ترجمه‌های ساحل نیک . س 📃

🎩پیش فروش رمان رئیس گنده🎩 قیمت 17 هزارتومان ولی در مدت پیشفروش شما می تونید این رمان را به قیمت 15 هزارتومان تهیه کنید خلاصه رمان 👒جاستین زن خودساخته و مهربونیه که معروف به دوشیزه ای با شخصیت ملوس ولی محکم البته ازطبقه پولدار یک روز که به جای دوستش که مریضه مجبور میشه سفارش گلهای 💐 یک شرکت بزرگ ساختمانی رو تحویل بده با افتضاح ترین سرو وضع با رییس خوشگل و جذاب و مغرور اون شرکت از رو نفرت دهن به دهن میذاره ولی غافل از اینکه رییس گنده عاشق سرکشی جاستین میشه و فرداش هم مجبورش میکنه براش یه کاکتوس 🌵 ببره و تحویل بده و همونجا تو دفترش...🎩 مناسب بالای 20 سال 🤧🔥🔥 واریز 6037997501681812 لادن نجفی شات فیش واریز را لطفا به این آیدی ارسال کنید @Suniyou ❌دقت کنید، زمان ارسال فایل 20 دی ماه میباشد❌ رمان های دیگر آنلاین مترجم به طور رایگان👇 https://t.me/joinchat/AAAAAEEeONeH3mBhS_rEzQ

🔹⭕️🔹🔞♡🔞🔹⭕️🔹 - یه‌بار کردن هم جزو رابطه‌ی جنسی محسوب می‌شه؟ نیک اینو پرسید و من می‌خواستم بکشمش. وکیلم گفت: پدربزرگ دلانی شرط کرده، درصورتی ارث به دلانی می‌رسه که اون با تو هیچ رابطه‌ای نداشته باشه. تو صورت نیک داد زدم: تو خود شیطانی! گفت: سکس دهانی چطور؟ اون هم حسابه؟ وکیلم رنگش پریده بود. - فکر نمی‌کنم لازم باشه که... - نه خیلی هم لازمه. ببین مسئله چقدر مهم بوده که پدربزرگش تو وصیت‌نامه ذکر کرده. من که دلانی رو می‌خوام، باید بدونم با چی طرفم یا نه. سرش جیغ کشیدم: با هیچی طرف نیستی، من تو رو نمی‌خوام. یه نگاه آتشین بهم انداخت. - آقای وکیل سکس‌های یه شبه چی؟ من سکس‌های یه شبه رو رابطه حساب نمی‌کنم. فقط دوتا بدن لخته که رو هم مالیده می‌شن و خیس از عرق، خوش‌گذرونی و بعدش تمام. این‌جوری نیست که باهاش بیدار شی، با هم صبحانه بخورین و تو چشم‌های هم نگاه کنین. فقط سکسه. ❌⚡️❌ وکیلم گفت: به‌نظرم منظور پدربزرگ‌شون واضا حا رابطه‌ی جنسی بوده. داد زدم: من بمیرم هم باهات نمی‌خوابم. نگاهش روی دهنم، گلوم و بعد سینه‌هام نشست. - آقای وکیل، این دختر خیلی هات و حشریه اگه نتونم جلوی خودمو بگیرم چی؟ کتابو برداشتم و به سمتش حمله کردم... http://t.me/SEPTrans

💘 〰۰〰۰〰 💘 پدربزرگ دلانی یه شرط گذاشته، این‌که اگه ارثشو می‌خواد از نیک دوری کنه. حالا نیک کیه؟ اولین دوست‌پسر دلانی. شر و شیطون شهر، کسی‌که با موتور هارلی‌ش دخترا رو بلند می‌کنه و حسابی بی قید و بنده. 🔞♨️🚷 با برگشتن دلانی، سروکله‌ی این شرور و تخس باز پیدا شده. جذابیتش حسابی قاپ دلانی رو دزدیده اما شرط بابابزرگش مانعه. ولی خب هیچی جلودار نیک نیست. اون دلانی رو می‌خواد. تمامه. 🔞 http://t.me/SEPTrans

یه رمان #همخونگی متفاوت پنه لوپه از حیواناتی مراقبت می کند که دیگر هیچکس آنها را دوست ندارد. او هیچ برنامه‌ای برای ازدواج ندارد...! تا وقتی که برادرش، خواستار بازگشت پنی از لندن به عمارت روستایی است. چون پنی در لندن #تنهاست. اما پنی خاطرات وحشتناکی از بزرگ شدن در خانه ییلاقی دارد و عمه کارولین پیشنهاد می‌کند که اگر خانه ای برای همه #حیوانات_خانگی پیدا کند، شاید برادرش اجازه دهد در لندن بماند. پنی متوجه شد خانه کناریشان دیگر خالی نیست و توسط #گابریل دوک اشغال شده است. گابریل فکر میکند قابل دوست داشتن نیست😞 پنی همه را دوست دارد. 😊 آنها تصمیم می گیرند برای حیوانات خانه پیدا کنن تا پنی در لندن بماند و البته کم کم به هم #جذب می شوند و رابطه ای بینشان شکل می گیرد. این رابطه #عاشقانه با این حقیقت مشخص می‌شود که گابریل و پنی هم متحد هستند و دوستان #عجیب و #غریبی می‌شوند. خواندن رابطه #پنی و #گابریل😍 ، رابطه پنی با دوستانش🙃 و رابطه #گابریل با #شوهر دوستان پنی🤪 و روابط #معمار گابریل و #خانه دار 🤨 او بسیار جذاب و لذت بخش است. ‼ کتاب مخصوص #بزرگسالان است. 🔞‼ https://t.me/joinchat/AAAAAEsENiYXcLFEt2JZhg

‍ ‍ مجموعه ی بسیار زیبا و خواندنی 🤴👸"ملاقات دختر با دوک "👸🤴 👑 معامله دوشس👑 "ملاقات دختر با دوک1 " دوک جوان و بسیار #جذاب اشبوری، زخم های بسیار بدی در جنگ واترلو برداشته که چهره اش را تغییر داده بود.#آنابل نامزدیش را با او به هم زد. #دوک برای حفظ عنوان و #ثروتش نیاز به وارث داشت و تصمیم به #ازدواج گرفت. وقتی اما گلادستون #دختر کشیش بخش، با #لباس عروس در کتابخانه اش ظاهر شد، بلافاصله تصمیم گرفت با او #ازدواج کند. با چند شرط ساده: 1- آنها فقط #شب ها زن و شوهرند. 2-بدون #بوسه 3- بدون چراغ و #روشنایی 4-هیچ پرسشی در مورد #زخم ها نباشد. 5- آخرین و مهم ترین شرط... به محض #حامله شدن هرگز دوباره با هم نمی خوابند. ولی #اِما هم شرط هایی داشت....👰‍♀ 👩‍🏫 بازی معلم خصوصی🤴 " ملاقات دختر با دوک2 " ♥️ یک سال و نیم از برخورد #آلکساندرا مونت باتن با آن مرد جوان و #جذاب در کتاب فروشی می گذرد. الکس کم کم موفق شده او را از رویاهایش حذف کند. تا این که روزی از خانه آن مرد با او تماس می گیرند تا برای تنظیم ساعت به آنجا برود. #چیس ریناد که سرپرست دو دختر بچه یتیم است فکر می کند او برای #تدریس به آنجا آمده. با پیشنهاد #پول زیاد از او می خواهد فقط تابستان مسئولیت بچه ها را بپذیرید... #عاشقانه ی آنها لطیف و دلنشین پیش میره😍 ‍ وحالا 😎😃🎉🎉🎉 جلد سوم مجموعه ی "ملاقات دختر با دوک ۳" عهد گل شب بوی زرد پنی #قصد ازواج نداره و شاید مورد #مناسبی نداره #عاشق حیوانات طرد شده تنهاست و البته خودش هم در لندن تنهاست! گابریل فکر میکنه تنهاست و ابدا قابل دوست داشتن نیست نیست!!! #عاشقانه ی #شیرین آنها با #دوستی #عجیب و #غریبشان شکوفا میشه و با #همخونه شدن شون ادامه پیدا میکنه... حالا این دوتا کارشون به #ازدواج می رسه یانه رو خودتون باید بیاین همراه هم بخونیم😜 https://t.me/joinchat/AAAAAEsENiYXcLFEt2JZhg #عاشقانه‌ای_ متفاوت داستانی #کلکلی ، #جذاب و #شیرین با شخصیت های بی نظیره! رمانی متفاوت داریم ، #عاشقانه‌ #کلاسیک مناسب با هر صلیقه ای جوره https://t.me/joinchat/AAAAAFK2XB9B6RYP9lLqFw

گیب پسر #جذاب و موقری که با سختی و تلاش زیاد تونسته ثروت کلانی رو جمع کنه و گاهی از راه هایی که شاید زیاد مورد پسند نیست این کارو انجام داده😜 مثلا خریدن خونه های قدیمی لندن و بازسازی و تعمیر و فروختنشون با قیمت چند برابر حالا گیب عنوان دوک رو صاحب شد و برای حفظ عنوانش باید توجه یه #لیدی رو #جلب کنه و به هر طریقی باهاش #ازدواج کنه یه #ازدواج که دو تا نفع برای گیب داره! هم خونه ی کنار خونه ی پنی رو با قیمت زیادی می فروشه و هم اینکه یه #همسر عنوان دار پیدا کرده میتونه راحت تر توی جامعه و #مهمونی های لندن وارد بشه باید بخونید و ببنیند با چه کلک هایی پنی رو راضی میکنه 🤧 ولی خبر نداره پنی کلی #حیوان‌خونگی داره که قصد داره بعد #همخونه شدن با گیب اونها رو نگه داره😂😂😂 #توصیه‌ویژه #عاشقانه #کلاسیک #کلکی #دلنشین #جذاب https://t.me/joinchat/AAAAAEsENiYXcLFEt2JZhg

⁠ کمرم رو گرفت و به لبه‌ی ظرفشویی کوبید. مچ دستام‌و پشت سرم قفل کرد و من‌و با خشونت به سمت خودش کشید. #جیغ زدم: - جرد بذار برم... سعی کردم خودم رو آزاد کنم اما اون سفت‌تر بغلم کرد. نفس گرم‌ش توی صورتم می‌خورد. لعنتی! حتی با الکل توی نفس‌ش هم بوی فوق‌العاده‌ای می‌داد. - تو امروز نابودم کردی. بینیش رو روی پوست‌م کشید و یک قطره از آب موهاش رو #سینه‌هام چکید. - می‌خواستی اذیت‌م کنی؟ ازش لذت بردی؟ حس خوبی داشت، نه؟ به سمت‌م خم شد. وقتی حس کردم که #تحریک‌شده، ضربان قلبم‌و توی گوشام حس می‌کردم. - نه، لذت نبردم. هیچ احساسی نداشتم. تو واسه من هیچی نیستی. موهام رو با #خشونت چنگ زد. - این حرف‌و نزن. به عقب هلش دادم. - حالا ولم... لباش‌و روی لبام گذاشت و اعتراضم رو خفه کرد. زبونش توی دهنم رفت و نوک سینه‌های برآمده‌ام رو مالید. بی اختیار پاهام‌و دور کمرش حلقه کردم و با #لذت نالیدم. موهای خیسش رو گرفتم و همونطور که داشت گردنم‌و #می‌مکید، به طرف خودم کشیدم‌ش... 📛♨️📛♨️📛♨️📛 https://t.me/joinchat/AAAAAESBXBqls9q1B4hKKg ⚠️ تیت‌ و جرد از بچگی عاشق هم بودن اما جرد بخاطر کشش و #جذابیت_جنسی زیادی که به تیت‌ داره ازش فاصله می‌گیره تا اینکه یه روز بالاخره توی خونه #تنها گیرش می‌ندازه و ازش می‌خواد باهاش...🔞🚷

- چرا از من #می‌ترسی؟ با همه‌ی لرزشی که توی صدام بود جمله‌ام‌ رو کامل کردم. - نمی‌خوام اتفاقی بین‌مون بیفته! موهام‌ رو زد پشت گوشم. چشم‌هام رو برای ثانیه‌ای بستم و گز گز پوست گوشم رو نادیده گرفتم. - نمی‌خوام دوباره اسیر #هوست بشم. جای زخم‌هایی که زدی شاید از تنم رفته باشه اما از قلبم... - انگشت‌ش رو روی لبم گذاشت. - قول می‌دم برای همه‌ی #زخم‌هات درمان باشم... - باورت نمی‌کنم کیان‌مهر! چرا این همه مصری بین من و خودت #کششی‌ ایجاد کنی؟ - تو خاصی... #زن_قانونی_منی. و طولانی به لب‌هام‌ خیره شد. - می‌خوام ببوسمت... ⚠️❌⚠️❌⚠️❌ برای خرید کتاب #پشت_ابرهای_سیاه با ارسال رایگان و امضای نویسنده به قیمت 58 هزارتومان و بدون امضای نویسنده به قیمت 54 هزار تومان به آی دی زیر پیام بدید👇🏻 @Neginys

#قلدر من همیشه تو رو #می‌خواستم‌ت اما پارسال بعد از اینکه به فرانسه رفتی، دیوونه شدم، #مست می‌کردم و با همه دعوا می‌کردم. از این که رفته بودی، متنفر بودم اما حالا اینجایی و می‌خوام به تلافی همه‌ی این سال‌ها #بدجوری_تو_رو_بکنم تیت‌. آماده‌ی‌ یه #سکس پر سر و صدا هستی؟ ♨️💦https://t.me/joinchat/AAAAAESBXBqls9q1B4hKKg #رابطه_اجباری ❌ #اروتیک #انتقامی #دارک #محدودیت_سنی🔞

چه جور رمانایی میخونی⁉️ عاشقانه...؟ 💞 هیجانی...؟ 👀 فانتزی...؟ 👽 صحنه‌دار...؟ 🔥🔞 ❌❌خب اینبار با لیستی از متنوع‌ترین رمان‌های تلگرام خدمتتون اومدم یکی از یکی هات‌تر😋😍😍 #رمان_خوناش_بیاند_وسط🤩👇