卐Ns front卐

آذربایجان، پاره تن ایران در این مقاله که در سه بخش بخصوص ارائه میشود، قصد داریم به موضوعات "علت ترویج جدایی طلبی در میان آذربایجانی ها، نقش عوامل خارجی و بخصوص شوروی در تحریک مردم به سمت جدایی طلبی، چهره های مطرح ناسیونالیست آذربایجان و جعفر پیشه وری" بپردازیم. ________________________________ ۱.علت چشم داشت عوامل خارجی به آذربایجان استالین در سال ۱۳۲۴ گفته بود که آذربایجان ایران به میوه ای رسیده میماند که از درخت چیده شده و انسان را دعوت به خوردن می‌کند. اما چشم داشت عوامل خارجی محدود به دوره پیروزی بلشویک ها و تشکیل اتحاد جماهیر شوروی نمیشود فقط بلشویک ها طمع بیشتری نسبت به دستیابی به آذربایجان نشان دادند. آذربایجان یکی از مهمترین استان های زراعی ایران که در صورت بارش کافی زراعت دو بار محصول را در بر دارد و به مادر غلات ایران مشهور است، همچنین آدربایجان علاوه بر اهمیت نظامی و گردشگری، راه ورود به روسیه و ترکیه است که اهمیت آن را دوچندان میکند. آذربایجان یکی از مناطق بازرگانی دارای اهمیت ایران تا به امروز بوده و همچنین در گذشته سپر دفاعی ایران در برابر حملات روس ها و ارامنه بشمار می آمد. ۲. ناسیونالیسم در آذربایجان نمونه های فراوانی از علاقه مردم آذربایجان به ناسیونالیسم ایرانی وجود دارد که این علاقه به مام میهن در خور شایستگیست. مردم تبریز، یکی از مبارزین جدی در جهت استقلال ایران بودند. در سال ۱۲۷۹ با مبارزه و اعتراضات پی در پی مردم تبریز حکومت وقت مجبور به اخراج ماموران گمرک بلژیکی شد، همچنین در تحریم تنباکو مردم تبریز به طور گسترده به این نهضت پیوستند. در سال ۱۲۸۵ و با پیروزی مشروطه، ۱۲ نفر از نمایندگان تبریز مرکز ثقل فراکسیون ناسیونالیست آزادی خواه مجلس را تشکیل دادند. انجمن تبریز یکی از سرسخت ترین ایثارگر آزادی خواه و ناسیونالیست ایران بشمار می آمد و این انجمن نیز با کوشش خود توانست برای تاسیس بانک ملی به اندازه شهر تهران تعهد مالی جمع کند. هر زمان که مرتجعین علیه اقلیت آزادی خواه توطئه میکردند، نمایندگان تبریز به رهبری حسین تقی زاده بیرون از مجلس می ایستادند و از مردم تهران یاری می‌جستند. هر زمان که به نظر می آمد شاه برای ساقط کردن دولت در حال تدارک است، انجمن تبریز برای مقابله با آن پیشنهاد اعلام قشون میکرد. همچنین در زمان محاصره تبریز که ده ماه به طول انجامید، علاوه بر ماجرای عاشورای خونین، ۱۰ هزار نفر تبریزی به مقابله با نیروهای مرتجع ۱۵ الی ۳۰ هزار نفری پرداختند. باقر خان و ستارخان، دو مرد ناسیونالیست، رهبر مدافعان تبریز را بدست گرفتند و به نهضت مشروطه جانی دوباره بخشیدند که این رشادت ها و فداکاری های مردم تبریز باعث شد تا خبرنگاران روزنامه تایمز لندن و خاورمیانه و ناظران خصوصی انگلیسی به تبلیغات منفی علیه ناسیونالیست های تبریز بپردازند. حتی وقتی در سال ۱۲۸۶ ارتش روس وارد تبریز شد و تبریز را به اشغال خود در إورد، چند ماهی نگذشت که ارتش روس به شدت مورد تنفر مردم واقع شد و مردم علیه روس ها قیام های متعدد کردند. ۳.علت پیدایش محدود گرایش های تجزیه طلبی در آذربایجان با شکست نهضت آزادی و شروع استبداد دوباره محمدعلی شاه، قشر ناسیونالیست و آزادی خواه ایران در شوک نا امیدی فرو رفت. این شکست بیشترین ضربه را به نهضت آزادی خواه و مردم مبارز تبریز وارد، و تفکر استقلال آذربایجان و ناسیونالیسم قومی را در میان مردم تبریز بوجود آورد. در آن شرایط اشغال نظامی توسط قشون روس و همچنین تحرکات عناصر ضد ملی حامی استقلال آذربایجان، کمتر کسی بود که میل به جدایی از ایران داشته باشد. با شروع سلطنت رضا شاه و برنامه های اقتصادی و صنعتی سازی او، دوباره اندیشه استقلال آذربایجان بین عده ای محدود رواج پیدا کرد. اصل سیاست رضا شاه مبنی بر تمرکز تجارت و اقتصاد بر شهر تهران بود که باعث لطمه اقتصادی به استان آذربایجان و سرخوردگی بازرگانان شد. در این حین، شوروی با ایجاد موانع اقتصادی به عمد باعث شد تا لطمه بزرگی به بازرگانان، صادرکنندگان، تولیدکنندگان و وارد کنندگان تبریز وارد شود. هدف ایجاد این موانع اقتصادی از سوی شوروی، ایجاد نارضایتی میان مردم تبریز بود تا شرایط جدایی و توسعه کانون های تجزیه طلب شورشی فراهم شود. میرزافیروزخان، چهره ضد ملی معروف و طرفدار شوروی و همچنین خبرنگار روزنامه انگلیسی خاورمیانه و هندوستان، دست به تبلیغات منفی علیه ناسیونالیسم ایرانی زد و در مجله ای با سردبیری خود نوشت : افکار جدایی طلبی سرتاسر آذربایجان را فرا گرفته است. تبلیغات منفی او باعث شد که مردم باور پیدا کنند رضا شاه علیه تبریز تبعیض قائل شده است. پایان بخش اول ادامه دارد... منابع📕: ۱.تاریخ مشروطه،احمد کسروی ۲.ناسیونالیسم در ایران، ریچارد کاتم ۳.اتحاد جماهیر شوروی و رضا شاه، اکبر ولی زاده @nsfront_iran

آذربایجان، پاره تن ایران در این مقاله که در سه بخش بخصوص ارائه میشود، قصد داریم به موضوعات "علت ترویج جدایی طلبی در میان آذربایجانی ها، نقش عوامل خارجی و بخصوص شوروی در تحریک مردم به سمت جدایی طلبی، چهره های مطرح ناسیونالیست آذربایجان و جعفر پیشه وری" بپردازیم. ________________________________ ۱.علت چشم داشت عوامل خارجی به آذربایجان استالین در سال ۱۳۲۴ گفته بود که آذربایجان ایران به میوه ای رسیده میماند که از درخت چیده شده و انسان را دعوت به خوردن می‌کند. اما چشم داشت عوامل خارجی محدود به دوره پیروزی بلشویک ها و تشکیل اتحاد جماهیر شوروی نمیشود فقط بلشویک ها طمع بیشتری نسبت به دستیابی به آذربایجان نشان دادند. آذربایجان یکی از مهمترین استان های زراعی ایران که در صورت بارش کافی زراعت دو بار محصول را در بر دارد و به مادر غلات ایران مشهور است، همچنین آدربایجان علاوه بر اهمیت نظامی و گردشگری، راه ورود به روسیه و ترکیه است که اهمیت آن را دوچندان میکند. آذربایجان یکی از مناطق بازرگانی دارای اهمیت ایران تا به امروز بوده و همچنین در گذشته سپر دفاعی ایران در برابر حملات روس ها و ارامنه بشمار می آمد. ۲. ناسیونالیسم در آذربایجان نمونه های فراوانی از علاقه مردم آذربایجان به ناسیونالیسم ایرانی وجود دارد که این علاقه به مام میهن در خور شایستگیست. مردم تبریز، یکی از مبارزین جدی در جهت استقلال ایران بودند. در سال ۱۲۷۹ با مبارزه و اعتراضات پی در پی مردم تبریز حکومت وقت مجبور به اخراج ماموران گمرک بلژیکی شد، همچنین در تحریم تنباکو مردم تبریز به طور گسترده به این نهضت پیوستند. در سال ۱۲۸۵ و با پیروزی مشروطه، ۱۲ نفر از نمایندگان تبریز مرکز ثقل فراکسیون ناسیونالیست آزادی خواه مجلس را تشکیل دادند. انجمن تبریز یکی از سرسخت ترین ایثارگر آزادی خواه و ناسیونالیست ایران بشمار می آمد و این انجمن نیز با کوشش خود توانست برای تاسیس بانک ملی به اندازه شهر تهران تعهد مالی جمع کند. هر زمان که مرتجعین علیه اقلیت آزادی خواه توطئه میکردند، نمایندگان تبریز به رهبری حسین تقی زاده بیرون از مجلس می ایستادند و از مردم تهران یاری می‌جستند. هر زمان که به نظر می آمد شاه برای ساقط کردن دولت در حال تدارک است، انجمن تبریز برای مقابله با آن پیشنهاد اعلام قشون میکرد. همچنین در زمان محاصره تبریز که ده ماه به طول انجامید، علاوه بر ماجرای عاشورای خونین، ۱۰ هزار نفر تبریزی به مقابله با نیروهای مرتجع ۱۵ الی ۳۰ هزار نفری پرداختند. باقر خان و ستارخان، دو مرد ناسیونالیست، رهبر مدافعان تبریز را بدست گرفتند و به نهضت مشروطه جانی دوباره بخشیدند که این رشادت ها و فداکاری های مردم تبریز باعث شد تا خبرنگاران روزنامه تایمز لندن و خاورمیانه و ناظران خصوصی انگلیسی به تبلیغات منفی علیه ناسیونالیست های تبریز بپردازند. حتی وقتی در سال ۱۲۸۶ ارتش روس وارد تبریز شد و تبریز را به اشغال خود در إورد، چند ماهی نگذشت که ارتش روس به شدت مورد تنفر مردم واقع شد و مردم علیه روس ها قیام های متعدد کردند. ۳.علت پیدایش محدود گرایش های تجزیه طلبی در آذربایجان با شکست نهضت آزادی و شروع استبداد دوباره محمدعلی شاه، قشر ناسیونالیست و آزادی خواه ایران در شوک نا امیدی فرو رفت. این شکست بیشترین ضربه را به نهضت آزادی خواه و مردم مبارز تبریز وارد، و تفکر استقلال آذربایجان و ناسیونالیسم قومی را در میان مردم تبریز بوجود آورد. در آن شرایط اشغال نظامی توسط قشون روس و همچنین تحرکات عناصر ضد ملی حامی استقلال آذربایجان، کمتر کسی بود که میل به جدایی از ایران داشته باشد. با شروع سلطنت رضا شاه و برنامه های اقتصادی و صنعتی سازی او، دوباره اندیشه استقلال آذربایجان بین عده ای محدود رواج پیدا کرد. اصل سیاست رضا شاه مبنی بر تمرکز تجارت و اقتصاد بر شهر تهران بود که باعث لطمه اقتصادی به استان آذربایجان و سرخوردگی بازرگانان شد. در این حین، شوروی با ایجاد موانع اقتصادی به عمد باعث شد تا لطمه بزرگی به بازرگانان، صادرکنندگان، تولیدکنندگان و وارد کنندگان تبریز وارد شود. هدف ایجاد این موانع اقتصادی از سوی شوروی، ایجاد نارضایتی میان مردم تبریز بود تا شرایط جدایی و توسعه کانون های تجزیه طلب شورشی فراهم شود. میرزافیروزخان، چهره ضد ملی معروف و طرفدار شوروی و همچنین خبرنگار روزنامه انگلیسی خاورمیانه و هندوستان، دست به تبلیغات منفی علیه ناسیونالیسم ایرانی زد و در مجله ای با سردبیری خود نوشت : افکار جدایی طلبی سرتاسر آذربایجان را فرا گرفته است. تبلیغات منفی او باعث شد که مردم باور پیدا کنند رضا شاه علیه تبریز تبعیض قائل شده است. پایان بخش اول ادامه دارد... ✍🏻سیاوش منابع📕: ۱.تاریخ مشروطه،احمد کسروی ۲.ناسیونالیسم در ایران، ریچارد کاتم ۳.اتحاد جماهیر شوروی و رضا شاه، اکبر ولی زاده @nsfront_iran

<<توضیحاتی در باب مانیفست حزب کمونیست و شرایط روحی کارل مارکس در هنگام نگارش آن>> مانیفست حزب کمونیست به نوشته کارل مارکس و فردریش انگلس، که انگلس نقش خود را در نگارش آن جزئی و ناچیز خواند، در سال ۱۸۴۸ به درخواست اتحادیه کمونیست ها نوشته شد و برای اولین بار در لندن به چاپ رسید. به گفته بسیاری از اندیشمندان کمونیست، مهمترین منبع مانیفست متون رادیکالی نیمه نخست سده نوزدهم میباشد اما یافتن رابطه بین مانیفست و آن متون رادیکال بسیار دشوار است زیرا تمامی ایده ها نکته های اصلی بدون ذکر منابع در مانیفست درج شده و این فقدان اشاره را باید ناشی از بی صداقتی نویسندگان دانست یا اینکه تصور کرد که کوشیده اند خود را کاشف تمامی نکته ها و مفاهیم اصلی متن جلوه بدهند! کارل مارکس متن مانیفست را بر اساس دو متن اعلام مواضع کمونیستی و اصول کمونیسم که در سال ۱۸۴۷ توسط فردریش انگلس نگاشته شده بود در کمتر از یک ماه نوشت اما با این حال سهم بیشتر نوشتار مانیفست به مارکس داده میشود. در اسناد کارل مارکس فقط دو یادداشت مرتبط با نگارش مانیفست یافت شده. اولی طرحیست که در چند سطر شماره گذاری شده که ظاهرا عناوین بخش های اول تا سوم مانفیست میباشد و دوم چرک نویسی مرتبط با مانفیست حاوی عبارت هایی پراکنده و گاه نامفهوم به خط خود کارل مارکس است. همچنین در فاصله زمانی نگارش مانیفست و اتمام آن تنها دو نامه در دسترس میباشد. اولی نامه انگلس به مارکس است که در آن از بخش سوم مانیفست ایراداتی میگیرد و دو صفحه جدید به نوشته خود برای مارکس ارسال میکند تا آنهارا به مانیفست اضافه کند. و نامه دوم، نامه مارکس به آنِنکف میباشد و موضوع اصلی ان شرح بیماری همسر و فرزندان مارکس است، وامی که نمی‌تواند بپردازد و سرانجام تقاضای دویست تا سیصد فرانک پول می‌کند! نامه دوم به وضوح آشکار میکند که مارکس در آن مدت زمان کوتاه نگارش مانیفست، دارای مشکلات مالی فراوان بوده و به عقیده جرج جوزف استیگلر این نفرت و کینه ای که در مانیفست مشاهده میکنیم حاصل شرایط روحی و افکار پریشان مارکس بوده. منابع📕: 1) دگرگونی جهان، بابک احمدی 2)مانیفست کمونیست مارکس و انگلس، آدرئاس برت 3) نامه ها و دست نوشت های بایگانی شده مارکس 📌@NsFront_Iran

📘 ماهنامه الکترونیکی سواستیکا ؛ سال نخست، شماره چهارم، فروردین ماه 1400 📄32 صفحه 📍 اقتصاد کورپوراتیستی 📝ترجمه: نادر پورمقدم © منتشر شده از انجمن ان اس فرانت 📌 @nsfront_iran

♻️کانال جستجوگر با رویکردی متفاوت به مسائل پر حاشیه روز اجتماع می‌پردازد. ♻️بررسی مسائل اجتماعی با ترجمه مقالات دانشگاه‌های معتبر، تألیف به واسطه خوانش کتاب‌ها و تحلیل بررسی با استفاده از داده اجتماعی. 🔆تمامی محتوای کانال به صورت پادکست و صوت می‌باشد. ✅از طریق لینک زیر در کانال عضو بشید و ما را در این راه حمایت کنید. https://t.me/joinchat/SToTlcB9ksg3MjFk https://t.me/joinchat/SToTlcB9ksg3MjFk

🎉 امروز ٢٠ آپریل صد و سی و دومین سالگرد تولد پیشوا آدولف هیتلر را از طرف ناسیونال سوسیالیسم فرانت به تمام ناسیونال سوسیالیست های جهان تبریک میگوییم 🎉 @NSFRONT_IRAN

🌀 فاشیسم و دیالکتیک ✍ الکساندر راون تامسون ___ - بخش هایی از این مقاله : 🔸 هرچه که دیدگاه ما نسبت به حقیقت اعلای فلسفه هگلی باشد باز نمی توان انکار کرد که سه گانه هگلی تز، ﺁنتی تز و سنتز یک اصل بنیادی وجود هم در طبیعت و هم در جامعه است. 🔸 قدرت ارباب فئودال با قدرت کشیش به چالش کشیده شد، و قرون وسطایی را با مبارزه بزرگ کلیسا و دولت همراه کرد ؛ با به اوج رسیدن رقابت پاپ و امپراتور که در کانوسا با پیروزی جایگاه پاپ پایان یافت و سنتز شگفت انگیز قدرت نظامی و معنوی را در دوران جنگ های صلیبی شکل داد. با این حال، سلطه پاپ که در ایتالیا تمرکز یافته بود برای ایالات اشرافی غیرقابل تحمل گشت که در نهایت قدرت رم را در اصلاحات از بین بردند و بنیانگذار کشورهای مستقل اروپایی شدند و اتحاد پیشین جهان مسیحیت از هم گسست . سنتز دیگری پیش آمد که در آن اشراف و روحانیون در خدمت سلطنت مطلقه متحد شدند. مهم نیست که این کار با روش های ظالمانه پادشاه هنری هشتم انجام شده است یا با سیاست‌بازی لویی چهاردهم، که یک کاردینال را نخست وزیر کشور خود کرد. در کشورهای پروتستان و کاتولیک دیگر نیز به همین شکل این پروسه دیالکتیکی با سنتز قدرت غیرمعنوی و قدرت معنوی پایان یافت. با این حال سلطنت سپر و توجیه ای برای امتیازات نسب خانوادگی و روحانیت بود؛ این امتیاز آریستوکراتیک به اشتباه توسط مارکس امتیاز فئودالی خوانده شده است. در حال حاضر ما وارد بازه کوتاه تاریخی ای شدیم که تنها به نفع مارکسیست‌ها است، دورانی که ایده‌های ماتریالیست ها بر ایده‌های ایدئالیست ها غلبه می‌کند و سلطه ای طبقاتی آغاز به سر بر آوردن می‌کند. 🔸 پیشرفت بی وقفه فاشیسم در اروپا به نظر می‌رسد حاکی از وجود فرﺁیندهای تاریخی جدید است که نمی‌توان ﺁن را انکار کرد بلکه به سوی نتیجه‌گیری اجتناب‌ناپذیر ﺁن حرکت می‌کند. مارکسیست‌هایی که فکر می‌کردند از آقای کارل ، توضیح کاملی از پروسه تاریخی به ارث برده اَند، در حال حاضر در ناتوانی تمام و کمال هستند تا این عقب نشینی غیرمنتظره را توضیح دهند آن هم که در لحظه ای که با طرح استراتژی شان پیروزی در یک قدمی "پرولتاریا" به نظر می‌رسید. 🔸 همه چیز به خوبی فراهم است که فاشیسم را "بیان سازمان یافته اراده سرمایه داران برای ماندن در قدرت" بنامند درست همانطور که آقای جان استراچی چنین گفته است، اما این نه توضیح می‌دهد که رهبران فاشیست با سرمایه داران بزرگ چه رفتاری دارند و نه تبعیت آنها [سرمایه داران] از ﺁزادی مالی به رفاه ملی را نشان می دهد. 👇 متن کامل مقاله را در instant view بخوانید. 👇 ¦🏛 @Historical_Review ¦🎞 @Revisionist_Media

🇩🇪 توﭘﺨﺎﻧﻪ ﺭﯾﻠﯽ 150 ﻭ 170 ﻣﯿﻠﯽ ﻣﺘﺮﯼ ارتش آلمان ﺩﺭ حال بمباران مواضع دفاعی حومه ورشو در ﻟﻬﺴﺘﺎﻥ ؛ سپتامبر 1939 🔴 یکی از اصلی ترین علل پیروزی سریع ارتش آلمان در تصرف نیمه غربی لهستان ، دشت ها و تپه های کاملا هموار آن بود که تانک های آلمانی بدون برخورد با مانع طبیعی به پیشروی خود به سمت شرق ادامه دادند. 📝 Arshia Donits @NSFRONT_IRAN

«... مورد شک است که پیروزی هیتلر سرمایه‌داری آلمان را در معنای متعارف کلمه "نجات" می‌داده؛ سرمایه‌داری آلمان تحت لیبرال‌دموکراسی هم قبل و هم بعد از هیتلر، از خودمختاری و قدرت کلی بسیار بیشتری بهره‌مند بود. بلکه، عکس چنین مفهومی به حقیقت نزدیک‌تر است: آنچه نهایتاً سرمایه‌داری آلمان را نجات داد شکست ناسیونال‌سوسیالیسم در غرب توسط قدرت‌های سرمایه‌داری آنگلو-آمریکایی، و واردنمودن آلمان غربی در حوزه هژمونی آمریکا بود.» 👤 دکتر استنلی جرج پین، فاشیسم‌پژوه آمریکایی 📕Dr. Stanley G. Payne, Fascism: Comparison and Definition, (Wisconsin: University of Wisconsin Press, 1980),p.91 ___ 📍عکس‌نوشته: سام ¦🏛 @Historical_Review ¦🎞 @Revisionist_Media

⭕️سالگرد کشتار تبریز توسط ترکان عثمانی ✍️ دکتر جواد طباطبایی 🔹پیش از حملهٔ ترکان، سردارانِ پیر قصد داشتند مانندِ زمانِ شاه‌طهماسب اهالیِ تبریز را به بخش‌های امن انتقال داده و دشمن را به داخلِ شهرِ خالی از سکنه و آذوقه بکشانند و آنگاه راهِ تدارکات را بر آنان ببندند تا سپاهیانِ عثمانی تلف شوند، اما سردارانِ جوان و نورسیدگان - به نوشتهٔ اسکندر بیگ، «بعضی از جُهَلا و بَدمستانِ بادهٔ غرور» - که ولیعهدِ جوان و بی‌تجربه نیز با آنان هم‌دل بود، «راهِ خوش‌آمدگویی داشتند، لاف‌های گزاف زده»، بر آن شدند تا شهر را سنگربندی کنند. 🔹پنجاه جوانِ تبریزی وظیفهٔ دفاع از شهر را بر عهده داشتند، اما به سببِ کثرتِ سوارانِ تُرک، ولیعهد جرئت نکرد واردِ جنگ شود و جوانانِ تبریز نیز به رغمِ پایداری و دلاوری نتوانستند در برابرِ توپ‌خانهٔ عثمانی کاری از پیش ببرند. سردارانِ قزلباشِ تبریز به اردوی ولیعهد پناه بردند و ناچار، شهر تسلیم شد. 🔹اگرچه مردمِ تبریز به اجبار تسليمِ ترکان شدند اما نیروهای پایداریِ شهر همچنان برقرار بود تا جایی که یکی از سردارانِ عثمانی را در حمام کشتند و جسدِ او را به چاه انداختند. فلسفی می‌نویسد: «عثمان‌پاشا از این خبر به سختی برآشفت و فرمانِ قتلِ عام داد. یک روز از بام تا شام سربازانِ ترک، مردمِ تبریز را از زن و مرد و کودک طعمهٔ شمشیر ساختند و اموالشان را به یغما بردند. در پایانِ روز، که عثمان‌پاشا به وساطتِ خیراندیشان امر به تَرکِ مردم‌کُشی داد شهرِ تبریز که از آبادی و زیبایی در سراسرِ ایران مانند نداشت به قبرستانی مرگ‌بار مبدل شده بود.» 🔹اسکندربیگ ترکمان نیز که تبریز را پس از بیرون رفتنِ سپاهیانِ عثمانی دیده است، می‌نویسد: «راقمِ این سطور در اردوگاهِ مُعَلّا بود. روزی به شهر آمد، طُرفه‌شهری به نظر آمد. جميعِ خانه‌ها که به طلا و لاجورد تزیین یافته بود، خراب شده، درها و پنجره‌های نقاشی، کَنده شده و به جای هیمه سوخته شده بود. درختانِ باغ‌ها و باغچه‌ها قطع شده، هیمهٔ سالیانه به قلعه‌ای کشیده و از چندین هزار خانهٔ دل‌نشین، یک خانه که استعدادِ نشیمنِ یکی از اَواسِط‌الناس را داشته باشد، سالم نمانده بود و جميعِ دَکاکین، خاناتِ کاشی‌کارِ دو طبقه و حمامات ویران شده، اجسادِ قتيلانِ تبریزی همچنان در کوچه‌ها و بیوت و بازارها افتاده بود. مُجمَلاً شهرِ نشاط‌انگیزِ تبریز، با آن همه نزاهت و خرمی که داشت، ویرانه به نظر در آمده که از مشاهدهٔ آن خاطرها مشوش و دماغِ سنگین‌دلان پریشان می‌شد. مولانا فروغی تبریزی این بیت را مناسبِ حال گفته: «وقوعِ کربلا تسکینِ دردم می‌دهد، ور نه دلم در حسرتِ تبریزِ ویران‌تر ز تبریز است» ✖️وقایع مذکور، مربوط به سال ۹۶۳ ه‍ـ.ش | 1584 م در زمان سلطنت شاه‌محمد خدابنده چهارمین پادشاه صفوی‌ست. ✖️امروز سالگرد ویرانی تبریز به دست سپاهیان عثمانی پس از جنگ چالدران به سال ۸۹۳ ه‍ـ.ش | 1514 میلادی‌ست. ▪️منابع: -نصرالله فلسفی، زندگانی شاه عباس اول، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۴۴، ۵ جلد، ج نخست، صص ۷۷-۷۹ -اسکندربیک منشی، تاریخ عالم‌آرای عباسی، ص۳۰۷ 🔗جواد طباطبایی، تأملی دربارهٔ ایران، جلد نخست: دیباچه‌ای بر نظریهٔ انحطاط ایران با ملاحظات مقدماتی در مفهوم ایران، انتشارات مینوی خرد، چ سوم، بهار ۱۳۹۷، صص ۱۱۲ و ۱۱۳. 🔹منبع: آیه های آبی @NSFRONT_IRAN