cookie

We use cookies to improve your browsing experience. By clicking «Accept all», you agree to the use of cookies.

avatar

🍃جآن به بهار آغشته🍃

Show more
Iran81 632The language is not specifiedThe category is not specified
Advertising posts
2 103
Subscribers
No data24 hours
No data7 days
No data30 days

Data loading in progress...

Subscriber growth rate

Data loading in progress...

🥀 And in that moment I swore that nothing in this universe could be so heavy as the absence of the person you love.
Show all...
🔞-اون چیه به تنم می‌مالی؟! قلم مو رو روی #نقاط مورد علاقه‌ی سالیوان می‌کشید و من چشم بسته به بوی #عطرش فکر می‌کردم. ترکیب جالبی بود. 🔞-یه جور ماده برای رام کردنِ سالیوان. به محض اینکه پا تو اتاقش بذاری و بتونی با اغواگری، دلِ سالیوان رو ببری تا از شهد بدنت بنوشه، اون رو تا همیشه به تصاحب خودت درمیاری. چشم باز کردم و به زن عجیب و غریب مقابلم چشم دوختم. تصویرش در دود گم شده بود. گردن و #سینه و #شکمم رو با اون ماده آغشته کرد و من میل به #پیوستن با سالیوان رو داشتم. -یعنی اون رو عاشقم می‌کنه؟! لبش رو کنار گوشم آورد و #پچ زد. 🔞-عاشق نه... اغوا می‌کنه و وظیفه‌ی عاشق کردنش با خودته النور! https://t.me/joinchat/AAAAAFepnGAnR4L0bj4LDg حاوی صحنه‌های فوق‌العاده هیجانی و اروتیک🔞⚠️ #هشداااااار
Show all...
🌿یک افسانه🌿 . اون خیلی خوب بلد بود که با کلمات بازی کنه و روی مخ من رژه بره _تو هیچ موقع جواب مثبت از من نخواهی گرفت جناب رییس +ولی باز با این حال قرار نیست من ولت کنم که بری، خیلی بد شد نه؟؟؟؟ _چی؟ +این که قرار نیست هیچوقت از اینجا بری _تو به چه حقی... +عزیززززم ولی من #تمایل و #نیاز رو از چشمهات میخونم، اینکه داری بهم التماس میکنی که با دستهام #نوازشت کنم و جوری خودمو داخلت #دفن کنم که فردا، حتی نتونی راه بری! ولی الهه های من خودشون برای خواسته هاشون ،اول پیش قدم میشن...کافیه فقط از من درخواست کنی..... . چشمهای به خون نشسته ام رو به سالیوان دوختم ؛قسم میخورم اگر تمایلی بهش نداشتم، همین الان گلوش رو پاره میکردم ❌⚠ https://t.me/joinchat/AAAAAFepnGAnR4L0bj4LDg https://t.me/joinchat/AAAAAFepnGAnR4L0bj4LDg https://t.me/joinchat/AAAAAFepnGAnR4L0bj4LDg #مافیایی#عاشقانه #اروتیک 🔞محدودیت سن 18 سال
Show all...
🍃یک افسانه🍃

💥🔺 زمان پارت گذاری : هر روز🔥 روزی دو پارت💀 لینک ناشناس من:

https://t.me/BiChatBot?start=sc-148329-yEi1WNa

-دستات رو بردار النوره، امشب باید این اتفاق بیفته! خودم رو منقبض کردم و عقب کشیدم. -ولی من خودم نامزد دارم سالیوان! بازوم رو کشید و بهم نزدیک‌تر شد. -وقتی به عنوان ملکه‌ی این جزیره انتخابت کردم، تو دیگه گذشته‌ای نداری... تو ملکه‌ی اینجایی و مادر بچه‌هایی که از من به دنیا میاری! به گریه افتادم. من نمی‌خواستم به این رسم و رسوم لعنتی اهمیت بدم اما با فرو رفتن یه شئ نوک تیز تو گوشم، جیغ کشیدم و یه گوشواره آویزون کردند. -حالا تو رسما متعلق به منی النوره، سالیوان از اموالش محافظت می‌کنه... شب سختی در پیش داری!https://t.me/joinchat/AAAAAFepnGAnR4L0bj4LDg ملکه و پادشاه باید یکماه باهم همبستر بشن تا وقتی باردار بشه و اونوقت...⚠️
Show all...
🎤 Shadmehr 🎵 Rooze Sard " روز سـرد " 🎼 @shadmehrsongz
Show all...
Shadmehr-Aghili-Rooze-Sard-128.mp33.83 MB
🍃 جآن به بهار آغشته... 🍃 #پارت2 به جاده اسفالت که رسیدم دستم باز ناخوداگاه به سمت ضبط رفت و صدا را زیاد کردم.اهنگ روزای سرد شادمهر بود! و با تمام وجود و از ته دل با اهنگ هم خوانی کردم " ندونی از خودت کجا فرار کنی ندونی با دلت باید چیکار کنی به این فک کنی چجوری برگردی بپرسی از خودت کجا گمم کردی شاید یه روز سرد شاید یه نیمه شب دلت بخواد بشه برگردی به عقب.... ' مسیر زمین تا اول روستای همیشه سرسبزم خیلی سریع طی شد؛انقدر در حال و هوای اهنگ بودم که متوجه هیچ چیزی نبودم.... هم خوانی با اهنگ حالم را بهتر نکرده بود ولی حداقل مثل مرهم بود دلم نمیخواست زود به خانه بروم ترجیح دادم کمی مسیر را طولانی تر کنم به جای مسیر اصلی اسفالت شده مسیر کناری زمین فوتبال را انتخاب کردم خیلی طولانی بود ولی حداقل برای شنیدن چند اهنگ دیگر برایم زمان می خرید اهنگ را دوباره از اول پلی کردم ولی دیگر نای خواندن نداشتم به مسیر روبرو خیره شده بودم؛ماشین و ادم انجا پر نمیزد بعد از ساخته شدن مسیر اصلی دیگر خیلی کم پیش می امد کسی از این مسیر استفاده کند به غیر از زمان مسابقات محلی فوتبال ؛که انجا غلغله میشد و دیگر جای سوزن انداختن نبود به اول زمین فوتبال رسیدم .همانطور که در حال رانندگی بودم ناگهان حواسم به ان سمت زمین فوتبال جلب شد با اینکه درست نمی دیدم ولی حس میکردم چیزی درست نیست... ان طرف دختری را دیدم بین دو عدد موتور و 4 پسری که بر روی ترک موتور ها نشسته بودند فکر کردم اشتباه دیدم ولی دیدم که دختر کیفش را بالا برد که در سر یکی از پسرهایی بزند که از موتور پیاده شده و به او نزدیک شده بود...نمی توانستم همزمان هم روی رانندگی ام تمرکز کنم هم نگاهم به ان سمت زمین فوتبال باشد سرعت ماشین را به حداقل رسانده بودم و با دنده یک در جاده کنار زمین فوتبال در حال حرکت بودم صدای جیغ دختر را که شنیدم مطمن شدم یکجای کار میلنگد و قطعا مشکلی بوجود امده از بریدگی وسط زمین به داخل زمین فوتبال رفتم و تا جایی که می توانستم سرعت ماشین را بالا برد،دیدم که دختر را به زمین انداختن و یکی از انها به سمت رفت ؛من پشت سرشان بودم و با انها فاصله داشتم دلشوره بدی گرفتم ناخوداگاه دستم را گذاشتم روی بوق ماشین و به سمت انها رانندگی کردم بوق را که زدم متوجه من شدند اولین موتوری ؛هر دو نفرشان فرار کردند و دو پسر دیگر به سمت موتورشان دویدند زمانی که به نزدیکی دختر رسیدم انها هم سوار موتور شده بودند و فلنگو بسته بودن. سریع از ماشین پیاده شدم بلند داد زدم "کصافط ها اگه مردین وایسین تا حالیتون کنم...." نگاهم به دختر افتاد که با صورت و شکم ؛روی زمین دراز کش افتاده بود... سریع به سمتش رفتم و سعی کردم بلندش کنم.
Show all...
🎤 Shadmehr 🎵 Taghdir " تقدیـر " 🎼 @Shadmehrsongz
Show all...
Shadmehr Aghili Taghdir.mp34.97 MB
🍃 جآن به بهار آغشته... 🍃 #پارت1 صدای ضبط ماشین را بالاتر بردم و زیر لب همراه با خواننده مورد علاقه ام زمزمه میکردم ' دل گیرم از این شهر سرد ، این کوچه های بی عبور وقتی به من فکر می کنی ، حس می کنم از راه دور... ' آفتاب در حال غروب مستقیما در چشمم بود و رانندگی را برایم مشکل کرده بود سرعتم را کم کردم رفتم دنده دو؛راهنما را زدم و ارام وارد مسیر جاده خاکی شدم نور دیگر مستقیما در چشمم نبود خواننده هنوز با همان سوز قبل میخواند و من با همراهی اش در خواندن متن اهنگ کاملا در دنیایی دیگر سیر میکردم ' پیدات کنم حتی اگه پروازمو پرپر کنی محکم بگیرم دستتو ، احساسمو باور کنی باید تو رو پیدا کنم شاید هنوز هم.... ' ارام دستانم را زیر چشمم کشیدم که نم ان را بگیرم ولی خشک خشک بود؛مثل کویر... از دور زمین کشت و اتاقک های زمین نمایان شد برای رسیدن زودتر کمی سرعتم را بالا بردم و از اینه بغل ماشین دیدم که گرد و خاکی پشت سر بلند شد! فقط میخواستم زودتر به سر زمین برسم و غذها را تحویل بدم... چند روز قبل از عادت ماهانه ام بود و حسابی از نظر جسمی بهم ریخته بودم کمی درد در استخوان پاهایم حس میکردم رانندگی و کلاچ گرفتن های زیاد هم بی تاثیر نبود دستم ناخوداگاه به سمت ضبط ماشین رفت و سریع صدای اهنگ را پایین اوردم تا جایی که به سختی صدای خواننده شنیده میشد پدرم را دیدم که گوشی سمت راست زمین در حال کار بود؛داشت مسیر ابراه راه برای ابیاری زمینش را تغییر میداد عقب تر از او شوهر عمه ام را دیدم که داشت همزمان با چند تا از کارگر ها صحبت میکرد و طبق معمول داشت به انها دستور میداد... اول زمین ،کنار راه، سریع پارک کردم ... برای جلوگیری از دیدن فامیل ها و مجبور شدن به هم صحبتی با انها سریع از ماشین پیاده شدم به سمت صندوق عقب رفتم و غذاها را خیلی فرز و سریع کنار زمین روی هم قرارشان دادم طبق معمول مادرخانوم تا توانسته بود غذا درست کرده بود که به همه برسد از گوشه چشم دیدم که پدر بیل را در زمین زده و به سمت من می اید خوشحالی ام از دیدن پدر طولی نکشید که صدای شوهر عمه را شنیدم که پدر را صدا میکرد و همزمان به سمت ما می امد در دلم به شانس مضخرفم لعنتی فرستادم و سریع تر اب و سالادها را از ماشین پایین اوردم. تمام که شد صندوق عقب پرایدم را بستم و به سمت پدر و شوهر عمه ام برگشتم که دیگر به چند قدمی من رسیده بودند سلام بلند و بالایی به پدر دادم و رو کردم به سمت شوهر عمه ام و به ارامی سلام کردم خیره در چشمانم سری تکان داد و به گفتگویش با پدر ادامه داد داشت از کار کارگر ها گله میکرد و خیلی غیر مستقیم به پدر درمورد اوامر زمین دستور میداد از این کارش متنفر بودم!از لحن دستوری اش با کوچک و بزرگ .... دم عمیقی گرفتم و میان حرفشان پریدم.... +پدر جان تموم شدین زنگ بزن زود بیام... من دیگه برم،خداحافظ بابا ؛خداحافظ شوهر عمه پدر گفت بمانم و با انها ناهار را سر زمین بخورم و شوهر عمه فقط سری تکان داد و به چشمانم نگاهی انداخت سریع حرف پدر را جواب دادم +نه دیگه بابا جون میرم، مامان هم منتظره برم که با همدیگه ناهار بخوریم... دوباره خداحافظی گرفتم و سریع سوار ماشینم شدم و زود سر و ته کردم و در مسیر جاده خاکی به سمت خانه راندم....
Show all...
🌿يا نسمة شوق في ليل محبة يا غنوة بتحلي حبه حبه يا حلم جميل مابيعديش .✨ ‏تو مثل يه نسيم تو يه شب قشنگى مثل يه اهنگ كه با گذشت زمان قشنگ ميشه مثل يه روياى شيرين كه قرار نيست بگذره
Show all...
Choose a Different Plan

Your current plan allows analytics for only 5 channels. To get more, please choose a different plan.