اما امضاء سند راهبردی موجب آزاد شدن حتی یک میلیارد دلار از پولهای بلوکه شده ایران در خاک چین نشده! زیرا بانکها و شرکتهای چینی حاضر نیستند بخاطر اندکی معامله با ایران، صدها میلیارد دلار تجارت با آمریکا و متحدان آمریکا را به خطر اندازند. سند راهبردی چین بدون برجام هیچ دستاوردی نخواهد داشت. اما در صورت زنده شدن این توافق و بازگشت آمریکا به برجام، چین به دنبال تحقق این سند خواهد آمد تا با پیشدستی در بازار ناب ایران از رقبا جلو بیفتد. متحد راهبردی که اینطور نیست! ضمن آنکه کره شمالی که متحد راهبردی ایدئولوژیک و همسایه و همکیش دیرینه چین است و در فقر و تحریم دست و پا می زند. چین به دنبال تقابل با آمریکا نیست، و بدون برجام، حتی یک میلیارد از پولهای بلوکه شده را آزاد نخواهند کرد.
4- وابستگی یکطرفه به چین و روسیه به زیان منافع ملی ماست. روابط بینالملل پیچیدهتر از آن است که با عبارت دوستی یا دشمنی ساده تعریف شوند. چین و روسیه نه دوست ما هستند و نه دشمن ما. در برخی زمینه ها منافع مشترک داریم و در بسیاری موارد اختلاف منافع. نباید دشمنی با آمریکا چشمان ما را نسبت به سایر تهدیدات سیاسی اقتصادی و فرهنگی و محیط زیستی کور کند. چین و روسیه نگران نفوذ فرهنگی و اقتصادی و سیاسی ایران در کشورهای مسلمان آسیای میانه هستند. روسیه رقیب ایران در زمینه نفت و گاز است. همین هفته طرح خط لوله کشی گاز روسیه به پاکستان و هند با عنوان "طرح گاز شمال-جنوب" موجب شد که طرح لوله ارسال گازایران به پاکستان و هند به موسوم "خط لوله صلح"، به محاق برود و امکان تحقق صدها میلیارد دلار درآمدی گاز ایران در طولانی مدت در هاله ای از ابهام برود. همچنین طرح خط لوله گاز ایران به اروپا.
دهها میلیون مسلمان در ایالت سین جیانگ چین از حقوق اولیه انسانی محروم هستند. مطابق ارزشهای انسانی و اسلامی ما نباید در این زمینه سکوت کنیم و چنان وابسته شویم که نتوانیم حتی از آن سخن بگوییم تا آنجا که برخی متفکران اصولگرا بهانه بیاورند که مسلمانان چینی از نوع داعشی و دشمن شیعه هستند! (لابد مسلمانان فلسطین از شیعیان ولایی اصولگرایند!). روابط با چین و روسیه وقتی به نفع ماست که از سر ناچاری و اضطرار نباشد بلکه بخاطر منافع ملی و از روی برنامه و دوراندیشی باشد.
*دکترای مطالعات آمریکا، دانشگاه تهران
🔹بیانیه مجمع هماهنگی پیروان امام و رهبری استان قم:
🔸جفای به رهبری چرا؟
بسم الله الرحمن الرحیم
ضمن عرض تسلیت به مناسبت سالگرد شهادت حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام)و ارتحال حضرت امام خمینی (قدس سره) و گرامیداشت سالروز قیام خونین پانزده خرداد، درباره سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری نکاتی را به استحضار ملت شریف می رساند:
انتخابات در نظام مقدس جمهوری اسلامی، تجلی پیوند اسلامیت و جمهوریت نظام است و هر گونه اقدام و تلاشی برای کم رونق کردن آن وکاهش مشارکت مردم، موجب وارد آمدن آسیب به دو رکن مذکور و در نتیجه تضعیف نظام برآمده از خون های مطهر صدها هزار شهید می گردد. از این رو امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری(مدظله) بارها مردم را به مشارکت حداکثری در انتخابات دعوت کرده و حضور آنان در این عرصه را موجب تقویت نظام و یأس و ناامیدی دشمنان نطام وانقلاب دانسته اند.
در این دوره از انتخابات با توجه به شرایط حاکم بر جامعه و تبلیغات سوء معاندان نظام، حضور مردم در پای صندوق های رأی اهمیت فزونتری یافته است. لذا رهبر فرزانه انقلاب از مدت ها پیش ضمن تاکید بر ضرورت حضور و مشارکت حداکثری مردم در انتخابات، این مولفه را مهم تر از نتیجه انتخابات و شخص منتخب دانستند. بدیهی است که مشارکت حداکثری مردم در انتخابات، پیش نیازهایی دارد که از جمله مهم ترین آنها وجود نمایندگانی از سلایق مختلف در میان نامزدهای احراز صلاحیت شده است.
در این شرایط متاسفانه شورای محترم نگهبان برخی از شخصیت های متعهد و مورد اعتماد نظام ورهبری را تحت عنوان موهوم عدم احراز صلاحیت، از عرصه انتخابات حذف کرد و تا کنون نیز هیچ یک از اعضای آن با وجود تلاش زیاد نتوانسته اند در این زمینه به پرسش ها و ابهامات موجود در اذهان مردم به خصوص نسل جوان پاسخ دهند. نتیجه این عملکرد، حضور برخی چهره های ناکارامد در عرصه انتخابات و شکل گیری فضای سرد، و غیررقابتی است.
با بیانات رهبر معظم انقلاب در چهاردهم خرداد در مورد اهمیت جمهوریت نظام و نقش مشارکت مردم در استحکام پایه های آن و نیز ضرورت اقدام دستگاه های مسئول برای جبران تضییع حقوق و رفع ظلم وجفا واعاده حیثیت از برخی نامزدهای احراز صلاحیت نشده، انتظار می رفت که بار دیگر شور و نشاط به عرصه انتخابات برگردد و با تصمیم بهینه شورای نگهبان در جهت رفع دغدغه های مقام معظم رهبری، شاهد حضور طیف متنوعی از سلایق سیاسی در رقابت های انتخاباتی باشیم؛ چنان که سخنگوی این شورا نیز در اولین لحظات پس از بیانات رهبر معظم انقلاب، ضمن اعتراف به عملکرد اشتباه نهاد متبوع خود، سخنان ایشان را فصل الخطاب دانست؛ اما با کمال تعجب بیانیه ای از جانب شورای نگهبان صادر شد که طی آن تذکر مقام معظم رهبری وتصریح ایشان بر رفع ظلم وجفا ولزوم اعاده حیثیت از برخی از نامزدهای عدم احراز صلاحیت شده بدلیل گزارش های خلاف وغلطی که خلاف بودن آن بر معظم له اثبات شده بود نادیده وناشنیده انگاشته شد و به صورت ضمنی رسانه ها وفضای مجازی به عنوان مخاطبان کلام رهبری معرفی شدند. این بیانیه در حقیقت ظلم و جفای بزرگ تری بود که نسبت به ساحت رهبری صورت گرفت.
این بیانیه نه تنها مردم وعلاقمندان به نظام را اقناع نکرد بلکه موجب جریحه دار شدن احساسات پاک میلیونها طرفدار نظام وانقلاب گردید.
اکنون سؤال این است که "دستگاه های مسئول" مخاطب رهبری، کدام نهاد بود و چرا هیچ اقدام عملی برای لبیک به فرمان معظم له صورت نگرفت؟ چرا از جانب مدعیان ولایتمداری و داعیه داران جبهه انقلاب، شاهد هیچ اقدامی عملی برای مطالبه اجرای امر رهبری نیستیم؟ نمایندگان محترم مجلس خبرگان رهبری، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، رئیس جمهور و هیئت دولت، قوه قضائیه، نهادهای امنیتی به ویژه شورای عالی امنیت ملی، حوزویان و دانشگاهیان، ائمه محترم جمعه و جماعات و احزاب و تشکل های سیاسی هر یک به سهم خود وظیفه دارند اقدامی شایسته در راستای پاسخ به مطالبه رهبر معظم انقلاب انجام دهند.
امید است نهادها، جریان ها و شخصیت های مختلف با عمل به وظایف خود و پرهیزازغفلت و انفعال، تنها رضای خدای متعال ورضایت حضرت ولی عصر(عج) را در نظر گرفته، و زمینه مشارکت حداکثری مردم را در تعیین سرنوشت خویش فراهم آورند تا بار دیگر شاهد یأس و سرخوردگی در جبهه دشمنان و نشاط و امید در جبهه دوستان انقلاب و رهروان امام راحل ره ومقام معظم رهبری باشیم.
مجمع هماهنگی پیروان امام و رهبری استان قم ضمن تجدید عهد وپیمان با آرمانهای اسلام و انقلاب و ولی امر مسلمین، بر لزوم توجه کامل مسؤلان نظام به تذکرات و فرمايشات مقام معظم رهبری و نصب العین قراردادن و تعهد به انجام آنها را نشانه التزام عملی به ولایت فقیه ومشروعیت تصمیمات آنها می داند .
🔸مجمع هماهنگی پیروان امام و رهبری استان قم
🔹16خرداد1400
🆔@selectedarticles1
Choose a Different Plan
Your current plan allows analytics for only 5 channels. To get more, please choose a different plan.