رمان استاد متجاوز من

مانده ام حیران که این جیران کِه بود دیده ام را بست و عقلم را ربود با زبان تیز و چشم هیز خود قالب قلب مرا یکجا زدود #راد. ✿ @ostad_motejavez_mn ‌✿

کتاب : خانوم نویسنده : مسعود بهنود تعداد صفحات : 637 ژانر : #تاریخی خلاصه : این کتاب داستانی است درباره ی زندگی “خانوم” زنی از خاندان قاجار ، نوه مظفرالدین شاه و خواهر زاده ی محمد علی شاه. “خانوم” زنی که در کودکی توسط خاله اش با دنیایی خارج از دنیای خاله زنکی زنان آن دوره اشنا میشود .کتاب میخواند . زبان می اموزد . و هنرمند میشود سپس خاله اش را از دست میدهد و برای فرار از دست اولین دیو زندگیش یعنی پدرش همراه با کاروان محمد علی شاه به شوروی میگریزد . آواره می شود ، انقلاب مشروطه ی ایران، انقلاب بلشویکی ۱۹۱۷ ، فرار شاهان و خانواده شاهنشاهی ایران ، روسیه و مصر ، حرکت آتاتورک و به ریاست جمهوری رسیدن آن ، جنگ جهانی اول، جنگ جهانی دوم، ملی شدن صنعت نفت کشورمان به دست دکتر مصدق را به چشم می بیند... خانوم #راد. ✿ @ostad_motejavez_mn ‌✿

رفقا اگه میدونین اینجا بگین بهم👇👇https://t.me/BiChatBot?start=sc-396859-X100r47

‌ ‌ ‌‌‌ ‌ سلام رمان من از این شهر میرم و داری ؟ همون که دختره با دوست پسرش میره شمال بعد دوستش و با دوشت پسرش رو تخت میبینه برای همین ولی میکنه میره یه مدتی بعد با یه پسره دیگه که عاشقش بوده برمیگرده اسم دختره آذر بود فکر کنم

‌ ‌ ‌‌‌ ‌ سلام یه رمان بود دختره معمولی بود و یه زخم سوختگی رو دستش داشت که نامزدش هم بخاطر همین ولش کرد بعد جداییش افسرده شد و میخواست خودکشی کنه که رفیق یکی از فامیلاش که تازه از خارج اومده بود عاشقش شد و دختره. و به زندگی برگردوند حتی یجا دختره تو مسافرت بودن اول رگشو زد بعد تو. دریا داشت غرق میشد که پسره نجاتش داد کسی اسمشو میدونه بگه ممنون میشم🤍

رفقا اگه میدونین اینجا بگین بهم👇👇https://t.me/BiChatBot?start=sc-396859-X100r47

‌ ‌ ‌‌‌ ‌ سلام یه رمانی بود که یه دختره بود به اسم ساره با پسره به اسم اردلان که اردلان مافیا بود و قبلا عاشق ساره بود بعد وقتی میفهمه ساره جاسوسه تو عمارتش به عنوان روسپی بغل زنای دیگه تکه‌ش میداره یه پسرم از ساره داشت به اسم سپهر من خیلی وقته دنبالشم اصلا هم پیداش نمیکنم هیچ جا نیست :)

رفقا اگه میدونین اینجا بگین بهم👇👇https://t.me/BiChatBot?start=sc-396859-X100r47

‌ ‌ ‌‌‌ ‌ یادم نیست یه رمانی بود پسر دختر عمو بودن به اسم طناز و ایهان فک کنم اسم رمانش پسر عموی متجاوز من