cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

•گیـسیا | زهرا.عین•

°بِسْمِ الرَّبِ الِعشق° زهرا.عین⁦✍️⁩ من سازش را می‌زنم؛ واژگان می‌رقصند؛ تو بخوان! ناشناس🤝: http://t.me/HidenChat_bot?start=911784641

Show more
The country is not specifiedThe language is not specifiedThe category is not specified
Advertising posts
593
Subscribers
No data24 hours
No data7 days
No data30 days

Data loading in progress...

Subscriber growth rate

Data loading in progress...

Repost from N/a
-جاان ، جااانم ، خانومم تحریک شده؟؟ میخوام امشب #بریزم‌توت یه #توله بندازی برام . با چشمای نیمه باز از شهوت و لذت نگاهش کردم . دستش که از پشت بین #باسن و تپلم فرورفت و شروع به تکون دادن سریع انگشتش داخلم شد از شدت #شهوت ناله ی بلندی کردم . از حرکت دستش بدنم بالا و پایین میشد و جیغم بالا رفته بود . یهویی روی تخت پرت شدم و #جیغم از هیجان بالا رفت . پاهامو به شدت بالا گرفت و به شدت از هم باز کرد ، اونقدر که حس کردم الانه پوست اطراف #سوراخ تپلم پاره بشه ... لبه های نازم کنار رفته بود و کل چ*چ*ول سرخ و #خیسم کامل در معرض دیدش بود .. بادیدنش آهی کشید و با #شهوت و خماری نوک انگشتش رو ملایم روش کشید . سرشو پایین برد ، دماغش رو بین پره هاش فرو برد و عمیق بو کشید .. با حس داغی و #رطوبت زبونش وسط #چ.اکم ، نفسم تو سینه حبس شد و تنم لرزید . _اههه .... و...وای خدا ... حامی .. #زبونشو دورانی ، تند و محکم وسط #تپلیم میکشید و من از شدت #لذت روی تخت #پیچ و تاب میخوردم . آه و ناله هام بالا گرفته بود و وسط پام نبض می زد. صدای ملچ و #مولوچش و مکیدناش با صدای #ناله ی من اغدام شده بود. باورم نمیشد این صدایی که هر بار با جوون گفتن ها و قربون صدقه های حامی شدت میگرفت از من باشه .. _جووونم ، قربونش برم انقدر #شیرینه ، جونم بخورمش بازم؟؟؟ انگار تو اسمونا سیر می کردم . انگشتای یه دستش رو توم فرو برده بود و عقب و جلو میکرد ، همزمان هم #چ*چ*ولمو تو دهنش محکم میمکید و زبون میزد ... ریتم نفس های تندش روی پوست لبه های #نازم داشت به مرز جنون میبردم. روی تخت عقب و جلو میشدم ، پاهامو بیشتر #باز کردم و سرشو به #وسط‌پام فشار میدادم ... -آیی #بخورررش ... ماله خودتهه بخوررر ... #گازش بگیررر همشووو بکن دهنت ... آهه اوومی کرد و #حرکات دست و #زبونش تند تر شد به حدی که ... #پسره_خواهرشو_میکنه_و_به‌زور_حامله‌اش_میکنه 😱🔥💦 #مناسب_بالای_۱۸سال 🔞🆘❌ https://t.me/joinchat/SQkQgrkwrrmmyT_M https://t.me/joinchat/SQkQgrkwrrmmyT_M https://t.me/joinchat/SQkQgrkwrrmmyT_Mهشـــــــــــــداررر ❌ #دارای_صحنه_هاییست_که_برای_هر_سنی_مجاز_نیست🔞🚫💧 #براساس_واقعیت 🧨
Show all...
Repost from N/a
-جاان ، جااانم ، خانومم تحریک شده؟؟ میخوام امشب #بریزم‌توت یه #توله بندازی برام . با چشمای نیمه باز از شهوت و لذت نگاهش کردم . دستش که از پشت بین #باسن و تپلم فرورفت و شروع به تکون دادن سریع انگشتش داخلم شد از شدت #شهوت ناله ی بلندی کردم . از حرکت دستش بدنم بالا و پایین میشد و جیغم بالا رفته بود . یهویی روی تخت پرت شدم و #جیغم از هیجان بالا رفت . پاهامو به شدت بالا گرفت و به شدت از هم باز کرد ، اونقدر که حس کردم الانه پوست اطراف #سوراخ تپلم پاره بشه ... لبه های نازم کنار رفته بود و کل چ*چ*ول سرخ و #خیسم کامل در معرض دیدش بود .. بادیدنش آهی کشید و با #شهوت و خماری نوک انگشتش رو ملایم روش کشید . سرشو پایین برد ، دماغش رو بین پره هاش فرو برد و عمیق بو کشید .. با حس داغی و #رطوبت زبونش وسط #چ.اکم ، نفسم تو سینه حبس شد و تنم لرزید . _اههه .... و...وای خدا ... حامی .. #زبونشو دورانی ، تند و محکم وسط #تپلیم میکشید و من از شدت #لذت روی تخت #پیچ و تاب میخوردم . آه و ناله هام بالا گرفته بود و وسط پام نبض می زد. صدای ملچ و #مولوچش و مکیدناش با صدای #ناله ی من اغدام شده بود. باورم نمیشد این صدایی که هر بار با جوون گفتن ها و قربون صدقه های حامی شدت میگرفت از من باشه .. _جووونم ، قربونش برم انقدر #شیرینه ، جونم بخورمش بازم؟؟؟ انگار تو اسمونا سیر می کردم . انگشتای یه دستش رو توم فرو برده بود و عقب و جلو میکرد ، همزمان هم #چ*چ*ولمو تو دهنش محکم میمکید و زبون میزد ... ریتم نفس های تندش روی پوست لبه های #نازم داشت به مرز جنون میبردم. روی تخت عقب و جلو میشدم ، پاهامو بیشتر #باز کردم و سرشو به #وسط‌پام فشار میدادم ... -آیی #بخورررش ... ماله خودتهه بخوررر ... #گازش بگیررر همشووو بکن دهنت ... آهه اوومی کرد و #حرکات دست و #زبونش تند تر شد به حدی که ... #پسره_خواهرشو_میکنه_و_به‌زور_حامله‌اش_میکنه 😱🔥💦 #مناسب_بالای_۱۸سال 🔞🆘❌ https://t.me/joinchat/SQkQgrkwrrmmyT_M https://t.me/joinchat/SQkQgrkwrrmmyT_M https://t.me/joinchat/SQkQgrkwrrmmyT_Mهشـــــــــــــداررر ❌ #دارای_صحنه_هاییست_که_برای_هر_سنی_مجاز_نیست🔞🚫💧 #براساس_واقعیت 🧨
Show all...
Repost from N/a
پرده بکارت دخترت و میخرم ترسیده به مامان نگاه میکردم و خدا خدا میکردم مامان قبول نکنه اما مامان لبخند پر عشوه‌ایی زد و گفت: چشم ارباب دخترم تازه و بکره و دست نخوردت میتونید همین شب امتحانش کنید ارباب پوزخندی زد و گفت: کم زر بزن یالا دخترت و لخت کن بگو روی تخت بخوابه سریع مامان عشوه‌ایی امد و به طرفم برگشت و گفت: دخترم لخت شو ارباب دخترونگیت و ببینه ترسیده جیغی زدم و گفتم: نه نمیذارم و دویدم به طرف در خواستم در و باز کنم که از این خراب شده فرار کنم که دست های محکمی دورم پیچیده شد و ارباب کنارم خمار گفت: کجا کوچولو تازه پیدات کردم امشب قراره به دست من زن بشی کوچولو و بعد خمار تر گفت: قراره با همین سالارم پردتو میزنم امشب شب حجلته شب پر دردی در انتظارته کوچولو هات من💯🔞💯🔞💯🔞💯🔞💯🔞💯🔞 https://t.me/+eexS_yU_tjI1YTM0
Show all...
یک ضرب کی.رش رو واردم کرد که ناله ی #بلندی کردم. پدرم جون #کشداری گفت و ضرباتش رو تند تر کرد. پرسنکی به باسنم زد که آه #غلیظی کشیدم. خودش رو محکم بهم می #کوبید و باعث می شد #سینه هام بالا پایین بشن. با یکی از دست هاش سینم رو محکم فشرد و #حرصی گفت: _ داری زیر کی حرف #جر خوری؟! بین ناله هام لب زدم: _ ت ... تو ... آه‍ه ... بابایی ... آهه ... صدای بهم خوردن #بدن هامون توی کل اتاق می پیچید. زیرش در حال #جر خوردن بودم و هنوز ار.ضا #نشده بودم که یهو ...🔞💦 https://t.me/+MIdOaKjIXLRkNjQ0
Show all...
یک ضرب کی.رش رو واردم کرد که ناله ی #بلندی کردم. پدرم جون #کشداری گفت و ضرباتش رو تند تر کرد. پرسنکی به باسنم زد که آه #غلیظی کشیدم. خودش رو محکم بهم می #کوبید و باعث می شد #سینه هام بالا پایین بشن. با یکی از دست هاش سینم رو محکم فشرد و #حرصی گفت: _ داری زیر کی حرف #جر خوری؟! بین ناله هام لب زدم: _ ت ... تو ... آه‍ه ... بابایی ... آهه ... صدای بهم خوردن #بدن هامون توی کل اتاق می پیچید. زیرش در حال #جر خوردن بودم و هنوز ار.ضا #نشده بودم که یهو ...🔞💦 https://t.me/+MIdOaKjIXLRkNjQ0
Show all...
انگشتم رو وارد کص.م کردم و #همزمان با دختری که داشت داخل فیلم ناله می کرد تند تند #انگشتم و عقب و جلو می کردم و ناله می کردم. صدای لپ تاپ رو یکم کم کردم که کسی #متوجه نشه. تاپم رو یکم بالا دادم و تند تند توی #واژنم عقب و جلو می کردم که یک لحظه در باز شد و #عموم از لایه در بهم نگاه کرد. سریع سر جام نشستم که در اتاق رو قفل کرد و به سمتم #حمله ور شد و من رو خم کرد. خودش رو بین پاهام #تنظیم کرد و یه ضرب #واردم کرد و همون‌طور که تند تند توم #تلمبه می زد گفت: _ برادر زادم یه #جنده بود و نمی دونستم، تا صبح باید زیرم ج.ر بخوری جن.ده #کوچولو! صدای ناله هام بلند شد. با حرف هاش من رو بیشتر #تحریک می کرد. #ضرباتش رو محکم تر کرد که صدای ناله هام بلند تر شد. هنوز ار.ضا نشده بودیم که یهو در #باز شد و ...💦🔞 https://t.me/+_nfUsDVRf69lMjA0
Show all...
ک*یرشو توی ک*صم کوبید و با نوک اسلحش توی ک*ونم کوبوند💦💦 - جر بخور توله سگ، زیر ک*یر بابایی جر بخور + ددی توروخدا - توله سگ هرزه حالا واسه من ج*نده بازی در میاری آره؟ با دیدن وسیله ی توی دستش با جیغ گفتم + گ.ه خوردممم🔥 https://t.me/+1-tk00T_TZ9kZWY0
Show all...
ܟࡎߊ‌߬ر آغࡐ‌ࡅࡑࡅߺ‌ߺࡉ

Hi @durov This channel does not go against the law. And it has no pornographic and rough posts. please pay attention!

-گفتی نباشی میمیرم…و گذاشتی دستای کثیفش بهت بخوره؟! انگشتانش، دور گردن باریک دخترک محکم‌تر شد، جوریکه به خِرخِر افتاد. پرحرص، صورتش را پایین کشید و چشم توی چشمهای سیاه و نم‌گرفته‌ش دوخت. چشمش سوخت، دلش نه! -د لامصب گفتی، عشقمی…عمرمی… قلبمی…چی شد پس! دخترک پوزخند تلخی زد، دست لرزانش را بالا کشید و روی انگشتهای پرفشارِ عاشقِ جفاکارش گذاشت. -قلبم!؟ کدوم قلب! همونیکه خام شد… عاشق شد…جون داد… و مُرد… او که پلک‌هایش را پردرد بست، دخترک هِقی زد و آخرین نفس را به زحمت توی سینه‌ی زخم‌خورده‌ش فرستاد، اشکی آرام‌آرام از گوشه‌ی چشمش چکید و روی گونه‌ش راه گرفت. -تو کُشتیش…یادته…گفتی نامرد نیستم…و رفتی…نامردی کردی…اما ایندفعه رو مرد باش…مرد باش و تمومش کن… خلاصم کن… https://t.me/+MIdOaKjIXLRkNjQ0
Show all...
انگشتم رو وارد کص.م کردم و #همزمان با دختری که داشت داخل فیلم ناله می کرد تند تند #انگشتم و عقب و جلو می کردم و ناله می کردم. صدای لپ تاپ رو یکم کم کردم که کسی #متوجه نشه. تاپم رو یکم بالا دادم و تند تند توی #واژنم عقب و جلو می کردم که یک لحظه در باز شد و #عموم از لایه در بهم نگاه کرد. سریع سر جام نشستم که در اتاق رو قفل کرد و به سمتم #حمله ور شد و من رو خم کرد. خودش رو بین پاهام #تنظیم کرد و یه ضرب #واردم کرد و همون‌طور که تند تند توم #تلمبه می زد گفت: _ برادر زادم یه #جنده بود و نمی دونستم، تا صبح باید زیرم ج.ر بخوری جن.ده #کوچولو! صدای ناله هام بلند شد. با حرف هاش من رو بیشتر #تحریک می کرد. #ضرباتش رو محکم تر کرد که صدای ناله هام بلند تر شد. هنوز ار.ضا نشده بودیم که یهو در #باز شد و ...💦🔞 https://t.me/+_nfUsDVRf69lMjA0
Show all...
ک*یرشو توی ک*صم کوبید و با نوک اسلحش توی ک*ونم کوبوند💦💦 - جر بخور توله سگ، زیر ک*یر بابایی جر بخور + ددی توروخدا - توله سگ هرزه حالا واسه من ج*نده بازی در میاری آره؟ با دیدن وسیله ی توی دستش با جیغ گفتم + گ.ه خوردممم🔥 https://t.me/+1-tk00T_TZ9kZWY0
Show all...
ܟࡎߊ‌߬ر آغࡐ‌ࡅࡑࡅߺ‌ߺࡉ

Hi @durov This channel does not go against the law. And it has no pornographic and rough posts. please pay attention!

Choose a Different Plan

Your current plan allows analytics for only 5 channels. To get more, please choose a different plan.