مثبت منـ🎨

یه چیز خیلی خوبی ک باید بهش توجه کرد ک جز درس های مدرسه هم معمولا بود اصل و فرعه اصول دین و فروع دین ک میگفتن ک احتمالا توی آموزش های ما زیاد ب اصل توجه ای نشده اگر اصل ب دست بیاد فرع لاجرم انجام میشه

بنظرم همه اطلاعات خیلی گسترده تر از اون چیزای ک ما یاد گرفتیم و دنیا واقعا جای بهتر و فلسفه ای زیبا تری داره از تفکراتی ک توی سرمون کردن و ما ب دنبال هدف مهم تری از آدم خوبی بودن برای دیگران ب اینجا اومدیم

در راستای این حرف ماری بگم که باورم نمیشه هنوزم که هنوزه یه سریا معتقدن که روزه گرفتن برای درک حال فقراست جداً یک لحظه فکر کنین خدا اینقدر کوته فکر هست که همچین کاری کنه؟ یعنی تو قراره صبح بیدار شی تا میتونی غذا بخوری شب هم همینطور.. یعنی در هر صورت ما میدونیم سر فلان ساعت میتونیم هرچقدر بخوایم غذا بخوریم ولی این قضیه برای فقرا صادق نیست بعدم چرا مثلا نمیگن یه ماه بیا حال ثروتمندا رو درک کن فقط باید فقرا رو درک کنیم؟ اصلا قضیه همین ماه رمضان و روزه گرفتن کنترل امیال و هوس هاست برای اینکه یاد بگیریم چطور یک‌سری از هوس هامون رو کنترل کنیم و انرژی اون کار رو نگه داریم(در واقع روزه گرفتن برای سیو انرژی هست) برای همینه تو ماه رمضان اغلب آدمها احساس خوبی دارن چون یه انرژی مضاعف جمعی در جریانه اگر با روانشناسی یونگ آشنایی داشته باشین قضیه سیو انرژی رو میدونین و بنظرم فسلفه روزه گرفتن خیلی باحال تر اینهاست.

من یه مدته ک دارم ب یه مسئله ای دقت میکنم اونم اینک حرف ها و عبارت های ک ما ب خودمون میگیم واقعا قدرت درونی مارو کم و یا زیاد میکنن مثلا من وقتی روی عزت نفس یا استقلال عاطفی کار کردم و یا میکنم حتی یک بار هم ب خودم نگفتم تو نمیتونی از پسش بربیای و همیشه میگفتم میشه من یادمیگیرم من حلش میکنم من میتونم و واقعا الان این قدرت تونستن رو توی درون خودم حس میکنم و وقتی دچار ضعفی توی درونم میشم شاید عجیب باشه ولی درکنار اینک دارم درد میکشم از درون از اینک ب یه مسئله ای جدید برخوردم ک میتونم با درست کردنش پیشرفت کنم خیلی خوشحال میشم حتی اگ ندونم باید چیکار کنم این حس ک میتونم از پسش بربیام توی درونم هست ولی برعکس از وقتی روی استقلال مالی کار کردم با اینک هردفه ام دستاورد ب دست اوردم جملات تضعیف کننده ب خودم گفتم اینک من بلد نیستم راه حل نمیدونم نمیدونم مشکل کجاست سخته یا ... و در کنار دستاوردای ک حتی گاهی کاملا جدید بودن و من ساختمشون حس توانمندیم زیاد تغییری نکرده و انگار من همون فردی ام ک شروع نکرده و تجربه ای نداره برای همین طبق تجربم میگم ک بهتره این کارو نکنیم چون کلمات و حرف های تو ب خودت واقعا قدرت دارن.

خیلی وقته احساس میکنم روحم شفاف نیس و امیدوارم ک توی این ماه دوباره ب اون حس صافی توی قلبم برسم

هرروز دارم ب این مسئله ک باید عزت نفسمو از پدر ومادرم جدا کنم فکر میکنم ب اینک من هیچ رقمه با کس دیگ باارزش نمیشم و بازن هیچ رقمه کسی ارزش منو ازم نمیگیره اینک فقط با خودم طرفم ؛ اما من خیلی وقته ک دارم این کارو انجام میدم و شاید واقعا پایانی واسش وجود نداشته باشه فقط هرروز بهتر بشم ب قول استاد عباسمنش تو نمیتونی باورا های مخربتو ( پاشنه آشیل*) پاک کنی یا از بین ببری تو میتونی فقط اونا رو بهتر کنی

استقلال فکری شاید از همه این استقلال ها مهم تر باشه چون تا وقتی فکر مستقلی نداری نمیتونی ب بقیه استقلال ها دست پیدا کنی

گاهی از اینک زندگی ام ب این شکل دستم سپرده شده میترسم از اینک چقد مسئول همه چیز هستم برای منی ک اعتماد بنفس کاملی ندارم ولی اینم میدونم این مسئله قدرت واسه کسی ک عزت نفس و اعتماد بنفس خوبی داره مایه خوشبختیه چون اون میتونه خودش موفق کنه.

اگر ب زندگی این شکلی نگاه کنیم اونوقت میفهمیم ک تلاش نکردنمون فقط ب خودمونه ک آسیب میزنه شاید اگر من توی دنیای قبلی بهتر از این عمل میکردم الان جایگاه بهتری داشتم ولی هنوزم فرصت اینو دارم ک بلاخره بلند شم و ضعف های ک توی دنیای قبل نتونستم درست کنم رو الان با این آگاهی ک دارم درست کنم و بعدن خوشبخت تر ازاین زندگی کنم

اگر مطالعه کرده باشین میدونین ک قبل از اینک ب دنیا بیایم توی یه دنیای دیگ ب اسم ذر زندگی میکردیم و طبق بعضی از مطالعاتم توی سالهای پیش فهمیدم ک اونجا هم گروه گروه بودیم و در واقع وقتی ب این دنیا میایم ب جمع هم گروهی های ک اونجا داشتیم اضافه میشیم و باهم نسبت پیدا میکنیم ولی نکته ای بهش رسیدم مهم تر و حیاتی تر از این مسئله اس اونم اینک ما توی اون دنیا هم احتمالا فرصت رشد کردن رو داشتیم و باز هم درحال خودسازی بودیم کسایی ک موفق تر بودن توی این رشد وقتی ک ب این دنیا اومدن هر چی ک ب دست اوردن با خودشون اوردن و توی این دنیا با داشتن اونا راحت تر زندگی میکنن مث عشق ، و کسایی ک سطح پایینی از زندگی تجربه میکنن احتمالا اونجا ب اندازه کافی تلاش گر نبودن برای همین با گروه های ضعیف تری ب این دنیا فرستاده شدن و ما اینجا با هرآنچه ک اونجا کسب کردیم میتونیم بهتر زندگی کنیم ولی این دنیا باز هم ب ما فرصت رشد رو داده و طبق قوانینی ک داره ما باز هم میتونیم با پوشش ضعف هامون اونارو ب قدرت تبدیل کنیم و خوشبختی تجربه کنیم این ب ما دیدی عادلانه میده درباره زندگی و اینک چقد ما مهم هستیم در تمام طول وجود داشتنمون ؛ مسئله بعدی اینک ما وقتی از این دنیا میریم باز هم شرایطی اینشکلی رو تجربه میکنیم اونجا هم هر چی ک در اینجا کسب کردیم با خودمون میبریم و احتمالا میدونین ک هر چی بهتر اینجا عمل کنی اونجا خوشبخت تری ولی مسئله مهم همینه اینک تو با رشدی ک میکنی دنیا های مختلف رو برای خودت میسازی منتهی بنظرم این دنیا فرصت طلایی ک ب ما داده شده چون رشد توی دنیای بعدی سخت تره و توی دنیای قبلی هم نمیدونم چطوری بوده