cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

مجله «وارک‌تیر»

برای مطالعۀ مقالات مرتبط با دنیای افسانه، دانلود مطالب فارسی و اطلاع‌یافتن از تاریخ افسانه ، به وب‌سایت «وارک‌تیر» مراجعه کنید. _______ ‌ yek.link/varctyr ; ⛩️

Show more
Iran195 034The language is not specifiedThe category is not specified
Advertising posts
499
Subscribers
No data24 hours
No data7 days
No data30 days

Data loading in progress...

Subscriber growth rate

Data loading in progress...

وَإِذَا مَسَّ الْإِنْسَانَ الضُّرُّ دَعَانَا لِجَنْبِهِ أَوْ قَاعِدًا أَوْ قَائِمًا فَلَمَّا كَشَفْنَا عَنْهُ ضُرَّهُ مَرَّ كَأَنْ لَمْ يَدْعُنَا إِلَىٰ ضُرٍّ مَسَّهُ «هنگامی که به انسان زیان ـ و ناراحتی ـ رسد، ما را ـ در هر حال ـ در حالی که به پهلو خوابیده، یا نشسته، یا ایستاده است، می‌خواند؛ امّا هنگامی که ناراحتی را از او برطرف ساختیم، چنان می‌رود که گویی هرگز ما را برای حل مشکلی که به او رسیده بود، نخوانده است!» سوره یونس ـ آیه ۱۲ @Varctyr
Show all...
Photo unavailableShow in Telegram
اَهل‌‌بِیت (عربی: أهلُ‌الْبَیت) خاندان پیامبر اسلام(ص) هستند. کلمه اهل‌بیت در روایات، در چند معنای مختلف به کار رفته است و در ادبیات شیعی، برای امام علی(ع)، حضرت فاطمه زهرا(س)، امام حسن(ع)، امام حسین(ع) و نُه امام معصوم از فرزندان امام حسین(ع) استفاده می‌شود. در آیه تطهیر تعبیر اهل‌البیت به کار رفته و بر پاکی و طهارت آن‌ها تصریح شده است. پیامبر اسلام(ص) نیز در احادیثی مانند حدیث سفینه و حدیث ثقلین از جایگاه والای اهل‌بیت در دین اسلام سخن گفته است. @Varctyr
Show all...
دوستانی که قبلا تو گپ تایگرانس بودن بهم پیام بدن ! @Vieak
Show all...
Show all...
سالهای دور و دراز!

محمدعلی invites you to join this group on Telegram.

Photo unavailableShow in Telegram
#طنز ماه رمضان مبارک ! @Varctyr
Show all...
19. صالح، صبحى، علوم حدیث و اصطلاحات آن، ترجمه و تحقیق دکتر عادل نادرعلى، تهران، انتشارات اسوه، 1383. 20. طباطبایى، سید محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج 1، ترجمه ناصر مکارم شیرازى، ]بى جا[، بنیاد علمى و فکرى علامه طباطبایى، 1364. 21. طباطبایى، سید محمدحسین، شیعه در اسلام، قم، انتشارات اسلامى، 1375. 22. طبرسى، ابوعلى فضل بن حسن، ترجمه تفسیر مجمع البیان، ج 1، ترجمه آیات، تحقیق و نگارش على کرمى، تهران، انتشارات خوارزمى، ]بى تا[. 23. طبرى، محمد بن جریر، ترجمه تفسیر طبرى، ج 1، گردآورنده ابوعلى محمد بلعمى، به تصحیح و اهتمام حبیب یغمائى، تهران، دانشگاه تهران، 1367. 24. عتیق نیشابورى، ابوبکر، قصص قرآن مجید، به اهتمام یحیى مهدوى، تهران، انتشارات خوارزمى، 1370. 25. عسقلانى، احمد بن على بن حجر، تهذیب التهذیب، ج 8، بیروت، دار صادر، 1326ق. 26. فخر رازى، التفسیر الکبیر، ج 3، بیروت، دار احیاء التراث العربى، ]بى تا[. 27. قرشى دمشقى، اسماعیل بن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ج 1، بیروت، دار ابن کثیر، 1415 ق. 28. قرشى، سید على اکبر، تفسیر احسن الحدیث، ج 1، تهران، بنیاد بعثت، 1374. 29. مهرین شوشترى، عباس، فرهنگ کامل لغات قرآن، تهران، انتشارات گنجینه، 1374. -------------------------------------------------------------------------------- 1 کارشناس ارشد علوم قرآن و حدیث. 2. بقره (2)، آیه 102. 3. در برخى کتاب ها، سه فرشته عنوان شده است. 4. عباس مهرین شوشترى، فرهنگ کامل لغات قرآن، ص 468، ذیل واژه هاى هاروت و ماروت. 5. آرتور جفرى، واژه هاى دخیل در قرآن مجید، ص 409، ذیل واژه هاى هاروت و ماروت. 6. محمد خزائلى، اعلام قرآن، ص 656، ذیل واژه هاى هاروت و ماروت. 7. ابوعبدالله محمد بن احمد انصارى قرطبى، الجامع لأحکام القرآن، ج 2، ص 53. 8. ابوحیان اندلسى، تفسیر البحر المحیط، ج 1، ص 498. 9. امام فخر رازى، التفسیر الکبیر، ج 3، ص 220. 10. محمد خزائلى، همان، ص 655، ذیل واژه هاى هاروت و ماروت. 11. بقره (2)، آیه 102. 12. عباس مهرین شوشترى، فرهنگ کامل لغات قرآن، ص 433، ذیل واژه مَلِک. 13. همان، ص 427، ذیل واژه ملائکه. 14. محمد خزائلى، اعلام قرآن، ص 655، ذیل واژه هاى هاروت و ماروت. 15. همان، ص 655 656. 16. Haurvatہt. 17. Ameretہt. 18. آرتور جفرى، واژه هاى دخیل در قرآن مجید، ص 408، ذیل واژگان هاروت و ماروت. 19. محمد خزائلى، اعلام قرآن، ص 655 و عباس مهرین شوشترى، فرهنگ کامل لغات قرآن، ص 468، ذیل واژگان هاروت و ماروت. 20. orioch. 21. marioch. 22. آرتور جفرى، همان، ص 409، به نقل از کتاب لیتمان، ص 83. 23. محمد خزائلى، همان، ص 653 654، ذیل واژگان هاروت و ماروت. 24. SALE. 25. عباس مهرین شوشترى، فرهنگ کامل لغات قرآن، ص 468، ذیل واژگان هاروت و ماروت. 26. ابوبکر عتیق نیشابورى، قصص قرآن مجید، ص 16. 27. میر سید شریف جرجانى، ترجمان القرآن، ص 95، ذیل واژه هاروت. 28. همان، ص 81، ذیل واژه ماروت. 29. احمد بن عبد ربه اندلسى، العقد الفرید، ج 8، ص 84. 30. محمود حسن دیوبندى، تفسیر کابلى، ج 1، ص 84 و ابوالفضل جمال الدین محمد بن مکرم بن منظور افریقى مصرى، لسان العرب، ج 6، ص 324. 31. آرتور جفرى، واژه هاى دخیل در قرآن مجید، ص 408. 32. شریف ابى القاسم على بن الطاهر ابى احمد حسین، امالى سید مرتضى، ج 2، ص 80؛ فخر رازى، التفسیر الکبیر،ج3، ص218 و شیخ ابوعلى فضل بن حسن طبرسى، ترجمه تفسیر مجمع البیان، ج1، ص381. 33. انصارى قرطبى، الجامع لأحکام القرآن، جلد 2، ص 52 و ابوالفداء اسماعیل بن کثیر قرشى دمشقى، تفسیر القرآن العظیم، ج 1، ص 173. 34. امالى سید مرتضى، ج 2، ص 81. 35. همان و طبرسى، ترجمه تفسیر مجمع البیان، ج 1، ص 381. 36. انصارى قرطبى، الجامع لأحکام القرآن، ج 2، ص 52. 37. همان. 38. محمد بن جریر طبرى، ترجمه تفسیر طبرى، ج 1، ص 98. 39. کهف (18)، آیه 50. 40. بقره (2)، آیه 102. 41. انصارى قرطبى، الجامع لأحکام القرآن، ج 2، ص 54. 42. بقره(2)، آیه 102. 43. شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(علیه السلام)، ج 1، ص 556. 44. سید ابراهیم بروجردى، تفسیر جامع، ج 1، ص 227. 45. شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(علیه السلام)، ج 1، ص 548. 46. همان، ص 552. 47. سید على اکبر قرشى، تفسیر احسن الحدیث، ج 1، ص 204. 48. محمد خزائلى، اعلام قرآن، ص 653، ذیل واژگان هاروت و ماروت. 49. انصارى قرطبى، الجامع لأحکام القرآن، ج 2، ص 52. 50. طبرى، ترجمه تفسیر طبرى، ج 1، ص 96 97. 51. ابوبکر عتیق نیشابورى، قصص قرآن مجید، ص 17. 52. همان. 53. محمد خزائلى، اعلام قرآن، ص 654، ذیل واژگان هاروت و ماروت.
Show all...
54. طبرسى، ترجمه تفسیر مجمع البیان، ج 1، ص 381. 55. ر.ک: محمد خزائلى، اعلام قرآن، ص 654 و انصارى قرطبى، الجامع لأحکام القرآن، ج 2، ص 51. 56. محمد خزائلى، همان، ص 654، ذیل واژگان هاروت و ماروت. 57. همان. 58. جلال الدین سیوطى، الدر المنثور فى التفسیر المأثور، ج 1، ص 186. 59. محمد خزائلى، اعلام قرآن، ص 654، ذیل واژگان هاروت و ماروت. 60. ابوبکر عتیق نیشابورى، قصص قرآن مجید، ص 16. 61. انصارى قرطبى، الجامع لأحکام القرآن، ج 2، ص 51. 62. محمد خزائلى، همان، ص 654، ذیل واژگان هاروت و ماروت. 63. ابوبکر عتیق نیشابورى، همان، ص 16. 64. جلال الدین سیوطى، الدر المنثور فى التفسیر المأثور، ج 1، ص 186. 65. همان، ص 185 190. 66. انصارى قرطبى، الجامع لأحکام القرآن، ج 2، ص 51. 67. ابن کثیر دمشقى، تفسیر القرآن العظیم، ج 1، ص 174. 68. همان. 69. همان. 70. ابونصر محمد بن مسعود بن عیّاش سلمى سمرقندى، تفسیر العیاشى، ج 1، ص 71. 71. ابن کثیر دمشقى، تفسیر القرآن العظیم، ج 1، ص 174. 72. ر.ک: همان. 73. شیخ محمدتقى تسترى، قاموس الرجال، ج 6، ص 538. 74. عبدالحمید ابن ابى الحدید، شرح نهج البلاغه، ج 19، ص 147. 75. تسترى، همان، ج 6، ص 539، به نقل از: تاریخ طبرى، ج 4، ص 428. 76. ابن ابى الحدید، همان، ج 4، باب 53، ص 10. 77. ر.ک: همان، ص 11. 78. تسترى، قاموس الرجال، ج 6، ص 540، به نقل از: تاریخ طبرى، ج 4، ص 227. 79. ابن کثیر دمشقى، تفسیر القرآن العظیم، ج 1، ص 174. 80. ر.ک: تسترى، همان، ج 6، ص 541. 81. شهاب الدین ابوالفضل احمد بن على بن حجر عسقلانى، تهذیب التهذیب، ج 8، ص 438. 82. همان. 83. همان. 84. ابن کثیر دمشقى، همان، ص 175. 85. ر.ک: صبحى صالح، علوم حدیث و اصطلاحات آن، ص 127. 86. سید محمدحسین طباطبایى، ترجمه تفسیر المیزان، ج 1، ص 324. 87. عباس مهرین شوشترى، فرهنگ کامل لغات قرآن، ص 469، ذیل واژگان هاروت و ماروت. 88. همان. 89. شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(علیه السلام)، ج 1، ص 552. 90. یوسف (12)، آیه 102. 91. شیخ صدوق، همان، ج 1، ص 553. 92. همان، ص 552 و تحریم (66)، آیه 6. 93. همان و انبیاء (21)، آیه هاى 19 و 20. 94. همان، ص 553 و انبیاء (21)، آیه هاى 26 28. 95. ابو حیان اندلسى، تفسیر البحر المحیط، ج 1، ص 498. 96. شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(علیه السلام)، ج 1، ص 555 و 556. 97. سید محمدحسین طباطبایى، ترجمه تفسیر المیزان، ج 1، ص 324. 98. انصارى قرطبى، الجامع لأحکام القرآن، ج 2، ص 52. 99. همان. 100. فخر رازى، التفسیر الکبیر، ج 3، ص 220. 101. سید محمدحسین طباطبایى، ترجمه تفسیر المیزان، ج 1، ص 325. 102. انصارى قرطبى، الجامع لأحکام القرآن، ج 2، ص 52. 103. یس (36)، آیه 40. 104. تکویر (81)، آیه 16. 105. سید محمدحسین طباطبایى، ترجمه تفسیر المیزان، ج 1، ص 324. 106. ابوحیان اندلسى، تفسیر البحر المحیط، ج 1، ص 498. 107. بقره (2)، آیه 30. @Varctyr
Show all...
هم چنین فراوانى اقوال گوناگون در مورد بابل که گفته شده محل عذاب ماروت و هاروت است، از دیگر اختلافات موجود در این داستان مى باشد. 3. این که گفته شده فرشتگان در مورد عصیان بنى آدم به درگاه خدا شکایت کردند، نمى تواند درست باشد، زیرا فرشتگان بر اساس آیات قرآن و احادیث، فقط یک بار به خداوند اعتراض کردند که آن هم زمان خلقت آدم بود. با توجه به این که فرشتگان هنگام خلقت جمله «إِنِّى أَعْلَمُ ما لا تَعْلَمُونَ؛107 من چیزى مى دانم که شما آن را نمى دانید» را از خداوند متعال شنیده اند، آیا بحث و مخالفت با خدا، دلیلى جز عناد فرشتگان مى تواند داشته باشد؟ در حالى که ما فرشتگان را معصوم مى دانیم و این گونه گناهان را براى آنان که همواره به عبادت خدا مشغول اند، نسبت و اتهامى بى پایه و اساس مى شماریم. 4. در یکى از این کتاب ها آمده است که زهره به هاروت و ماروت پیشنهاد سوزاندن قرآن (کلام خدا) را داد. در این جا اگر منظور از قرآن، قرآن پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله)باشد که بعید مى نماید، زیرا این ماجرا در دوران پس از حضرت سلیمان(علیه السلام) و قبل از نبوت پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) اتفاق افتاده است، اما اگر قرآن به کتاب پیامبر الهىِ آن زمان اطلاق شده باشد، مسئله دیگرى است، هرچند به هیچ کدام از کتاب هاى آسمانى (جز کتاب پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله)) «قرآن» اطلاق نشده است. 5. راویان غیر معتبر این داستان، خود دلیلى بر رد این داستان است. اوّلین آن ها کعب الاحبار است که بر اساس مدارک ارائه شده، وى این داستان را از کتاب هاى بنى اسرائیل و یهود نقل کرده است و از لحاظ وثاقت، از نظر شیعه، موثّق و قابل اعتماد نیست. از افراد غیر موثّق دیگر، عبدالله بن عمر است که بر اساس فرمایشات امام امیرالمؤمنین(علیه السلام) شخصیتى متزلزل داشته و مورد تأیید ایشان نبوده و از طرفى این داستان را از کعب الاحبار نقل کرده، نه از پیامبر(صلى الله علیه وآله)، از این رو، روایت نقل شده، قابل اعتماد نیست. هم چنین محمد بن قیس و موسى بن جبیر دیگر راویان این داستان نیز از منظر رجالیون، افرادى ضعیف هستند. بنابراین با استناد به آیات قرآن کریم و روایات نقل شده از ائمه اطهار(علیهم السلام) و نیز استدلال هاى عقلى، ثابت مى شود که هاروت و ماروت دو فرشته الهى بودند که مرتکب گناهى نشده اند نه دو پادشاه، و افسانه نقل شده در مورد این دو، خرافى، جعلى و به نقل از کتاب هاى بنى اسرائیل و از اسرائیلیات است. کتاب نامه 1. قرآن مجید. 2. ابن ابى الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، قم، انتشارات کتابخانه آیت الله مرعشى نجفى، 1404 ق. 3. ابن بابویه قمى، شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(علیه السلام)، ج 1، ترجمه و تصحیح حمیدرضا مستفید و على اکبر غفارى، تهران، نشر صدوق، 1372. 4. افریقى حصرى، ابوالفضل جمال الدین محمد بن مکرم بن منظور، لسان العرب، جلد 6، بیروت، دار صادر، 1997 م. 5. اندلسى، ابوحیان، تفسیر البحر المحیط، ج 1، بیروت، دار الکتب العلمیّه، 1413 ق. 6. اندلسى، احمد بن محمد بن عبد ربه، العقد الفرید، ج 8، عبدالمجید ترحینى، بیروت، دار الکتب العلمیة، 1407 ق. 7. انصارى قرطبى، ابوعبدالله محمد بن احمد، الجامع لاحکام القرآن، ج 2، بیروت، دار احیاء التراث العربى، 1405 ق. 8. بروجردى، سید ابراهیم، تفسیر جامع، ج 1، تهران، کتابخانه صدر، 1362. 9. تسترى، شیخ محمدتقى، قاموس الرّجال، جلد 6، قم، مؤسسة النشر الاسلامى، 1414 ق. 10. جرجانى، میر سید شریف، ترجمان القرآن، ترتیب داده عادل بن على بن عادل حافظ، به کوشش محمد دبیر سیاقى، تهران، چاپخانه حیدرى، 1333. 11. جفرى، آرتور، واژه هاى دخیل در قرآن مجید، ترجمه فریدون بدره اى، تهران، انتشارات توس، 1372. 12. خرّمشاهى، بهاءالدین، قرآن پژوهى، تهران، نشر فرهنگى مشرق، 1372. 13. خزائلى، محمد، اعلام قرآن، تهران، انتشارات امیرکبیر، 1371. 14. دیوبندى، محمود حسن، تفسیر کابلى، ج 1، زیر نظر هیئتى از علماى افغانستان، تهران، نشر احسان، 1375. 15. سادات ناصرى، سید حسن و دانش پژوه، منوچهر، هزار سال تفسیر فارسى: سیرى در متون کهن تفسیرى پارسى با شرح و توضیحات، تهران، نشر البرز، 1369. 16. سلمى سمرقندى، ابونصر محمد بن مسعود بن عیاش، تفسیر العیاشى، ج 1، تصحیح و تعلیق سیدهاشم رسولى محلاتى، بیروت، مؤسسة الاعلمى للمطبوعات، 1411 ق. 17. سید مرتضى، امالى، ج 2، سید محمد بدرالدین نعسانى حلبى، قم، کتابخانه آیت الله العظمى مرعشى نجفى، 1403ق. 18. سیوطى، جلال الدین، الدر المنثور فى التفسیر المأثور، ج 1، بیروت، دار الکتب العلمیّة، 1411 ق.
Show all...
ابى حیان اندلسى در تفسیر البحر المحیط با استناد به آیه 6 سوره تحریم و آیات 19 و 20 سوره انبیاء، این داستان را رد کرده است.95 2. ردّ این داستان توسط امام رضا(علیه السلام) حضرت امام رضا(علیه السلام) در پاسخ به سؤال مأمون، درباره زهره فرمودند: خداوند دشمنان خود را به صورت انوارى درخشان که تا پایان جهان، باقى و برقرار باشند، مسخ نخواهد کرد و مسخ شدگان بیش از سه روز، زنده نمى مانند و تولید مثل نیز نمى کنند، و امروزه در روى زمین هیچ جانور مسخ شده اى وجود ندارد، و حیواناتى مثل میمون، خوک و خرس و امثال آن ها که به عنوان مسخ شده شهرت پیدا کرده اند، خودشان مسخ شده نیستند، بلکه شبیه آن چیزهایى هستند که خداوند کسانى را که به خاطر انکار توحید و تکذیب پیامبران، لعن و نفرین و غضب فرموده، به آن اَشکال مسخ نموده است.96 3. نادرستى این داستان از دیدگاه مفسران قرآن بسیارى از مفسران عظیم الشأن شیعه و سنى ذیل آیه 102 سوره مبارکه بقره در ردّ این افسانه سخن گفته اند. علامه طباطبایى(رحمه الله) در تفسیر المیزان، این داستان را مجعول و خرافى مى داند که در آن به فرشتگان خدا که قرآن به پاکى و طهارت آن ها تصریح کرده، نسبت معصیت داده شده است؛ آن هم شرک و معصیت هاى بسیار شنیع و ونیع.97 قرطبى نیز در تفسیرش این داستان را ضعیف دانسته و آن را نقض قانون ملائکه که امین خدا در وحى و سفیران خدا به پیامبرانش مى باشند، معرفى کرده و نقل چنین داستانى را از ابن عمر و دیگران بعید دانسته است.98 هم چنین وى سخن فرشتگان را به خدا که «ما را سزاوار نیست» به معناى قادر نبودن خدا به آزمایش فرشتگان برداشت کرده و از نسبت دادن سخن کفر به فرشتگان پاک الهى، به خداوند پناه برده است.99 امام فخر رازى در تفسیر الکبیر در ردّ این داستان به این نکته اشاره داشته که سخن مفسّران در رابطه با انتخاب بین عذاب دنیوى و اخروى توسط هاروت و ماروت صحیح نیست، زیرا خداوند متعال، مشرکى را که در طول عمرش به خداوند شرک ورزیده، مخیّر کرده که از میان توبه و عذاب یکى را انتخاب کند، پس چگونه ممکن است به هاروت و ماروت بگوید که بین عذاب دنیوى و اخروى یکى را اختیار کنند و این (نعوذ بالله) بخل خداوند را مى رساند.100 علامه طباطبایى(قدس سره) نیز حدیثى را که مورد اتفاق میان شیعه و سنى است، نقل مى کند و آن حدیث این است که هرچه با کتاب خداوند (قرآن) مطابقت کرد، بگیرید و آن چه با آن مخالفت کرد، رهایش کنید. و این میزانى کلى براى سنجش روایات پیامبر و اولیاى اوست.101 حال اگر بر اساس این حدیث پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله)بخواهیم در مورد داستان هاروت و ماروت قضاوت کنیم، مى بینیم با عصمت ملائکه که در قرآن آمده، مخالف است، پس آن را رها مى کنیم. 4. آفرینش زهره هنگام آفرینش آسمان ها در تفسیر آیه 40 سوره یس آمده است: هنگامى که آسمان خلق شد، در آن آسمان، هفت چرخان زحل، مشترى، بهرام، عطارد، زهره، خورشید و ماه نیز خلق شد.102 و این معناى آیه اى است که مى فرماید: «وَکُلٌّ فِى فَلَک یَسْبَحُونَ؛103 و همه آن ها در یک مدار مى گردند». 5. پاک بودن زهره از لحاظ خلقت علامه طباطبایى(قدس سره) در تفسیر المیزان مى گوید: خنده دار است که ستاره زهره را زن بدکاره مسخ شده بدانیم، در حالى که مى دانیم او از لحاظ آفرینش، پاک است و خدا نیز به آن قسم یاد کرده و فرموده است: «الْجَوارِ الْکُنَّسِ؛104 قسم به ستارگان حرکت کننده اى که پوشیده مى شوند». و گفته اند که منظور از این ستارگان، مریخ، مشترى، زهره، زحل و عطارد مى باشد.105 بر اساس آن چه گفته شد، نتیجه آن است که حدیث نسبت داده شده به پیامبراکرم(صلى الله علیه وآله)درباره لعن و نفرین زهره، صحیح نیست.106 نتیجه کلى بحث علاوه بر دلایلى که از قرآن و ائمه معصومین(علیهم السلام) و از زبان مفسران بزرگ قرآن ارائه شد، دلایل دیگرى نیز بر ردّ این قضیه وجود دارد که به آن ها اشاره مى کنیم: 1. کسانى که هاروت و ماروت رادو انسان و پادشاه دانسته اند، پشتوانه روایى از پیامبراکرم(صلى الله علیه وآله) یا ائمه معصومین(علیهم السلام) ندارند و همان گونه که اشاره شد هم خود پیغمبر(صلى الله علیه وآله) و هم ائمه(علیهم السلام) در روایاتشان به فرشته بودن هاروت و ماروت اذعان داشته اند. 2. اگر این داستان، راوى موثّق یا پشتوانه روایى داشت، نباید به اَشکال گوناگون نقل مى شد یا این که دست کم با اختلاف اندکى نقل مى شد. از این رو، اختلافات بسیار در این داستان بر آن خدشه وارد مى سازد. براى مثال در یک نقل، شخص مقتول توسط هاروت و ماروت کودکى است بى گناه و در نقل دیگر، مقتول، شوهر زهره است. یا گناهان گفته شده در یک نقل، زنا، شرب خمر، سجده بر بت و قتل نفس مى باشد و در نقل هاى دیگر، علاوه بر چهار مورد مزبور، اجراى حکم ناعادلانه و آموختن اسم اعظم خدا به زهره نیز در زمره این گناهان قرار گرفته است.
Show all...
همان گونه که پیشتر نیز اشاره شد، عبدالله بن عمر این روایت را از کعب الاحبار دریافت کرده است نه از پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله)،79 بنابراین، روایت نقل شده، از لحاظ رجالى، معتبر و قابل اعتماد نیست.80 کعب الاحبار نام اصلى او کعب بن ماتع حِمْیَرىّ، کنیه اش ابواسحاق و معروف به کعب الاحبار است.81 وى دوران جاهلیت را درک کرده، در زمان پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله)ایمان نیاورده، به روایتى در زمان ابوبکر و به روایتى دیگر در زمانعمر بن خطاب اسلام آورده است.82 کعب الاحبار از پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) به صورت مرسل، و از عمر، صهیب و عایشه روایت نقل کرده است.83 کعب الاحبار از منظر علما و رجال شناسان، ثقه و مورد اعتماد نیست و افسانه هاروت و ماروت را از کتاب هاى یهود نقل کرده است.84 با این نکته مى توان جعلى بودن این حدیث را از زبان پیامبر(صلى الله علیه وآله) متوجه شد، زیرا کعب الاحبار در زمان پیامبراکرم(صلى الله علیه وآله) مسلمان نشده و کسى که در زمان ایشان مسلمان نشده باشد، احادیث او همان گونه که بیان شد، مرسل است و حدیث مرسل از منظر رجال شناسان، در زمره احادیث ضعیف قرار مى گیرد.85 افسانه هاروت و ماروت در منابع یهود و یونان قدیم علامه سیدمحمد حسین طباطبایى در تفسیر المیزان مى نویسد که داستان هاروت و ماروت، مطابق افسانه هایى است که یهودیان در مورد این دو فرشته مى گویند و بى شباهت به خرافات یونانیان قدیم در مورد ستارگان نیست!86 علاوه بر این در نامه دوم پطرس حوارى باب دوم، این افسانه را مى بینیم که مى گوید: زیرا هرگاه خدا بر فرشتگانى که گناه کردند شفقت ننمود، بلکه ایشان را به جهنّم انداخته به زنجیرهاى ظلمت سپرد تا براى داورى نگاه داشته شوند.87 همین طور در رساله یهودا سطر ششم آمده است: فرشتگانى را که ریاست را حفظ کردند، بلکه مسکن حقیقى خود را ترکنمودند و از زنجیرهاى ابدى در تحت ظلمت به جهت قصاص یوم عظیم نگاه داشته است.88 با توجه به مطالب گفته شده، نتیجه مى گیریم که این داستان در زمان هاى قبل از پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) بوده و کعب الاحبار نیز آن را از کتاب هاى بنى اسرائیل نقل کرده است. دلایل نادرستى افسانه هاروت و ماروت 1. عصمت ملائکه از زبان امام حسن عسکرى(علیه السلام) امام حسن عسکرى(علیه السلام) پس از شنیدن داستان هاروت و ماروت، فرمودند: به خدا پناه مى برم از این سخنان! زیرا ملائکه معصوم هستند و از کفر و کارهاى پلید به لطف خداوند در امان اند.89 امام(علیه السلام) پس از این که با استناد به آیات قرآن ثابت مى کنند که این دو، خلیفه و پادشاه نبوده اند، مى فرماید: اگر این ها خلیفه و جانشین خدا بر روى زمین بودند، در واقع همچون انبیا و ائمه بودند. پس آیا از ائمه و انبیا(علیهم السلام)قتل نفس و زنا سر مى زند؟ آن گاه مى فرماید: طبق آیات قرآن، پیغمبران و امامان(علیهم السلام) از جنس بشر بوده اند و خداوند در سوره یوسف مى فرماید: «وَما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ إِلاّ رِجالاً نُوحِى إِلَیْهِمْ مِنْ أَهْلِ الْقُرى؛90 ما قبل از تو (اى پیامبر) هیچ رسولى سوى مردم نفرستادیم مگر مردانى بودند از اهالى شهرها که به آنان وحى مى کردیم.» پس خداوند، خود فرموده اند که ملائکه را به عنوان امام و حاکم و خلیفه به زمین نفرستاده است و آن ها فقط به سوى انبیا فرستاده مى شدند.91 سپس امام حسن عسکرى(علیه السلام) براى اثبات عصمت ملائکه به آیه 6 سوره تحریم استناد مى فرماید: لا یَعْصُونَ اللهَ ما أَمَرَهُمْ وَیَفْعَلُونَ ما یُؤْمَرُونَ؛ خداوند را در دستوراتش نافرمانى نمى کنند و هرآن چه را دستور دارند انجام مى دهند.92 هم چنین امام حسن عسکرى(علیه السلام) براى عصمت ملائکه به آیات 19 و 20 سوره انبیاء نیز استدلال مى فرماید: وَلَهُ مَنْ فِى السَّماواتِ وَالأَْرْضِ وَمَنْ عِنْدَهُ لا یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبادَتِهِ وَلا یَسْتَحْسِرُونَ * یُسَبِّحُونَ اللَّیْلَ وَالنَّهارَ لا یَفْتُرُونَ؛ و براى اوست آن کسانى که در آسمان ها و زمین هستند و ایشان که نزد اویند (یعنى ملائکه) از عبادت او سر باز نمى زنند و خسته نمى شوند؛ شبانه روز در تسبیح اویند و بازنمى ایستند.93 آیات 26 28 سوره انبیاء نیز دلایل دیگر امام عسکرى(علیه السلام) براى عصمت ملائکه و رد این داستان است که مى فرماید: بَلْ عِبادٌ مُکْرَمُونَ * لا یَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَهُمْ بِأَمْرِهِ یَعْمَلُونَ * یَعْلَمُ ما بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَما خَلْفَهُمْ وَلا یَشْفَعُونَ إِلاّ لِمَنِ ارْتَضى وَهُمْ مِنْ خَشْیَتِهِ مُشْفِقُونَ؛ بلکه بندگان گرامى خدا هستند که در گفتار از خداوند سبقت نمى گیرند و به دستور او کار مى کنند، علم خداوند به آن ها احاطه دارد و جز براى کسانى که مورد رضایت خداوند هستند، شفاعت نمى کنند و از خوف و خشیت الهى در ترس و نگرانى هستند.94
Show all...