∂εαтн & ℓιғε
پارت گذاری یک شنبه، سه شنبه ، پنج شنبه🍷 ژانر:ماورایی،هیجان انگیز،ترسناک،معمایی،عاشقانه نویسنده:H.I کپی ممنوع و شرعا حرام است🚫 برای تبادلات و نظرات به ناشناس پیام بدید🔮 https://t.me/BChatBot?start=sc-316320-BOHSeQR چنل ناشناس @nashenas_death_and_life
Show moreThe country is not specifiedThe language is not specifiedThe category is not specified
256
Subscribers
No data24 hours
No data7 days
No data30 days
- Subscribers
- Post coverage
- ER - engagement ratio
Data loading in progress...
Subscriber growth rate
Data loading in progress...
#دختری ولی بلدنیستی یه خط چشم بکشی🙎🏻♀🤮💦
دوران پریودیت از درد جیغ میزنی😭🧿🤦🏻♀
پشماتوو از بش تیغ زدی خسته شدی😿🪒🧽
کلی بافت هلندی فانتزی مجلسی تیغ ماهی گذاشته👩🏻🦱💅
با اموزش هاش ممه هام #85شد🤭👅🍑
روتین مدرسه و راهکارای #شاگرد اول شدن بیاااااا باسن بسوزون اصن^-^👩🏻🎓🍒💭
من که رو این چنل کراشم🤭🍓👇🏻
https://t.me/joinchat/ke9mLIyNtPs5ZjU0
هردختری باید همچین #چنلی داشته باشه👸🏻😌🍒
#دختری ولی بلدنیستی یه خط چشم بکشی🙎🏻♀🤮💦
دوران پریودیت از درد جیغ میزنی😭🧿🤦🏻♀
پشماتوو از بش تیغ زدی خسته شدی😿🪒🧽
کلی بافت هلندی فانتزی مجلسی تیغ ماهی گذاشته👩🏻🦱💅
با اموزش هاش ممه هام #85شد🤭👅🍑
روتین مدرسه و راهکارای #شاگرد اول شدن بیاااااا باسن بسوزون اصن^-^👩🏻🎓🍒💭
من که رو این چنل کراشم🤭🍓👇🏻
https://t.me/joinchat/ke9mLIyNtPs5ZjU0
هردختری باید همچین #چنلی داشته باشه👸🏻😌🍒
دهمین نفری که چنل زیر جویین شه و لفت ندهههههههههه!😍
۵۰ شارژ ایرانسل🌸🤍✨
https://t.me/joinchat/CEKScJSrJB83ZDE0
تییییز همگانیه هاااا🤤💞
دهمین نفری که چنل زیر جویین شه و لفت ندهههههههههه!😍
۵۰ شارژ ایرانسل🌸🤍✨
https://t.me/joinchat/CEKScJSrJB83ZDE0
تییییز همگانیه هاااا🤤💞
با #حرص نگاش کردم، فکر نمیکردم بتونه من و #شکست بده.
با #غرور نگاهم میکرد و بهم پوزخند زد.
#پویان هی ایول و دمت گرم داداش میگفت و #آرمیس سعی میکرد آرومم کنه.
#پارسا با #شیطنت نگاهم کرد و گفت:« خب قرار شد که هر چی من میگم انجام بدی درسته؟»
با #حرص نگاهش کردم و با دندونهام و بهم میساییدم، #زیرلب زمزمه کردم:« اره.»
سرش و نزدیک اورد و گفت:« باید باهام بیای #مهمونی.»
با تعجب نگاهش کردم، #پویان سوتی کشید و گفت:« منظورت مهمونی #ساسان که نیس.»
#پارسا به پشتی مبل تکیه داد گفت:« اتفاقا مهمونی #ساسان و میگم.»
#پویان نگاهی بهم انداخت و گفت:« ولی مهمونی #ساسان پر دختر و پسره، جای مطمئن و امنی برای #نهال نیست مطمئنی میخوای ببریش؟»
اخمهای# پارسا تو هم رفت، داشت فکر میکرد.
بهم نگاه کرد و گفت:« خودم #حواسم بهش هست.»
#چشمهاش و از روم بر نمیداشت، نمیدونم چه مرگم شده بود که منم نمیتونستم #چشم ازش بردارم.
اون #چشمهای #عسلی من و #جذب خودش کرده بود، داشتم #غرق میشدم که یهو #دستم و گرفت.
حس #عجیبی داشتم، ته #دلم خالی شده بود و #قلبم تند میزد.
سرش اومد #جلوتر، اینقدر اومد جلو که #نفسهاش به #صورتم میخورد.
همین جوری داشت جلو میاومد که...
****
اگه میخوای بقیه داستان و بخونی بزن روی لینک😉🍫
https://t.me/joinchat/gWFnYqEG-sg1OTNk
زندگی به رسم شکلات🍫
داستان راجب یه دختر و پسر شیطون و مغروره که سر یه بسته شکلات باهم دعوا میکنن اتفاقایی براشون میوفته که حتی فکرشو نمیکردن عضو انجمن رمانهای عاشقانه🍂 @romanhayeasheghane نویسنده : زهرا گپی پیگیر قانونی داره.
❤️✨عاشقانه ترین رمان سال✨❤️
پسره عاشقمون بعداز چند ماه بالاخره اعتراف کرد که چقدر دوستش داره😍🥰
💖✨💖✨💖✨💖✨
💖✨💖✨💖✨💖
💖✨💖✨💖✨
💖✨💖✨💖
💖✨💖✨
💖✨💖
💖✨
✨
#پارت_واقعی_رمان
#پارت_46
آرش
چسبوندمش به دیوار دستاشم بردم بالاسرش نگه داشتم از ترس نفس نفس میزد منم از هیجان.
عطرش دیوونه ام میکنه باید باهاش حرف بزنم دمه گوشش نفس کشیدم گفتم:
_دیگه روتو ازم نگیر.
جیغ کشید گفت:
_ گمشو کثافت تو مستی ولم کن.
داشت چی میگفت من اصلا لب نزده بودم باز تو همون حالت گفتم:
_مست نیستم زهرا ولی عطرت مستم میکنه.
بازم #تقلا کرد که لبخند زدم شونه ی #برهنه اشو بوسیدم گفتم:
_میخوام حرف بزنم.
با #حرس گفت:
_ولم کن.
تو #گوشش گفتم:
_تو دربارم #اشتباه کردی
زهرا،با #بغض گفت:اصلا اینطور نیست تو باهام #بد کردی. از #بغض تو صداش #اتیش گرفتم. گردنشو #بوسیدم با صدای #لرزیده گفتم:
_#دوستت دارم.
اصلا چیزی نگفت دیگم تقلا نمیکرد به چشاش نگاه کردم تو شوک بود از فرصت استفاده کردم قشنگ نگاهش کردم که بالاخره لب باز کرد
گفت:چی.زول زدم تو چشاش گفتم:من دوستت دارم زهرا واقعا دوست دارم بهم فرصت بده توضیح بدم فردا بعد کلاس.......
اگه ادامه این رمان رو می خوای بدو بیا اینجا جووین شو تا پاکش نکردن🏃♀🏃♀🏃♂🏃♂
اگه جووین نشی یه عمر حسرتش رو می خوری🥲🥺
https://t.me/joinchat/rHwFkC3_gMg4M2Jh
Death and life(1)
مرگ و زندگی جلد 1
نویسنده :h.i
خلاصه:
و چه کسی میداند که در دنیای ماورا چه چیز در حال وقوع است؟چه کسی میداند که لشکریان نور برای حفظ دنیای خود و انسانها چگونه در برابر لشکریان تاریکی می ایستند و تا پای جان میجنگند ؟ آنها شجاعانه و اسطوره وار میجنگند آنها ایستاده میمیرند
ذهنت را به فراتر از دنیای مادیات ببر ماورا را لمس کن و با موجوداتش همراه شو
*****
داستانی متفاوت از پسری که سالهاست بی خبر از هویت عجیب خود زندگی میکند و ناگهان انفجار مهیبی در زندگی اش همه چیز را زیر و رو میکند زندگی اش را سرشار از درد میکنید سرشار از مرگ و زندگی میکند غم و شادی را برایش تفسیر میکند
#ماورایی #هیجان_انگیز #عاشقانه #معمایی #BL
Death and life(1).pdf3.59 MB
مدیر سریع بیاد پی لینک چنلشو بده❗️
@medical_tb
اکانت دوممه پایه هایه رمان و انتقال میدم اینور ربات و میخام پاک کنم♥️
Choose a Different Plan
Your current plan allows analytics for only 5 channels. To get more, please choose a different plan.